مد و پوشاک

نگرشی بر وضع لباس جامعه

دانلود نسخه دیجیتال مجله کهن

خبرگزاری فارس: تعریف نداشتن مردم اززیبایی و نشاط، هنرمند نبودن و خلاق نبودن غالب تولیدکنندگان پوشاک ، دخالت بیگانگان در بازار ، عدم توجه مسئولین به جنبه‌های مختلف لباس نظیر رنگ و جنس و فرم و قیمت در واردات و خط تولید … موجب تشتت و آشفتگی در مصرف آن شده است .

از زمانی که بشر زندگی جمعی را شروع کرده همواره در صدد بهره‌وری بهتر از محیط پیرامونش ، و چگونگی به حداقل رساندن نیازها و ضعف‌هایش در ارتباطات محیط بوده تغییرات آب و هوایی، وی را متوجه کرد که برای مقابله ، پوششی مناسب مورد نیاز داردو از این رو شروع به ساختن لباسهایی کرد که می‌توانست اورا دربرابر تغییرت جوی حفظ کند به مرور تزئین و زینت‌کاری نیز براین پوشش اضافه گردید و به نوعی ، حالت خودنمایی را به خود گرفت تا جایی که هدف اصلی که همان پوشش بودرو به فراموشی سیر کرد.

این امر بدیهی می‌نماید که نوع پوشش دردو نوع جوامع بدوی و پیشرفته کاملاً مغایر یکدیگرند . چرا که هر کدام بسته به فرهنگ خویش به مسئله پوشاک و لباس با دیدی خاص می‌نگرند و می‌توان دریافت که پوشش و نوع آن در هر جامعه‌ای ربط مستقیمی با فرهنگ آن جامعه دارد، به تدریج که جامعه‌ها از لحاظ اجتماعی روبه پیشرفت نهادند. کماکان پوشاک نیز به نوعی متأثر از این پیشرفتها می‌گردید . اگر از دید جامعه‌شناسی به قضیه پوشاک نگاه کنیم آن را می‌توانیم مبحثی از «فرهنگ عامه » تلقی کنیم.

هر قومی برای خود لباسی ویژه را بنابه شرایط طبیعی و اقلیمی انتخاب کرده است . اما از دید فرهنگ عمومی و خصوصاً بعد از باز شدن دریچه‌های فرهنگی اقوام برروی یگدیگر و صحبت از دهکده جهانی و هجوم فرهنگی ارزشهای بیگانه به مخفی‌ترین و خصوصی‌ترین زوایای خانواده از رهگذر ماهواره. دیگر بحث قومی بودن قضیه کنار می رود . چرا که صحبت از بی هویتی و ضعیف‌کاری یک فرهنگ در مقابل فرهنگ دیگر است . و اولین نمود این بی‌هویتی در پوشاک و لباس جامعه‌های آسیب دیده خودرانمایان می‌سازد ، چرا که هنگامی فرد در معرض تهاجم این فکر قرار گرفت که از لحاظ فرهنگی هیچ تکیه گاهی ندارد که برآن پشت گرم باشد، خودباختگی در برابر فرهنگ قدرتمند ، امری طبیعی جلوه می‌نمایند و بدنبال آن پذیرش الگوهای فرهنگ غالب که به طور اشکاری در لباس آن فرهنگ نمودار دارد. امروزه نیز در جامعه خودمان به عینه شاهدیم که چه راحت لباسهایی با طرحها و الگوهای غربی همراه مارکهای متنوع که هیچکدام به فرهنگ مذهبی جامعه ما ارتباطی نداشته در بین جوانان ما رواج دارد . برای نمونه عمده مواردی که در «مطالعات اولیه »در مورد لباس در کتب مربوطه به دست آمده را به انتصار ذکر می‌کنیم :

ـ نشانه‌های تجدد طلبی در پوشاک زنان و مردان می‌توان کوتاه شدن، تنگ‌شدن ، سبک‌شدن کم شدن قطعات لباس نزدیک شدن لباس مردان به لباس زنان در نازکی، جنس پارچه ، رنگ و …وبا لعکس در دوخت ومدرا‌می‌توان نام برد.

چندین سال قبل در این کشور ۹۵ در صد کالاهای تجارتی با چاشنی عکسهای برهنه زنان تبلیغ می‌شد و بیش از۵۰۰ زن و مرد هنر پیشه در خدمت این تبلیغات بوده‌اند و در سطح جهان بیش از ۷۰ هزار موسسه کوچک و بزرگ ۶۵در صد کالاهای مورد نظر خود را بانشان دادن اندام برهنه زنان تبلیغ و معرفی می‌کرده‌اند .

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

دریک تعریف دینی جنس لباس پنبه و کتان ، نه بسیار درخشان و نه چندان حقیر است . رنگ سفید تاکید شده،‌و سبز مخصوص اولاد رسول (ص) است، سادگی در پوشیدن توصیه شده و گفته شده که لباس برای حفظ بدن از سرما و گر ما و باعث عفت و حیا و شرم و آراستگی ووقار آدمی است. و از لباس مشهور نهی شده است .

لباس بهترین وسیله تفاخر است و علی رغم وسایل دیگر مثل اتومبیل و… همیشه همراه انسان است و هیچ چیز آسان‌تر از تقلید لباس دیگران نیست. اما قرنها می‌گذارد و دیده می‌شود که یک جامعه از لباس دیگران تقلید نمی‌کند و سنت خود را در نوع لباس حفظ می‌کند . چرا که تغییر لباس پیام آور تغییر فرهنگ است .

مهمترین و کار‌آمدترین ترفندهای رژیم سابق را در ابتذال پوشاک باید در تحریف مفاهیم فرهنگی دانست . به نحوی که افراد جامعه ، قبیح را حسن، و ارزشهای نیک را بد بدانند، و در درجه بعد اگر نوآوری بیداری هم بودند، سیاست رژیم به نحوی اعمال شده بود که اینان در مقابل مردم قرار می‌گیرند فلذا دست غیر در آستین پنهان می‌ماند یعنی راننده تاکسی ، مغازه دار و استاد دانشگاه و در کل جامعه بود که افراد ساده پوش ـ اعم از زن و مرد ـ سنت گرا و با حجاب را نمی‌پذیرفت و به سخره می‌گرفت ، نه مأمور دولت .

آنطور که کتب راهنمایی تولید پوشاک ، نشان می‌دهند ، به ترتیب ؛ موسسات تولید کننده ، مراکز پخش و فروشگاههای عرضه کننده لباس زنان ، کودکان و مردان به یک نسبت نیستند . از موسسات تولیدی ، ۴۰۵ موسسه به تولید پوشاک زنان ، ۲۴۰ موسسه به تولید لباس کودکان و ۹۵ موسسه به تولید لباس مردان مشغولند و از مراکز پخش ۱۵۰ مرکز لباس زنان ۶۵ مرکز کودکان و ۴۵ مرکز به امر پخش لباس مردان مشغولند و از فروشگاههای مادر ۲۲۵ آدرس پوشاک زنان ، ۱۳۰ آدرس کودکان و ۱۲۰ آدرس اختصاص به لباس مردان دارد.

تعریف نداشتن مردم اززیبایی و نشاط، هنرمند نبودن و خلاق نبودن غالب تولیدکنندگان پوشاک ، دخالت بیگانگان در بازار ، عدم توجه مسئولین به جنبه‌های مختلف لباس نظیر رنگ و جنس و فرم و قیمت در واردات و خط تولید … موجب تشتت و آشفتگی در مصرف آن شده است .

تأثیر وضع اقتصادی و نوع معیشت مردم ارتباط قابل ملاحظه‌ای با وضع پوشاک و حجاب زنان دارد.

در همه دوره‌های تاریخ ، لباس زنان بیشتر دستخوش تغییر و تحول بوده است و لباس مردان غالباً بدنبال لباس زنان تغییر کرده به جهت عقلانی تر بودن مردان و نقش آفرینی زنان در خانواده و اجتماع و….

توجه به شکل و فرم و نوع پوشاک به معنی تفننی آن علیرغم مناطق حاره و سردسیر ، در مناطق معتدل بسیار چشمگیر است و فرصت اعتناء به جنبه‌های غیر پوشش لباس هم بیشتر است .

مساله فراغت ناشی از ازیاد تولید و مصرف و قدرت خرید مردم، یعنی آزادشدن مردم ، تأثیر بسزایی در تغییر و تنوع لباس داشته و هر چه بیشتر آن را تفننی کرده است.

برای دریافت سواد اجتماعی مردم و سطح فرهنگ جامعه ، لباس همیشه میزان سنج خوبی بوده است . یعنی هر چقدر معنا و محتوای بیشتر ، توجه به صورت و به معنای ظاهر سازی آن کمتر بوده . و هر چه کاستی در رشد و نقض در ابعاد تکامل بشر بیشتر بوده ، به عنوان جبران آن توجه به شکل بیشتر شده . چون ان قدر که تشخیص به لباس می شود داشت ، در سایر امور نمی‌شود . فلذا است که می‌گویند ، هر طور می‌خواهی بخور اما آن طور که مردم می‌پسندند بپوش .

توجه مردم به هر چه زیباتر کردن خود و رابطه معنی داراین زیبایی با لوازم آرایشی که صدها کارخانه وموسسه و آزمایشگاه امروز در جهان دست اندر کار تولید آن هستند و مساله لباس و طراحی آن که بی شک مورد توجه مردم است . موجب شده تا بیش از جنس و رنگ به فرم دوحت و ترکیب پوشاک توجه بشود.

غیر از اختلاف لباس مردم نواحی مختلف کشور به علت وضع آب و هوا ،التقاط چشم‌گیری در پوشاک مردم شهرنشینی به چشم می‌خورد و لباس امروز مردم ما ترکیبی است از لباس روسی، انگلیسی ، امریکایی و فرانسوی و بالاخره عربی و هندی و…

لباس انسان ، نخست تابع فرهنگ جامعه اوست و بعد تابع سلیقه خود او ، همه تغییراتی که در لباس وفرهنگ است و اختلاف بین تن پوش مردم جوامع مختلف گذشته، جدای از خصوصیات جغرافیایی ، اقلیمی و عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، حرفه‌ای و سنتی ؤ ناشی از فرهنگ و جهان‌بینی آن جامعه نیز هست.

مفهوم مساله جنسیت در غرب ، میل به نمایاندن تن داردکه حتی لباس مردان را تا این اندازه تنگ می‌سازد و به تن می‌چسباند و قالب آن می‌کند و در نتیجه لباس برای ، آرایش می‌شود نه پوشش ، و لباس پوست دوم فر د می‌شود، نه خانه تن، یعنی خودانسان در این فرهنگ پوچ و پوک است .

بدیهی است بررسی و ارزیابی دقیق مسئله وضع لباس محتاج نگرش ژرف و تحقیق اساسی پیرامون آن می‌باشد و موارد اشاره شده در این جا صرفاً بمنظور طرح موضوع بیان شده است.

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×