Categories: اخبار نساجی

راندمان طرح ۵۰ هزار میلیارد تومانی کجاست

 

طرح مسکن مهر از دیدگاه مهندسی خیلی پرمساله است، چون اوایل آغاز این طرح نظر این بود که نیاز به مهندس ناظر نیست و برای صرفه‌جویی در قیمت فکر کردند که باید کم‌هزینه‌ترین بخش را حذف کنند. امابعدها تا حدودی مهندسان دخالت بیشتری در ساخت و ساز کردند

مهرپرس: نگاهی گذرا به بخش مسکن در سی و چند سال گذشته حاکی از آن است که دولت‌ها همواره از دخالت مستقیم در این بخش پرهیز کرده‌اند و برنامه‌ها در این بخش با محوریت بخش خصوصی و مردم اجرا شده است. این سیاست اما از سال ۸۶رنگ و بوی جدید به خود گرفت و این ‌بار نقش دولت و بخش خصوصی با یکدیگر جابه‌جا شد. در واقع پس از سیاست انبساطی در پرداخت تسهیلات بی‌حد و حساب به مردم و افزایش نقدینگی‌ها و به تبع آن، افزایش قیمت مسکن در سال‌های ۸۴ و ۸۵، دولت نهم طرح ابتکاری خود (مسکن مهر) را که از «طرح جامع مسکن» وام گرفته شده بود، اجرا کرد؛ طرحی که با اهداف اولیه خانه‌دار کردن «اقشار کم‌درآمد» و کنترل بازار مسکن شرایطی را به وجود آورد تا برخلاف سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی، دولت نقش بسیار برجسته‌یی در این بازار ایفا کند. از تامین منابع مالی گرفته تا شرکت‌های سازنده، همه با ساز و کارهای تعریف شده از سوی وزارت راه و شهرسازی تعیین و مشخص می‌شود. در یک کلام محوریت همه کارها با دولت است، اما موضوع مهم این است که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و دست‌اندرکاران سابق بخش مسکن طرح مهر یک تضاد تعریفی در خود دارد. ‌در حالی که باید بر اساس اهداف اولیه دو دهک کم‌درآمد جامعه که فاقد پس‌انداز لازم برای تهیه مسکن هستند، خانه‌دار می‌شدند، اما در عمل طرح مهر قشری (متوسط) را خانه‌دار کرده که توانایی پس‌انداز کردن و پرداخت اقساط بانکی را دارند. همه این اتفاقات بخش مسکن در حالی روی داده است که وزیر راه و شهرسازی در جدیدترین اظهارنظر خود از طرح دولت برای خانه‌دار کردن قشر متوسط جامعه در سال آینده خبر داده است. هر چند هنوز جزییات این برنامه اعلام نشده است، اما به نظر می‌رسد این طرح یک کپی از طرح مسکن دولت سازندگی (پاک) باشد. در آن زمان به موازات اجرای این طرح، «مسکن اجتماعی» نیز برای خانه‌دار کردن اقشار کم‌درآمد اجرا شد. پس از سال‌ها هنوز هم کارشناسان اقتصاد مسکن از این دو طرح به عنوان سرآمد همه برنامه‌های دولت‌ها برای ساماندهی بخش مسکن یاد می‌کنند. برای بررسی طرح مسکن مهر به سراغ وزیر مسکن و شهرسازی دولت سازندگی رفتیم. مشروح گفت‌وگو با دکتر عباس آخوندی را در ادامه می‌خوانید.

ارزیابی شما از طرح مسکن مهر چیست؟

طرح مسکن مهر باید از چندین منظر مورد نقد و بررسی قرار گیرد. اقتصاد کلان، اقتصاد خرد، بانک‌ها، نرخ بازگشت سرمایه، مهندسی ساخت و… از جمله سرفصل‌هایی است که می‌توان بر اساس آن طرح مهر را ارزیابی کرد. به‌طور کلی آیا پولی که در طرح مذکور هزینه شده است به شکل ملی همان مقدار کارایی داشت. از منظر بانک نگاه می‌کنید یعنی از سیستم مالی این موضوع چقدر اختصاص بهینه منابع داشته است. بانک‌ها منابع را به پروژه‌هایی اختصاص می‌دهند که بالاترین نرخ برگشت سرمایه را دارد. آیا پروژه‌های مسکن مهر اساسا نرخ بازگشت سرمایه قابل رقابتی در سطح جامعه دارد؟ از منظر بانکی، بانک‌ها قاعدتا وظیفه قانونی دارند که منابع مالی را به پروژه‌هایی اختصاص دهند که از بالاترین نرخ بازگشت سرمایه برخوردار باشند. اگر از این منظر به پروژه مسکن مهر نگاه شود، به چشم‌انداز مثبتی نمی‌توان رسید. از منظر اقتصاد کلان نیز به این طرح نگاه کنیم؛ یعنی این پروژه‌ها از منظر افزایش میزان نقدینگی کشور تاثیر داشته است و اینکه چقدر کل نقدینگی کشور را افزایش داده است، نتیجه متفاوتی به دست می‌آید. یا اینکه این پروژه چقدر جمعیت شهرهای بزرگی مثل تهران را افزایش داده و می‌تواند در آینده این جمعیت را بیشتر افزایش دهد. تمرکز را افزایش دهد. از موضع سیاست‌های عدم تمرکز نگاه کنیم، به نتایج منفی خواهیم رسید. از جنبه مهندسی آیا این پروژه‌ها از منظر طراحی معماری و در صرفه‌جویی در مصرف انرژی آیا بهترین طراحی را داشته است؟ بسیاری از پروژه‌های طرح مسکن مهر در شهرهای درجه۳ و ۴ ساخته شده که فرهنگ آپارتمان‌نشینی در آنها مطرح نبوده و نیست. از سوی دیگر اصلا نیازی به رفتن به ارتفاع برای ساختن پروژه‌های چهار و پنج طبقه در شهرهایی که معیشت آنها کشاورزی و روستایی است، نبوده آیا این اقدام درست بوده است؟ دوباره به نتایج دیگری برسیم.

یعنی این طرح هیچ جنبه مثبتی ندارد؟

چرا، این احتمال نیز وجود دارد که از منظر دیگر به نتایج مثبتی برسیم ‌یعنی اینکه فردی که در وضع بدی در تهران به‌سر می‌برد و به‌دنبال یک سرپناه می‌‌گردد، ممکن است به شکل موقت یک سرپناه ایجاد کند. بنابراین دید مثبت است.

راندمان حجم بزرگ سرمایه‌گذاری مسکن مهر که حداقل ۵۰ هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود، چه بوده است؟ یا آنکه آیا بهترین تخصیص مبلغ همین مسکن مهر بوده است؟ و اینکه آیا این مبلغ نمی‌توانست نیروی محرکه‌یی باشد برای به حرکت انداختن اقتصاد ملی ایران؟ آیا منابع مالی‌ای که به طرح مهر اختصاص یافته، توانسته اقتصاد ایران را به حرکت درآورد؟!

خیلی مهم است که کسی بخواهد این طرح را ارزیابی کند که خوب بود یا بد، باید معیارهای مختلفی را در نظر بگیرد؛ مهندسی، جامعه‌شناسی، تمرکززدایی، اقتصاد ملی و تخصیص منابع ملی به یک پروژه. همه اینها عملکردهای مختلفی است که می‌توان براساس آن طرح مسکن مهر را ارزیابی کرد.

از منظر اقتصاد کلان این طرح را چگونه می‌بینید؟

متاسفانه از این دیدگاه نیز به نتایج منفی می‌رسیم. در این رابطه سوال‌های متعددی به ذهن خطور می‌کند؛ یکی اینکه راندمان حجم بزرگ سرمایه‌گذاری مسکن مهر که حداقل ?? هزار میلیارد تومان برآورد می‌شود، چه بوده است؟ یا آنکه آیا بهترین تخصیص مبلغ همین مسکن مهر بوده است؟ و اینکه آیا این مبلغ نمی‌توانست نیروی محرکه‌یی باشد برای به حرکت انداختن اقتصاد ملی ایران؟ آیا منابع مالی‌ای که به طرح مهر اختصاص یافته، توانسته اقتصاد ایران را به حرکت درآورد؟! متاسفانه واقعیت این است که این طرح نتوانسته به عنوان محرک اقتصاد کشور عمل کند.

بخشی از پروژه‌های این طرح با منابع بانکی اجرا شده، ‌از این دیدگاه مسکن مهر چگونه بوده است؟

از نظام بانکی و پولی به طرح مسکن مهر بنگریم؛ اساسا این سیستم یک مداخله مستقیم دولت در نظام بانکی است و باعث شده در این حوزه بانک‌ها نتوانند به عنوان یک بنگاه مالی تصمیم‌گیری کنند و دولت از طرف آنها تصمیم‌گیری کرده. از این جهت هم قطعا پاسخ منفی است. اساسا مجلس و همه دنبال این هستند که شورای پول و اعتبار و بانک مرکزی از حمایت مستقل برخوردار شوند، چراکه بانک‌ها یک بنگاه اقتصادی هستند که امانتدار پول مردم هستند. آنها به عنوان یک بنگاه، نظام تصمیم‌گیری ‌دارند. هیچ‌وقت دولت نمی‌تواند از طرف بانک‌ها برای آنها تصمیم‌گیری کند.

به لحاظ مهندسی چطور؟

طرح مسکن مهر از این دیدگاه خیلی پرمساله است، چون در آغاز این طرح نظر این بود که نیاز به مهندس ناظر نیست و برای صرفه‌جویی در قیمت فکر کردند که باید کم‌هزینه‌ترین بخش را حذف کنند. بعدها که در واقع سازمان نظام مهندسی مقاومت کرد، تا حدودی مهندسان دخالت بیشتری بر ساخت و ساز کردند. اما یکی دیگر از مشکلات پروژه‌های طرح مهر به معماری واحدهای ساخته‌شده برمی‌‌گردد، چراکه این واحدها خیلی شبیه به یکدیگر است. این امر نشان از آن دارد که مسائل اقلیمی، نحوه زندگی مردم، معیشت مردم و سبک زندگی در نظر گرفته نشده است. معمولا ساختمان‌های چهار و پنج طبقه در جاهای پرتراکم ساخته می‌شود نه در شهرهای درجه ۳ و ۴. اصلا نیازی به چنین تراکمی نیست.

با این تفاسیر طرح مسکن مهر نتوانسته به هیچ‌کدام از اهداف اعلام شده از سوی دولت دست یابد. از خانه‌دار کردن دو دهک پایین جامعه گرفته تا کنترل بازار مسکن. نظر شما در این‌باره چیست؟

درست است، طرح مذکور یک تضاد در داخل هدفش دارد. در هر صورت بحث این طرح این بوده که دو دهک کم‌درآمد جامعه را خانه‌دار کند. این دو دهک اساسا فاقد پس‌انداز لازم برای تهیه مسکن هستند، بنابراین موضوع تامین منابع مالی برای خانه‌دار کردن آنها نمی‌تواند از طریق منابع مالی بانک‌ها باشد. منابع بانک‌ها برای طبقاتی (متوسط) است که می‌توانند یک پس‌انداز داشته باشند و یک بخشی از درآمد خود را بتوانند برای بازپرداخت واحد مسکونی کنار بگذارند. این طرح با این شعار شروع شد اما به دلیل اینکه منابع از طریق بانک‌ها تامین نشد بنابراین عملا گروه هدف تغییر کرد. خب حالا بحث این است که اگر گروه هدف طبقه متوسط است در زمانی که صنایع بسیار بزرگ روند خصوصی‌سازی را طی می‌کند مداخله دولت برای خانه‌دار شدن طبقات متوسط (که برخلاف سیاست‌های اصل ۴۴ قانون اساسی است) بر اساس چه اصلی صورت گرفته است. بر اساس اصل ۴۴هر بازار اقتصادی باید خودش کارهایش را انجام دهد. موضوع محوری اصل مذکور این است که جاهایی که بخش خصوصی می‌تواند فعالیت کند باید به این بخش واگذار شود. بنابراین برای طبقات متوسط مهم‌ترین بحث این است که چگونه آنها توانمند شوند که بتوانند خانه‌دار شوند. آنها نیازی ندارند که کسی از طرف آنها تصمیم‌گیری کند که با چه معماری در کجا و با چه مشخصاتی واحد مسکونی ساخته شود. لذا طبقات متوسط از این واحدها (طرح مهر) خیلی خیلی کم استقبال کردند چراکه خواسته آنها را تامین نمی‌کند. طبقات بسیار کم‌درآمد (دو دهک پایین جامعه) اساسا امکان بازپرداخت اقساط را ندارند این طرح از جهت منطق داخلی دچار یک تضاد است؛ یک گروهی را هدف قرار داده اما روش غیرمتناسبی را با آن انتخاب کرده است. (روش متوسط) قاعدتا اگر قرار بود طبقات ضعیف جامعه خانه‌دار شوند (که قبلا در طرح مسکن پاک‌پیش‌بینی شده بود) تامین منابع مالی باید از طریق دولت صورت می‌گرفت نه بانک.

به طرح پاک اشاره کردید، این طرح چه قشری را برای خانه‌دار کردن هدف قرار داده بود؟

در طرح پاک بحث این بود که بازار تقسیم شود و برای طبقات مختلف درآمدی راه‌حل‌هایی متناسب با درآمد طراحی شد. در آن زمان جامعه را به سه گروه درآمدی تقسیم کرده بودیم؛ یک گروه درآمدی بسیار کم‌درآمد، یک گروه درآمدی متوسط و یک گروه درآمدی بالا. طبقات با درآمد بالا نیازی به مداخله دولت برای خانه‌دار شدن ندارند، آنها مسکن را مانند سایر کالاها در بازار تهیه می‌کنند. برای این گروه دولت فقط می‌تواند سیاست‌های عمومی خانه‌سازی نظیر دوام، کیفیت و ارزیابی را در نظر بگیرد. گروه متوسط نیز گروهی هستند که درآمد مناسب دارند و مقداری هم می‌توانستند پس‌انداز داشته باشند، اما میزان پس‌انداز به هیچ‌وجه کفایت خانه‌دار شدن را نمی‌کرد؛ بنابراین مهم بود که دولت یک سیاست درست را انتخاب کند تا این گروه نیز بتواند صاحبخانه شود. در این سیاست که به «توانمندسازی» طبقه متوسط موسوم است طرح پاک برای پاسخ به تقاضای این گروه اجرا شد. افرادی که می‌توانند پس‌اندازی داشته باشند یعنی بر اساس یک قاعده منظم می‌توانند در صندوق‌های پس‌‌انداز مسکن اندوخته داشته باشند، دولت از این مقدار پس‌انداز حمایت می‌کرد. به این صورت که در یک رقم مثل ۶یا ۷ضرب شود، به عبارت دیگر هر صد ریال پس‌انداز باعث می‌شود تا متقاضی۷۰۰ ریال قدرت خرید پیدا کند.

یعنی به این صورت سیاست توانمندسازی اجرا می‌شد؟

بله، به عنوان مثال کسی که ۳ میلیون تومان پس‌انداز می‌کرد می‌توانست ۱۱ میلون تومان تسهیلات دریافت کند. با۳ میلیون کسی نمی‌توانست وارد بازار شود، اما با ۲۱میلیون تومان می‌توانست در آن زمان وارد بازار شود. هدف ما از اجرای طرح پاک این بود که روی رفتار مصرف‌کننده تاثیرگذار باشیم. به این صورت که این رفتار تصحیح شود در هماهنگی با بقیه سیاست‌های دولت، تا توانمندسازی شود. «الف» این طرح نیز انبوه‌سازی بود. در شهرهای بزرگ افراد نمی‌توانند خودشان اقدام به ساخت و ساز کنند. «الف» انبوه‌سازی بود، با توجه به اینکه در شهرهای بزرگ لزوما افراد نمی‌توانستند خودشان اقدام به ساخت‌وساز کنند، بنابراین بحث انبوه‌سازی در قالب طرح پاک مطرح شد. این امر دو خاصیت داشت؛ ‌یکی آنکه با توجه به رعایت مقررات ملی ساختمان عمر مفید مسکن افزایش می‌یافت، ضمن آنکه در مصرف انرژی صرفه‌جویی قابل ملاحظه‌یی صورت می‌گرفت. از سوی دیگر اصول مهندسی‌سازی وارد ساختمان‌سازی می‌شد. نکته دوم آنکه با این اقدام میزان بهره‌وری از زمین در شهرهای بزرگ به‌شدت افزایش می‌یافت. «ک» هم یعنی کوچک‌سازی. افرادی که برای نخستین بار می‌خواستند خانه‌دار شوند قاعدتا باید از یک خانه کوچک شروع می‌کردند و به مرور زمان می‌توانستند آن را تبدیل به «احسن» کنند. بنابراین طرح پاک سه مولفه داشت. این طرح می‌توانست نیاز بخش متوسط جامعه را پوشش دهد.

استقبال مردم از این طرح چگونه بود؟

میزان استقبال مردم از این طرح واقعا غیر قابل پیش‌بینی و غیرمنتظره بود. فکر می‌کنم ضریب نرخ پس‌انداز در این زمان در «صندوق پس‌انداز مسکن» هزار برابر رشد کرد. مردم به پس‌انداز کردن رو آوردند، چراکه احساس می‌کردند می‌توانند خانه‌دار شوند و به این طرح اعتماد داشتند. اصلی‌ترین بحث این است که مسکن در تمام دنیا گران‌ترین کالای سبد مصرفی خانوار است. لذا تامین منابع بحث خیلی بزرگی است. یک وقتی مثل الان همه بانک‌ها را مجبور می‌کنید بیایند هرچه پول دارند در طرح مسکن مهر تزریق کنند. این وقتی است که دیگر شما نمی‌خواهید کشور کار کند، یعنی در واقع خدمات کار خودش را انجام دهد، کشاورزی و صنعت نیز به همین ترتیب. بانک هم در این میان وظیفه خودش را انجام دهد. بنابراین مدل‌های تجهیز منابع می‌خواهد، مدل تجهیز منابع نیز به‌گونه‌یی است که مردم بیایند پس‌انداز کنند و از این پس‌انداز نیز استفاده کنند. سیاست دیگری داشتیم تحت عنوان مسکن اجتماعی که آن هم در برنامه دوم توسعه اجرا شد. بحث این طرح این بود که مسکن دو دهک پایین جامعه را تامین کند، با توجه به اینکه این دو دهک به شکل اقتصادی هیچ‌وقت آن مقدار پس‌انداز ندارند که اساسا بتوانند خانه‌دار شوند. بنابراین برای مسکن این دهک‌ها باید از منظر اجتماعی اقداماتی صورت بگیرد. یعنی این برنامه باید جزو سیاست‌های رفاه اجتماعی قرار بگیرد، نه سیاست‌های اقتصادی دولت. اصلا باید تامین منابع مالی در ردیف بودجه دولت قرار می‌گرفت نه جزو تامین منابع بانکی، چراکه منابع بانکی به درد کسی می‌خورد که بتواند بازپرداخت داشته باشد. با توجه به استقبال مردم، برنامه‌های شما برای مسکن این اعتماد را در جامعه به وجود آورده بود که می‌توان با پس‌انداز مشخصی در آینده صاحبخانه شد. یکی از اصول اولیه در برنامه‌های اقتصادی این است که هر برنامه باید حداقل ۱۰ سال اجرا شود، در طرح پاک نیز مبنای تداوم، تدوین و اجرا شد و خانوارها این اطمینان خاطر را داشتند که با ثبت‌نام در طرح مذکور سرانجام صاحب یک سرپناه می‌شوند. با توجه به اینکه سیاست ما در مسکن پاک روی رفتار اقتصادی خانوار متمرکز و پرداخت تسهیلات تضمین شده بود، بنابراین اقبال عمومی خود حاکی از اعتماد به این طرح بود. موضوع مهم در طرح پاک این بود که خانوار به این سطح اطمینان برسد که با پیروی از سیاست دولت حتما به نتیجه مطلوب مورد نظر می‌رسد.

در برنامه‌های بعدی توسعه (سوم و چهارم) مسکن استیجاری جایگزین مسکن اجتماعی شد، این طرح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

این طرح نیز تا حدودی از تعاریف اولیه خود دور شد، به‌طوری ‌که پس از مدتی «مسکن استیجاری» به «طرح مسکن مهر» تغییر نام داد. یکی از تفاوت‌های بنیادی طرح مهر با طرح‌های قبلی مانند پاک، مسکن اجتماعی یا مسکن استیجاری در این بود که دولت اساسا هیچ تصویری از بازار مسکن ارائه نکرد، ضمن آنکه مشخص نشد دولت با چه هدفی مقدمات جابه‌جا کردن نقش‌ها (بخش دولتی به جای بخش خصوصی) در بازار مسکن را فراهم آورده است. متاسفانه سیاست دولت بر مبنای مداخله حداکثری و دستکاری در بازار طراحی و اجرا شد. این در حالی بود که ۱۰ سال پیشتر (سال ۷۶) دولت وقت اعلام کرد چند درصد جامعه به گروه مسکن اجتماعی و چند درصد بازار به مسکن پاک اختصاص دارد. علاوه بر این دولت یک تصویر کلی از نحوه مدیریت اقتصاد مسکن، نحوه تخصیص منابع، چه منابع بانکی و چه منابع ملی ارائه کرد.

از سوی دیگر روش‌های حمایتی از مسکن پاک یا مسکن اجتماعی به‌طور کامل مشخص بود؛ کاری که در طرح مسکن مهر اثری از آنها به چشم نمی‌خورد. یکی از مشکلات کنونی طرح مسکن مهر به همین عدم اطمینان برمی‌‌گردد، به نظر می‌رسد خلف وعده‌های فراوان برای تحویل واحدهای مسکونی باعث بروز چنین حالتی شده است. متاسفانه در این طرح هیچ الگوی رفتاری مشخصی برای خانه‌دار شدن ارائه نمی‌شود، در ابتدای طرح مسکن مهر اعلام شد مردم می‌توانند با یک میلیون تومان صاحبخانه شوند. خیلی از افراد کم‌درآمد (همان دهک‌های پایین جامعه) با هزار امید و آرزو این میزان آورده (یک میلیون تومان) که بعضا درصد کمی از آن متعلق به خودشان بود را تامین کردند. اما در ادامه که اعلام شد این میزان آورده برای آماده‌سازی زمین است و باید مبالغ دیگری نیز پرداخت شود، بسیاری از متقاضیان از این طرح انصراف دادند. این شد که هدف طرح مسکن مهر دچار یک تضاد شد تا قشر متوسط جایگزین دهک‌های کم‌درآمد جامعه شوند. در دنیای جدید طبقه متوسط باید بتواند برنامه اقتصادی خانواده را در یک اقتصاد پایدار طراحی کند. به عنوان مثال کسی که می‌خواهد یک کت بخرد باید حساب کند چقدر حقوق می‌گیرد، قیمت کت چقدر است و چه مدتی باید پس‌انداز کند تا بتواند این کت را بخرد. درباره سایر کالاها نیز همین رویه صادق است. بدون پس‌انداز نمی‌توان هیچ چیزی را خرید. در مجموع هزینه سبد خانوار متوسط مسکن بالاترین هزینه را دارد و قابل مقایسه با سایر هزینه‌ها نیست. مهم نیست که یک خانوار ظرف چند سال می‌تواند مسکن را بخرد، مهم این است که باور کند اگر این روش را انتخاب کند حتما می‌تواند بخرد، مصرف‌کننده باید باور کند اگر این سیاست را پیروی کند خانه‌دار می‌شود لذا همه دست‌اندرکاران معتقدند که سیاستگذاری در مسکن باید طولانی‌مدت و با کمترین تغییرات سیاستی همراه باشد. اگر سیاست هر لحظه عوض شود، مصرف‌کننده نمی‌داند چه رفتاری آخر کار داشته باشد. تا چند سال پیش هر زمان که پیچ رادیو را باز می‌کردی، بحث مسکن که پیش می‌آمد همیشه اعلام می‌شد که بروید برای خانه‌دار شدن پس‌انداز کنید. از سوی دیگر زمانی حساب پس‌انداز مسکن یکی از جوایزی بود که برای بچه‌ها در نظر گرفته می‌شد، اما امروز کسی نمی‌گوید بروید برای مسکن پس‌انداز کنید. اصلا قابل تصور نیست که یک خانوار بدون پس‌انداز بتواند خانه‌دار شود فقط یک حالت وجود دارد که پدر پولداری داشته باشی. اگر کسی پدر پولدار نداشته باشد باید چکار کند؟

بنابراین باید برنامه‌های دولت به‌گونه‌یی باشد که جامعه به سمت پس‌انداز کردن برای خانه‌دار شدن برود.

بله، مهم این است که سیاست دولت چگونه رفتار خانوار را تغییر دهد و آن را به سمت پس‌انداز با سیستم‌های تشویقی سوق دهد. برنامه‌هایی که در این زمینه تدوین و اجرا می‌شود باید اول درازمدت بوده و در این مرحله باید کمترین تغییرات را داشته باشد. اگر هم قرار است برنامه‌ها تغییر کند باید در جهت رفع موانع باشد نه تغییرات بنیادی. سیاست مسکن را نمی‌توان هر لحظه از صفر نوشت. دولت جدید باید تغییرات را با دلیل اعمال کند، آن‌هم در حد ۲۰ درصدی نه بیشتر؛ نه اینکه سیاستی جدید را اجرا کند. در این بین مصرف‌کننده باید چه کار کند؟ آیا مصرف‌کننده می‌تواند با سیاست جدید دولت منطبق شود؟

باید توجه داشت که مسکن در مقایسه با درآمد خانواده یک کالای خیلی گران است. لذا باید سیاستگذاری مسکن رفت و برگشتی بین اقتصاد خرد و اقتصاد کلان باشد. به عبارت دیگر باید دولت خود را جای یک خانواده قرار دهد و از موضع اقتصاد خرد به برنامه نگاه کند و یک‌بار دیگر از منظر اقتصاد کلان به برنامه نگاه کند و ببیند چگونه منابع مالی را به بخش‌های کشاورزی، صنعت، پتروشیمی، راه و مسکن به‌صورت مناسب تخصیص دهد. یک‌بار از منظر بالا به پایین و یک‌بار از منظر پایین به بالا. مهم این است که همدیگر را تقویت کنند و ضد همدیگر نباشند. در آن دوران (دولت سازندگی) همه سیاست‌های حوزه زمین، شهرسازی، مقررات ملی ساختمان، همه به نفع سیاست طرح پاک بود. بر این باور بودیم سیاستگذاری ملی کشور باید با سیاستگذاری خانوار هم‌راستا باشد و همدیگر را تقویت کند. همواره می‌گویم اگر دولتی ادعا کند می‌تواند مشکل مسکن را حل کند، باید مدلی درست تهیه شود که بر اساس آن خانه‌دار شدن امکانپذیر باشد.

دولت اگر بگوید که بدون تمرکز و پس‌انداز یک برنامه برای مسکن دارد، این ادعایی است که از بنیان اشتباه است. اگر بخواهید یک دوچرخه بخرید باید یک برنامه داشته باشید؛ چگونه می‌توان خانه‌یی خرید بدون آنکه برنامه‌یی برای آن وجود داشته باشد؟ خب لازمه این کار این است که ببینیم این برنامه چگونه در اقتصاد ملی یک کشور جای می‌گیرد.

برداشت من از صحبت‌های شما این است که دولت بعدی باید طرح مسکن مهر را ادامه دهد. آیا این‌گونه است؟

نه، اصلا! یا مسکن مهر جانشین مسکن اجتماعی است که ما تعریف کرده بودیم که برای طبقاتی بود که درآمد آنها کفاف خانه‌دار شدن را نمی‌کرد. در این‌صورت بانک‌ها نمی‌توانند برای آن تامین منابع کنند و باید دولت منابع آن را تامین می‌کرد. در بودجه‌های دولتی هم دولت هزار و یک تعهد دارد؛ باید آنجا سهم و نحوه توزیع مشخص شود و دیگر دولت نمی‌تواند با دست‌و‌دل بازی کنونی برای پروژه‌های آن هزینه کند. یا اینکه اگر جای مسکن پاک است، خب چرا دولت در آن دخالت کرده است. مسکن پاک را مردم با مشارکت انبوه‌سازان مدیریت کرده و ساختند و دلیلی برای مداخله دولت نیست. معتقدم راندمان این طرح به‌شدت پایین است، حدود ۵۰ میلیارد دلار در آن هزینه شده است، اما اقتصاد کشور هنوز راه نیفتاده است. از سوی دیگر نه از میزان تقاضای مسکن کاسته شده و نه از قیمت‌ها.

بهنام قاسمی

فارغ التحصیل رشته تکنولوژی نساجی

Recent Posts

استقبال عالی از چهارمین دوره نمایشگاه صنایع وابسته فرش ماشینی کاشان(ویدیو)

چهارمین دوره نمایشگاه صنایع وابسته فرش ماشینی کاشان با بازخورد بسیار عالی و به صورت…

3 روز ago

نمایشگاه کاشان فرصتی برای کنار هم قرار گرفتن تولیدکنندگان صنعت فرش ماشینی(ویدیو)

کاشان به عنوان قطب صنعت فرش پتانسیل های خوبی در حوزه توسعه بازار هایی برای…

3 روز ago

کنارهم قرارگرفتن تولیدکنندگان راهی برای رشد وموفقیت صنعت نساجی(ویدیو)

شرکت کامل پتروتک شیمی یک شرکت دانش بنیان است که در زمینه تولید مواد اولیه…

3 روز ago

صنعت پوشاک و منسوجات، تجارت بین الملل و الگویابی صادرات به اروپا

ترجمه و اقتباس، تدوین و تحلیل: ابوالفضل قندچی/ دارای دکترای مهارتی (DBA) عصر جدید تجارت…

4 روز ago

هـدف شـرکت فـرجاد تـوان آسـیا کمک به صنعت فرش ماشینی ایران (ویدیو)

نمایشگاه صنایع وابسته فرش ماشینی باید در سال های آینده قوی تر و موفق تر…

5 روز ago

بـرگزاری نـمایشگاه صنـایع وابـسته فـرش ماشینی موجب رونق این صنعت می شود(ویدیو)

چهارمین نمایشگاه بین المللی صنایع وابسته فرش ماشینی کاشان بعد از ۳سال برگزار شد. این…

5 روز ago