دکتر امیررضا باودر
توسعه کسب وکارهای کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهه های آینده است. بررسیها نشان داده است که کسب وکارهای کوچک و متوسط از طریق کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت و در نهایت ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی تاثیرگذارند.
در دو دهه اخیر تغییرات محتوایی و کیفی بسیار زیادی در بازارهای جهانی رخ داده است؛ و ماهیت کسب و کارها تغییراتی اساسی کرده است؛ به موازات آن، دوره تولید محوری به انتهای حیات خود رسیده و دوره مشتری محوری در حال شکلگیری است. تولیدکنندگان صنعتی، با هدف استفاده بهینه از امکانات و جلوگیری از هدر رفتن منابع با ارزش، تمهیداتی اندیشیدهاند که نتیجه آن تغییر در ساختار صنعتی خواهد بود.
یکی از مشخصات بارز و اصلی این تغییر ساختار، رشد و ترویج بیش از پیش کسب وکارهای کوچک و متوسط است. از آنجا که نمی توان اثر کسب وکارهای کوچک و متوسط را در رشد اقتصادی کشورها نادیده گرفت، برای پیشرو بودن در این امر، کشورها اقدام به سیاست گذاری و برنامه ریزی های بلند مدت کرده و مشوق ها و شرایطی را به وجود می آورند تا از پتانسیل سازنده ی کسب وکارهای کوچک و متوسط برای رسیدن به رشدی پایدار استفاده نمایند.
کسب وکارهای کوچک و متوسط، در اکثر کشورها به عنوان عناصر مهم در پیشرفت های اقتصادی- اجتماعی شناخته شده اند. این کسب وکارها خصوصاً در ایجاد فرصت های شغلی با سرمایه گذاری های پایین، توسعه های منطقه ای، توسعه های سازمانی شرکت های متکی بر اصول تکنولوژی، نوآوری محصولات و ایجاد روش های نوین، اهمیت بسزایی دارند.
نگاهی به نظام اقتصادی- اجتماعی در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان نشان می دهد که ایجاد و حمایت از کسب وکارهای کوچک و متوسط یکی از اولویت های اساسی در برنامه های توسعه اقتصادی این کشورها است. این بنگاههای اقتصادی علی رغم آنکه به سرمایه گذاری کمتری نیاز دارند، بازدهی بیشتری داشته و در ایجاد اشتغال، ایجاد بستر مناسب برای نوآوری و اختراعات و افزایش صادرات این کشورها، نقش مهمی دارند.
در بسیاری از کشورها این بنگاه ها، تامین کنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوری های جدید بوده اند. از سوی دیگر این کسب وکارها به دلیل ویژگی های منحصر به فرد خود می توانند از جاذبه های فراوانی برای بخش خصوصی برخوردار باشند، که این امر بسته به شرایط داخلی اقتصادی کشورها قوانین و سیاست های حمایتی در کشورهای مختلف به عنوان الگویی موفق برای توانمند سازی علمی و صنعتی معرفی شده است.
در همین راستا امروزه اصلاحات اقتصادی از نوع تشکیل و راه اندازی کسب وکارهای کوچک و متوسط در بسیاری از کشورها به ویژه کشورهای درحال توسعه به عنوان یک رویکرد راهبردی محسوب می شود و لزوم تغییر نقش دولت، توانمندسازی بخش خصوصی، رقابت پذیری اقتصاد و تعامل با قواعد جهانی سازی و … سیاست گذاریهای مبتنی بر آزادسازی اقتصاد و تقویت بخش خصوصی را جهت توسعه فعالیت های اقتصادی ضرورت می بخشد.
ایجاد و حمایت از کسب وکارهای کوچک و متوسط یکی از اولویت های اساسی در برنامه های توسعه اقتصادی در بسیاری از کشورهای پیشرفته و در حال توسعه می باشد. بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط در ایجاد اشتغال، و فراهم کردن بستر مناسب برای نوآوری و افزایش صادرات نقش مهمی دارند.
این قبیل از کسب وکارها از انعطاف پذیری بیشتری برخوردارند و کارآفرینی و خلاقیت بیشتری در آنها صورت می پذیرد. به عبارت دیگر کسب وکارهای کــوچک و متوسط راحت تر می توانند خود را با تغییرات پرشتاب محیطی منطبق کرده و نسبت به عوامل اقتصادی و سیاسی سریع تر واکنش نشان دهند و ریسک کمتری را نسبت به شرکت های بزرگ متحمل می شوند.
تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند تا بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند. آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد، عبارت بود از برپایی و فعال نگهداشتن کسب وکارهای بزرگ و چنین استدلال می شد که هرچه این کسب وکارها بزرگتر باشند، اقتصاد پویاتر و قدرتمندتر می گردد.
اگرچه این تفکر طی چندین دهه رونق گرفت و برپایه آن شرکت های غول پیکری هم پدیدار شدند؛ ولی تحولات اخیر و به ویژه فشارهای جمعیتی، نوآوری های لحظه به لحظه، پیچیده تر شدن فرایندهای مدیریتی و تصمیم گیری، نیاز به تصمیم گیری های آنی و ضروری و تجارب حاصل از فعالیت های کسب وکارهای کوچک و متوسط اهمیت این بنگاه ها را نمایان ساخته است.
تردیدی وجود ندارد که عملکرد کسب وکارهای کوچک و متوسط برای توسعه اقتصادی اکثر کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است ، به همین دلیل، این کسب وکارها همیشه تحت حمایت زیاد دولت کشور خود قرار گرفتهاند.
علاوه بر آن، سازمانهای بینالمللی از قبیل بانک جهانی و سازمان توسعه صنعتی سازمان ملل متحد و بسیاری دیگر از کشورها نیز از طریق همکاری های دوجانبه کمکهای زیادی از لحاظ مالی و فنی به کسب وکارهای کوچک و متوسط نمودهاند تا جایگاه ارزشمند خود را در کشورهای در حال توسعه پیدا کنند.
بخش کسب وکارهای کوچک و متوسط اهمیت زیادی برای اقتصاد کشورها دارد؛ چرا که کمک شایان توجهی به اشتغال و تولید ناخالص ملی کرده و رشد این بخش باعث رسمیت بخشیدن به اقتصاد میگردد.
در بسیاری از کشورها اکثر مشاغل توسط این بنگاهها ایجاد میشود. در ۳۰ کشوری که دارای بالاترین درآمد در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) هستند، بیش از دو سوم افراد شاغل در کسب وکارهای کوچک و متوسط مشغول به کار هستند.
برای مثال، طبق بررسیهای به عمل آمده، کسب وکارهای کوچک و متوسط در برگیرنده بیش از ۹۶ درصد نهادهای کسب و کار در آمریکا بوده و بیش از ۸۵ درصد نیروی کار این کشور در این کسب وکارها مشغول بکار هستند همچنین کسب وکارهای کوچک و متوسط در کشورهای صنعتی از قبیل ژاپن، استرالیا، آلمان، فرانسه و کانادا نیز از اهمیت بالایی برخوردارند و به عنوان عامل مهمی در رشد اقتصادی و پیشرفت فناوری محسوب میشوند.
همچنین این کسب وکارها به دلیل برخورداری از پتانسیل لازم جهت بهبود توزیع درآمد، ایجاد اشتغال، کاهش فقر، رشد صادرات و خلق کارآفرینی، نقشی حیاتی در کشورهای در حال توسعه ایفا میکنند. طبق تعریفی که بانک جهانی از کسب وکارهای کوچک و متوسط ارائه داده، این کسب وکارها به بنگاههایی اطلاق میگردد که دارای حداکثر ۳۰۰ پرسنل بوده و فروش کل سالیانه آن از ۱۵ میلیون دلار تجاوز نکند.
اسامایها به بنگاههایMicro ، Small و Medium تقسیمبندی میشوند. این بنگاهها بهعلت ویژگیهای خاص خود، دارای کارکردهای منحصربه فردی هستند؛ از جمله اشغالزایی، توزیع ثروت در جامعه، توسعه مناطق حاشیهای، تأمین تولیدات مورد نیاز کشورها و تربیت نیروی انسانی مورد نیاز صنایع و بنگاههای بزرگ است.
بنگاههای کوچک و متوسط نسبت به صنایع بزرگ مزایای بسیاری دارند؛ ازجمله ارزشافزوده، نوآوری، اشتغالآفرینی و انعطافپذیری بیشتر. بنگاههای کوچک و متوسط که از آن تحتعنوان SME یاد میشود، امروزه بهعنوان یکی از مسیرهای اصلی رشد و توسعه پایدار مبتنی بر دانش در کشورها شناخته میشوند.
اهمیت جایگاه این بنگاهها تاحدی است که فرضیه بسیاری از اقتصاددانان را که پیش از این بهرهوری بالا را تنها در صنایع بزرگ جستوجو میکردند، نقض کرده. برخی از صاحبنظران به این نتیجه رسیدهاند که هرچه بنگاهها بزرگتر میشوند، میزان بهرهوری آنها کاهش مییابد و هرچه اندازه بنگاهها کوچکتر میشود، قدرت رقابتشان افزایش پیدا میکند.
از آنجا که بنگاههای کوچک و متوسط ازجمله مؤثرترین عوامل در رشد و توسعه سیستمهای اقتصادی و اجتماعی هر کشوری محسوب میشوند، بسیار مورد توجه مسئولان و دولتمردان کشورها قرار گرفتهاند. در بیشتر کشورهای توسعه یافته جهان, اتخاذ سیاست های مربوط به حمایت از بنگاه های اقتصادی کوچک و متوسط به منظور افزایش رشد, ایجاد درآمد و اشتغال و حتی کاهش فقر از مهمترین اولویت های اقتصادی اجتماعی دولت ها محسوب می شود.
ویژگی های حیاتی بنگاه های کوچک و متوسط، از جمله انعطاف پذیری در مقابل تغییرات بازار و محیط, به نتیجه رسیدن سریع فعالیت ها و ابتکار عمل افراد در این بنگاه ها, برخورداری کارکنان این شرکت ها از انگیزه بالا, سرمایه اولیه محدود مورد نیاز این بنگاه ها, محرک اصلی تحقق کارآفرینی و غیره آنها را به مهمترین عامل رشد, نوآوری و تحرک اقتصادی و توسعه کشورها, به ویژه کشورهای در حال توسعه و یاری دهنده آنها در مرحله گذار اقتصادی تبدیل کرده است.
بنگاههای کوچک و متوسط، محرک اصلی تحقق کارآفرینی هستند، کارکنانشان از انگیزه بالایی برخوردارند و فعالیتها و ابتکار عمل افراد در این بنگاهها سریعاً به نتیجه میرسد . بنگاههای کوچک و متوسط سهم بهسزایی در تبدیل اقتصاد به اقتصادی رقابتی، پویا، مبتنی بر دانش و نیز توانایی رشد مداوم، ایجاد شغل و تحکیم انسجام اجتماعی دارند.
براساس آمار بانک جهانی در سال ۲۰۱۵، کشور هند با تولید ناخالص داخلی هفتهزار و ۵۱۲میلیارد دلار براساس برابری قدرت خرید، سومین اقتصاد دنیا پس از چین و آمریکا بوده و توانسته بهرغم وجود چالشهای اقتصاد جهانی، رشد مثبت خود را حفظ کند و پارامترهای اقتصاد کلان ازجمله تورم، کسری مالی و تراز حساب جاری خود را بهبود ببخشد بخش بنگاههای خرد، کوچک و متوسط بهعنوان یک بخش پویا و فعال در اقتصاد این کشور در پنجدهه گذشته مطرح بوده است.
طبق گزارش سال ۲۰۱۴-۲۰۱۵ وزارتخانه بنگاههای خرد، کوچک و متوسط هند، نرخ رشد سالانه این بنگاهها در فاصله سالهای ۲۰۱۴-۲۰۲۲، بهطور متوسط ۸/۴درصد برآورد شده است. مهمترین منبع تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط در هند بانکها هستند. با وجود این، دولت با هدف تأمین حداقل ۴۰درصد از کل منابع مالی در دسترس برای بنگاههای کوچک و متوسط از طریق منابع بانکی، درپی تسهیل اعطاء و افزایش میزان تسهیلات ویژه برای بخش صنایع کوچک و متوسط است.
قسمت کوچکتری از تأمین مالی بنگاههای کوچک و متوسط نیز از طریق بخش غیربانکی و مؤسسات متنوعی انجام میشود که در این بخش فعالیت دارند. درحقیقت صنایع کوچک و متوسط خالقان بزرگ اشتغال و تجارت هستند که حدود نیمی از تولید ناخالص داخلی در کشورهای با درآمد بالا را تشکیل میدهند.
بهعلاوه، این صنایع با تولید کالاهای جدید و متنوع، نقش مهمی در افزایش رقابتپذیری در بازارهای جهانی دارند. این نوع از کسبوکارها برای همه کشورهای توسعه یافته مورد اهمیت هستند چرا که در کنار تولید شغل برای مردم، میتوانند به کاهش فقر، تولید درآمد و تسهیل ثروت مردم کمک کنند.
بر اساس تعاریف که بانک جهانی در مورد SMEها ارائه میکند، این کسبوکارها در واقع بنگاههای اقتصادی هستند که حداکثر ۳۰۰ نیروی کار داشته و فروش سالانه در حدود ۱۵ میلیون دلار یا کمتر دارند! در ایران هم برای این دسته از کسبوکارها، تعریفهایی وجود دارد. به عنوان مثال بانک مرکزی اعلام کرده است که کسبوکارهایی که کمتر از ۱۰ کارمند، خرد؛ ۱۰ تا ۴۹ کارمند، کوچک؛ ۵۰ تا ۹۹ کارمند، متوسط و بیشتر از ۱۰۰ کارمند، بزرگ نامیده میشوند.
امروزه در اکثر کشورهای جهان، صنایع کوچک و متوسط (SMEs) از جنبههای مختلف اجتماعی، تولید صنعتی و ارائه خدمات در حال نقشآفرینی هستند. این صنایع، تامینکنندگان اصلی اشتغال جدید، مهد تحول و نوآوری و پیشرو در ابداع فناوریهای جدید هستند.
صنایع کوچک و متوسط با صادرات قابل توجه خود، نقش محوری در توسعه اقتصادی کشورها ایفا میکنند و رونق و گسترش صنایع کوچک و متوسط میتواند به توسعه صنعتی، توزیع عادلانه درآمد، اشتغالزایی و افزایش ارزشافزوده در کشور کمک کند.
به عبارتی توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهه آینده است. از اینرو چنانچه دولتها به دنبال ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد در جامعه باشند باید با سیاستهای حمایتی خود بر تعداد صنایع کوچک و متوسط بیفزایند.
کسب و کارهای خرد نقش ویژهای در سراسر دنیا در اشتغال آفرینی و رشد صنعتی و اقتصادی دارند و اگر میخواهیم در آینده نه چندان دور وضعیت فعلی اقتصاد کشور خود را درست کنیم، ضروری به نظر میرسد که در ارتباط با این نوع کسبو کارها بیشتر تحقیق کرده و دقت داشته باشید که هر کسبوکاری هم که امروزه بزرگ و مشهور به نظر میرسد در گذشته یک کسبو کار کوچک و متوسط بوده که به مرور زمان رشد کرده و به جایگاه فعلی خود رسیده است.
در ایران هم طی سالهای گذشته این نوع از کسب و کارها در مسیر توسعه قرار گرفتهاند. امروزه نقش صنایع کوچک و متوسط در ایجاد اشتغال مولد و پایدار، رونق تولید و خودکفایی اقتصادی بیبدیل است.
بر اساس آمارهای منتشر شده بیش از ۸۰ درصد از بنگاههای تولیدی کشور را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل میدهند و برهمین اساس هم هرگونه برنامهریزی برای توسعه صنعتی و اقتصادی کشور، اشتغالزایی، توسعه صادرات غیرنفتی و نوآوری، بدون حمایت و پشتیبانی از صنایع کوچک و متوسط میسر نخواهد شد.
براساس آخرین آمار، سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران و شرکتهای استانی تابعه آن اکنون با دارا بودن ۵۰۵ شهرک و ۳۲۴ ناحیه صنعتی و سه منطقه ویژه اقتصادی درحال بهرهبرداری، ۸۱ شهرک و ناحیه صنعتی تخصصی، ۶ شهرک فناوری، ۴۰ مرکز خدمات فناوری و کسب و کار، دو مجتمع فناوری اطلاعات و خدمات نرمافزاری، ۹۳هزار و ۹۲۳ قرارداد منعقده و بهرهبرداری از ۴۸ هزار و ۱۲ واحد صنعتی و سه هزار و ۱۴۵ واحد کارگاهی، زمینه اشتغال مستقیم ۹۶۲ هزار و ۲۴۳ نفر را در سراسر کشور فراهم کرده است.
البته این آمار بخش کوچکی از جامعه آماری ۳/ ۱۹میلیون نفری شاغل در صنایع کوچک و متوسط کل کشور است؛ در حال حاضر ۲۴میلیون نفر در کشور شاغل هستند که سهم صنایع کوچک و متوسط از این آمار ۷۹درصد است. بررسیها نشان میدهد در اقتصاد جهانی برای ایجاد اشتغال پایدار در کشورهای دارای جمعیت بالا، باید بر صنایع کوچک و متوسط متمرکز شد و نمیتوان موضوع اشتغال را صرفاً از مسیر صنایع بزرگ حل کرد.
از سوی دیگر، در مدلهای توسعه صنعتی و مدلهایی که در دنیا پیاده میشود، به عنوان مثال یونیدو (سازمان توسعه صنعتی ملل متحد) یا بخشهای دیگری از سازمان ملل و انجیاوهای بینالمللی فعالیت خود را به سمت صنایع کوچک بردهاند و حتی در بحث تأمین مالی هم به این سمت در حال حرکت هستند تا بتوانند بنگاههای کوچک و متوسط را تقویت کنند تا این بنگاهها به فعالیتهای خود ادامه دهند؛ زیرا صنایع کوچک در زنجیره تولید قرار میگیرند و به صنایع مادر پیوند میخورند.
واحدهای کوچک و متوسط یا (SME)ها در بسیاری از نقاط جهان نقش مهمی در اقتصاد و تولید کشورها ایفا میکنند. این بنگاههای کوچک هستند که قطعات مورد نیاز واحدهای صنعتی بزرگ را با نیروهای اندک خود تأمین میکنند تا چرخ صنایع بزرگ بچرخد. راهاندازی بنگاههای کوچک و متوسط پیچیدگی کمتری نسبت به واحدهای بزرگ داشته و نیاز به سرمایه هم برای این واحدها نسبت به واحدهای بزرگتر کمتر است.
شاید به دلیل سهولت راهاندازی این واحدها، سیاستگذاران اقتصادی سراسر جهان به توسعه واحدهای کوچک و متوسط تأکید دارند. ایران هم از این قاعده کلی مستثنی نیست و دولت به دنبال راهکارهایی برای حمایت از بنگاههای کوچک و متوسط اقتصادی است. با توجه به اهمیت صنایع کوچک و متوسط، کشورهای مختلف مباحثی نظیر خوشههای صنعتی، نظام مبادلات، پیمانکاری فرعی و مواردی نظیر این را آغاز کردهاند.
درباره سهم بنگاههای کوچک و متوسط در تولید ناخالص ملی ایران بانک مرکزی و مرکز آمار ایران متأسفانه تاکنون رقمی را به صورت رسمی اعلام نکرده اند، اما با توجه به سهم حدود ۴۰ درصدی صنعت معدن و تجارت در تولید ناخالص ملی تخمین زده میشود سهم (SME)ها بین ۷ تا ۹ درصد باشد. طبیعتاً این رقم باید رشد یابد و برنامهریزی کشور در این راستا باشد.
با توجه به اهمیتی که (SME)ها در اشتغال و اقتصاد هر کشور میتوانند داشته باشند، در ایران چه پتانسیلهایی در این حوزه ایجاد شده است؟ آیا برنامهریزیها با شرایط اقتصاد ایران متناسب است؟ اگر به لحاظ تعداد واحدهای صنعتی در نظر بگیریم، تقریباً میتوان گفت که بالای ۹۰ درصد از واحدهای صنعتی ما را صنایع کوچک و متوسط دربر میگیرد و بخش اعظمی از اشتغال صنعت را این بخش ایجاد میکند.
این آمار نشاندهنده جایگاه ویژه (SME)ها است. در حال حاضر در کشورهای توسعهیافته و نوظهور صنعتی، بر اساس تقسیمبندهایی که انجام شده، صنایع کوچک و متوسط نقش اصلی را در رشد و توسعه اقتصادی آنها ایفا میکنند و مؤلفه اصلی تولید هستند.
متأسفانه در ربع قرن اخیر روند توســعه اقتصادی ایران، هر ســال نقش صنایع بزرگ وابسته به بخش های عمومی و دولتی پررنگ تر شده و فضای کسب و کار برای صنایع کوچک و متوسط بخش خصوصی با افزایش هزینه های کســب و کار و تشــدید تضییقات روی فعالیت آنها تنگ تر شده است.
رشد صنایع بزرگ که با تکیه بر رانت های منابع طبیعی و انرژی ارزان شکل گرفته توأم با کارآمدی و کارآیی اقتصادی و کیفی نبوده اســت. راهکار اصلی برون رفــت از رکود اقتصادی کنونی در تســهیل فعالیت و کاهش هزینه های کسب و کار صنایع کوچک و متوسط خواهد بود که به طور مسلم صنایع نساجی، پوشاک و چرم نیز به عنوان قدیمی ترین و مهم ترین بخش صنایع کوچک و متوسط از این موضوع مستثنی نخواهد بود.
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…
شرکتهای دانشبنیان در ایران به شرکتهایی اطلاق میشود که بر پایه دانش و فناوریهای نوین…
قاچاق پوشاک؛ چالشی برای رقابتپذیری صنعت نساجی داخلی مجتبی دستمالچیان در حاشیه نخستین رویداد ملی…
نساجی بروجرد؛ توسعه ۱۶۶ درصدی و نیاز به حمایت بیشتر برای حفظ برند ملی فاطمه…