آیا نیکوکاری باید فعلی تابع یک سازمان مرکزی باشد و برای آن برنامهریزی شود یا می تواند خودجوش باشد و از ذهن و دل شهروندان جاری شود؟ آیا لذت نیکوکاری اختیاری را میتوان با نیکوکاری دستوری یکسان دانست؟ محمد نهاوندیان، رییس اتاق بازرگانی ایران در این باره نکات جالبی را بیان کرده که در زیر میخوانید:
یک سوال خیلی جدی که باید طرح و بحث بشود، نوع نگاه ما به نیکوکاری و نوع نگاه به مسوولیت اجتماعی است؛ آیا نیکوکاری، یک افزودنی است که باید به سیستم خود اضافه کنیم؟ سیستم اقتصادی یک چیز است و به یک طرف میرود، مثل یک محصول غذایی که ما میسازیم و بعد به خاطر اینکه یک آفتی ممکن است برسد به این سیستم، یک افزودنی به آن اضافه میکنیم؟ یا اینکه میشود سیستم اقتصادی داشت که نیکوکاری، جزو انکارناپذیر و جداییناپذیر آن باشد؟ آیا من کار نیکوکاری که میخواهم در جامعه کنم برای این است که اعتراض به من کمتر بشود، به خصوص این روزها که قسمتی از بازار در دست رسانهها است و بعضا با این گزارشهای منفی، ممکن است تعدادی مشتریان من را از دستم بگیرند، پس میخواهم – در واقع- پُزِ شرکتم خوب باشد، به عنوان یک هزینه ناگزیر و قدری هم نیکوکاری کنم، بروم پرورشگاهی هم بسازم؟ آیا این است یا نه، اصلا جزو کار است و برکت کار من است؟ اصلا من کار اقتصادی دارم میکنم برای اینکه این کار نیک را کنم؟ اینها سطوح مختلف نگاه است.
سوال دوم در بحثهای نیکوکاری این است که برای پرکردن شکافهای اقتصادی که به هر حال در حرکت و حیات اقتصادی پیدا میشود، آیا کار را در امر پُرکردن شکاف، به خود مردم باید سپرد یا دولت باید به نمایندگی از مسوولیت اجتماعی دخالت کند؟ یک حرکتی که در بعضی از کشورهای اسکاندیناوی برای مهار سرمایهداری صورت گرفت این بود که دولت را وادار کردند، با افزایش مالیات و برعهده گرفتن وظایف بسیار گسترده اجتماعی، دولتها- در واقع- این شکافهای اجتماعی را پر میکنند. این روش، خوب است یا اینکه کار را در این زمینه هم به خود مردم باید سپرد؟
سوال سوم این است که حالا میخواهیم شکاف را پُر کنیم، چه دولت، چه مردم، آیا رویکرد ما رویکرد اعانهای باشد؟ به هر حال، کسانی توانمندند، کسانی نیازمند؛ آیا باید این توانمندان همواره اعانه به نیازمندان بدهند، یا اینکه باید دنبال توانمندسازی رفت و باید کاری کنیم که نیازمندی نباشد؟
به نظر میرسد نظامی و سیستم اقتصادیای میتواند توسعه پایدار داشته باشد که مسوولیت اجتماعی، جزو سیستم باشد، نه زائده سیستم؛ مدلی از شکافزدایی اجتماعی موثر است که آحاد جامعه در آن دخیل باشند و احساس مشارکت کنند؛ نه اینکه دولت به صورت الزامی و اجباری مالیات بگیرد و آن کارها را کند؛ عین همان ناکارآمدیهایی که در کار اقتصادی از دولت سراغ داریم، در کار تامین اجتماعی هم عین همین ناکارآمدیها دیده شده که مطالعات آن موجود هست.
انسانها یک مرحلهای دارند به نیازهای مادی خود فکر میکنند، از آن مرحله گذر میکنند و در منزلت اجتماعی تلاش میکنند و آن، انگیزه کار آنها است؛ اما مراحل بالاتری هم هست؛ میرسند به یک مرحلهای که کار خیر را انجام بدهند، چون خیر است؛ میرسند به مرحله بالاتر از آن که کار خیر میکنند، حتی ممکن است ضرر هم ببینند، عیب ندارد؛ برای کس دیگری انجام میدهند، به حساب دیگری میبندند. بازه زمانی که در آن، بهینهسازی و پیشینهسازی میکنند، فراتر از این ۵۰ سال و ۶۰ سال است؛ به ابدیت، فکر میکنند و طرف حساب آنها هم کس دیگری است و اصلا در چشم این کسی که به او کمک میکنند، نگاه نمیکنند؛ چون با کریمی طرف حساب است که او یک را به صد و به هزار و به بینهایت میپردازد؛ لذا عقلانیترین روش را اتفاقا اتخاذ میکنند.
۴ کار را در ابرار انجام بدهیم:
۱- کار خیر در جامعه فعالان اقتصادی را بتوانیم در مسیر همافزایی و هماهنگی، رشد بدهیم؛ این، کاری است که نیاز به این داشت که برای آن تشکیلاتی راه بیفتد. کار خیر، در بین فعالان اقتصادی انجام میگیرد، اما هماهنگی و همافزایی در آن کم است.
۲- کمک کنیم شکافها در جامعه ما کم بشود؛ این شکافها، پتانسیل گسست اجتماعی دارد. قابل قبول نیست در یک جامعهای که نام اسلامی بر خود میگذارد، این میزان شکاف باشد؛ این، ثبات ایجاد میکند در اقتصاد کشور. عدم تعادلها، عدم توازنها به انفجارهایی میانجامد که هر چه از آن کم کنیم، به آرامش و ثبات کمک کردهایم.
۳- یکی از ثمرات جنبی چنین حرکتی این خواهد بود که تصویر فعالان اقتصادی در ذهنیت عمومی جامعه تصحیح بشود؛ نیت این نباید باشد، نیت باید آن نیتهای متعالی باشد. اگر مردم، هر فعال اقتصادی را که دیدند، ببینند که از کنار او سه چشمه خیر هم جوشیده، دیگر کسی کلماتی از قبیل سرمایهداران زالوصفت به زبان نخواهد آورد؛ بدبینی نسبت به فعالان اقتصادی، جای خود را به احترام و تکریم خواهد داد.
۴- کمک کنیم در کار خیر، نگاه توانمندساز غالب شود؛ نگاه اعانهای، منابع را نابود میکند؛ نگاه اعانهای در واقع وجود شکاف را میپذیرد؛ در حالی که ریشهیابانه، شکاف را باید از بین برد و این نمیشود مگر اینکه ما بچههای محروم را در گوشه و کنار کشور شناسایی کنیم و به اینها بورس تحصیلی بدهیم، اینها دانشمندان افتخارآفرین برای این مملکت شوند؛ به جای اینکه پول از شهر ببریم در روستا و پخش کنیم و به بنیانهای کشاورزی و تولید لطمه بزنیم، کاری کنیم که در همین روستاها در داخل روستا، داخل شهر، تولید مبتنی بر امکانات آن منطقه و توسعه پایدار شکل بگیرد.
این سخنان را محمد نهاوندیان در نشست جامعه نیکوکاری ابرار مطرح کرد که متن آن عینا منتشر شد.
مدیرعامل صندوق پنبه گفت: با توجه به خرید وش پنبه کمتر از قیمت تضمینی از…
سومین سمپوزیوم بین المللی صادرات فرش ماشینی ایران فرصتی برای ارتباطات با تاجران بین المللی…
نویسنده: قاسم حیدری، فوق لیسانس تکنولوژی نساجی کمپانی های سازنده ماشین آلات ریسندگی نیز در…
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…