تحقیق و توسعه، عاملی مهم در تداوم کسب و کار

تهیه و تنظیم: امیررضا باودر

تحقیق و توسعه ابزاری ارزشمند برای رشد و بهبود کسب‌وکار است. تحقیق و توسعه شامل تحقیق در مورد بازار و نیازهای مشتری و توسعه محصولات و خدمات جدید و بهبود متناسب با این نیازها است. کسب‌وکارهایی که دارای استراتژی تحقیق و توسعه هستند نسبت به کسب وکارهایی که چنین استراتژی ندارند شانس موفقیت بیشتری دارند.

یک استراتژی تحقیق و توسعه می‌تواند منجر به نوآوری و افزایش بهره‌وری شود و مزیت رقابتی کسب و کار را افزایش دهد. تحقیق و توسعه به عنوان موتور اساسی برای ایجاد نوآوری پایدار و دستیابی به آن معرفی می‌شود. تحقیق و توسعه، مجموعه فعالیت های نوآورانه ای است که توسط شرکت ها یا دولت ها در توسعه خدمات یا محصولات جدید و بهبود خدمات موجود انجام می‌شود. تحقیق و توسعه اولین مرحله توسعه یک سرویس جدید بالقوه یا فرآیند تولید را تشکیل می‌دهد.

طراحی و توسعه محصول جدید اغلب عامل مهمی در بقای یک شرکت است. در یک چشم انداز صنعتی جهانی که به سرعت در حال تغییر است، شرکت ها باید به طور مستمر در طراحی و طیف محصولات خود تجدید نظر کنند. این نیز به دلیل رقابت شدید و ترجیحات در حال تحول مصرف کنندگان ضروری است. بدون برنامه تحقیق و توسعه، یک شرکت باید به اتحادهای استراتژیک، خریدها و شبکه‌ها برای استفاده از نوآوری‌های دیگران تکیه کند.

سیستمی که توسط بازاریابی هدایت می‌شود، سیستمی است که نیازهای مشتری را در اولویت قرار می‌دهد و کالاهایی را تولید می‌کند که به فروش برسند. تحقیقات بازار نیازهای مصرف کنندگان و بازار بالقوه یک محصول جدید را مشخص می کند. اگر توسعه مبتنی بر فناوری باشد، تحقیق و توسعه به سمت توسعه محصولات برای رفع نیازهای برآورده نشده هدایت می‌شود.

تحقیق و توسعه زمانی مطرح است که کسب و کارها دانش را برای ایجاد محصولات جدید یا کشف راه‌های جدید برای بهبود محصولات و خدمات موجود خود جمع آوری می‌کنند. شرکت های بزرگتر ممکن است تیم تحقیق و توسعه خود را داشته باشند که محصولات یا فرآیندها را قبل از استفاده تجاری آزمایش و اصلاح می‌کند. با این حال، بسیاری از شرکت ها به دلیل کمبود ظرفیت داخلی و برای دسترسی به تخصص و تجهیزات تحقیقاتی پیشرفته‌ای که دارند، این کار را به دانشگاه ها برون سپاری می‌کنند. در زمینه بازرگانی، تحقیق و توسعه معمولاً به فعالیت‌های آینده‌گرا و بلندمدت در علم یا فناوری اشاره می‌کند که از تکنیک‌های مشابه تحقیقات علمی استفاده می‌کنند، اما به سمت نتایج مطلوب و با پیش‌بینی‌های گسترده از بازده تجاری هدایت می‌شوند.

کسب‌وکارها در هر اندازه باید در تحقیق و توسعه سرمایه‌گذاری کنند، اگر می‌خواهند به رشد و توسعه در آینده دست یابند، از پیشرفت‌های صنعت خود مطلع باشند و هزینه‌های تولید را کاهش دهند. در برخی از کسب‌وکارها هزینه‌های مربوط به تحقیق‌وتوسعه می‌توانند جزء سنگین‌ترین مخارج باشند. برخی از شرکت ها به دلیل رقابت پذیری و تقاضای صنعت خود، بسیار بیشتر از سایرین در تحقیق و توسعه سرمایه گذاری می کنند.

به عنوان مثال، یک شرکت فناوری مصرف‌کننده همیشه در تلاش است دستگاه‌هایی را عرضه کند که جذاب‌تر از رقبای خود باشند، بنابراین سرمایه‌گذاری زیادی بر روی تحقیقات طراحی محصول می‌کنند تا دستگاه‌های خود را نوآورتر کند. در ایالات متحده، یک نسبت معمول تحقیق و توسعه برای یک شرکت صنعتی حدود ۳.۵٪ از درآمد است. این اندازه گیری شدت تحقیق و توسعه نامیده می شود.

هر چیزی بیش از ۱۵٪ قابل توجه است، و معمولاً به عنوان یک شرکت فناوری پیشرفته مانند شرکت مهندسی اریکسون ۲۴.۹٪ یا شرکت بیوتکنولوژی Allergan، که با ۴۳.۴٪ سرمایه گذاری در صدر جدول هزینه ها قرار دارد، شهرت پیدا می کند. چنین شرکت‌هایی اغلب به‌عنوان ریسک اعتباری در نظر گرفته می‌شوند، زیرا نسبت‌های مخارج آن‌ها بسیار غیرعادی است.

سرمایه گذاری جهانی در تحقیق و توسعه خیره کننده است. تنها در سال ۲۰۱۹، سازمان‌ها در سراسر جهان ۲.۳ تریلیون دلار برای تحقیق و توسعه – معادل تقریباً ۲ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی – هزینه کردند که حدود نیمی از آن از صنعت و مابقی از دولت‌ها و مؤسسات دانشگاهی تأمین می‌شد. علاوه بر این، این سرمایه گذاری سالانه در دهه گذشته تقریباً ۴ درصد در سال رشد داشته است.

سازمان ها در ازای آن چه انتظاری دارند؟ در اصل، آنها امیدوارند که سرمایه‌گذاری‌های تحقیق و توسعه آنها به فناوری حیاتی منجر شود که از طریق آن می‌توانند محصولات، خدمات و مدل‌های تجاری جدید توسعه دهند. اما برای اینکه تحقیق و توسعه ارزش واقعی ارائه کند، نقش آن باید به طور مرکزی در مأموریت سازمان تنیده شود. تحقیق و توسعه باید به ارائه و شکل‌دهی استراتژی شرکت کمک کند، به طوری که پیشنهادات متفاوتی را برای بازارهای اولویت‌دار شرکت ایجاد کند و گزینه‌های استراتژیک را آشکار کند، و راه‌های امیدوارکننده برای تغییر موقعیت کسب‌وکار از طریق پلتفرم‌های جدید و پیشرفت‌های مخرب را برجسته کند.

با این حال، بسیاری از شرکت‌ها فاقد استراتژی تحقیق و توسعه هستند که وضوح، چابکی و اعتقاد لازم برای تحقق آرمان‌های سازمان را داشته باشد. تحقیق و توسعه به جای اینکه به عنوان موتور نوآوری شرکت عمل کند، از اولویت های شرکت جدا شده، از تحولات بازار جدا شده و با سرعت تجارت هماهنگ نیست. در میان شکاف فزاینده در عملکرد بین شرکت‌هایی که با موفقیت نوآوری می‌کنند و شرکت‌هایی که نوآوری نمی‌کنند، شرکت‌هایی که مایلند از رقبا پیشی بگیرند و جلوتر از رقبا باقی بمانند، به یک استراتژی تحقیق و توسعه قوی نیاز دارند که بیشترین استفاده را از سرمایه‌گذاری‌های نوآوری آنها ببرد. ساختن چنین استراتژی سه مرحله دارد: درک چالش هایی که اغلب به عنوان موانعی برای موفقیت تحقیق و توسعه عمل می کنند، انتخاب اجزای مناسب برای استراتژی خود، و سپس آزمایش قبل از اجرای آن.

تحقیق‌وتوسعه برای کسب‌وکارها مهم است. به این علت که دانش و شناختی اثرگذار فراهم می‌کند و منجر به بهبود فرایندهای موجود می‌شود که می‌توان در آن‌ها کارایی را افزایش و هزینه‌ها را کاهش داد. همچنین یکی از اهداف تحقیق و توسعه این است که به کسب‌و کارها اجازه دهد محصولات و خدمات جدیدی را توسعه دهند و بتوانند در بازارهای رقابتی باقی بمانند و موفق شوند.

معمولاً چنین شرکت‌هایی تنها در بازارهایی که مشتریان آن‌ها نیازهای فن‌آوری بسیار بالایی دارند، مانند داروهای تجویزی خاص یا مواد شیمیایی خاص، ابزارهای علمی، و سیستم‌های حیاتی ایمنی در پزشکی، هوانوردی یا سلاح‌های نظامی، پیشرفت می‌کنند.[نیازهای شدید] خطر بالا را توجیه می‌کنند. شکست و در نتیجه حاشیه‌های ناخالص بالا از ۶۰% تا ۹۰% درآمد. بسیاری از پروژه های انفرادی هیچ محصول قابل بهره برداری تولید نمی کنند. اکثر شرکت های صنعتی فقط ۴۰ درصد درآمد دارند. تحقیقات انجام شده نشان داده است که شرکت هایی با استراتژی تحقیق و توسعه پایدار از شرکت هایی که برنامه سرمایه گذاری تحقیق و توسعه نامنظم یا بدون برنامه سرمایه گذاری تحقیق و توسعه دارند بهتر عمل می کنند.

پروژه‌های تحقیق‌وتوسعه برای دست‌یابی به طیف وسیعی از اهداف و نیازهای شغلی راه‌اندازی می‌شوند. اهداف پروژه‌های تحقیق و توسعه می‌توانند درباره‌ی معرفی محصول یا خدمتی جدید، بهبود فرآیند موجود یا استفاده از یک فناوری جدید باشند.

استراتژی تحقیق و توسعه به اندازه کسب و کار بستگی دارد. در کسب‌وکارهای کوچک، تحقیق و توسعه به دلیل محدودیت‌های بودجه و هزینه بیشتر بر بهبود محصول تمرکز دارد. کسب و کارهای بزرگتر ممکن است بتوانند زمان و منابع بیشتری را به تحقیق و توسعه برای معرفی محصولات جدید و همچنین بهبود محصولات موجود اختصاص دهند.

مزایای تحقیق و توسعه اغلب بلندمدت است، بنابراین مهم است به یاد داشته باشید که سرمایه گذاری شما در آن ممکن است منجر به سود کوتاه مدت نشود. علاوه بر توسعه و بهبود محصول، تحقیق و توسعه می تواند به شما در توسعه فرآیندهای کارآمدتر و روش های جدید ارائه خدمات کمک کند. صرف زمان و هزینه بیشتر برای تحقیق و توسعه تضمینی برای موفقیت آن نیست. کلید تحقیق و توسعه موفق، تحقیقات گسترده بازار برای شناسایی نیازها و خواسته های مشتریان است. پس کسب و‌کار باید این تحقیق را مرتباً مرور کند زیرا ترجیحات مشتری مرتباً تغییر می‌کند.

غلبه بر موانع تحقیق و توسعه موفق

اولین گام برای ایجاد یک استراتژی تحقیق و توسعه، درک چالش‌های اصلی آن است که سازمان‌های تحقیق و توسعه مدرن با آن روبرو هستند. چرخه‌های نوآوری در حال افزایش است. اتکای فزاینده به نرم‌افزار و در دسترس بودن فناوری‌های شبیه‌سازی و اتوماسیون باعث کاهش شدید هزینه‌های آزمایش شده و در عین حال توان عملیاتی تحقیق و توسعه را افزایش داده است. سرعت نوآوری شرکتی بیشتر با ظهور فزاینده فناوری‌های کاربردی گسترده، مانند دیجیتال و بیوتکنولوژی، از خارج از دیوارهای بازیگران پیشرو صنعت تحریک می‌شود.

تحقیق و توسعه فاقد ارتباط با مشتری است. گروه تحقیق و توسعه تمایل دارد از بقیه سازمان جدا باشد. پیچیدگی فعالیت‌های آن و واژگان تخصصی آن درک اینکه عملکرد تحقیق و توسعه واقعاً چه می‌کند را برای دیگران دشوار می‌سازد. این حس کار در یک “جعبه سیاه” اغلب حتی در سازمان تحقیق و توسعه نیز وجود دارد. در طول جلسه ای با رهبران تحقیق و توسعه یک شرکت بزرگ، بخش قابل توجهی از بحث بر این متمرکز بود که به سادگی همه را در مورد کارهایی که بخش های مختلف انجام می دادند، سریع تر آگاه کنیم، چه رسد به اینکه این تلاش ها را به اهداف گسترده تر شرکت مرتبط کند.

با توجه به چالش‌هایی که تحقیق و توسعه در همکاری با سایر عملکردها با آن مواجه است، یک قدم جلوتر رفته و ارتباط با مشتریان دشوارتر می‌شود. در حالی که بسیاری از سازمان ها به توسعه مشتری محور توجه می کنند، گروه های تحقیق و توسعه آنها به ندرت فرصت آزمایش محصولات را مستقیماً با کاربران نهایی پیدا می کنند. این اغلب منجر به توسعه محصولی با بازار برگشتی می شود که به یک بازی تلفنی از طریق بسیاری از واسطه ها در مورد آنچه مشتریان می خواهند و نیاز دارند متکی است.

پروژه ها معیارهای کمی پاسخگویی دارند. گروه‌های تحقیق و توسعه در بیشتر بخش‌ها فاقد مکانیسم‌های مؤثر برای اندازه‌گیری و اطلاع‌رسانی پیشرفت هستند. صنعت داروسازی، با خط لوله استاندارد خود برای درمان های جدید که معیارهای کاملاً درک شده ای از پیشرفت و پیامدهای ارزش گذاری را ارائه می دهد، استثنا است، نه قاعده.

هنگامی که شکست به عنوان آزمایش توضیح داده می شود و موفقیت به جای سود، بر حسب حق اختراع توصیف می شود، رهبران شرکت به سختی می توانند سهم تحقیق و توسعه را تعیین کنند.با این حال معیارهای اثبات شده برای اندازه گیری موثر پیشرفت و نتایج وجود دارد. چالش رایجی که در سازمان‌های تحقیق و توسعه مشاهده می‌کنیم، از شرکت‌های خودروسازی گرفته تا شرکت‌های شیمیایی، این است که چگونه سهم یک جزء واحد را که بلوک سازنده چندین محصول است، ارزش‌گذاری کنیم. یک شرکت تخصصی-شیمیایی در تعیین ارزش یک عنصر که در فرمولاسیون پیچیده خود استفاده می‌کرد، با این چالش مواجه شد. برای کمک به توسعه موارد اولیه کسب و کار و فعال کردن ردیابی طولانی مدت، دسته بندی هایی ایجاد کرد.

این امکان تصمیم گیری عملی سرمایه گذاری را در شروع پروژه ها فراهم کرد و به تعیین ارزش ایجاد شده پس از تکمیل آنها کمک کرد. حتی با وجود نتایجی که به وضوح اندازه گیری شده اند، دوره اغلب طولانی بین سرمایه گذاری اولیه و محصول نهایی می تواند عملکرد سازمان تحقیق و توسعه را مبهم کند. با این حال، این نیز می تواند به طور موثر با ردیابی ارزش کلی و پیشرفت توسعه خط مدیریت شود، به طوری که سازمان بتواند واکنش نشان دهد و به طور بالقوه، به سرعت هر دو مجموعه و پروژه های فردی را در آن تغییر جهت دهد. پروژه های افزایشی در اولویت قرار می گیرند.

تمرکز نوآوری صرفاً حول کسب و کار اصلی ممکن است یک شرکت را قادر سازد برای مدتی در کنار هم قرار گیرد تا زمانی که صنعت به طور ناگهانی از کنار آن عبور کند. ذهنیتی که ریسک را به‌عنوان چیزی که باید از آن اجتناب کرد به جای مدیریت می‌نگرد، می‌تواند ناخواسته با نحوه اندازه‌گیری پرونده تجاری تقویت شود. پروژه‌های تحول‌آفرین در یک شرکت حتی پس از اینکه احتمال موفقیت در ارزیابی آنها لحاظ شده بود، با مانعی با نرخ بازده داخلی بالاتری نسبت به تحقیق و توسعه فزاینده مواجه شدند، که شانس آن‌ها برای تامین منابع مالی را کاهش داد و خط را به سمت ابتکارات نزدیک به هسته متمایل کرد. همانطور که سازمان‌ها بالغ می‌شوند، رشد مبتنی بر نوآوری اهمیت فزاینده‌ای پیدا می‌کند، زیرا ابزارهای سنتی رشد ارگانیک آنها، مانند گسترش جغرافیایی و ورود به بخش‌های دست‌نخورده بازار، کاهش می‌یابد.

برای موفقیت، آن‌ها باید استراتژی‌های تحقیق و توسعه مجهز به دوران مدرن را توسعه دهند که تحقیق و توسعه را نه به عنوان یک مرکز هزینه، بلکه به عنوان موتور رشدی که می‌تواند تبدیل شود، تلقی کند.

مزیت تحقیق و توسعه برای کسب‌وکارهای کوچک

در تمامی مطالبی که تا این‌جا گفته شد به اهمیت واحد تحقیق و توسعه و منفعتی که می‌تواند برای یک سازمان داشته باشد اشاره شد. اما تحقیق و توسعه مزایای دیگری نیز برای شرکت به دنبال دارد که هر کدام می‌توانند به شیوه‌های گوناگونی برای سازمان منفعت به دنبال داشته باشند. تحقیق و توسعه می‌تواند کمک کند تا محصولات و خدمات تک و بدون نمونه مشابه تولید شود.

البته نیازی نیست که این محصولات کاملا جدید باشند؛ تحقیق و توسعه می‌تواند روی محصولات فعلی نوآوری و بهبودهایی پیاده سازی کند، مزیت‌های جدیدی با آن‌ها اضافه کرده یا روش‌های آسان‌تری برای استفاده به مشتریان ارائه دهد. محصولات جدیدی که نتیجه تحقیقات واحد تحقیق و توسعه هستند می‌تواند جریان درآمدی بیشتری را به سمت شرکت سرازیر کنند. هر محصول جدید می‌تواند گروه خاصی از مشتریان را هدف قرار داده و با حل کردن یک مشکل، مشتریان بالقوه را به مشتریان جدید تبدیل کند.

هم‌چنین داشتن یک تیم قوی برای انجام تحقیقات می‌تواند نظر مثبت مشتریان را به سمت شما جلب کرده و سرمایه گذاران جدیدی را به سمت شرکت بکشاند. انجام پروژه‌های تحقیقاتی می‌تواند برای سازمان هزینه‌زا باشد اما با این وجود، واحد تحقیق و توسعه می‌تواند فرصت‌های جدید برای درآمد زایی را شناسایی کند، و حتی از آن هم بهتر، شرکت‌هایی که واحدهای تحقیق و توسعه‌ی قوی دارند می‌توانند از صندوق‌های حمایتی مخصوص پژوهش‌ها که توسط دانشگاه‌ها یا دولت ارائه می‌شوند کمک بگیرند.

با کمک تحقیق و توسعه می‌توان از رقبای پیشی گرفته و جایگاه شرکت را به عنوان رهبر بازار تثبیت کرد. در بازاریابی، اولین شرکتی که بتواند راه حل مناسب و البته جدیدی برای حل یک مشکل ارائه دهد، می‌تواند در بازار نفوذ کرده و رهبری قیمت‌ها را در دست بگیرد. توسعه‌ی محصولات و خدمات جدید می‌تواند مالکیت معنوی برای شرکت شما به دنبال داشته باشد و همین امر می تواند جریان درآمدی جدیدی را به شرکت اضافه کند.

همکاری و شراکت یکی از کلیدی‌ترین عناصر پروژه‌های تحقیق و توسعه است، به صورتی که گاهی برای پیش‌برد پروژه نقشی حیاتی ایفا می‌کند. این همکاری می‌تواند بین شرکت شما و یک واحد تحقیقاتی دیگر مانند یک شرکت، دانشگاه یا بخش دولتی ایجاد شود. این همکاری به شما امکان انتقال مهارت‌ها و اطلاعات را خواهد داد و به این طریق شما می‌توانید به امکانات، تخصص و ایده‌هایی که خارج از کسب‌وکار شما قرار دارند دسترسی داشته باشید. شهرت و وارد شدن به لیست شرکت‌هایی که در کسب‌وکار خود از تحقیقات استفاده می‌کنند کمک می‌کند تا برند و اعتبار خود را تقویت کنید.

اگر با یک شریک قابل اعتماد و معتبر یا یک موسسه علمی مهم همکاری می‌کنید، شانس موفقیت محصولات و خدمات شما بالا رفته و موفقیت این همکاران به بالا رفتن جایگاه برند شما کمک خواهند کرد. مزایای تشکیل یک تیم تحقیق و توسعه و استفاده از نتایج علمی در کسب‌وکار از این لیست هم فراتر می‌رود، اما چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که تشکیل تیم تحقیق و توسعه پایان راه نیست.

پیدا کردن دانش جدید، اصلی‌ترین وظایف و اهداف واحد تحقیق و توسعه است. تحقیق و توسعه، فعالیتی‌ست که شرکت‌ها برای توسعه محصولات، فرایندها و خدمات جدید انجام می‌دهند. تهیه‌ و به‌کار‌گیری یک استراتژی تحقیق و توسعه مناسب مزایای بسیاری برای هر کسب‌و‌کاری دارد. واحد تحقیق و توسعه محصول، واحدی است که دانش و اطلاعات لازم را برای تولید محصولات جدید یا کشف راه های جدید برای بهبود محصولات و خدمات شرکت جمع آوری می کند. تیم تحقیق و توسعه محصولات یا فرآیندها را قبل از استفاده تجاری و تولید انبوه آزمایش و اصلاح می کنند. تحقیق و توسعه ی محصولات به اطلاعات کامل و برنامه ریزی مناسب نیازمند است تا بتوان با آن بهترین نتیجه را گرفت و بهترین محصولات را تولید نمود و همچنین بیشترین سود را از فرآیند توسعه محصول دریافت نمود.

بیشتر بخوانید: کسب و کار پایدار، چالش ها و فرصت ها