پنبه یک محصول زراعی و یک گیاه صنعتی است که در طیف وسیعی از بخشهای اقتصادی، مورد استفاده قرار میگیرد و در هر اقتصادی به دلیل ایجاد اشتغال بسیار اهمیت دارد؛ به گونهای که برخی منابع، آن را طلای سفید نامیدهاند. تاریخچه کاشت پنبه در ایران، به دورهی هخامنشیان باز میگردد ولی با وجود پیشینه طولانی کاشت این محصول، طی سالهای گذشته به دلایل متعددی تولید و بازار پنبه در کشور کم رونق شده و کاهش چشمگیری یافته است. بر اساس آمار کشور، ایران تا قبل از سال ۱۳۷۳ صادرکننده الیاف پنبه بوده است ولی از سال ۱۳۸۲ حجم صادرات پنبه به کمتر از ۱۰ درصد کاهش یافته، و پس از سال ۱۳۸۹، به صفر رسید. با کاهشِ سطحِ زیرکشت از ۴۰ درصد به کمتر از ۱۳ درصدِ محصولات صنعتی، ایران به یک کشور وارد کننده پنبه تبدیل شد.
در سال ۱۳۹۶ تحقیقاتی توسط معاونت پژوهشهای زیربنایی و امور تولیدی کشور در زمینه علل کاهش رونق تولید پنبه صورت گرفت که میتوان به عوامل اقتصادی، فنی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و قانونی اشاره کرد. در ادامه به بیان هر یک از این عوامل میپردازیم.
از آنجایی که در ایران برداشت پنبه اکثراً به صورت دستی انجام میشود و در قیاس با روش مکانیزه، تعداد نیروی کار و به تبع آن هزینهی کارگری بالاتر میرود، هزینه برداشت افزایش و سودآوری کاهش می یابد و در نتیجه تمایل به کشت پنبه نسبت به سایر محصولات رقیب (مانند گندم که نیاز به نیروی کار کمتری دارد) کاهش می یابد.
سود پایین (حدود ۳ تا ۴ درصد) و طولانی بودن زمان فروش پنبه سبب شده کارخانجات پنبه پاککنی توانایی پرداخت وامهای بانکی با کارمزد حدود ۱۰ درصد را نداشته و به جای گرفتن وام بانکی، به استفاده از سرمایه شخصی یا سرمایه گذاری تجار تمایل داشته باشند. از این رو جریان نقدینگی پایین در کارخانجات پنبه پاک کنی، آنها را با مشکلات زیادی مواجه کرده است.
از آنجایی که پنبه یک محصول بهاره با دوره ی کشت طولانی مدت است، زمان کشت آن با محصولاتی که کشت پاییزی دارند (همچون گندم و جو) در تداخل و رقابت است و این رقابت، سبب کاهش سطح زیر کشت پنبه میشود.
از یک طرف هزینه تولید بالای پنبه نسبت به متوسط جهانی و کشورهای همسایه، باعث کمتر شدن سود خالص این محصول شده و از طرف دیگر، توجه بیشتر به طرح خودکفایی گندم و حمایتهای ویژه از تولید آن، سبب تمایل کشاورزان به سمت کشت گندم و کاهش کشت پنبه به عنوان یک محصول رقیب گشته است.
دستگاههای پنبه پاک کنی موجود در ایران دارای قدمتی بیش از ۴۰ سال هستند و به قبل از انقلاب بازمیگردند که عمدتا آمریکایی بوده و لوازم یدکی آن در انحصار این کشور میباشد. از طرفی تحریمها اعمالی، سبب شده که کارخانجات، قطعات جدید را از طریق کشور ثالث و با قیمتی بالاتر از قیمت اصلی تهیه کنند. این عوامل سبب شده تا اقدامات مؤثری در جهت بازسازی و رفع نواقص دستگاهها صورت نگیرد و نتیجتاً کارایی و کیفیت کاهش و قیمت تمام شده افزایش یابد.
نسبت بین پنبه حلاجی شده به پنبه وش را “کیل” پنبه گوید که یکی از مهمترین شاخصها برای اصلاح ارقام پنبه به شمار میرود. در سالهای گذشته، به دلیل کاهش محصولدهی بذر و بد چیدن وش در مزارع، میزان این نسبت کاهش چشمگیری داشته است.
پرزهای بسیار ریز موجود در پنبه را “لینته” میگویند که با وجود داشتن مصارف صنعتی، بر روی فرآیند کاشت پنبه اخلال ایجاد می کند. اصلاح بذر پنبه و تبدیل آن به پنبه بدون پرز را “دلینته کردن” بذر می گویند.
در ایران تعداد معدودی کارخانه دلینته بذر وجود دارد ولی کمبودهای بعد از راهاندازی این کارخانجات و مشکلات پیش روی آنها سبب شده که عملیات دلینته کردن بذرها، کیفیت پایینی داشته و مورد استقبال کشاورزان قرار نگیرد.
با نگاهی به سیر سطح زیر کشت و عملکرد پنبه در طول سالهای اخیر مشاهده میشود که عملکرد پنبه در طول این سال ها نه تنها بهبود پیدا نکرده بلکه تنزل نیز یافته است. این روند را میتوان ناشی از عدم اصلاح روش کاشت تا داشت پنبه، عدم استفاده از بذر اصلاحی و کاهش ارتقا کیفی بذر دانست.
برای استفاده از روشهای مکانیزه در هنگام برداشت پنبه میبایست قبل از عملیات برداشت، از مواد شیمیایی برگریز استفاده کرد ولی محدودیتهایی که در سالهای اخیر برای وارادت این مواد به کشور ایجاد شده، سبب دسترسی سخت کشاورزان به این مواد شیمیایی و اخلال در برداشت مکانیزهی پنبه شده است.
گسترش شدید بیماری و آفات در پنبه ایران، همچنین کیفیت پایین آفتکش ها سبب شده که کشاورزان به دفعات و میزان بیشتری از آفتکش ها استفاده کنند که نه تنها سبب آلودگی بیشتر زیست محیطی زمین های کشت پنبه میشود بلکه هزینه تمام شده محصول را نیز بالا میبرد.
برداشت مکانیزه پنبه، به دو روش صورت میگیرد: ۱- وش چینی و ۲- غوزه چینی.
روش وش چینی: کمباین ها وارادتی، بسیار گران قیمت و دارای تکنولوژی بالایی هستند. در این نوع برداشت کارآیی و عملکرد دستگاه، به دقت و کیفیت کاشت محصول وابسته می باشد. برای استفاده از این تکنولوژی، کشاورزان به حمایت و توجه زیادی نیاز دارند.
روش غوزه چینی: فرآیند برداشت با کمباین، به دقت و کیفیت کاشت وابسته نبوده و این روش در اراضی کوچک و بزرگ قابل استفاده است. در کشور ما نیز امکان تولید کمباین به روش غوزهچینی، با قیمتی مناسب و کیفیت چینش مطلوب، وجود دارد ولی تعداد کمی از کشاورزان برداشت پنبه را به صورت مکانیزه انجام میدهند و عمدتا به صورت سنتی و دستی به برداشت پنبه می پردازند.
استفاده از پنبه ی تراریخته ی مقاوم در برابر آفت و بیماری، ضمن کاهش هزینه های سمپاشی و اثرات مخرب زیست محیطی، هزینه ی تمام شده ی کشت را نیز کاهش و میزان تمایل به کشت پنبه را افزایش می دهد. از آنجایی که بذرهای تراریخته در کشور تولید نشده و به صورت وارداتی هستند، استفاده گسترده از این بذر می تواند کشور را به واردات این بذر وابسته کند. از طرفی نگرانی هایی به دلیل اثرات بلند مدت استفاده از بذرهای تراریخته وجود دارد که امکان استفاده گسترده از این نوع بذر را میسر نمی سازد.
بیشتر بخوانید: از پنبه ازبکستان چه میدانید؟
طی دهه های اخیر، در صنعت پنبه به بخش خصوصی توجهی صورت نگرفته است و شرکت تعاونی کارخانجات پنبه، به واردات لوازم یدکی و بسته بندی پنبه، تحقیق و بررسی در مورد روند کاهش کشت پنبه و ارائه راه حل برای آن پرداخته است. امید است که با ورود بخش خصوصی به صنعت پنبه، توانایی و ظرفیت تولید پنبه افزایش یابد.
بیشتر بخوانید: کاهش جهانی تقاضا برای پنبه در پی بحران کرونا
تاقبل از طرح تقسیم اراضی، ملاکان بزرگ بر روی صنعت کشت پنبه نظارت داشتند ولی پس از این طرح، زمین های کوچک، به افرادی با مهارت و تخصص مدیریتی کم واگذار شد که علاوه بر نداشتن بنیه ی مالی از نظر تخصصی به فضای بازار فروش پنبه نیز آشنا نبودند که سبب دگرگونی صنعت کشت پنبه و فروپاشی آن شد.
با توجه به اهمیت کشت پنبه و وابستگی صنایع نساجی و روغن کشی به آن و میزان اشتغالی که در این حوزه به وجود میآورد، طرحی در جهت حمایت از کشت و صنعت پنبه در مجلس جمهوری اسلامی تصویب شد ولی از سال ۷۴ و پس از انحلال سازمان پنبه و دانههای روغنی، این حمایت از روی صنعت کشت پنبه برداشته و توجه و حمایت از محصولات رقیب مانند گندم بیشتر شد.
سازمان پنبه، سازمانی است که وظیفه آن تکمیل و تنظیم خط تولید کشت پنبه است. بعد از انقلاب این سازمان کوچک شد و بودجه عملیاتی آن کاهش یافت. از سویی دیگر انتقال کارخانجات از مکانهایی با آب مناسب مانند گلستان به مناطق خشک و بدون نظارت، سبب شد که در نهایت کیل الیاف پنبه و کیفیت آن کاهش یابد.
کاهش چشمگیر تولید پنبه تا سال ۸۲ سبب افزایش واردات پنبه به کشور شد ولی از سال ۸۵ با تغییر شدید نرخ ارز، میزان واردات پنبه به کشور به شدت افزایش یافت که تاثیر مخربی بر کشت پنبه در داخل کشور گذاشت.
پایین بودن تعرفه واردات پنبه، کاهش جریان نقدینگی در بازار پنبه، تعطیلی خطوط روغن گیری از دانه پنبه در کارخانجات روغنکشی و عدم امکان نگه داری دانه پنبه در مناطق مرطوب کشور، سبب کاهش کشت این محصول گشت.
برای بهبود و افزایش رونق کشت پنبه در کشور میتوان موارد ذیل را پیشنهاد نمود:
گردآوری: ندا نعیمی
ما در مجله کهن، بیصبرانه منتظر شنیدن نظرات شما هستیم.
ارسال مقالات و ترجمه جهت انتشار در سایت : info@kohanjournal.com
شرکت ترکیه ایی Uğurteks Tekstil Makina Parkı با افتخار ارائهدهنده ماشینآلات نساجی دست دوم با…
مهندس قاسم حیدری، کارشناس ارشد تکنولوژی نساجی با توجه به اینکه ماشین آلات خط تولید…
سید شجاعالدین امامی رئوف، دبیر انجمن صنایع نساجی ایران، بیان کرد: برنامه هفتم توسعه در…
ابراهیم شیخ، معاون صنایع عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت، اعلام کرد: در هشتماهه نخست…
دكتر محمد ميرجليلي: مدير نمایشگاه نساجی و پوشاک استان یزد و مدیرعامل شركت مهندسي تحقيقاتي…
سامانه دعوت آنلاین نمایشگاه Garment Tech استانبول که به نمایش جدیدترین فناوریها در صنعت پوشاک…
View Comments
سلاموقت بخیر
ضمن تشکر از مقاله خوب و کاربردیتون، متاسفانه بخشی که به کاشت پنبه تراریخته اشاره کردید بنظر بنده اشتباه آمد. اگر راجع به هندوستان که بزرگترین تولید کننده پنبه دنیا بود و الان صنعت کاشت پنبه در این کشور به خاک سیاه نشسته پس از وارد شدن تراریخته ها، مطالعه بفرمایید منظور بنده را متوجه خواهید شد