نویسنده: علی ضامن بیشه
بیش از ۴۰ سال فعالیت در صنعت نساجی، ۲۲سال دبیری انجمن نساجی، ۱۴سال معاونت اتاق بازرگانی، مشاور وزیر، مشاوره برای کارخانه های ایران و حدود دو دهه فعالیت مطبوعاتی در این حوزه، جمشید بصیری را به یکی از ستون های این رشته از صنعت تبدیل کرده است. سپیدموی صنعت نساجی گلایه های زیادی دارد. وی بهتر از هر کسی می داند که نساجی باید در کجای صنعت قرار بگیرد، حوزه یی که ۱۰ کشور صنعتی دنیا دو دستی به آن چسبیده اند اما ما ایرانی ها آن را رها کردیم.
برای شروع، از هفدهمین نمایشگاه بین المللی نساجی که هفته پیش در ایران برگزار شد بگویید؟
با توجه به گزارش هایی که به من رسیده است: ۹۰ شرکت ایرانی و۱۲۰شرکت خارجی در نمایشگاه حضور داشتند.۱۴۰کشور محصولات خود را به نمایش گذاشتند که از این تعداد ۱۰۳شرکت ترکیه یی بودند، شرکت های خارجی دیگری نیز بودند. یادآوری می کنم تاکنون ۱۶ نمایشگاه را خودم برگزار کرده ام. در این سال ها به عنوان دبیر انجمن نساجی ناظر و مجری بودم و از شرکت ها دعوت می کردم که به نمایشگاه بیایند. با توجه به این سابقه یی که عرض کردم، حضور ایران در نمایشگاه نساجی نسبت به هر دوره را ضعیف وضعیف تر می بینم و حضور کشوری مثل ترکیه را قوی و قوی تر. یکی از دلایل عدم حضور شرکت های ایرانی و خارجی را هزینه بالای نمایشگاه می دانم، این هزینه آنقدر بالاست، که هیچ خارجی تمایل ندارد در نمایشگاه شرکت کند. با وجود این مشکل، ادعا می شود که این، نمایشگاه ماشین آلات نساجی است. ولی در حدود فقط دو درصد شرکت کنندگان ماشین آلات آوردند. ماشین آلاتی هم که از خارج آوردند به قدری پیش پا افتاده بود که آن سرش ناپیداست. هزینه بالای نمایشگاه، در مقابل نمایشگاه های خارجی دلیل اصلی کم رونقی آن است. به هر حال روند ارزش نمایشگاه نساجی ایران، متاسفانه در حال سقوط است. آینده نمایشگاه نساجی در ایران را ناامیدکننده می بینم: مگر اینکه مسیر را عوض کنند، یعنی بر اساس معیارهای بین المللی حرکت کنند، همان کاری که دیگران انجام می دهند.
با توجه به محدودیتی که ایران برای حضور چینی ها در نمایشگاه ایجاد کرده است، حضور ترکیه یی ها را در ایران چگونه ارزیابی می کنید؟
یک زمانی حضور خارجی ها در کشور با مخالفت روبرو می شود. زمانی دیگر حضور خارجی ها نشان دهنده پیشرفت و بالارفتن رقابت است. دیدگاه من این است که هر گونه سرمایه گذاری در داخل کشور، که بتواند در صنعت به ما کمک کند خوب است ومخالف نیستم. کشور ترکیه دو کار اساسی در صنعت نساجی انجام داد: یکی سرمایه گذاری بسیار بالایی کردند و ماشین سازی در صنعت نساجی را رونق دادند و صنایع وابسته به این حوزه را تقویت کردند. دوم اینکه روی آموزش در این صنعت تکیه بالایی کردند که البته بحث آموزش را از دهه ۶۰میلادی مدنظر داشتند به این ترتیب: با ارسال کارگران ترک به آلمان، باعث شدند که این افراد را به آموزش نساجی مجهز کنند. در نتیجه، صنعت نساجی را خود دولت تقویت کرد و از آن طرف، تحصیل کردگان سطح بالایی را وارد حوزه نساجی کردند.
به هر حال محدودیت های بالایی در ایران داریم، در نمایشگاه بین المللی و در پاسخ صحبت های غرفه داران مبنی بر وجود کالای قاچاق، آقای هاشمی: رییس کمیسیون صنایع گفتند که جلوی قاچاق کالارا نمی توانیم بگیریم. با این حال نقشی که تولیدکننده ایرانی می تواند ایفا کند، چیست؟
به نظر من ساده اندیشی است که بگوییم می توانیم جلوی قاچاق کالارا بگیریم. دنیا یکپارچه شده است. واردات وصادرات کالااز راه های زیادی صورت می گیرد، ایران هم کشوری کوچک نیست که بگوییم فلان مرز را بگیریم تا قاچاق صورت نگیرد. با۱۳کشور مرز جغرافیایی داریم. شوخی بردار نیست. مگر می شود دورتا دور ایران سیم خاردار کشید، ایران با ده ها کشور روابط دوستانه دارد. تنها مرزهای فیزیکی نیست. موضوعات زیادی وجود دارد که قاچاق کالاصورت بگیرد. ما مدتی است که صنعت نساجی را ول کرده ایم، برنامه ریزی در این حوزه نداریم. باید بدانیم که چقدر مواد اولیه نیاز داریم، چندنفردر این حوزه فارغ التحصیل شده اند، درچه زمینه یی باید سرمایه گذاری کنیم. یعنی یک استراتژی صنعتی طراحی کنیم و از این صنعت حمایت کنیم. استراتژی صنعتی بارها و بارها نوشته شده است. اما در حد همان کاغذ نوشته ماند. هشت سال پیش با تلاشی که کردیم به دولت نشان دادیم که صنعت نساجی، صنعتی است سودآور، ارزآور و اشتغالزا وصنعتی است که با کمترین سرمایه گذاری بیشترین ارزش افزوده را به وجود می آورد. برای ایجاد یک شغل در صنعت نساجی به ۱۱هزارو۵۰۰دلار پول نیاز داریم در حالی که برای ایجاد یک شغل در صنعت خودرو سازی در حدود ۲۲۰هزاردلار هزینه می کنیم. با این وجود این حوزه بسیار سودآور است. آن موقع دولت ۵۰۰میلیون دلار به ما وام داد. این وام را قرار بود با شرایطی به این حوزه تزریق کند. اما پس از اینکه ۲۸۶میلیون دلار از این پول را برداشت کردیم، یک مرتبه جنگ بین دلار و یورو شروع شد و بانک مرکزی پشت صنعت را خالی کرد. گفتند که ماشین آلات تان را از اروپا با یورو خریدید واز ما دلار گرفته بودید. اما باید به ما یورو پس دهید. تا قبل از جنگ دلار و یورو، ارزش دلار (۷۰۰تومان) بیش از یورو (۶۰۰تومان) بود، اما پس از اینکه ماشین آلات را خریدیم، یورو به۱۲۰۰ تومان صعود کرد در حالی که دلار در حدود ۹۰۰ تومان شده بود. به همین دلیل صاحب صنعت نومید شده بود و طرح توجیه پذیر نبود. برای این مساله امروز پس از هشت سال بین صاحب صنعت و بانک درگیری وجود دارد ومشکل به دادسرا و محکمه کشیده شده است. در کشورهای دیگر با صاحب صنعت و سرمایه گذار این کار را نمی کنند. چون سرمایه گذار دنبال سودآوری است. پس از هدفمند کردن یارانه ها تمام نظام اقتصادی کارخانه ها به هم خورده است. هیچ کس نمی داند چه کار کند. با صنعت که نمی توان شوخی کرد. از ۲۴ کارخانه فاستونی تنها چهار کارخانه باقی مانده است، مابقی فعال هستند، اما در کار تولید پیراهن های درجه پایین هستند: فقط به این دلیل که در کارخانه بسته نشود. برنامه ریزی دقیق و درست حسابی وجود ندارد. زمانی که کارخانه دار نتواند جنسی که مشتری می خواهد تولید کند، کارخانه سودآوری نخواهد داشت چون مشتری اش را از دست می دهد. من هم صحبت آقای هاشمی را قبول دارم. با این شرایط چطور می توان جلوی واردات را گرفت!
در برنامه چشم انداز ۲۰ ساله «صنعت نساجی» جزو سایر صنایع حساب شده است. «سایر صنایع»۱۵درصد به خود اختصاص داده است. یعنی صنعت نساجی یکی از آن «سایر صنایع» است. با این شرایط چه کار باید کرد که این صنعت در جایگاه واقعی خودش قرار گیرد؟
زمانی که سازمان برنامه و بودجه داشتیم من می توانستم بگویم که چشم انداز صنعت چیست. از زمانی که سازمان برنامه و بودجه را منحل کردند من نمی توانم بگویم که به چه سمتی در حال حرکت هستیم. برنامه یی در کار نیست. زمانی که در اتاق بازرگانی بودم یکی از صادرکنندگان برتر در کشور بودیم. چون برنامه مدون وحساب شده داشتیم.
چه کار باید کرد؟
دولت باید برنامه ریزی منظم وکارشناسی شده یی را طراحی کند. از صاحب صنعت حمایت کند و به مدت ۱۰سال پشت سر سرمایه گذار بایستد. تغییر قوانین به صنعت ضربه می زند، باید امنیت اقتصادی تامین شود. در سال های گذشته این ناامنی سرمایه گذار خیلی مشهود بود. اگر مدیرکلی جایگزین می شد با خودش سیاست های تازه و ناامن می آورد و برنامه های صنعت را به هم می ریخت. وزیری عوض می شد همه چیز عوض می شد. معاون وزیر عوض می شد برنامه ها عوض می شد. هر مهره یی که عوض می شد همه چیز به هم می ریخت. مثل اینکه بخواهید در حوض کوچکی موج درست کنید«وزیر مانند یک سنگ بزرگ است که به حوض که پرت شود نابسامانی به وجود می آید و آب حوض بیرون می ریزد». در سیاستگذاری استراتژیک نباید موج ایجاد شود. سیاستگذاری های اقتصادی که نباید دست وزیر تازه وارد باشد. هر وزیری که می آید با خودش ۱۰آدم ناوارد و بی تجربه را می آورد، خب تکلیف مشخص است دیگر. «FAO»در بررسی های جهانی اش اعلام کرده که ایران کشوری است که به لحاظ جغرافیایی وظرفیت تولید: سالانه می تواند ۵۵۰هزارتن پنبه تولید کند. ما در ۶۰سال پیش۲۴۰هزارتن تولید پنبه داشتیم. درآن زمان نه این اندازه دانشجوی تحصیل کرده داشتیم، نه این اندازه ماشین آلات داشتیم، نه این همه راه های ارتباطی داشتیم و. . . اما امروزه با وجودی که تمام امکانات فراهم است ۵۰ هزار تن تولید داریم. هیچ کس نیست به این مساله جوابی بدهد، چون کسی احساس مسوولیت نمی کند. ببینید از کجا به کجا رسیدیم. استراتژی صنعتی نداریم. چه انتظاری برای توسعه داریم؟ ما ۱۴ هزار فارغ التحصیل نساجی داریم ولی در سال۱۳۳۰ یک نفر نداشتیم. ما ابزار کار نداریم، استراتژی عملی نداریم. من از مسوولان سوال می کنم که آیا صنعت نساجی می خواهند یا نه؟جای این صنعت کجاست؟چقدر می خواهند در این صنعت اشتغالزایی کنند؟چقدر می خواهند سرمایه گذاری کنند؟جای نساجی در هرم اقتصادی ایران کجاست؟
نویسنده: قاسم حیدری، فوق لیسانس تکنولوژی نساجی کمپانی های سازنده ماشین آلات ریسندگی نیز در…
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…