مشکل اقتصاد ایران‎ ‎چیست؟

دیدگاه‌های عبادی، طبیبیان، شیرکوند و رنانی‏‎   “به علم اقتصاد‎ ‎ایمان داشته باشیم‎”‎
اقتصاد ایران همواره با موانع و مشکلاتی‎ ‎روبرو بوده است. این مشکلات اگر چه قابل مشاهده‌اند، اما پرداختن به ریشه‌های بروز‎ ‎آنها به خصوص اگر از زبان متخصصان و برترین‌های اقتصاد کشور باشد، قابل فهم تر است،‎ ‎چرا که آنها علاوه بر داشتن دانش اقتصاد، با فضای اقتصادی کشور نیز از نزدیک آشنا‎ ‎هستند، به همین دلیل دیدگاه‌های برخی اقتصاددانان در این نوشتار مرور شده‌‏‎ ‎است‎. ‎به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان‎ ‎ایران (ایسنا)، جعفر عبادی ـ استاد دانشگاه تهران ـ با تاکید بر اینکه اولین مشکلی‎ ‎که اقتصاد کشور ایران و شاید اقتصاد دیگر کشورها را تهدید می‌کند، مساله تورم است،‎ ‎می‌گوید: هیچ اقتصاد پر رونقی وجود ندارد که دچار تورم نباشد، اما متاسفانه به علت‎ ‎منظم نبودن نحوه هزینه کردن دولت، در چند سال اخیر همواره سعی شده است از درآمدهای‎ ‎نفتی به عنوان مسکن موقت برای حل مشکلات اقتصادی کشور استفاده شود‎.

* ‎تورم و بیکاری مشکل‎ ‎اصلی‎
‎وی با اشاره به این که مساله واردات تا حدی مشکل‎ ‎تورم را حل کرده است، می‌افزاید: در عین حال همه به این امر اذعان دارند که راه حل‎ ‎واردات به دلیل لطمه‌ای که به تولید داخل می‌زند، راه حل منطقی و درستی نیست. به هر‎ ‎حال تا زمانی که واردات و صادرات در چارچوب برنامه صحیح تجارت بین الملل انجام‎ ‎نپذیرد و تنها به مثابه مسکن عمل کند، نتیجه‌ای جز به صفر رسیدن تعرفه واردات کشور‎ ‎نخواهد داشت‎.

‎عضو سابق شورای پول و اعتبار مشکل دیگری که اقتصاد‎ ‎کشور را تهدید می‌کند را بیکاری جوانان و به ویژه فارغ‌التحصیلان دانشگاهی می‌داند‎ ‎و می‌گوید: این موضوع علاوه بر این که سر منشا فقر است، می‌تواند سبب بسیاری از‎ ‎فسادها نیز باشد. راه حل از بین بردن بیکاری هم جز سرمایه‌گذاری و فراهم آوردن محیط‎ ‎مناسب برای جذب سرمایه نیست. با سرمایه‌گذاری می‌توان ایجاد شغل کرده و با ایجاد‎ ‎شغل می‌توان بیکاری را کاهش داد‎. ‎او با تاکید بر این که جذب سرمایه‌ها، ‌به محیط‎ ‎آرام و بدون تنش و محیط امن اقتصادی و اجتماعی نیاز دارد، می‌گوید: مهمترین عامل در‎ ‎جذب سرمایه، بحث اطمینان است. اصولا هیچ صاحب سرمایه‌ای در جایی که اطمینان کافی‎ ‎وجود ندارد سرمایه‌گذاری نمی‌کند و یا اگر قبلا سرمایه‌گذاری کرده است، آن را خارج‎ ‎می‌کند، در حالی که متاسفانه به واسطه شرایط پیش آمده در دو سال اخیر، شاهد خروج‎ ‎سرمایه‌ها از ایران هستیم و این موضوع به مشکل بیکاری دامن می‌زند‎.

‎عبادی همچنین با بیان این که ریشه مشکل بیکاری،‎ ‎جمعیت زیاد ایران است، می‌افزاید: افزایش شدید نرخ رشد جمعیت که مربوط به ابتدای‎ ‎انقلاب است، در کنار عدم امنیت سرمایه‌گذاری مشکل را حادتر کرده است. همچنین از‎ ‎دیگر مشکلاتی که احیانا می‌تواند اقتصاد کشور را تحت تاثیر قرار دهد، این است که در‎ ‎جهان و روابط بین امللل و روابط اقتصادی دچار انزاو شویم. کشورهایی مانند چین و‎ ‎ترکیه و کشورهای آسیای جنوب شرقی بر صادرات غیر نفتی تکیه کرده‌ و با این سیاست به‎ ‎رشد مناسب اقتصادی دست یافته‌اند و اگر ایران از این امر مهم غفلت کند، رشد مطلوبی‎ ‎حاصل نخواهد شد‎. ‎او ادامه می‌دهد: خطر بعدی که به خصوص ایران و‎ ‎سایر کشورهای نفت خیز است، استفاده نادرست از درآمدهای نفتی است. درآمدهای نفتی‎ ‎شبیه چاقوی تیز دولبه‌ای است که از سویی می‌تواند در راستای توسعه و بهبود وضع‎ ‎اقتصاد کشور موثر واقع شود و از سوی دیگر موجب اضمحلال کشور در بلند مدت شود. اگر‎ ‎درآمدهای نفتی صرف هزینه‌های غیر مواد شود و صرفا به ریال تبدیل و در داخل‎ ‎هزینه‎ ‎شود، نتیجه‌ای جز تورم نخواهد داشت. نکته مهم دیگر اینکه بسیاری از کشورها از جمله‎ ‎کویت و نروژ درآمدهای نفتی خود را به داخل اقتصاد تزریق نمی‌کنند و از این درآمدها‎ ‎چیزی در داخل کشور هزینه نمی‌شود تا اینکه موجب تورم شود. آنها تمامی درآمدهای نفتی‎ ‎خود را سرمایه‌گذای می‌کنند و از نرخ بازگشت سرمایه که رقم بسیار بالایی است، بهره‎ ‎می‌برند‎.

* ‎استفاده نکردن از علوم مربوط به‎ ‎حوزه اقتصاد‎
‎محمد طبیبیان نیز اقتصاددان دیگری است که درباره‎ ‎مشکلات اقتصاد ایران نظرات خود را بیان کرده‌ است. او در ابتدا استفاده نکردن از‎ ‎علوم مربوط به حوزه اقتصاد را یکی از معضلات اصلی در کشور می‌داند و می‌گوید‎: ‎متاسفانه ما ایرانی‌ها به هر دلیلی، برداشت‌های علمی مان در زمینه مسائل اجتماعی‎ ‎اقتصادی و سیاسی عقب مانده است و این عقب ماندگی فکری در زمینه اقتصاد و علوم‎ ‎اجتماعی مانعی است که نتوانیم برای مشکلات خود راه حل‌های عقلایی را پیدا و حل‎ ‎کنیم‎.

‎او ادامه می‌دهد: تورم، بیکاری، سیستم بانکی،‎ ‎صنعت، بخش کشاورزی،‌ واردات مواد غذایی و نبود امکان تولید داخلی، نشان دهنده حجم‎ ‎بزرگی از مسائلی است که اقتصادمان را دچار مشکل کرده است. همچنین می‌توان سیستم‎ ‎اداری بیمار را هم به آن اضافه کرد. به نظر بنده دلیل آن می‌تواند نبود عقلانیت‎ ‎لازم باشد و هنوز کسانی را که درست و مسلم متعهد به علم اقتصاد باشند، نمی‌توانید‎ ‎پیدا کنید‏‎
.
* ‎پایین بودن درآمد سرانه و توزیع‎ ‎ناعادلانه درآمد‎
‎سعید شیرکوند هم به عنوان یک اقتصاددان که مدتی هم‎ ‎مدیریت‌های دولتی را تجربه کرده در این باره دیدگاه‌هایی دارد‎.

‎او از جمله مهمترین مشکلات رودرروی کشور را‎ ‎بیکاری، عدم سرمایه‌گذاری لازم، نبودن فضای کسب و کار مناسب، پایین بودن درآمد‏‎ ‎سرانه کشور و توزیع ناعادلانه درآمد می‌داند و می‌گوید: به نظر من اساسی ترین مشکل‎ ‎اقتصاد کشور ما عدم پذیرش اقتصاد به عنوان علمی نظری و کاربردی است. از آنجا که حل‎ ‎مشکلات اقتصادی نیازمند به کارگیری روش‌های علمی است، نپذیرفتن این اصل سبب می‌شود‎ ‎که مشکلات اقتصادی برطرف نشوند‎. ‎وی با بیان این که برای نمونه حل مشکل بیکاری و‎ ‎اشتغال در گرو به کارگیری روش‌هایی مبتنی بر فرآیند‌های علمی است و تنها در این‎ ‎صورت است که مشکلات مربوط به این دو حوزه حل می‌شود و این رویکردی است که باید در‎ ‎تمامی عرصه های اقتصادی به کار گرفته شود، ادامه می‌دهد: اقتصاد ایران اگر چه دارای‎ ‎پتانسیل‌هایی بسیار قوی از جمله منابع طبیعی، منابع اقتصادی، منابع انسانی و نیز‎ ‎دانش مدیریت است، ‌به دلیل اینکه ترکیب این نهادها ترکیب مناسبی نبوده و از آنها‎ ‎استفاده بهینه صورت نگرفته، در دنیا جایگاهی که سزاوار آن است به دست نیاورده است؛‏‎ ‎حال آنکه اگر از این منابع استفاده‌ بهینه صورت می‌گرفت، اقتصاد ایران در دنیا‎ ‎جایگاه مناسبی به دست می‌آورد‎.

* ‎کاهش سرمایه اجتماعی در سال‌های‎ ‎اخیر مشکلی جدی است‎
‎محسن رنانی ـ عضو هیات علمی گروه اقتصاد دانشگاه‎ ‎اصفهان ـ هم مسائل اقتصاد ایران را تورم، بیکاری، کمبود درآمد نفت، کمی صادرات غیر‎ ‎نفتی، یا حتی نرخ بالای رشد جمعیت می‌داند و می‌گوید: این‌ها “مساله” هستند اما‎ “‎مشکل” نیستند، یعنی اگر اقتصاد ایران به شرایط طبیعی بازگردد، این مسائل به سادگی‎ ‎و با مدیریت درست قابل حل‌اند‎.

‎وی با اظهار این عقیده که اقتصاد ایران از چند‎ ‎جانب مورد تهدید جدی است که اگر توجه و چاره‌اندیشی نشود می‌تواند فرصت توسعه یافتن‎ ‎را برای چند نسل از ایران بگیرد، می‌گوید: نخستین این تهدیدها، بی ثباتی ‌های ناشی‎ ‎از تحولات سیاسی داخلی و خارجی درگیر بوده است و به همین علت فضای کسب و کار در‎ ‎ایران، فضایی پر خطر شده است. در نتیجه سرمایه گذاری بخش خصوصی در ایران، اصولا به‎ ‎سوی سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت نمی‌رود، در حالی که رشد بلند مدت و حقیقی اقتصادی‎ ‎محصول سرمایه‌گذاری‌های بلند مدت در فعالیت‌های تولیدی است‎. ‎وی می‌افزاید: از سوی دیگر، به علت همین بی‎ ‎ثباتی‌های سیاسی که موجب بی ثباتی فضای کسب و کار شده است و نیز به علت تزریق مداوم‎ ‎و بی ضابطه درآمدهای نفتی به جامعه، عادات رفتاری و الگوی مصرفی مردم نیز تغیر کرده‎ ‎است. یعنی آنها خرید کردنشان و الگوی مصرفشان براساس نیازهای حقیقی‌شان نیست، بلکه‎ ‎براساس درآمدهای تصادفی است که در تلاطمات زندگی اقتصادی به دست می‌آورند یا از دست‎ ‎می‌دهند، به همین علت طرف تقاضای بازارهای ایران هیچ روند باثباتی ندارد و این بدین‎ ‎معنی است که تولیدکننده هم نمی‌داند که آینده بازار چگونه است‎.

‎این اقتصاددان می گوید: براین بیافزایم، تصیمات بی‎ ‎قاعده‌ای که سیاست مداران به دلایل سیاسی در حوزه اقتصاد اتخاذ می‌کنند. مثلا دولتی‎ ‎ممکن است برای جلب توجه و حمایت مردم در دوره انتخابات، واردات برخی کالاها را آزاد‎ ‎کند و دولت بعدی آن را ممنوع کند. یعنی جا به جا شدن دولت‌ها از دست یک طیف سیاسی‏‎ ‎به دست طیف دیگر موجب بی ثباتی سیاست‌های اقتصادی و بی ثباتی فضای کسب و کار می‌شود‎ ‎این به ابهام درآینده اقتصاد می‌انجامد‎. ‎او بسته بودن اقتصاد ایران و فقدان ارتباط همه‎ ‎جانبه با اقتصاد جهانی که عمدتا ناشی از عدم عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت است‏‎ ‎را نیز معضل تاریخی دیگری می‌داند که تا حل نشود، گره‌های اصلی اقتصاد ایران گشوده‎ ‎نمی‌شود و ادامه می‌دهد: کاهش سرمایه اجتماعی در سال‌های اخیر مشکلی جدی است که اگر‎ ‎به سرعت درمان نشود، اقتصاد ایران را زمین‌گیر خواهد کرد. سرمایه اجتماعی نشان‏‎ ‎دهنده میزان قاعد‌ه‌مندی مناسبات مردم در زندگی روزمره شان است. وقتی نمی‌توانیم به‎ ‎راحتی و بدون آن‌که یکدیگر را بشناسیم، در معاملات از یکدیگر چک بپذیریم، نشانه‎ ‎کاهش سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی برای اقتصاد مانند روغنی است که به چرخ‌ها‏‎ ‎و غلطک‌های یک خط تولید می‌زنیم. بدون روغن خط تولید ما به سرعت مستهلک می‌شود و‎ ‎روزی از کار باز می‌ایستد‎.

‎رنانی همچنین به ناکارآمدی نظام اداری و حقوقی‎ ‎ایران اشاره می‌کند و با بیان این که نظام اداری و حقوقی ما در برخی ازحوزه‌ها‎ ‎نزدیک به نیم قرن از نظام اقتصادی ما عقب است و نیازمند یک تحول اساسی است، تاکید‎ ‎می‌کند: در یک کلام، مشکلات اقتصادی ایران از نوع مشکل سیاسی هستند. در واقع راه حل‎ ‎تحول اقتصادی در ایران، یک راه حل سیاسی است‎. ‎اقتصاد ایران متاسفانه روز به رزو موقعیت جهانی‎ ‎خود را از دست می‌دهد دو دهه پیش و حتی در سال‌های جنگ تحمیلی، هنوز بسیای از‎ ‎بازارهای جهانی برای محصولاتی نظیر پسته، فرش دستباف، زعفران و برخی دیگر از‎ ‎محصولات کشاورزی یا صنایع دستی، در تسلط تولیدات ایرانی بود، اما اکنون بسیاری از‎ ‎آن بازارها را از دست داده‌ایم ولی متاسفانه محصولات جدیدی را جایگزین آن ها‎ ‎نکرده‌ایم‎.

‎این گفتارها از جلد اول مجموعه “مشاهیر اقتصاد‎ ‎ایران” که به تازگی رونمایی شد، برگرفته شده‌ است‎. ‎

بهنام قاسمی

فارغ التحصیل رشته تکنولوژی نساجی

Recent Posts

فرش عظیم زاده: جلوه ای از هنر و خلاقیت در نمایشگاه دموتکس خاورمیانه

فرش عظیم زاده یکی از معروفترین و بزرگترین تولیدکنندگان در زمینه فرش دستبافت است. این…

8 ساعت ago

فرش ایرانی؛ قدرتمند اما نیازمند بازاریابی هدفمند (ویدیو)

معرفی کوتاه از شرکت بزرگ فرش قنبری نیا من امیر قنبری نیا پسر حاج محمود…

10 ساعت ago

بازگشت ایران به صحنه بین المللی در نمایشگاه دموتکس دبی (ویدیو)

نمایشگاه دموتکس خاورمیانه با یک وقفه 14 ساله دوباره برگزار شد و براساس در خواست…

2 روز ago

به برگزارکنندگان دموتکس دبی اعتماد داریم و به آینده آن امیدواریم (ویدیو)

نمایشگاه دموتکس دبی بعد از تقریبا دوازده سیزده سال دوباره برگزار شد و یک وقفه…

3 روز ago

فرش بهشتی در مسیر گسترش صادرات؛ اینبار دموتکس دبی (ویدیو)

شرکت فرش بهشتی با توجه به اینکه هدف گذاری خود را در چند سال اخیر…

3 روز ago

با حمایت دموتکس، دبی را به مرکز تجارت فرش ایرانی تبدیل می کنیم (ویدیو)

قالی زرتشت از سال 2014 حضور مستمر در نمایشگاه ها داشته است.محصولات قالی زرتشت شامل…

4 روز ago