در بین فعالیتهای مختلف کسب و کار، بیش از همه بازاریابی با مشتری سر و کار دارد. ساده ترین تعریف در یک جمله می تواند اینگونه باشد : بازاریابی، مدیریت رابطه سودآور با مشتری است. هدف دوگانه بازاریابی، جذب مشتریان جدید با ارائه ارزش بالاتر و حفظ مشتریان فعلی به وسیله جلب رضایت آنها است.
ول مارت، بزرگترین خرده فروش دنیا و بزرگترین شرکت دنیا، تنها با عمل به این شعار خود موفق گردید؛ “همیشه پایین ترین قیمت، همیشه”!
در پارکهای تفریحی دیزنی، سعی بر این است که: “همین امروز رویاهایتان تبدیل به واقعیت گردد.”
دلِ DELL، همیشه با عمل به شعار خود، “همیشه بی واسطه باشید!”، بازار کامپیوترهای شخصی را در انحصار خود در آورده است. در دل، می توانید کامپیوتر مورد نظر خود را به سرعت سفارش داده و آنرا سریعاً در منزل و یا روی میز کار خود تحویل بگیرید. این شرکتها و شرکتهای موفق دیگر متوجه شده اند که در صورت کسب رضایت مشتری، فروش و سهم بازار بیشتری را به خود اختصاص خواهند داد.
بازاریابی درست، برای موفقیت هر شرکتی حیاتی است. بنگاههای اقتصادی بزرگ همچون پروکتر اند گمبل، سونی، ول مارت و آی بی ام، از بازاریابی استفاده می کنند. اما سازمانهای غیر انتفاعی همچون دانشگاهها، بیمارستانها، موزه ها، گروههای موسیقی و حتی مساجد و کلیساها نیز برای کسب موفقیت به بازاریابی احتیاج دارند.
تعریف بازاریابی
بازاریابی چیست؟ بعضی افراد تصور می کنند که بازاریابی تنها تبلیغ کردن و فروش است. اما ما هر روزه با پیامهای بازرگانی تلویزیونی، نامه های پستی، آگهی های تبلیغاتی در روزنامه ها و اینترنت بمباران می شویم؛ بنابراین فروش و تبلیغات تنها قسمت نمایان روشهای بازاریابی است که همچون یک قطعه یخ شناور، نیمه نمایان آن بسیار کمتر از کل آن می باشد.
امروزه ، بازاریابی را نباید همچون گذشته معادل فروش در نظر گرفت که شامل معرفی و فروش بود ، بلکه بازاریابی به معنی برآورده کردن نیازهای مشتری می باشد. اگر بازاریاب خوب عمل کرده و نیازهای مشتری را به درستی تشخیص دهد، محصولی با ارزش بالا و قیمت مناسب تولید گردد، به خوبی توزیع شود و به شکلی موثر معرفی شود، به سادگی به فروش می رسد در واقع، آنطور که پدر مدیریت یعنی پیتر دراکر ، می گوید » هدف بازاریابی این است که فروش را به کاری غیر ضروری تبدیل کند .« فروش و تبلیغات، تنها بخشی از مجموعه ای بزرگتر با نام آمیخته بازاریابی است. آمیخته بازاریابی، مجموعه ای از ابزارهاست که برای راضی کردن و ایجاد رابطه با مشتری به کار می رود.
در تعریفی جامع تر، بازاریابی فرایندی اجتماعی و مدیریتی است که به وسیله آن، هر فرد نیازها و خواسته های خود را از طریق تبادل ارزش با دیگران برآورده می سازد. به زبانی ساده تر، بازاریابی شامل ایجاد رابطه ای تبادلی و پر ارزش با مشتری است. بنابراین، ما بازاریابی را بدین صورت تعریف می کنیم: بازاریابی فرایندی است که در آن شرکت برای مشتری ارزش ایجاد کرده و رابطه مستحکمی با او برقرار کند تا بتواند در عوض از مشتری ارزش دریافت کند.
سازمانها باید توجه داشته باشند که برای داشتن مشتریان مشعوف، صرف بکار بردن مجموعه ای از خط مشی ها و عملکردها نمی تواند منجر به ارزش و خدمات منحصر به فرد شود. بلکه باید این طرز فکر را در سطح کل سازمان پیاده کرده و
آن را به بخشی از فرهنگ سازمانی تبدیل کنند. به این مثال توجه کنید:
مردی اولین خودروی لکسوز خود را می خرد؛ خودرویی به قیمت ۴۵۰۰۰دلار با این پول می توانست یک مرسدس، بی ام وِ، یا کادیلاک بخرد، اما لکسوز را انتخاب کرده است. ماشین عزیز خود را تحویل گرفته و به سمت منزل رانندگی می کند. بوی تازگی چرم تزئینات داخلی لذت ماشین به او احساس متفاوت بودن می دهد و از فرمان نرم خودرو لذت می برد. پشت چهارراه، وقتی چراغ سبز می شود، پدال گاز را می فشارد و شتاب بالای خودرو را با تمام وجود احساس می کند. دستگاههای مجلل آن هم او را مجذوب خود کرده است؛ چراغها، برف پاک کن، نگهدارنده لیوان که وسط کنسول قرار گرفته و گرم کن صندلی که پشت او را در یک صبح زمستانی سرد، گرم می کند، همگی لذت بخش هستند. بی دلیل یاد رادیو می افتد و آنرا روش می کند. موسیقی کلاسیک مورد علاقه اوتوسط سیستم صوتی چهار بانده پیشرفته ای پخش می شود و آهنگ خودرو را فرا می گیر د. دکمه دوم را فشار می دهد و اخبار از ایستگاه مورد علاقه او پخش می شود. با فشار دادن دکمه سوم، می تواند به گفتگوی مورد علاقه خود گوش دهد که خستگی سفر طولانی را از او دور می کند. دکمه چهارم به ایستگاه موسیقی راک که مورد علاقه دختر او است، اختصاص دارد. در حقیقت، هر کدام از دکمه ها روی ایستگاهی تنظیم شده اند که برای او لذت بخش است. مشتری می داند که خودرو هوشمند است، اما آیا ذهن او را خوانده است؟ خیر، مکانیک هنگام تعویض خودرو، تنظیمات رادیو را یادداشت کرده و آنها را در لکسوز جدید اعمال کرده است. مشتری مشعوف شده است. این ماشین جدید او است! هیچکس به مکانیک نگفته بود که این کار را انجام دهد این کار جزئی از فلسفه لکزوس است: یک مشتری را مشعوف کن و مشعوف کردن او را ادامه بده، مشتری همیشه برای تو خواهد بود .
کاری که مکانیک انجام داد، برای لکزوس هیچ خرجی نداشت، حتی یک سنت، اما به استحکام رابطه با مشتری که ارزش عمرش عددی شش رقمی است، کمک کرده است. این اشتیاق به ایجاد رابطه با مشتری در شبکه فروش لکسوز آنرا به بهترین فروشنده خودروهای تجملاتی در سطح ایالات متحده تبدیل کرده است.
اما در کشور ما تنها تولید کننده به فکر فروش محصولات خود می باشد
و تنها خود را تا زمان فروش محصولات متعهد می داند و به بعد از آن توجه ای ندارد
و این یعنی از دست دادن تدریجی مشتریان
به نظر شما در صنعت نساجی ما تا چه اندازه به مشتریان و رفاه آنها توجه می کنیم ؟؟؟؟؟؟؟
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…
شرکتهای دانشبنیان در ایران به شرکتهایی اطلاق میشود که بر پایه دانش و فناوریهای نوین…