تفکر طراحی: رویکردی نوآورانه برای حل مسائل پیچیده و خلق محصولات کاربرمحور

نویسنده: دکترامیررضا باودر

تفکر طراحی روش یا رویکردی است که به افراد (مانند مدیران محصول یا طراحان محصول) کمک می‌کند تا با در نظر گرفتن طیف وسیعی از نیازهای مشتری، درباره‌ی بعد تجاری محصول فکر کنند. این رویکرد دنیایی را بررسی می‌کند که در آن مشتریان تعامل دارند و به اصلاح ظاهر، احساس و عملکرد محصول کمک می‌کنند. بعلاوه، تفکر طراحی بر روی آنچه که از نظر فنی امکان‌پذیر است و در عین حال برای سیستم ارزش مشتری جذاب است، تاکید دارد.

تفکر طراحی یک فرآیند تکراری است که در آن ما به دنبال درک کاربر، به چالش کشیدن فرض‌های اولیه‌ی خود از مشتری، و بازتعریف مشکلات او هستیم و برهمین اساس به شناسایی استراتژی‌ها و راه‌حل‌های جایگزینی می‌رسیم که ممکن است فوراً با سطح اولیه‌ی درک ما مشخص نشوند. در واقع تفکر طراحی به ما کمک می‌کند تا تعریف درستی از کاربر و مشکلات او داشته باشیم و برای این مشکلات راه حل‌های متناسب و نوآورانه ارائه دهیم.

نکته‌ی جالب درباره‌ی تفکر طراحی این است که کاربرد این روش فقط محدود به حوزه‌ی طراحی نمی‌شود و در هنر، تجارت و مهندسی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. دلیل اهمیت تفکر طراحی این است که برای حل مشکلات پیچیده با نیازمندی‌های در حال تغییر شیوه‌ی مناسبی است. این روش به شناسایی و رفع نیازهای واقعی با راه‌حل‌های خلاقانه کمک کرده، و باعث بهبود سرعت عمل و بهره‌وری سازمان می‌شود.

تفکر طراحی به ما در فرآیند پرسش کمک می کند: پرسش از مشکل، زیر سوال بردن مفروضات، و زیر سوال بردن مفاهیم. تفکر طراحی برای مقابله با مشکلاتی که به درستی تعریف نشده یا ناشناخته هستند، با قالب بندی مجدد مسئله به روش های انسان‌محور، ایجاد ایده‌های بسیاری در جلسات طوفان فکری، و اتخاذ رویکرد عملی در نمونه سازی و آزمایش، بسیار مفید است.

تاریخچه‌ی تفکر طراحی

این یک تصور غلط رایج است که تفکر طراحی یک رویکرد جدید است. طراحی، سال هاست که مورد استفاده قرار می گیرد: بناهای تاریخی، پل‌ها، اتومبیل‌ها، سیستم‌های مترو، همگی محصولات نهایی فرایندهای طراحی هستند. در طول تاریخ، طراحان خوب از یک فرایند خلاق انسان محور برای ساختن راه‌حل‌های معنی‌دار و موثر استفاده کرده‌اند. در اوایل سال ۱۹۰۰ طراحانی به نام های Charles و Ray Eames”یادگیری به وسیله‌ی کار کردن را تمرین می‌کردند، که منجر شد طیف وسیعی از نیازها و محدودیت ها را کشف کنند.

آنها صندلی هایEames را که حتی بعد از گذشت هفتاد سال نیز، تولید می شوند را طراحی کردند. این طراحان نوآوران زمان خود بودند. رویکردهای آن ها را می توان به عنوان نمونه های اولیه ی تفکر طراحی مشاهده کرد – زیرا هر یک درک عمیقی از زندگی کاربران و نیازهای برآورده نشده ی آنها پیدا کرده اند. Milton Glaser، طراح لوگوی معروف I ♥ NY ، این مفهوم را به خوبی توصیف می کند: “ما همیشه در حال جستجو هستیم، اما واقعاً هرگز نمی بینیم … این عملِ توجه است که به شما اجازه می دهد چیزی را درک کنید و کاملاً به آن آگاه شوید “.

علیرغم نمونه های اولیه محصولات انسان محور از نظر تاریخی، طراحی در دنیای کسب و کار یک فکر پسندیده بوده است که تنها برای لمس زیبایی شناختی یک محصول مورد استفاده قرار می گرفته است. این برنامه طراحی موضوعی منجر به ایجاد راه حل هایی توسط سازمان ها شده بود که پاسخگوی نیازهای واقعی مشتریانشان نبودند. در نتیجه، برخی از این سازمان ها طراحان خود را از مرحله‌ی پایانی تولید محصول، جایی که سهم آنها را در تولید محصول محدود کرده بود، به مرحله‌ی ابتدایی تولید محصول منتقل کردند.

رویکرد طراحی آنها با محوریت انسان، به عنوان تمایز آنها به اثبات رسیده بود: سازمان هایی که از این رویکرد استفاده کردند، منافع مالی حاصل از ایجاد محصولاتی را که متناسب با نیازهای کاربر شکل گرفته بود، کسب کردند. برای اینکه این رویکرد در بین سازمان‌های بزرگ انتخاب شود، باید استاندارد می‌شد. تفکر طراحی، یک چارچوب رسمی استفاده از فرایند طراحی خلاقانه برای مشکلات تجاری سنتی است. اصطلاح خاص “تفکر طراحی” در دهه ی ۱۹۹۰ توسط David Kelley و Tim Brown و با همکاری Roger Martin ابداع شد.

فازهای تفکر طراحی

برای تفکر طراحی بین ۳ تا ۷ فاز در نظر گرفته شده، همه انواع تفکر طراحی بسیار شبیه به هم هستند. مدل پنج فازی که موسسه طراحی هاسو-پلاتنر در استنفورد پنج فاز تفکر طراحی پیشنهاد کرده است :

۱. همدلی کنید.
در این مرحله اول، طراح مصرف‌کنندگان را مشاهده می‌کند تا درک عمیق‌تری از نحوه‌ی تعامل آنها با یک محصول یا موضوع به دست آورد. مشاهدات باید با همدلی اتفاق بیفتد، که به معنای خودداری از قضاوت و عدم انتقال تصورات از پیش تعیین‌شده در مورد نیاز مصرف کننده است. مشاهده با همدلی بسیار قدرتمند است، زیرا می‌تواند مسائلی را که مصرف‌کننده از وجود آنها آگاه نیست یا خودش نمی‌تواند آنها را به صورت شفاهی بیان کنند، آشکار کند. از این نقطه، درک نیاز فردی که برای او طراحی می‌کنید آسان‌تر است.
۲. تعریف کنید.
در این مرحله، مشاهدات خود را از مرحله‌ی اول جمع آوری کرده تا مشکلی را که قرار است حل شود، تعریف کنید. به مشکلاتی که مصرف‌کنندگان شما با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و آنچه شما از تأثیر این موضوع بر آنها به دست آورده‌اید، فکر کنید. هنگامی که یافته های خود را ترکیب کردید، می‌توانید مشکلی که آنها با آن روبرو هستند را تعریف کنید.
۳. ایده پردازی کنید.
گام بعدی این است که ایده‌هایی در مورد چگونگی حل مشکلی که شناسایی کرده‌اید، جمع‌آوری کنید. جلسات ایده‌پردازی می‌تواند به صورت گروهی و در فضایی که خلاقیت و همکاری را تشویق می‌کند، اتفاق بیفتد یا می‌تواند به شکل فردی انجام شود. مهم این است که در نهایت یدسته‌ای از ایده های مختلف را ایجاد کنید و در پایان این فرآیند، با چند ایده خوب پیش بروید.
۴. نمونه‌ی اولیه طراحی کنید.
در این مرحله، ایده ها به یک راه حل واقعی تبدیل می‌شوند. نکته مهم این است که قرار نیست نمونه‌ی اولیه کامل باشد، بلکه هدف نمونه اولیه این است که به سرعت نسخه‌ای ملموس از ایده ارائه شود تا ببینیم کاربر یا مصرف‌کننده چطور به استفاده از آن واکنش نشان می‌دهد. نمونه‌ی اولیه می‌تواند یک ویدئو، یک صفحه‌ی فرود یا یک محصول با عملکرد واقعی باشد، مساله این است که این نمونه بتواند ایده را به درستی نمایش دهد و معرفی کند.
۵. تست کنید.
هنگامی که یک راه حل را به صورت نمونه‌ی اولیه، به مصرف‌کنندگان ارائه می‌دهید، باید نحوه‌ی تعامل آنها با آن محصول را مشاهده کنید. این مرحله‌ی تست، مرحله‌ای است که در آن بازخورد کار خود را جمع‌آوری می‌کنید. فرآیند تفکر طراحی خطی نبوده و یک فرآیند تکرارشونده است. در پایان مرحله‌ی پنجم، احتمالاً باید به یک یا چند مرحله‌ی دیگر برگردید. شاید تست نشان داده باشد که شما نیاز به توسعه‌ی نمونه‌ی اولیه‌ی دیگری دارید که برای آن به مرحله‌ی چهارم بازمی‌گردید، یا ممکن است شاید نشان دهد که شما نیازهای مصرف‌کننده را به اشتباه تعریف کرده اید. اگر چنین است، باید به مرحله‌ی اولیه فرآیند بازگردید.

آشنایی با سه چهارچوب‌ تفکر طراحی

• روش IDEO :
این روش توسط شرکت IDEO برای طراحی محصول اجرا می‌شود. اصل اساسی IDEO همدلی با کاربر نهایی محصولاتشان است. آنها معتقدند که کلید فهمیدن اینکه افراد واقعاً چه می‌خواهند، در انجام دو کار نهفته است:
مشاهده رفتار کاربر: سعی کنید با مشاهده افراد آنها را درک کنید. به عنوان مثال، اگر درحال طراحی یک جاروبرقی هستید، به جاروبرقی‌های مردم نگاه کنید.
قرار دادن خود در موقعیت کاربر نهایی: IDEO این کار را انجام می‌دهد تا بفهمد تجربه کاربر واقعاً چگونه است؟ درک کنند که کاربرانشان چه احساسی دارند؟

این روش از ۶ مرحله تشکیل شده است:
مشاهده – پیاده سازی – ایده‌ سازی – نمونه‌سازی سریع – بازخورد کاربر –تکرار

• روش Double Diamond
شورای طراحی، شیوه‌ی الماس دوگانه را در سال ۲۰۰۴ معرفی کرد. این چارچوب، ساختاری را ارائه می‌دهد که از طریق آن، شرکت‌ها ویژگی‌های طراحی را برای یافتن راه حل‌های خلاقانه و ایده‌های نوآورانه به کار می‌گیرند. الماس دوگانه توسط کیس دورست، استاد نوآوری طراحی است. در رویکرد او، فرآیند طراحی را می‌توان به فضای مسئله و فضای راه‌حل تقسیم کرد. این روش از چهار مرحله‌ی کشف، تعریف، توسعه و ارائه تشکیل شده است.

• روش Design Sprint
روش سوم، روش اسپرینت‌های طراحی است.

مزیت های تفکر طراحی

شما به عنوان یک طراح، نقشی اساسی در خلق محصولات و تجربیاتی که سازمان شما، به بازار عرضه می کند، دارید. ادغام تفکر طراحی در فرایند می تواند ارزش عظیمی در کسب و کار سازمان ایجاد کند و در نهایت این اطمینان حاصل شود که محصولات طراحی شده‌ی شما نه تنها برای مشتریان مطلوب اند، بلکه می توانند باعث صرفه جویی در وقت و هزینه سازمان نیز شوند.

با این حساب، بیایید برخی از مزایای اصلی استفاده از تفکر طراحی را بررسی کنیم:
• زمان ورود به بازار را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد: تفکر طراحی با تأکید بر حل مسئله و یافتن راه حل های مناسب، می تواند به طور قابل توجهی از زمان صرف شده برای طراحی و توسعه را بکاهد.
• صرفه‌جویی در هزینه : دستیابی سریع‌تر به محصولات موفق در نهایت موجب صرفه‌جویی در هزینه‌ی کسب‌وکار می شود.
• حفظ و وفاداری مشتری را بهبود می‌بخشد: تفکر طراحی یک رویکرد کاربر محور را تضمین می‌کند، که در نهایت باعث افزایش تعامل کاربر و حفظ مشتری در طولانی‌مدت می‌شود.
• نوآوری را در شما تقویت می‌کند: تفکر طراحی درمورد فرضیه های چالش برانگیز است و همه‌ی ذینفعان را به خارج از چارچوب فکر کردن، ترغیب می‌کند. در نتیجه فرهنگ نوآوری را گسترش می‌دهد که فراتر از تیم طراحی است.
• قابل استفاده در سطح سازمان: نکته ی جالب در مورد تفکر طراحی این است که فقط برای طراحان نیست. از تفکر گروهی بهره می‌برد و همکاری بین تیمی را تشویق می‌کند. افزون بر این، تقریباً برای هر تیمی در هر صنعتی قابل استفاده است.

خواه در حال ایجاد فرهنگ تفکر طراحی در مقیاس گسترده در سازمان باشید، یا سعی در بهبود رویکرد خود در طراحی کاربر محور داشته باشید، تفکر طراحی به شما در نوآوری، تمرکز بر کاربر و در نهایت طراحی محصولاتی که چالش‌ها و مسائل کاربر واقعی را حل می‌کند، کمک خواهد کرد.

الهام حبیبی

Recent Posts

ایتما آسیا ۲۰۲۴؛ بررسی حضور پررنگ چینی‌ها و چالش‌های صنعت نساجی ایران (ویدیو)

ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفت‌های چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکت‌های…

2 روز ago

مزایا ومعایب شرکت های دانش بنیان

شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران به شرکت‌هایی اطلاق می‌شود که بر پایه دانش و فناوری‌های نوین…

5 روز ago

قاچاق و واردات بی رویه پوشاک، صنعت نساجی کشور را تهدید می‌کند

مجتبی دستمالچیان در حاشیه نخستین رویداد ملی پلیمر، ‌نساجی و پوشاک زنجان افزود: امروز که…

6 روز ago

۶ هزار میلیارد ریال تجهیزات جدید برای کارخانه نساجی بروجرد خریداری شد

نساجی بروجرد؛ توسعه ۱۶۶ درصدی و نیاز به حمایت بیشتر برای حفظ برند ملی فاطمه…

6 روز ago

کاربرد فرآیندهای تحت خلا در صنعت نساجی

فرآیندهای تحت خلاء در چهار حوزه کلی در صنعت نساجی کاربرد دارند. این حوزه‌ها عبارتند…

6 روز ago

ترکیه رتبه دوم را در صنعت منسوجات خانگی خوشخواب به دست آورد.

صنعت منسوجات خانگی و خوشخواب که تامین‌کننده مواد اولیه و فناوری تولید برای تولیدکنندگان داخلی…

7 روز ago