قبل از اینکه دولت دهم به روزهای سخت خود نزدیک شود و اوضاع اقتصادی کشور وخیم و وخیم تر شود دولت وام های زیادی را در قالب حمایت از صنعت فرش ماشینی به ویژه در شهرستان کاشان به عنوان یکی از مراکز مهم تولید فرش ماشینی کشور واگذار نمود و حتی در برخی موارد روابط نزدیک برخی از کارخانه داران از طریق کانال های خاص مبالغ وام ها را چند برابر می کرد. ماهیت این حمایت ها و واگذاری وام های کلان برای تاسیس کارخانجات جدید و ورود ماشین آلات مدرن بسیار خوب و موافق با اصل حمایت از تولید بود و البته موجب پیشرفت های خوبی هم در این صنعت شد. اما این همه ماجرا نیست. چرا که اصولاً در کشور ما و به طور کلی در کشورهایی که ساختار اقتصادی و مدیریت کلان آن ها عقب مانده و مستهلک است همیشه همه آنچه می بینیم و می شنویم با واقعیت کم و بیش فاصله دارد.
واگذاری این وام ها و تسهیلات همیشه ابهامات زیادی را در ذهن ایجاد می کند. برخی اعتقاد دارند درصد زیادی از این وام ها اصولاً وارد صنعت و تولید نشده است و سر از جای دیگری درآورده که بیشتر از جنس زمین، ملک و آپارتمان در نقاط شمال تهران است.
متاسفانه پول هایی که با نام تولید از صنعت خارج شدند و به ساختمان و آپارتمان تبدیل شدند برای صاحبان خود یا همان وامداران آن قدر سودآور و مشکل گشا بودند که کسانی که وام های خود را خرج تولید و تاسیس کارخانه کرده اند امروز سخت پشیمان شده اند. متاسفانه در طول سالیان، همیشه تولیدکنندگان احساس مشابهی داشته اند چرا که با تحمل همه مشقات و سختی های تولید و کارآفرینی عایدی آن ها در برابر سوء استفاده کنندگان بسیار ناچیز است. از آن جمله کارخانجات بزرگی که در سال های گذشته میزان سود آن ها حتی به عدد انگشتان دو دست هم نرسیده است. از سوی دیگر شرایط تولید و بحران های اقتصادی کشور و نیز تصمیمات بی خردانه دولت کار را باز هم سخت تر کرد تا جایی که این وام ها بلای جان کارخانه داران شدند. وام هایی که با دلار ارزان داده شده اند و با دلار و یورو گران باید تسویه شوند. آیا می توان برای این کار نامی جزء استثمار تولید و تولیدکننده و کمر بستن بر نابودی تولید نام دیگری نهاد. با این اوصاف نمی توان خیلی به اوضاع کنونی شرکت های فرش ماشینی در کشور با اطمینان نگاه کرد. هر چند که آمار دقیقی از تعداد کارخانجاتی که در حال حاضر وام دار دولت هستند نداریم اما به جرات می توان گفت که شاید تعداد کارخانجاتی که در حال حاضر با سرمایه شخصی و یا بدون وام تولید می کنند زیاد نیستند و این نگرانی وجود دارد که پیشرفت، افزایش تولید و رشد مناسب فرش ماشینی در کشور به حباب تبدیل شود.
نکته مهم دیگری که باید به آن پرداخت این است که واگذاری این وام ها اصولاً چه ضوابطی داشته است؟ و به چه افرادی با چه سوابق تولیدی و تجاری داده شده است؟ بارها اشاره شده که متاسفانه اغلب این وام ها به افرادی واگذار شده که کوچکترین آشنایی با صنعت و تولید و حتی تجارت هم نداشته اند و در عوض کارخانجات معتبر و افرادی که سوابق درخشانی در تولید، تجارت و صنعت نساجی دارند با مشکل نقدینگی و اخذ وام های دولتی مواجه بوده اند که قطعاً این ناهمگونی و بی انضباطی نشان از بی تدبیری دولت و دستگاه های اجرایی و نظارتی او دارد. از سوی دیگر واگذاری این وام ها به هر کسی و ناکسی موجب شد تا ناهنجاری هایی در این صنعت ایجاد شود که هنوز هم بلای جان فرش ماشینی و شرکت های خوب کشور شده است. به جرات می توان گفت تقلبات، عدم رعایت موازین اخلاقی و تجاری در بازار، کلاهبرداری های سنگین در بخش توزیع و فروش فرش، کپی برداری ها و ضعیف شدن طراحی فرش در ایران، لطمه خوردن بازارهای صادرات فرش و بد نام شدن فرش ماشینی ایران حتی در عراق و افغانستان و … نتیجه واگذاری های بی حساب و کتاب وام ها و تسهیلات بوده است. همه فعالان صنعت فرش ماشینی چنین تجربیاتی را تائید می کنند و کم و بیش آن را حس کرده اند و نمونه های شگفت آوری را هم سراغ دارند. افرادی که با دیدن وام های میلیاردی قبل از اینکه به تولید فکر کنند به ماشین های چند صد میلیونی و زندگی پر زرق و برق فکر می کردند که البته زیاد برایشان دوام نیاورد و یا نخواهد آورد. برخی از کارشناسان این صنعت اعتقاد دارند حتی در حال حاضر هم بسیاری از کارخانجات تولیدی فرش تنها به دلیل وام هایی که از بانک ها اخذ کرده اند مجبور به فعالیت و ادامه کار هستند. اما روی دیگر سکه این است که خوشبختانه به دلیل سرمایه گذاری های انجام شده در این صنعت در حال حاضر بازار فرش ماشینی بسیار رقابتی است و شرکت هایی که نتوانند با علم روز و مدیریت جامع پیش بروند خود به خود در این رقابت حل خواهند شد.
در پایان می توان نتیجه گرفت اینکه صنعت فرش ماشینی وام دار است چندان مهم نیست چرا که اصولاً هر صنعتی در کشور می تواند با عبور از این مرحله به رشد پایدار و توسعه دست پیدا کند آنچه اهمیت دارد این است که دولت ها چگونه می توانند بسترهایی را فراهم کنند که شرکت ها بتوانند از این معبر به سلامت عبور کنند و چه مکانیزم هایی را برای توسعه هماهنگ و همه جانبه صنایع کشورشان پیش بینی می کنند. امیدواریم در این مسیر دولت جدید بتواند این چنین کند و با تدبیر، امید و البته کلید! اقتصاد و تولید نیمه جان ایران را از کما خارج کند. به امید آن روز. ■
نویسنده: بهنام قاسمی- مجله کهن
نویسنده: قاسم حیدری، فوق لیسانس تکنولوژی نساجی کمپانی های سازنده ماشین آلات ریسندگی نیز در…
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…