زنان بنیه اصلی نیروی کار در صنعت پوشاک را تشکیل میدهند. صنعتی شدن فرصتهای جدیدی برای اشتغال، تغییر ایدههای کار و چرخههای اقتصادی رونق و رکود به ارمغان آورد. در این دوره نقش زنان به طرز چشمگیری تغییر کرد. صنعتی شدن نقش زنان را در خانه بازتعریف کرد و در عین حال فرصتهای جدیدی را برای آنها به عنوان دستمزدهای صنعتی باز کرد.
استخدام زنان در نقشهای نظارتی میتواند فرهنگ کار استثمارگرانه کارخانههای پوشاک را تغییر دهد و برابری جنسیتی را در محیط کار ترویج دهد. زنان در این نوع مشاغل ترجیح داده میشوند زیرا تمایل بیشتری به پذیرش نظم و انضباط سخت کاری دارند، کمتر به اتحادیههای کارگری میپیوندند و مشروط به انجام کارهای خسته کننده، تکراری و یکنواخت هستند که همه آنها را بازده بیشتری میکند.
سرپرستان زن در مقایسه با سرپرستان مرد، بهتر میتوانند به کارگران زن انگیزه دهند. صنعت پوشاک از لحاظ تاریخی یکی از صنایع تحت سلطه زنان در جهان بوده است. امروزه بیش از ۷۰ درصد کارگران پوشاک در چین زن هستند، در بنگلادش این سهم ۸۵ درصد و در کامبوج به ۹۰ درصد میرسد. برای این زنان، پیشرفت ارتباط نزدیکی با شرایط کاری آنها دارد. این در مورد دریافت حقوق مناسب، کار در شرایط آبرومندانه و داشتن امنیت اولیه کار است. این در مورد خروج از فقر، توانایی ارائه آموزش به کودکان، و مستقل شدن و رشد فردی است.
واقعیت برای اکثر کارگران پوشاک در جهانی بسیار دور از ذهن است. اگرچه برای برخی از سودآورترین شرکتهای جهان تولید میکنند، اما با دستمزدهای فقیرانه در شرایط وحشتناکی کار میکنند و مجبورند مقدار زیادی اضافه کاری را انجام دهند. در بنگلادش (دومین صادرکننده بزرگ لباس در جهان) حداقل دستمزد کارگران پوشاک ۵۳۰۰ تاکا (۴۵ پوند / ۶۲ یورو) در ماه است که با ۸۹۰۰ تاکا (۷۵ پوند / ۱۰۴ یورو) که برای پوشش دادن یک کارگر لازم است فاصله زیادی دارد.
نیازهای اولیه و حتی دورتر از دستمزد زندگی. بسیاری از کارگران پوشاک بین ۶۰ تا ۱۴۰ ساعت اضافه کاری در هفته کار می کنند و معمول است که در پرداخت اضافه کاری مورد تقلب قرار می گیرند. بهداشت و ایمنی اغلب نادیده گرفته میشود، کارگران از استراحت محروم می شوند و سوء استفاده ها رایج است. با این حال، برخی هستند که استدلال میکنند که این استثمار راهی برای توانمندسازی زنان است.
از لحاظ تاریخی، ادغام زنان در کار دستمزدی یکی از نیروهای مهم برای رهایی و برابری جنسیتی رو به رشد بوده است. نویسندگان لیبرال مانند Leslie T. Chang استدلال میکنند که صنعت جهانی پوشاک این تأثیر قدرتبخش را داشته است زیرا زنان با پیشینههای فقیر قادر به یافتن کار و دریافت حقوق هستند. به همین ترتیب، نایلا کبیر، اقتصاددان اجتماعی تأکید میکند که چگونه کار در صنعت پوشاک به زنان در بنگلادش این امکان را میدهد تا به خاطر سهم اقتصادی خود در خانواده به رسمیت شناخته شوند و کارگران پوشاک تمایل دارند نسبت به حقوق خود آگاهتر باشند و آنها ذهنیت انتقادیتری نسبت به زنان دیگر داشته باشند.
شناخت این دستاوردها مهم است. با این حال، دلایلی وجود دارد که در مورد پتانسیل دگرگونی که کار پوشاک برای زنان در جهان دارد، تردید داشته باشیم. اولاً، درک نحوه ادغام زنان در صنعت بسیار مهم است. در اقتصاد جهانی مقررات زدایی نئولیبرالی، کشورهای در حال توسعه برای تولید برندهای چند ملیتی با ارائه کمترین هزینه و سریع ترین و انعطاف پذیرترین تولید با یکدیگر رقابت می کنند. در یک صنعت پرکار مانند پوشاک، این امر عمدتاً با ارزانتر و انعطافپذیرتر کردن نیروی کار، یعنی با پرداخت حقوق کمتر، فشار برای ساعات طولانیتر، و کاهش استانداردهای کار و محیطزیست به دست میآید.
ادغام زنان در کارخانجات پوشاک نقش مهمی در این فرآیند ایفا کرده است. صاحبان کارخانهها از موقعیت نابرابر زنان در جامعه برای تشکیل نیروی کار ارزانتر، مطیعتر و منعطفتر استفاده شدهاند. بنابراین، به جای به چالش کشیدن زیردستان آنها در جامعه، کار در صنعت پوشاک در حال بازتولید آن است.
زنان تمایل دارند به طور قابل توجهی کمتر از مردان درآمد داشته باشند، آنها با تبعیض سیستماتیک روبرو هستند و تنها می توانند به مشاغل کم درآمد با چشم انداز بسیار ضعیف برای ارتقا دسترسی پیدا کنند. بسیاری از آنها امنیت کاری پایینی دارند و اگر آماده نباشند طبق شرایط تعیین شده توسط کارفرمایان خود کار کنند، در معرض خطر از دست دادن شغل خود هستند.
استثمار کارگران زن به شرکت های مد اروپایی اجازه داده است تا سودهای کلانی به دست آورند و در عین حال کارگرانی که لباس هایشان را تولید می کنند از ابتدایی ترین حقوق محروم شوند. این شرکت ها با برون سپاری تولید می توانند هم از مسئولیت خود کنارهگیری کنند و هم تولیدکنندگان را در مقابل یکدیگر قرار دهند تا بهترین و سودآورترین معامله را به دست آورند. ماهیت مقررات زدایی اقتصاد جهانی، حمایت قانونی کارگران را بسیار ضعیف میکند و حق سازماندهی و چانه زنی جمعی آنها دائماً محدود میشود.
با وجود این چالشها، زنان بسیاری هستند که در اتحادیه ها و دیگر جنبش های کارگری بسیج می شوند تا نابرابری ها و استثمار در صنعت پوشاک را به چالش بکشند. از بنگلادش گرفته تا کامبوج و هندوراس، کارگران با تهدید، خشونت، ستم اجتماعی و نیروهای قدرتمند سرمایهداری مبارزه میکنند تا از حقوق اولیه خود دفاع کنند. مبارزه آنها برای توسعه کارگران، خانواده های آنها و کل جوامع کلیدی است.
همچنین برای زنانی که معمولاً به حاشیه رانده شدهاند و از انجام فعالیتهای سیاسی دلسرد میشوند، تأثیر قدرتمندی دارد. این می تواند تغییرات واقعی رهایی بخش را برای زنان و فرصتی برای خروج از فقر و تبدیل شدن به افراد قوی تر و مستقل تر فراهم کند. شهروندان اروپا نقش مهمی در این مبارزه دارند.کارگران پوشاک برای رویارویی با نیروهای قدرتمندی که در مقابل آنها قرار دارند به منابع و حمایت نیاز دارند و سازمانهای زیادی وجود دارند که روی این موضوعات کار میکنند، از جمله کمپین لباسهای پاک، War on Want و TRAID.
با حمایت از آنها می توان سهم مهمی در مبارزه کارگران پوشاک داشت. همچنین میتوان با اعمال فشار بر شرکتهای اروپایی در همبستگی با کارگران پوشاک عمل کرد – به ویژه برای پرداخت هزینه تولید و اطمینان از اینکه در صورت افزایش قیمت نیروی کار، تولید به مکان جدیدی منتقل نمیشود. سیاست های بی دندان CSR کافی نیست. اکنون به تعهدات واقعی از سوی شرکت های مد نیاز است و آنها باید از مقابله با مبارزه کارگران پوشاک دست بردارند.
علاوه بر این، باید برای تغییراتی در صنعت پوشاک جهانی مبارزه کرد تا مانع از بازی خردهفروشان بزرگ مد با تولیدکنندگان علیه یکدیگر شود. سود دیگر نمیتواند به هر قیمتی به دست آید. اخلاق و محیط زیست باید در کانون بحث قرار گیرد و باید نشان دهد که به عنوان شهروندان اروپایی، تخلفاتی را که در صنعت پوشاک رخ می دهد را پذیرفتنی نیست.
برندهای مد اروپایی باید در قبال نقض حقوق بشر که در زنجیره تامین آنها رخ میدهد پاسخگو باشند و آنها باید متعهد شوند که از رعایت دستمزدها و شرایط کاری منصفانه اطمینان حاصل کنند. سازمان هایی مانند CORE و ائتلاف اروپایی برای عدالت شرکتی در حال حاضر برای این تغییرات در سطح ملی و اتحادیه اروپا کمپین میکنند و با حمایت از آنها می توان کمپینهای آنها را بزرگتر کرد.
با بازگشت به مسئله اولیه توسعه، صنعت پوشاک میتواند پتانسیل بزرگی به عنوان نیروی رهایی بخش زنان در جنوب جهانی داشته باشد. با این حال، همانطور که دیدیم، کار به خودی خود برای ایجاد توسعه و به چالش کشیدن نابرابری جنسیتی کافی نیست – ماهیت کار به همان اندازه مهم است و این باید فوراً مورد بازنگری قرار گیرد. مهمترین منبع برای این تغییر از خود کارگران پوشاک است، اما مردم اروپا با حمایت از مبارزات آنها و مبارزه برای تغییرات قانونی در سطح ملی و اتحادیه اروپا نقش مهمی را ایفا می کنند. با هم می توان قدرت ایجاد کرد و برای صنعت مد عادلانه تر و پایدارتر تلاش کرد.
صنعت نساجی و پوشاک یکی از بزرگترین و مهم ترین بخش های اقتصاد هند است. بیش از ۴۵ میلیون نفر در آن مشغول به کار هستند که بیش از ۶۰ درصد آنها را زنان تشکیل می دهند. زنان نقش حیاتی در صنعت دارند و در تمام جنبه های زنجیره ارزش، از تولید مواد خام گرفته تا تولید پوشاک و خرده فروشی کار می کنند.
زنان در صنعت نساجی و پوشاک با تعدادی چالش از جمله دستمزد پایین، ساعات کاری طولانی و شرایط بد کاری روبرو هستند. با این حال، آنها همچنین فرصت هایی برای توانمندسازی اقتصادی و تحرک اجتماعی دارند. این صنعت این پتانسیل را دارد که برای زنان معیشت خوب و فرصتی برای بهبود زندگی خود فراهم کند.
برخی از چالش های کلیدی زنان در صنعت نساجی و پوشاک در هند وجود دارد عبارتند از:
دستمزدهای پایین: زنان در صنعت نساجی و پوشاک به طور قابل توجهی دستمزد کمتری نسبت به مردان دریافت می کنند. طبق گزارش سال ۲۰۱۸ سازمان بین المللی کار، زنان در این صنعت به طور متوسط ۷۷ درصد دستمزد مردان را دریافت می کنند.
ساعات کار طولانی: زنان در صنعت نساجی و پوشاک اغلب ساعات طولانی کار می کنند، گاهی اوقات تا ۱۲ ساعت در روز. این می تواند منجر به خستگی، مشکلات سلامتی و مشکل در ایجاد تعادل بین مسئولیت های کاری و خانوادگی شود.
شرایط کاری نامناسب: زنان در صنعت نساجی و پوشاک اغلب در شرایط کاری بد مانند کارخانه هایی با تهویه و روشنایی ضعیف کار می کنند. این می تواند منجر به مشکلات سلامتی مانند عفونت های تنفسی و فشار چشم شود.
آزار و اذیت و آزار: زنان در صنعت نساجی و پوشاک نیز در معرض آزار و اذیت و آزار کارفرمایان و همکاران خود هستند. این امر می تواند کار آنها را در یک محیط امن و سازنده دشوار کند.
با وجود این چالش ها، زنان در صنعت نساجی و پوشاک نیز فرصتهایی برای توانمندسازی اقتصادی و تحرک اجتماعی دارند. این صنعت فرصتی را برای زنان فراهم می کند تا بتوانند امرار معاش کنند و از خانواده خود حمایت کنند. همچنین فرصت هایی را برای زنان فراهم می کند تا مهارت های جدید بیاموزند و شغل خود را توسعه دهند.
دولت هند اقداماتی را برای مقابله با چالش های پیش روی زنان در صنعت نساجی و پوشاک انجام داده است. این شامل:
تصویب قوانین برای بهبود شرایط کار: دولت قوانینی را برای بهبود شرایط کار در صنعت نساجی و پوشاک تصویب کرده است، مانند قانون کارخانجات و قانون حداقل دستمزد.
ارائه کمک های مالی: دولت از طریق طرح هایی مانند Pradhan Mantri Kaushal Vikas Yojana (PMKVY) به زنان شاغل در صنعت نساجی و پوشاک کمک مالی می کند.
ترویج کارآفرینی زنان: دولت از طریق طرح هایی مانند طرح Stand Up India، کارآفرینی زنان را در صنعت نساجی و پوشاک ترویج می کند.
در اینجا برخی از کارهایی که می توان برای بهبود وضعیت زنان در صنعت نساجی و پوشاک در هند انجام داد آورده شده است:
اجرای قوانین کار: دولت باید قوانین کار را اجرا کند تا اطمینان حاصل شود که کارگران زن دستمزد عادلانه دریافت می کنند و شرایط کار ایمن دارند.
آموزش و توسعه مهارت: دولت و صنعت باید برنامه های آموزشی و توسعه مهارت را برای کارگران زن فراهم کنند تا به آنها کمک کند مهارت های خود را بهبود بخشند و شغل خود را پیش ببرند.
حمایت از زنان کارآفرین: دولت باید به زنان کارآفرین در صنعت نساجی و پوشاک کمک های مالی و فنی ارائه کند.
پایان دادن به آزار و اذیت و آزار و اذیت: دولت و صنعت باید اقداماتی را برای پایان دادن به آزار و اذیت و آزار کارگران زن در صنعت نساجی و پوشاک انجام دهند.
تقریبا ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی بنگلادش از صنعت نساجی تامین میشود. اقتصاد بنگلادش تا حد زیادی توسط بخش نساجی حمایت میشود، که برای تغییر پویایی جنسیتی در کشور و توانمندسازی زنان در همه سطوح ضروری است. این بخش اولین بخش بود که زنان را در تعداد زیادی به کار گرفت و درآمد منظمی را فراهم کرد و برای افرادی که شاغل بودند درجه جدیدی از توانمندی اقتصادی و استقلال را فراهم کرد.
دلایل متعددی برای کاهش نرخ کارگر زن از کارخانه های RMG وجود دارد. یکی از دلایل اصلی مراقبت از فرزندانشان است. مسئله پرورش کودکان یک مسئله مهم در مناطق روستایی بنگلادش است. بارداری، تناسب سن، عدم تعادل خانه و محل کار نیز بر این وضعیت تأثیر می گذارد. برخی از مسائل دیگر نیز وجود دارد، اما مانند آزار و اذیت و خشونت، ساعات کاری طولانی، حقوق کم و غیره.
این نظرسنجی نشان داد که ۸٪ از تمام کارگران زن فعلی می خواستند پس از یک سال و ۲۷٪ پس از پنج سال بخش RMG را ترک کنند. آنها همچنین وضعیت خانوادگی خود (۴۱٪) را به عنوان دلیل اصلی هرگونه افکار مربوط به ترک شغل، پس از آن بازگشت به روستای خود (۲۰٪)، شرایط کاری (۱۸٪)، نقل مکان به شغل متفاوت (۱۳٪) معرفی کردند. ) و تناسب سنی (۸%).
تحرک رو به بالا برای زنان کارگران پوشاک بسیار محدود است. حدود ۸۶ درصد از کارگران به عنوان کمک به کارخانه پیوستند، ۶۶ درصد به عنوان اپراتور و تنها ۱ درصد به عنوان سرپرست به کارخانه رفتند. بر اساس نظرسنجی از کارگران زن بالقوه، ۵۴ درصد ترجیح می دهند در بخش RMG کار کنند در حالی که ۴۶ درصد ترجیح می دهند در بخش های غیر پوشاک مشغول به کار شوند.
پیامدهای این وضعیت می تواند یک مشکل جدی برای دیدگاه های اجتماعی و اقتصادی باشد. این مطالعه نشان داد که تصمیم کارگران زن ماهر برای ترک بخش RMG احتمالاً بر بهرهوری نیروی کار تأثیر میگذارد، موضوعی که به نظر میرسد مدیریت کارخانه کاملاً از آن آگاه است. گردش مالی بالای کارگران ممکن است منجر به تاخیر در سفارش و افزایش خطرات ناشی از پیمانکاری فرعی کارخانه ها برای رعایت ضرب الاجل های تولید شود.
این موضوع چالش برانگیز احتمالاً دستاوردهای اقتصادی کشور و بهویژه برای زنان را معکوس خواهد کرد و همچنین بر تلاشهای کشور برای دستیابی به اهداف توسعه حول هدف توسعه پایدار ۵ در مورد برابری جنسیتی و توانمندسازی زنان و تعهدات تحت برنامه توسعه ملی تأثیر خواهد گذاشت. چشم انداز ۲۰۴۱.
این مطالعه راهکارهایی را برای حل فوری این موضوع توصیه کرد. آموزش مدیران و کارگران، و همچنین اجرای مکانیسمهای شکایت مناسب برای اجازه دادن به کارگران برای گزارش چنین رفتاری، میتواند به ایجاد یک محیط کاری سالم و عاری از آزار فیزیکی و کلامی کمک کند.
طبق مقررات دولتی، ارائه خدمات مربوط به زایمان شامل مرخصی زایمان به کارگران می تواند به حل این وضعیت کمک کند. به عنوان مثال، تامین وسایل حمل و نقل برای تضمین ایمنی و امنیت کارگران زن نیز رویکردی ضروری است.
هنگامی که این مسائل پیش میآیند، دولت باید سهامدارانی مانند خریداران بینالمللی، انجمنهای تجاری، جامعه مدنی و نمایندگان کارگران را گرد هم بیاورد تا به طور جمعی به آنها رسیدگی کنند. برندها باید شیوههای خرید خود، بهویژه برنامهریزی تولید را بررسی کنند – تا اطمینان حاصل شود که کارخانهها میتوانند بدون اعمال فشار بر کارگران برای کار اضافه کاری – و هزینههای پایدار – به تعهدات خود عمل کنند تا کارخانهها بتوانند دستمزد زندگی را به کارگران خود بپردازند و در بهبود کارخانه سرمایهگذاری کنند. پیشرفت در ماهیت صنعت باید توسعه یابد تا زنان بتوانند در حین کار و ارائه ارزش برای جامعه احساس امنیت و اطمینان کنند. زنان باید مانند مردان در صنعت از حق برابر برای ایجاد یک نظام برابری جنسیتی مبتنی بر نظم برای رفاه کشورمان برخوردار باشند.
نمایشگاه APPPEXPO که بزرگترین رویداد صنعت چاپ دیجیتال در چین است، با مساحتی بیش از…
دکتر امیررضا باودر حاج جواد برقلامع در سن 16 سالگی موسس اولین حوله بافی در…
آقای کامبیز مقراضی: همکاری و تبادل نظر در این فضا همیشه مفید و مثبت بوده و…
نگارش : بهنام قاسمی انتخاب سنگاپور به عنوان میزبان نمایشگاه ITMA آسیا تصمیمی است که…
بیش از فرش و پارچه: نمایشگاه هیم تکستایل 2026 دامنه محصولات خود را با پوششهای…
دکتر امیررضا باودر هوش تجاری چیست؟ هوش تجاری (Business Intelligence)، به دانشی گفته میشود که…