خانم سمیه صالحی یکی از طراحان برجسته فرش ماشینی و دستباف ایرانی و استاد دانشگاه توانست اخیرا جایزه مسابقات بینالمللی Adesign را با طرح فرشی به نام “فرش اقیانوس” یا Ocean Rug از آن خود کند.
به همین جهت با ایشان گفتگویی در این مورد انجام دادیم که در زیر از نظر می گذرانید:
لطفا در مورد سوابق خود در صنعت فرش ماشینی و نیز سابقه و تاریخچه فرش دستبافت در منطقه سلطان آباد بیشتر برای خوانندگان مجله کهن بفرمایید.
من سمیه صالحی عضو هیات علمی دانشگاه اراک و پژوهشگر و طراح فرش ساکن منطقه سلطان آباد در ایران هستم، جایی که این قالی ها بافته می شوند و سال هاست که به طراحی فرش می پردازم و همیشه به این فکر می کردم که چه شیوه ای برای به روز رسانی یا مدرن کردن قالی های قدیمی سلطان آباد می تواند در امتداد همان سبک قدیمی قالی ها باشد.
حدود دویست سال پیش شرکت زیگلر در منطقه سلطان اباد کارگاه های بزرگ قالیبافی برپا می کند که به منظور تجارت گسترده فرش به تولید انبوه این قالی ها می پردازد بنابراین هم طراحی فرش ها و هم نحوه تولید آن ها متحول می شود، بدین صورت که برای این قالی ها نقشه های کاغذی از پیش تعیین شده تهیه می کند که طراحان آن ها مردها هستند.
در صورتی که تا قبل از آن طرح این فرش ها تقریبا به صورت ذهنی و توسط خود زنان بافنده روستایی در حین بافت انجام میشد و بافنده در انتخاب طرح و رنگ و اندازه قالی خود کاملا آزاد بود و همین آزادی باعث می شد این قالی ها با اینکه در یک سبک بودند اما متنوع باشند مانند قصه مشترکی که از زبان هر زن بیان شود یعنی قصه همان است که همه زنان تعریف می کنند اما هر کس بیان متفاوتی دارد. همچنین دیگر این زنان نیستند که نقشه قالی را طراحی می کنند بلکه مردان با روحیات و جایگاه متفاوت از زنان در آن جامعه به تولید نقشه های قالی می پردازند.
از طرفی نحوه تولید فرش از نوع روستایی به نوع سیستماتیک تغییر میکند تا به طور انبوه فرش ها تولید شوند و نقش زن بافنده از یک هنرمند خیال باف آزاد به یک کارگری که موظف است در ازای پول از صبح تا شب تعداد مشخصی گره ببافد تبدیل می شود که هیچ اختیاری ندارد و حتی نیم داند این قالی قرار است به چه خانه ای برود!
همه این موارد باعث شد تا من به عنوان یک زن از همین منطقه تلاش کنم تا خودم رابه جای یک زن قالیباف روستایی بگذارم با این تفاوت که در دوره معاصر زندگی میکنم و فکر کردم که در نگاه زنان قالیباف از گذشته، طبیعت و محیط زیست ارزش والایی داشته است و منبع الهام آنان برای خلق فرش ایرانی بوده است و من هم دوست دارم مانند آنان و به همان شیوه که طبیعت را به نقوش انتزاعی و خیالی در فرش خود تبدیل می کردند.
دنیای زیر آب را در قالب قالی سلطان اباد به تصویر بکشم مخصوصا که الان اقیانوس ها و محیط زیست ما در معرض خطر جدی است و نیاز به توجه بیشتر دارد. سعی کردم خودم را مثل آنان در خلق یک فرش آزاد بدانم در عین اینکه به سبک سلطان آباد پایبند باشم.
و چون رنگرزی این قالی ها از نوع گیاهی است رنگ آن ها یکسان نیست و مثلا رنگ آبی که در زمینه قالی کار می شود ممکن است از آبی روشن تا سبزآبی یا سورمه ای تغییر کند و یک طیف آبی را در خود جای دهد که دقیقا یادآور رنگ آب در پرتو نور خورشید در اعماق اقیانوس است و گل های فرش سلطان آباد، گل هایی رها و نامتقارن و نامنظم هستند انگار که در حال جنب و جوش هستند و در مسیر باد یا امواج آب قرار گرفته اند و به همین دلیل به راحتی می توانند قالب گیاهان و موجودات زیر آب را به خود بگیرند، مثلا برگ ها می توانند به جای ماهی باشند و یا برخی گل ها به جای عروس دریایی یا اختاپوس و خرچنگ و لاکپشت باشند.
یکی از مسائل مهم در طراحی فرش های قدیمی ایران، مساله نوآوری است اینکه چطور یک فرش اصیل را که سال هاست در یک منطقه بافته می شود به روزرسانی کنیم در حالی که اصالت آن حفظ شود. چطور این امر مهم را در طراحی های خود رعایت می کنید؟
در دوره معاصر معمولا برای نوآوری در فرش های قدیمی سبک هایی اعمال شده است که با فرش به عنوان یک تصویر مانند یک پوستر یا تابلوی نقاشی برخورد می شود یعنی برمبنای عناصر بصری آن مثل رنگ و فرم پیش می رود و در این سبک ها به حفظ اصالت طرح ها پایبندی نشان داده نمیشود. در حالی که این فرش ها برگرفته از فرهنگ و تاریخ آن منطقه هستند و سنت آن محسوب می شوند و بهتر است در پروسه نوآوری به حفظ اصالت آن ها فکر کرد.
بنابراین در این پروژه که یکی از مشهورترین فرش های ایران یعنی فرش سلطان آباد به روز شده است به جای بازی با عناصر بصری طرح ها سعی شده است از منظر دیگری به فرش نگاه شود و به منبع الهام زنان بافنده ای که بیش از دویست سال پیش این قالی ها را به شکل ذهنی می بافتند رجوع شده است، آنان هرآنچه را در طبیعت زیبا می دیدند می بافتند مانند گل ها و درختان، شاید اگر آن ها در آن دوره به عکس های دنیای زیر آب دسترسی داشتند گیاهان و موجودات زیرآب را به همین شکل که در این مجموعه ارائه شده می بافتند.
یکی از تفاوت های مهم این پروژه این است که این فرش ها در نگاه اول کاملاً در سبک سلطان آباد هستند و مخاطب متوجه فرقی بین آن ها با فرش های سلطان اباد آنتیک نمی شود اما با کمی دقت می تواند موجودات زیرآب در قالب گل های آن را ببیند و حس اکتشاف موجودات زیر آب برای او جذاب است.
بدین ترتیب در این پروژه فقط طرح فرش ارائه نشده است بلکه در واقع یک نوع نگاه جدید به فرش و یک طرز تفکر در به روزرسانی قالی های اصیل ارائه شده است که کاملا متفاوت از سبک های معمول در مدرن کردن فرش های قدیمی است.
یعنی به جای اینکه فرش را به شکل یک تصویر ببینیم و آن تصویر را با کمک عناصر بصری مدرن کنیم می توان به منبع الهام بافندگان آن بازگشت و از دید بافندگان در گذشته به دنیای معاصر و زیبایی هایی آن نگاه کرد زیبایی هایی که در آن زمان برای زنان بافنده قابل مشاهده نبوده مانند دنیای خارق العاده زیر آب و اقیانوس ها.
این طراحی در واقع برگرفته از نتایج پژوهش هایی است که پیرامون فرش سلطان آباد انجامشده است. فرش های ایرانی بر مبنای جامعه بافت به سه دسته شهری، روستایی و عشایری تقسیم می شوند. فرش های سلطان آباد از نوع فرش های روستایی هستند. فرش های روستایی از یک زمانی به بعد از همان الگوی طراحی و تولید فرش های شهری تبعیت میکنند که با ماهیت آن ها فاصله دارد.
در واقع با رونق تجارت و صادرات فرش، نیاز به تولید انبوه فرش بالا گرفت و در این میان تولید فرش های روستایی که تا قبل از آن به صورت ذهنی بود از حالت سنتی به صورت سیستماتیک و تحت سفارش با نقشه معین تغییر یافت. برای درک بهتر این تحولات در فرش روستایی نیاز به شناخت فرآیند طراحی در فرش¬های روستایی وجود دارد.
در واقع فرش روستایی علی رغم ذهنی بودن، می تواند از یک فرآیند طراحی تبعیت کند که برای تبیین آن از میان مطالعات گوناگونی که در زمینه فرآیند طراحی صورت پذیرفته، به نظر میرسد نظریه زبان الگوی کریستوفر الکساندر با رویکردی زمینه گرا که فرآیند طراحی را امری ناخودآگاه برای خلق فضایی زنده و جاودان می داند، قابلیت استفاده را دارد.
این پژوهش از نوع کیفی با روش توصیفی-تحلیلی درصدد شناخت فرآیند طراحی در فرش های روستایی ایران با تکیه بر آرای “کریستوفر الکساندر” با کاربست “نظریه زبان الگو” در برداشت مستقیم از کتاب “معماری و راز جاودانگی” است که برای ملموس بودن نتیجه این مطالعات، نمونه هایی هدفمند از قالی های سلطان آباد به فراخور روند مطالب پژوهش بررسی شده تا با توجه به اینکه هم اکنون دسترسی به بافنده این قالی ها وجود نداشته و بافت آن ها به شکل گذشته رواج ندارد، با استناد به این تصاویر به بحث پیرامون فرآیند طراحی آن ها پرداخته شود.
در نهایت با جای دادن فرآیند طراحی در هفت مرحله و تطبیق مفاهیمی که الکساندر به آن¬ها پرداخته با فرش روستایی، می¬توان این¬طور نتیجه گرفت که فرش روستایی برآمده از یک کل و یا زمینه مانند جامعه و فرهنگ روستایی و الگوهای برگرفته از طبیعت است که فرآیند طراحی آن به صورت همزمان با بافت فرش، به صورت آزادانه و بیشتر بر مبنای الگوهایی ذهنی است. بر مبنای این نتایج، اگر قرار بر به روز رسانی یا مدرن کردن فرش های سطلان اباد باشد، بهتر است که به سرچشمه الهام بافندگان آن ها برگردیم و طبیعت را از دریچه نگاه آن ها دوباره بنگریم
سخت ترین بخش این فعالیت طراحی که جذاب ترین آن هم بود قرار دادن خود به جای یک زن روستایی قالیباف در ۳۰۰ سال پیش در منطقه سلطان آباد ایران بود، او چه چیزی را در قالی خود می بافته؟ به چه چیزی هایی فکر می کرده؟ چرا نقوشی که او بافته نامنظم و نامتقارن و اینقدر سیال و رها هستند؟ رنگ ها را چگونه درک می کرده است؟ او قالی را برای خانه خود می بافته و نه برای فروش، او نقشه ای از پیش تعیین شده نداشته و گره به گره بر مبنای اتفاق پیش می رفته است.
اگر او الان زنده بود و تصاویر دنیای زیر آب و اقیانوس ها را می دید آن ها را چگونه می بافت؟ چگونه ماهی و هشت پا و ستاره دریایی را در قالب نقوش سلطان آباد میگنجاند؟ چگونه دنیای زیر آب و تلالو نور خورشید در آب اقیانوس را به انتزاع ذهن خود راه می داد؟
طراح در این پروژه بارها با این پرسش ها روبرو شده و میخواسته از زبان همان زن بیسواد قالیباف روستایی سخن بگوید اما این بار در مواجهه با اقیانوس، درک این دیدگاه معمولا برای تولیدکنندگان فرش سخت است و جیمز عرسین با توجه به اینکه در تولید و تجارت قالی سطلان آباد فعالیت گسترده ای دارد با شناخت درستی که از این قالی ها دارد از این دیدگاه در طراحی استقبال کرد و بر این نکته تاکید داشت که در اکثر قالی های سلطان اباد مدرن با رنگ و نقوش آن بازی شده است ولی در این دیدگاه قالی سلطان اباد به همان شکل اصیل دیده می شود و این حفظ اصالت زیباست.
بنابراین همکاری با جیمز از خوش شانسی من بود وگرنه باقی تولیدکنندگان معمولا میخواهند همان راهی را طی کنند که بقیه می روند تا ریسک نکرده و مطمئن باشند محصول آن ها حتما به فروش خواهد رفت اما جیمز این ریسک را پذیرفت و از دیدگاه متفاوت به نوآوری در طراحی قالی سلطان آباد استقبال کرد. در طراحی و تولید قالی هماهنگی بین طراح و تولیدکننده و همسو شدن و درک و تعامل متقابل بسیار سخت به نظر می رسد ولی من و جیمز توانستیم باهم به درک مشترکی برسیم.
بنابراین بر خود واجب میدانم که از جناب آقای جیمز عرسین و برند Arsin Rug Gallery که این موفقیت را مدیون اعتماد ایشان هستم مراتب تقدیر و تشکر را به جای آورم.
فرش آسایش با تکیه بر سالها تجربه و تخصص در صنعت فرش ماشینی، همواره تلاش…
فرش داریس با سالها تجربه در عرصه تولید و بازرگانی فرش ماشینی، همواره کوشیده است…
نساجی اطمینان، با افتخار گزارش خود را از شانزدهمین نمایشگاه بین المللی فرش ماشینی امسال…
داستان زندگی آقای طاهر صبایی این کتاب درباره کرمان است. باید آن را مطالعه کنیم.…
راهحل ارزانقیمت بازیافت پلاستیک و منسوجات؛ یک تیم از شیمیدانان از ژاپن و مالزی روشی…
فناوری پارچههای خنککننده ؛ افزایش بیوقفه دماهای جهانی ما را وارد دورانی از تابستانهای غیرقابل…