کاهش حضور فرش دستباف کاشان در بازارها و نمایشگاه های داخلی و خارجی ارتباطی مستقیم با علل رکود اقتصادی فرش دستباف کاشان در سه دهه اخیر داشته باشد, که این مهم فرش اعتبار فرش دستبافت کاشان را در میان دیگر مناطق قالی بافی ایران کاهش داده است. بررسی و انجام تحقیقات میدانی هدفمند در جهت پی بردن به علل و چند و چون این مسئله میتواند به مسئولین و فعالان این حوزه کمک شایانی در راستای رفع معضلات موجود بکند.
تحقیقات میدانی با تولیدکنندگان و بازرگانان باسابقه فرش کاشان میتواند یکی از راه های کشف علل مهم و موئر در این راستا باشد. این پژوهش به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است و برای گردآوری اطلاعات فرش حوزه با خبرگان، دستباف کاشان مصاحبه به عمل آمده است.
با عنایت به نتایج به دست آمده از مصاحبه های انجام شده، عدم حمایت های دولتی، افزایش تعداد تک باف های خانگی و استفاده از مواد اولیه نامرغوب از مهم ترین معضلات این مسئله به شمار می آیند. از این روی در جهت رفع کاستی ها و مشکلات پدید آمده، بایستی سه حوزه ی درگیر در این امر یعنی دانشگاه، بازار و تولید با یکدیگر هماهنگ و همگام شوند.
بر اساس آمارهای منتشر شده توسط سازمان سمت و مرکز ملی فرش ایران و همچنین گفتگو های انجام شده با خبرگان فرش دستباف کاشان اعم از تجّار و تولیدکنندگان این عرصه: در دو دهه ی اخیر قالی دستباف کاشان دچار رکود اقتصادی بی سابقه ایی شده است، به نحوی که طیّ این سال ها شاهد بوده ایم، قالیبافی در این منطقه چه به لحاظ هنری و چه از نظر اقتصادی جایگاه و نقش مؤثر خود را در میان مناطق قالیبافی ایران به میزان قابل اعتنائی از دست داده است، در صورتی که کاشان از شاخص ترین مناطق قالیبافی ایران طیّ اعصار پیشین بوده است.
در دوره صفوی بسیاری از قالی هایی که به سفارش کشورهای اروپایی در ایران بافته می شد تولید کارگاه های قالیبافی کاشان بوده است. گواه این مدعا قالی های محفوظ در مشهورترین موزه ها و مجموعه های خصوصی جهان است. به عنوان نمونه میتوان از قالی های معروف به «پولونزی» که به سفارش «سیگسموند واسا» پادشاه لهستان در کاشان بافته شده اند، نام برد. گزارش این سفارش ها توسط «صفر مرادویچ» نماینده پادشاه لهستان در سال ۱۰۶۱ میلادی ثبت شده است.
صفر مرادویچ در سفرنامه خود مینویسد:«… پانزده روز بعد، به شهر بزرگ کاشان رسیدم. در کاشان، سفارش بافت چند قالی ابریشمین زربافت، یک خیمه و ساخت شمشیری مرصّع را برای سرورم پادشاه لهستان دادم».( مرادویچ، ۱۳۹۴: ۵۶ و ۵۷).
پس از دوران صفوی، رونق اقتصادی قالی کاشان در دوره ی قاجاریه، به ویژه در عصر ناصری بوده است، که در این رابطه حسن نراقی در مقاله ای پیرامون وضعیت قالی کاشان در دوره ی معاصر مینویسد: «اولین محموله ی قالیچه و پشتی های صادراتی هم که به وسیله حاجی مانده علی آقای کاشانی به استانبول رسید خریداران خارجی خود را به خود جلب کرد و از آنجا نیز تقاضا و سفارش های پی در پی برای خرید قالی شروع شد. سپس به واسطه تنوع در نقشه و رنگ آمیزی و قالی های بزرگ پارچه که در بازارهای اروپا عرضه شد شهرت قدیمی قالی های ابریشمی کاشان را دوباره زنده و بلندآوازه ساخت». (نراقی، ۱۳۹۲ : ۵۴).
رونق اقتصادی قالی کاشان پس از دوره قاجاریه ادامه می یابد تا آنجا که اقتصاد کاشان تا سال های ۴۳و ۴۴ ه. ش وابسته به قالی دستباف بوده است. چیت سازیان در کتاب نگاهی به تاریخ درخشان فرش کاشان مینویسد: «از کل دهات، قصبات و شهرهای حوزه اداری کاشان (با میمه)، یعنی ۱۸۴ پارچه بادی فقط ۲۵ قریه قالی نم یبافند که اغلب آن ها نیز از نقاط کم جمعیت یا مزارع بدون سکنه اند». (چیت سازیان، ۱۳۸۸، ۱۰۳).
از ۳۰ سال پیش تا به امروز میزان تولید و رونق اقتصادی قالی دستباف کاشان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است، کریمی در این رابطه مینویسد: «امروزه کاشان منطقه ای صنعتی است. بسیاری از زنان در کارخانه های مختلف پتوبافی، تولید ظروف چینی و تولید مواد غذایی مشغول به کار هستند. شمار فزایندهایی از زنان تحصیلکرده در فعالیت های آموزشی و بهداشتی اشتغال دارند. قالیبافی در شهر کاشان به شدّت کاهش یافته است». (کریمی: ۱۳۸۶، ۱۰۵).
این در حالی است که طی سال های اخیر، علیرغم گسترش مراکز علمی و پژوهشی در ایران و همچنین راه اندازی رشته فرش تا مقطع کارشناسی ارشد و به تبع آن افزایش میزان تحقیقات دانشگاهی، به صورت کاملا آشکاری قالی دستبافت کاشان نادیده گرفته شده است.
به هر روی سوق دادن تحقیقات دانشگاهی در جهت مدیریت اقتصادی، شناخت معضلات و بازارهای هدف قالی دستباف کاشان، میتواند منجر به بازگرداندن جایگاه اصیل این محصول در بازارهای داخلی و خارجی شود. بنابراین اولین گام پیش روی در این حوزه پی بردن به مشکالت و نظرات دست اندرکاران و خبرگان مستقیم این هنر-صنعت است که بدون واسطه با تولید و فروش قالی دستباف کاشان ارتباط دارند.
به این منظور در این تحقیق در جهت شناسایی و معرفی علل رکود اقتصادی قالیِ دستبافِ کاشان، با تجّار و تولیدکنندگانی در بازار کاشان گفتگو شده است که طی این دو دهه در کانون مسائل تولیدی، اقتصادی و تجاری آن بوده اند. در حقیقت در این مجال به این مهم از منظری نگریسته شده است که تا به حال کمتر بدان توجه شده است.
فرش در لغت به معنای «گستردنی» است، که در واقع «هر گستردنی که در دورانِ کهن ایران در زبان پهلوی «ویسترگ» خوانده می شد، در دوره اسلامی ایران به «فرش» موسوم شد». (چیتسازیان: ۱۳۸۵، ۱۰۹) در واقع اطلاق واژه ی «فرش»، گونه های مختلف منسوجاتی که بر روی زمین پهن شدنی اند را شامل می شود، اعم از «قالی که فرش پرزدار است، گلیم که بدون پُرز اما با الیاف حیوانی است و زیلو که بدون پرز و دارای تار و پودی پنبه ایی میباشد». (چیتسازیان:۱۰۹،۱۳۸۵)
در این جستار مراد از «فرش» دستبافته ای است که با عنوان «قالی» خوانده میشود و فصل ممیزه قالی و دیگر دست بافته های گستردنی در وجود «پرز» است. در بیان مفهوم پرز هر کدام از محققین تعریفی ارائه کرده اند که اساساً یک منظور را می رساند. دانشگر در فرهنگ فرش یادواره مینویسد: «پرز در ظاهر همان گره است که به آن «گوشت قالی» نیز گویند و نقش قالی را میسازد». (دانشگر: ۱۳۹۰، ۱۰۸). فضل اله حشمتی و حسن آذرپاد در فرشنامه ی ایران گفته اند: «خامه که به دور تار گره خورد، رشته ای که سه گره را تشکیل میدهد به طور معمول به سوی بافنده بر میگردد و در اصطلاح «میخوابد»، به این رشته ها که سطح خارجی فرش را تشکیل میدهد و نقش و رنگ قالی را مینمایاند پرز میگویند».(حشمتی، ۶۴:۱۳۸۳)۰۱ همچنین پیتر اف استون در فرهنگنامه ی فرش شرق مینویسد: «حلقه ها و یا انتهای برش خورده رشته نخ های بسته شده به دور تار و پود، به طور اختصاصی تر، الیاف برش خورده ی برخاسته از تار و پودِ یک قالی دستباف گره دار».(استون، ۱۷۵:۱۹۹۷ )
«سابقه بافت پارچه های مخمل و زربفت و همچنین قالیبافی در شهر کاشان به زمان صفویه میرسد». (نصیری، ۱۸۵:۱۳۸۹) در این دوره قالیبافی کاشان به کمال خود رسید و بسیاری از قالی هایی که به لحاظ فن بافت و طرح و نقش از جمله ی شاهکارهای هنری جهان محسوب میشوند در این عصر بافته شده اند، و اکنون در موزه ها و مجموعه های خصوصی سرتاسر دنیا نگهداری میشوند، به طوری که «سرآنتوان شرلی» میگوید: «قالی های این شهر از نظر ظرافت اسباب اعجاب می شوند».(نراقی، ۲۰:۱۳۴۳) از معروفترین قالی های بافت کاشان در این دوره میتوان از قالی شیخ صفی الدین اردبیلی، قالی های پولونزی، قالی شکارگاه وین، قالی چلسی، قالی های زربافت جوشقان و قالی نقش گلدانی موزه ی وین نام برد.
پس از سلسه ی صفویه در سال ۱۱۳۵ ه.ق تا روی کار آمدن حکومت قاجاریه در ۱۲۰۰ ه.ق به علّت اوضاع نابسامان کشور، قالیبافی نه تنها در کاشان که در سرتاسر ایران دچار رکود شد، زیرا پس از اینکه افغان ها به ایران حمله کردند و نهایتاً توسط «شمشیر نادر قلی افشار در دامغان و بعد از آن در مورچه خورت اصفهان از پا در آمدند».(حشمتی رضوی، ۲۳۲:۱۳۹ ) دوران حکمرانی افشاریه و سپس زندیه آغاز شد که سلطنت این دو سلسله با هم قریبِ شش دهه به طول انجامید که درواقع برای اینکه بتوان در این بحبوحه به شرایط ایده آلی جهت تولید قالی دست یافت زمان کوتاهی است.
(افشاریه ۱۱۴۸-۱۱۶۱ و زندیه ۱۱۶۳-۱۲۰۹ ه.ق) حشمتی پیرامون اوضاع ایران در این زمان مینویسد: «ایران به طور مستمر با جنگ های برون مرزی و یا کشمکش های داخلی و سرکوب متجاوزان همراه بوده است». (حشمتی رضوی، ۲۳۲:۱۳۹۲)
با روی کار آمدن آقا محمدخان قاجار، کشور به آرامشی نسبی دست یافت، منتهی رونق دوبار هی قالی کاشان و البته ایران در زمان چهارمین پادشاه قجر یعنی ناصرالدین شاه مقارن می شود. به گفته آنت آتیک: «از دهه ی ۱۲۹۰ ه.ق ۱۸۷۰(م) به بعد است که گسترش همه جانبه در صنعت فرش ایران انجام میگیرد». (آتیک، ۹۷:۱۳۸۳) در این زمان قالی کاشان توسط شخصی به نام حاج مال محسن محتشمی احیا میشود، و از آنجا که: «همسر او اهل انجدان اراک و در قالیبافی محلّی اراک استاد بود، یک کارگاه قالیچه بافی در کاشان برپا ساخت و به جای پشم با ابریشم که وسایل آن در کاشان فراهم بود، بافته و تمام کرد. او اولین قالیچ هی ابریشمی بافت کاشان را پیشکش ناصرالدین شاه نمود ».(نراقی،۱۰:۱۳۴۳)
احیای مجدد قالیبافی کاشان در عهد ناصری توسط کارگاه های محتشم پس از اینکه سفارش های متعددی درباریان قاجار دریافت مینماید، رقم میخورد. نراقی در این رابطه میگوید: «وقتی این کار شهرت و رونقی پیدا کرد محمد تقی پشتیباف که دارای کارخانه ی مخمل و پشتیبافی مفصّلی بود با محتشمی شریک شده، کارگاه های متعدد قالیبافی دایر نمودند». (نراقی،۱۰:۱۳۴۳)
سرانجام با سقوط سلسله قجرها در ۱۳۴۳ ه.ق (۱۳۰۴ ه.ش) و روی کار آمدن حکومت پهلوی اولین ارگان دولتی و حامی مستقیم قالی و قالیبافی با عنوان شرکت سهامی فرش ایران تأسیس شد. با انجام اصلاحاتی همچون تصحیح و وضع قوانین کار در کارگاه های قالیبافی و شناسنامه دار کردن قالی ایران، قالیبافی در کاشان نیز وارد دوران جدیدی شد. در این دوره قالی کاشان توسط افرادی نظیر حسن تفضلی، حاج حسن فرشچی، حاجی محمد جعفر اصفهانیان، استاد حسین کاشی و… مدیریت می شده است.
علل ترقی اوضاع اقتصادی قالی کاشان را در این عصر میتوان در چهار بند به این شرح بیان کرد که
«: ۱. خریداران اروپایی قالی کاشان روز به روز رو به افزایش نهادند. ۲. رسیدن دستور و سفارش بافتن قالی برای کاخ های اختصاصی شاهنشاهی و مهمانخانه های شمال که همگی با نقشه و سبک قدیم بافته میشد. ۳. خامه های ماشینی و محصولات کارخانجات پشم ریسی داخلی که به بازار آمد، در بهبود وضع پشم و قالی تأثیر بسزائی نمود. ۴. تأسیس شرکت سهامی فرش ایران که گام های مؤثری برای پیشرفت این صنعت و راهنمائی به بافندگان برداشت». (نراقی، ۱۳۴۳: ۱۳و۱۴) با سقوط سلسله ی پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی، ایران وارد عرصه ی نوینی در تاریخ قالیبافی خود شد.
در این دوره «شرکت تعاونی فرش دستباف کاشان در سال ۱۳۶۶ و با سرمایه ی اولیه ای که جهاد سازندگی به صورت قرض الحسنه در اختیار آن تعاونی قرار داد، وارد عرصه ی فرش کاشان شد». (چیت سازیان، ۱۰۰:۱۳۸۸) همچنین «با توجه به پیشنهاد و پیگیری دانشگاه کاشان مجوز برگزاری اولین دوره ی کارشناسی فرش به دانشگاه کاشان داده شد که در مهرماه ۱۹۷۶ فعالیت آن با پذیرش ۳۰ دانشجو در دانشکده ی معماری و هنر کاشان آغاز گردید». (چیت سازیان، ۱۲۰:۱۳۸۸) پس از آن «برگزاری اولین همایش سراسری فرش در آموزش عالی ایران در مهرماه ۱۳۷۵ نیز رویداد مهم دیگری در عرصه ی آموزش عالی فرش بود».(چیتسازیان،۱۲۰:۱۳۸۸)
با آغاز جنگ ایران و عراق در شهریور ۱۳۵۹ و به تبع آن تحریم های تحمیلی گوناگون و پی در پی از جانب جامعه ی جهانی، قالی کاشان دچار رکودی بی سابقه شد. بررسی علل این رکود با توجه به نظراتِ تجّار و تولیدکنندگان کاشان که کمتر به آن توجه شده، موضوع این پژوهش قرار گرفته است.
تحقیقاتی که تا کنون در این رابطه انجام گرفته است، عمدتاً منوط بوده است به مواردی همچون، بررسی علل رکود و رونق فرش دستباف در سرتاسر ایران، جمع آوری مطالعات آماری بر اساس اطلاعات گمرکات و یا به نقش موردی خاص در وضعیت به وجود آمده پرداخته اند. لازم به ذکر است که برخی از این مقاالت صرفاً گزارشی روزنامه ای بوده اند. به هر جهت تحقیقات و گزارش هایی که به مسائل و مشکلات فرش دستباف کاشان در این حوزه پرداخته اند، میتوان از مواردی به شرح ذیل یاد کرد.
فرجام نیا در سال ۱۳۷۴ طی گزارشی در نشریه اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران بیان کرد که: «ایجاد ارزش افزوده است که، کاشان را ثروتمند خواهد ساخت، و باید تلاش کنیم تا کیفیت فرش دستباف کاشان را بالا ببریم، تا بتوانیم بیشتر و بهتر و با قیمت بالاتر آن را صادر کنیم». (فرجام نیا، ۱۰۵:۱۳۷۵ )
همچنین فرجام نیا در سال ۱۳۷۶ نیز طیّ مقالهای دیگر در نشریه ی اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران میگوید:«استفاده از پشمهای نامرغوب، دباغی و همچنین رنگرزی با رنگ های شیمیایی ناپایدار و کم کردن از تراکم بافت و ساده کردن نقشه های قدیمی برای ایجاد سهولت در بافت موجب تنزل کیفیت قالی گردیده و در بازارهای خارج انعکاس نامطلوب به وجود آورده اند». (فرجام نیا، ۴۸:۱۳۷۶ )
کریمی در سال ۱۳۸۶ در مقاله ای با عنوان «حضور مهاجرین افغانی در صنعت فرش دستباف کاشان» مینویسد:«رقابت شدید بین المللی در تصرف بازارهای فرش دستباف، دستمزد واقعی قالی بافان ایران را کاهش داده و ساختار نیروی کار این صنعت را متحول ساخته است. افغان های مهاجر که حاضر به پذیرش دستمزدهای پائین هستند، به نحو فزاینده ای جایگزین بافندگان ایرانی میشوند». (کریمی،۱۳۸۶: ۹۹ و ۱۰۰)
جعفرزاده خزاقی در سال ۱۳۸۹ در خبرگزاری ایرنا بیان کرد: «فرش دستباف کاشان با قدمتی دیرینه که روزگاری شاهکار صنایع دستی ایران بود، این روزها به دلیل مشکلات عدیده در حال رنگ باختن است». (جعفرزاده خزاقی، :۱۳۸۹/۲/۱۴ کد خبر۱۴۴۱۱۳).
چیت سازیان در سال ۱۳۸۹ در مقالهای با عنوان «طراحی و رتبه بندی مؤلفه های آمیخته با بازاریابی فرش دستباف ایران» مینویسد: «امروزه صاحبان صنایع و بنگاه های تجاری برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار رقابتی ایجاد شده، بایستی ضمن بهره گیری از دانش بازاریابی، برای حضور خود در بازار، برنامه ی روشن و مدوّنی داشته باشند». (چیت سازیان،۵۳:۱۳۸۹)
قوامپور در سال ۱۳۹۳ طی گزارشی از نشست تخصصی وضعیت فرش کاشان در سایت رسمی انجمن علمی فرش ایران مینویسد: «فاصله میان دانشگاه و بازار باید کم شود، واحدهای تولیدی با دانشگاه هماهنگ شوند و تفاهم نامه امضا کنند، دانشگاه و مرکز ملی بتوانند روی مواد اولیه و کیفیت رنگرزی و …کنترل داشته باشند». (قوامپور، ۳۰ بهمن ۱۳۹۳ :اخبار انجمن)
ملک آبادی در سال ۱۳۹۳ در پرتال خبری کاشان مینویسد: «سالیان متمادی زنان و مردان ایرانی بافتند و با این بافتن ها و نقش آفرینی طرح های زیبایی از خود به جای گذاشتند؛ اما امروز دیگر از پشت دیوارهای کاهگلی و پنجره های چوبی آوای زنان قالیباف به گوش نمیرسد». (ملک آبادی، :۱۳۹۳/۱۱/۲۲: کد خبر ۱۲۱۳۹)
این تحقیق از نظر هدف اکتشافی و از نظر روش پیمایشی-توصیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق تجار و تولیدکنندگان با سابقه ی بیش از ده سال در فرش دستباف کاشان است. برای نمونه گیری از شیوه قضاوتی استفاده شده است. دوازده نفر از تُجّار و تولیدکنندگان با سابقه فرش دستباف کاشان برای گردآوری اطلاعات به شیوه مصاحبه انتخاب شده اند.
با توجه به مصاحبه های صورت گرفته، نتایج زیر حاصل گردید:
علی مرشدی تولیدکننده فرش دستباف کاشان و همچنین مدیر قالیباف خانه مرشدی، دلیل اصلی رکود اقتصادی بیست ساله اخیر فرش کاشان را در موارد ذیل میداند:
_ عدم توجه به سلیقه مشتریان داخلی و خارجی در رابطه با نوع طرح و رنگ فرشهای تولیدیِ شهر کاشان.
_ عدم نظارت صحیح بر تولید فرش دستباف کاشان در زمان رونق اقتصادی از جانب متولیان امر سبب شده است که هم اکنون بسیاری از تولیدکنندگان این حوزه برای تسریع در امر تولید به استفاده از رنگهای نامرغوب و رج شمارهای پایین روی بیاورند.
_ دادن وام های کم بهره در زمان رونق اقتصادیِ بازار فرش کاشان و عدم واگذاری وام در زمان رکود به حوزه تولید.
_ ارائه بَن خرید فرش دستباف از طرف بانک ها در هنگام قرعه کشی ها و فروش فرش در بازار آزاد زیر قیمت از جانب برنده قرعه کشی.
چاکری از تجار قدیمی فرش دستباف کاشان. موارد ذیل را سبب نابسامانی وضع موجود فرش دستباف کاشان میدانند:
_ ممنوعیت صادرات فرش در زمان دولت سازندگی به مدت ۶ سال
_ برخی از تجار و تولید کنندگان فرش دستباف کاشان طی ۱۶ سال گذشته برای به دست آوردن نیروی کار ارزان، راهیِ کشورهای چین، هند و پاکستان شدند و روش تولید قالی را به آنها آموزش دادند.
_ ارائه وام های کم بهره در دولت سازندگی برای تولید قالی به بافندگان ساده و افراد غیرمتخصص به امر تولید فرش.
هیرمند تاجر قدیمی فرش دستباف کاشان و صاحب بازرگانی فرش یاسین، به موارد ذیل اشاره میکند:
_ حضور فرش ماشینی و قیمت پائین آن در مقابل فرش دستباف
_ عدم تبلیغات فرش دستباف از طرف صدا و سیما
_ عدم حمایت دولت از تولیدکنندگان فرش دستباف کاشان
_ عدم تناسب دستمزد بافندگان با قیمت فروش فرش دستباف
_ عدم تعلق یارانه به مواد اولیه فرش دستباف، در صورتی که تهیه مواد اولیه فرش دستباف در کشورهای رقیب مشمول حمایت های دولتی و یارانه می باشد.
_ کاهش کیفیت الیاف و رنگزاها طی سال های تحریم
_ نداشتن اطلاعات کافی تولیدکنندگان از نیاز مصرف کننده ها
_ نبودن رابطه و همفکری میان نقاشان و طراحان فرش دستباف کاشان و عدم تبادل اطلاعات شغلی
_ به روز نبودن طراحان و نقاشان کاشان و فاصله گرفتن از فنّاوری های روز، مانند نرم افزارهای رایانه ایی
_ در گذشته نقاشان و طراحان کاشان از طبیعت، معماری و بسیاری موارد دیگر ایده میگرفتند ولی طراحان امروز از چنین الگوبرداری هایی اجتناب میکنند.
_ نبودن طراحان تحصیلکرده و عدم آشنایی با ادبیات، اساطیر و اطلاعات عمومی بالا در میان طراحان امروز.
_ عدم نظارت از جانب صنف بر فروش، طرح، رنگ، مواد اولیه و فرش دستباف کاشان استفاده از رنگهای جوهری (آنیلینی) در زمان تحریم
صاحب و مدیر بازرگانی فرش خیرخواه در بیان دلایل مشکالت اقتصادی فرش کاشان به موارد ذیل اشاره میکند:
_ تکباف های خانگی به دلیل نداشتن توانایی مالی کافی برای خرید نقشه های جدید، به صورت نامحدودی اقدام به بافتن نقشه های تکراری می کنند.
_ دولت از طراحان و بافندگان حمایت نمیکند.
_ استفاده از رنگ های جوهری
_ پایین بودن قدرت مالی تکباف های خانگی برای خرید مواد اولیه ی مرغوب
باباجانی از تولیدکنندگان فرش دستباف کاشان و صاحب تولیدی فرش کاشان، به موارد ذیل اشاره میکند:
_ یأس و انفعال اتحادیه فرش دستباف کاشان و عدم توجه به هنر مقدس فرش، و ارجحیت دادن به منافع شخصی در مقابل منافع جمع.
_ حمایت نکردن از زنان بافنده فرش دستباف منجر به جذب آنها در کارخانه های فرش ماشینی و … شده است.
_ ندادن وام به تولید کننده واقعی
_ نبودن کلاس های توجیهی از جانب اتحادیه برای آشنایی طراحان فرش دستباف کاشان با علوم رایانه ای، اعم از نرم افزارهای طراحی فرش و سایت قوه قضاییه برای ثبت قانونی طرح و نقشه.
_ عدم تناسب قیمت تمام شده قالی با عوارض گمرکی در رابطه با امر صادرات.
خانواده اصفهانیان از نام آشنایان با سابقه عرصه ی تولید فرش دستباف کاشان هستند، الهیار اصفهانیان یکی از اعضای تولیدی فرش اصفهانیان به موارد ذیل اشاره میکند:
_ بالا بودن هزینه تولید فرش دستباف و پائین بودن قیمت فروش آن.
_ عدم تعلق تورّم به فرش دستباف، منجر به پایین آمدن ارزش افزوده آن با گذشت زمان شده است، که در تصریح این مطلب میتوان گفت که: قیمت فرش دستباف از ۹ سال پیش تا کنون تغییر چشمگیری نکرده است ولی دیگر اجناس در بازار افزایش قیمت بالایی داشته اند، همین امر موجب تغییر شغل تولیدکنندگان فرش و یا منفعل شدن آنها در خلاقیت شده است.
_ بخش قابل توجهی از درآمد حاصل از فروش فرش دستباف وارد چرخه تولیدی فرش نمیشود، و عمدتاً توسط واسطه ها در حوزه هایی غیر از تولید فرش دستباف سرمایه گزاری میشود.
_ نبودن رقابت در سال های اخیر میان تولیدکنندگانِ فرش در زمینه های رنگرزی، بافت و طراحی.
_ عدم نظارت بر تولید و نبودن مرجعی برای کنترل کیفی محصول.
_ به روز نبودن تولیدکنندگان در زمینه ی بازاریابی نوین.
_ هراسِ از دست دادنِ مشتری های باقیمانده، راهِ خالقیت و تغییر را بسته است.
شاطریان تاجرِ قدیمی فرش دستباف کاشان و صاحب بازرگانی شاطریان و پسران در بیان علل بروز مشکل رکود فرش دستباف به موارد ذیل اشاره میکند:
_ رقابتی نبودن کار طراحی نقشه فرش.
_ رقابتی نبودن تولیدات فرش دستباف کاشان.
_ کم شدن فرش های هنری و افزایش تولید فرش های مصرفی.
_ حضور فرش ماشینی و گرایش مردم به خرید آن به دلیل پایین آمدن درآمد طبقه متوسط.
_ عدم تعلق وام و تسهیلات به تولیدکنندگان فرش دستباف.
_ استفاده از مواد اولیه نامرغوب.
رئیس اتحادیه فرش دستباف کاشان و از تولیدکنندگان و تجّار با سابقه فرش دستباف کاشان میگوید:
_ بدون صرفه بودن تولید فرش دستباف به لحاظ اقتصادی در حالِ حاضر در کاشان، در صورتی که تولید و یا خریداری فرش دستباف در گذشته پس انداز محسوب می شده است.
_ فاصله گرفتن خانم های جوان امروز از بافتن قالی و استخدام شدن آنها در کارخانه های صنعتی.
_ نداشتن امنیت مالی بافندگان و وارد آمدن صدمات جسمی جبران ناپذیر در طول سال های قالیبافی.
_ گسترش زندگی آپارتمانی به لحاظ نبودن فضای کافی برای برپایی دار قالی و همچنین بر هم خوردن آسایش همسایه ها، مانعی در برار تولید فرش دستباف به شمار می آید.
_ نبودن تبلیغات کافی و مؤثر در رسانه ی ملی.
_ حضور فرش های ماشینی و گرایش مردم به خرید آنها به علت سبکی، ارزانی و مصون بودن از آفات طبیعی.
_ متناسب نبودن ابعاد قالی ها با خانه های امروز.
فرزند استاد محمدعلی تقدیسی که از طراحان و تولیدکنندگان با سابقه فرش دستباف کاشان می باشند در بیان علل رکود فرش دستباف کاشان به موارد ذیل اشاره میکنند:
_ پایین بودن تنوع نقشه در فرش کاشان
_ خرید مواد اولیه به صورت نقدی و فروش قالی بافته شده به صورت اقساط و چکی، علیرغم اینکه زمان الزم برای بافت فرش، خود موجب خواب سرمایه تولیدکننده میشود.
_ عدم واگذاری وام تولید قالی به تولید کنندگان واقعی.
_ نبودن متولی دلسوز در فرش دستباف کاشان، و پویا نبودن صنف مربوطه.
_ نداشتن ضمانت و مسئولیتی بعد از فروش فرش دستباف کاشان به خریدار، و نبودن شورایی برای بررسی و پیگیری مشکالت احتمالی پس از فروش.
_ استفاده از ابریشم مصنوعی در بافت فرش دستباف کاشان، موجب بی اعتباری آن در سطح داخلی و بین المللی شده است.
_ نبودن موزه و یا نمایشگاهی برای ارائه بدون واسطه فرش دستباف کاشان.
_ نبودن یک مرجع معتبر برای هماهنگی و پیوند تولیدکنندگان و تجار فرش با یکدیگر.
_ رشد فزاینده تکباف های خانگی در تولید فرش دستباف کاشان طی سال های اخیر.
_ نداشتن شناخت کافی تکباف های خانگی در رابطه با کیفیت و اصالت مواد اولیه، طرح و رنگ فرش دستباف کاشان.
_ بالا بوده زمان تولید، منجر به عدم هماهنگی با مد رایج در بازار میشود.
_ به علت خرید تجار از تکباف های خانگی، نقشه های فرش کاشان در نمایشگاه ها تکراری شده اند.
_ بودجه سالانه ی دولت در اختیار افرادی قرار میگیرد که در امر تولید و توزیع فرش دستباف دستی ندارند.
_ نبودن شورایِ قیمت گذاریِ ثابت و پایدار در کاشان برای کنترل و هماهنگی قیمت ها.
بنا به درخواست مصاحبه شوندگان در این بخش از آوردن نام ایشان معذوریت وجود دارد.
ایشان در بیان دلایل حقیقی رکود اقتصادی فرش دستباف کاشان به موارد ذیل اشاره میکنند:
_ عدم تبلیغات فرش دستبافت در رسانه ملی.
_ بالا بودن نرخ عوارض گمرکات.
_ پائین بودن کیفیت الیاف مصرفی در فرش دستباف کاشان.
_ ندادن وام از طرف دولت به تولیدکنندگان فرش دستباف کاشان.
_ ارائه وام به افرادی که به ظاهر تولیدکننده فرش دستباف هستند، منتهی تولید فرش صرفاً پوششی است برای گرفتن وام توسط روابط.
_ عدم نظارت جدیِ بانک ها در رابطه با تشخیص صحت و سُقم اظهارات وام گیرندگان.
_ الگوبرداری غلط از نقشه ها و فرش های تبریز در کاشان.
_ ثبت نشدن طرح و نقشه به صورت قانونی توسط طراحان و تولیدکنندگان.
_ کمیاب شدن طراحان و نقاشان صاحب ایده و خالق.
_ افزایش تعداد تکباف های خانگی که برای ارزان تمام کردن بافت قالی از نقشه های کپی، و پشم و رنگ نامرغوب استفاده میکنند.
_ به دلیل نداشتن شناخت کافیِ تکباف های خانگی از کیفیت و اصالت طرح و رنگ، آثار بدیع و خالقانه نایاب شده است.
_ منحصر شدن تولیدکنندگان کاشانی به بازار مصرف داخلی و غافل شدن از مخاطبین خارجی.
_ ورود دستگاهِ کپی به کاشان موجب خروج طراحان زبده گردید.
_ نبودن فتوی از جانب مراجع عِظام و مجتهدین در رابطه با حرام بودن کپی برداری از طرح و نقشه فرش، و یا استفاده دروغین از نام و برندهای معتبر قالیبافی.
_ محدود شدن صادرات در دوره سازندگی.
بنا به درخواست مصاحبه شونده، نامی از ایشان آورده نشده است.
_ رنگ کردن دوباره پشم های بور شده و استفاده آنها در فرش برای پائین آوردن هزینه ی تولید.
_ تکبافی شدن تولید فرش دستباف کاشان بدون کنترل و نظارت استادکار ماهر و زبده.
_ عدم وجود رقابت در تولید و عرضه ی فرش دستباف کاشان.
با توجه به اظهارات نخبگان با سابقه فرش دستباف کاشان پیرامون دلایل رکود اقتصادی آن طیّ دو دهه ی اخیر، میتوان دید که چند مورد از موارد یاد شده مرتباً تکرار شده اند که این نشان از میزان اهمیّتشان در ایجاد وضعیت نابسامان فعلی است.
موارد ذکر شده عبارت اند از:
در ادامه این بخش، موارد بیان شده پیرامون دلایل رکود اقتصادی فرش دستباف کاشان توسط نخبگان این حوزه، به صورت خلاصه در جهت تصریح نکته اصلی هر یک از موارد، در جدول شماره ی ۱ ارائه شده است.
با توجه به اطلاعات به دست آمده از گفتگوها و مصاحبه های انجام شده با برخی از تولیدکنندگان و تجّار با سابقه فرش دستباف کاشان، میتوان اینگونه استنباط نمود که فرش دستباف کاشان دچار مشکلی بنیادین به لحاظ تولید و توزیع میباشد.
همین امر موجب رکود اقتصادی و اعتباریِ فرش دستباف کاشان طی سالهای اخیر در بازارهای داخلی و خارجی شده است. یکی از راههای اصلی برون رفت از این معضل، گفتگو و نظرخواهی از متصدیان مستقیم این هنر-صنعت است، که بررسی و لحاظ نمودن موارد اشاره شده توسط آنها میتواند در جهت بهبود اوضاع فرش دستباف کاشان کارگر باشد.
ضمن اینکه پیشنهاد میشود تمهیداتی از طرف دولت و ارگانهای ذیربط در نظر گرفته شود تا روابط میان دانشگاه و بازار و صنعت هر چه نزدیکتر گردد، و با کمک فارغ التحصیلان رشته فرش و دیگر رشته های مربوطه به مطالعه و بررسی سبک ها و شیوه های فراموش شده طراحی، رنگرزی و بافت در کاشان، طراحی محصولات متنوع به لحاظ جنس و نوع بافت، طراحی و رنگ آمیز مطابق با مد و دکوراسیون دنیای امروز و بررسی شیوه های نوین بازاریابی و تجارت پرداخته شود.
همچنین در نظر گرفتن تسهیلات بانکی برای تولیدکنندگان فرش دستباف و تسهیل قوانین صادراتی، میتواند کمک بزرگی در بهبود اوضاع باشد. ضمناً اتحادیه تولیدکنندگان فرش دستباف بایستی در جهت مدیریت و کنترل تکبافهای خانگی و تشویق و آگاه سازی اعضا در جهت ثبت قانونی آثارشان در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور اقدام نماید و نسبت به منع استفاده از مواد اولیه ی نامرغوب در فرش دستباف، تمهیداتی اندیشیده شود.
نمایشگاه DOMOTEX asia/CHINAFLOOR در سال آینده از تاریخ ۲۶ تا ۲۸ می ۲۰۲۵، بار دیگر…
متأسفانه آگاهی پایین در مورد استانداردهای نساجی در بسیاری از شرکتهای ایرانی، بهویژه در بخشهای…
شرکت ساتین، پیشرو در ارائه فناوریهای نوین در صنعت چاپ و بستهبندی، از حدود ۸…
چرا با وجود عدم صدور ویزا از سوی کشورهای اروپایی، نمایشگاهها باید در این قاره…
مقدمه: انتخاب پارچه مناسب برای هر فصل یکی از کلیدهای موفقیت در صنعت نساجی و…
در حاشیه نشست مطبوعاتی نمایشگاه ایتما اسیا آقای الکس زوکی در مورد بحث مهم تولید…