من نزدیک ۷ سال است که در زمینه طراحی فرش در حال فعالیت هستم. در ۴ – ۵ سال گذشته نیز روی مدلهای وینتیج، کهنه بافت و مدرن تمرکز کرده و در این حوزه فعال بودهایم. زمانیکه در فضای مجازی به دنبال فرشهای کشورهای دیگرمیگشتم یک ویدئو از کشور هند نظرم را جلب کرد و به صورت اتفاقی با مبحث هندتافت آشنا شدم.
در ابتدا آشنایی چندانی با این صنعت نداشتم، یکی دوسال بعد از آن آشنایی بیشتری با این مبحث پیدا کردم، مطلب مجله کهن در زمینه تافتینگ هم در این شناخت به ما کمک کرد و ما را نسبت به این مسئله مشتاقتر کرد.
آنچه که در زمینه هندتافت نسبت به سایر منسوجات متفاوت است، این است که این منسوجات از غرب می آیند و جایی بیشتر رشد می کند که مهاجران اروپایی آن را وارد میکنند. در ابتدا از این منسوج برای روتختی و مصارف این چنینی استفاده میشده است و پیشینه قبلی آن به صنایع دستی کشورهای اسکاندیناوی باز میگردد. این منسوجات با توجه به آب و هوای آن جا به عنوان پاپوش مورد استفاده قرار میگرفتند.
اما امروزه تولید کننده اصلی آنچه که ما به عنوان تافتینگ و یا هندتافت میشناسیم کشورهای هند و پاکستان هستند. علت اصلی این امر هم ارزان بودن نیروی کار در این کشورها است. یکی از مهمترین مزیتهایی که تافتینگها دارند ارزان بودن دستگاه یا سوزن (درصورت کار کردن دستی) و متریال اولیه است. و این امر باعث میشود که بخش بزرگ هزینهبر، زمان و اپراتورهایی باشند که کار را انجام میدهند؛ به همین علت کشورهای هند و پاکستان در این زمینه خیلی فعال و موفق هستند و نمونه کارهای قوی دارند.
در زمینه تولید هندتافتها، سوزنها و دستگاههای چوبی کوچکی که با دست نخها را روی بستر پارچهای گره میزدند به تازگی تبدیل شده است به یک وسیله برقی یا مکانیکی و خیلی عمر زیادی ندارد. میشود گفت که هنوز جدید است و خیلی از شرکتها هنوز به ارگونومی ایده الشان در طراحی این دستگاه نرسیدهاند و دستگاههای آنها هنوز در حد کانسپت است.
قطعا به عنوان طراح چیزی که همیشه در هر حوزهای مخصوصا فرش وجود دارد فاصله بین نگاه طراح و تولید کننده است، تولید کننده همیشه به دنبال ایده آل بازار میگردد، اما طراحان یک قدم جلوتر حرکت میکنند.
در نتیجه گاها به جایی میرسیم که علاقه طراح این است که سبکی را کار کند که سلیقه بازار نیست و تولید کننده نیز نمیتواند به او کمک کند. مزیتی که هندتافتها برای من دارد و چیزی که من را ترغیب میکند این حوزه را دنبال کنم استفاده از این خلاء بازار است.
همچنین ارزشمندترین چیزی که در رابطه با هندتافتها میتوان بیان کرد این است که میتوان با آنها کارهایی انجام داد که در حوزه فرش ماشینی نمیتوان انجام داد و درحوزه فرش دستباف نیز یا امکان پذیر نیست و یا هزینه بر است. پس هندتافتها میتوانند این خلاء را پرکنند و خیلی عالی باشد.
من فکر میکنم در وهله اول بایستی به این حوزه اقتصادی نگاه نکنیم و در ابتدای امر آن را بین مخاطبان جا بیندازیم. ما بایستی با مخاطب خود صادق باشیم و به آنها توضیح دهیم که این محصول چیز عجیب و غریبی نیست. اول از همه بایستی این را بدانیم که فرش یا هر منسوجی که با هندتافت بافته میشود قرار نیست شبیه به فرش ماشینی و دستباف باشد و یک چیز مجزاست. مثلا ما گلیم را به عنوان یک محصول دستی پذیرفتهایم که ارزشمند است ولی مانند فرش گره ندارد.
در نتیجه این محصول را هم بایستی به عنوان یک دسته از کفپوشها بپذیریم که در بسیاری از نقاط دنیا در حال استفاده هستند و صرفا هم به فرش ختم نمیشوند. ما تکنولوژی تافتینگ را سالهای سال است در کشور داریم و در زمینه موکت از آن استفاده میکنیم. بیش از نیمی از موکتها با استفاده از این تکنولوژی تولید میشوند. خوب است بدانیم که اکثر چمنهای مصنوعی از همین تکنولوژی استفاده میکنند. پس ما سالهای سال است که از تکنولوژی تافتینگ در تولید موکت استفاده میکنیم و مردم از نظر کیفیت این محصولات نگرانی ندارند.
یکی از چیزهایی که در رابطه با تافتینگ پتانسیل بی نظیری خواهد داشت این است که ما با مخاطبمان صادق باشیم و بجای اینکه به فکر این باشیم که در وهله اول محصولی را تولید کنیم که بتوانیم آن را به مشتری داخلی یا خارجی بفروشیم، میتوانیم این مسئله را برای بسیاری از ارگانها مثل کمیته امداد جا بیندازیم که با یک هزینه نزدیک به هزینه خرید یک فرش مردم میتوانند در خانه دستگاه هندتافت را داشته باشند و خودشان فرش خود را ببافند.
شاید این خیلی رویایی باشد و الزاما هم همه نباید دستگاه بخرند ولی من فکر میکنم که با ایجاد یک سری کارگاه که افراد بیایند این منسوجات را از نزدیک ببینند و خودش بافت آنها را امتحان کند مسلما حس خیلی دلچسبتری را در خرید ایجاد خواهد کرد. و ما پس از اینکه افراد خودشان بافت را امتحان کردند، میتوانیم نمونه بافتهای حرفهای و صنعتی را نیز برای خرید به آنها عرضه کنیم. فکر میکنم این مسئله خیلی به آشناتر کردن بازار داخلی به این محصول کمک میکند.
قطعا بایستی شناخته شود و فکر میکنم که باید از همان ابتدای امر، برخلاف بسیاری از محصولاتی که تکنولوژی آن میآید و در رابطه با آنها با خریدار صادق نیستیم و تکنولوژی متفاوت را بیان نمیکنیم، با مشتری رو راست باشیم و تکنولوژی را توضیح دهیم. مسلما وقتی کارخانهها و کارگاههای بزرگ تولیدی پشت این کار قرار بگیرند میتوانند با ضمانت و تضمین کیفیت دادن به مشتری یک اطمینان خاطر ایجاد کنند.
خیلی خوشبینانه اگر بخواهیم بیان کنیم پاسخ بله است و هرکسی میتواند وارد این صنعت شود. مسلما محدودیتهای خودش را هم دارد اما تا زمانی که ما بتوانیم به یک بافت با کیفیت، استاندارد و یک دست برسیم چیزی که قابل عرضه و فروش در بازار باشد نیازمند زمان و تمرین زیادی است.
این زمان بیش از ۳ یا ۴ ماه نیست. اما هر کسی از لحظه اول که دستگاه را در دست میگیرد و شروع به کار کردن میکند از لحظه اول میتواند بافت داشته باشد. اما کیفیت این بافت کم است. یک اپراتور آماتور هم برای بار اول میتواند نتیجه کارش را بعد از اولین تجربه ببیند. اما تا حرفهای شدن اپراتور و محصول باکیفیت نیاز به زمان است.
قبل از آن بایستی توضیحی درباره انواع دستگاهها و بافت بدهیم. بافتها به ۲ بخش تقسیم می شوند. یک سری بافتها به صورت دستی است و با دستگاههایی که به هیچ عنوان برقی و مکانیکی نیست بافته میشود. این بافتها با یک ابزار خیلی ساده شبیه به یک نوع سوزن شبیه به سوزن پانچ دوزی و به صورت دستی انجام میشود. این نمونه خیلی قدمت دارد و نمونه اصلی همین است.
دستگاهها قدمت چندانی ندارد و همان نمونههای دستی به شکل مکانیکی در آمدهاند. چیزی که حائز اهمیت است و سبب تفاوت هندتافت با فرشهای دستی و ماشینی میشود این است که بستری که در این کار داریم پارچه است. جنس این پارچه بنا بر سرعت دستگاه و سایز سوزن و سایز و جنس نخی که استفاده میکنیم متفاوت است. یعنی ما میتوانیم بنا بر کیفیتی که میخواهیم از پارچه برزنت شروع کنیم تا پارچههای ظریفتر که هر کدام مزایا و محدودیتهای خودشان را دارند.
اما چیزی که شاخص است در تفاوت تافتینگ با دستباف یا ماشینی بستر کار است. در فرش دستباف تار و پودی داریم که با چله ایجاد میشود و در تافتینگ یک دار یا چارچوب داریم که یک پارچه روی آن کشیده میشود و این پارچه بستر بافت است. در واقع کار تار و پود و چله را انجام میدهد. این مهمترین تفاوت نسبت به فرشهای دستباف و ماشینی است.
الزاما تنها محصول این سبک بافت فرش نیست و گزینههای خیلی زیاد دیگری هم برای تولید هست. اما اگر راجع به فرش صحبت کنیم مسلما به تکمیل نیاز داریم. به علت بستر پارچه و ابعاد کوچکتر محصول امکان اینکه این محصول را به دست کارخانههای تکمیل و آهار بسپاریم نداریم و بایستی تمام مراحل را دستی انجام دهیم. البته تعداد مراحل زیاد نیست.
بحث چسب زدن پشت فرش است که قطعا به دوام و ماندگاری گرهها خیلی کمک میکند و تقریبا بدون چسب زدن پشت کار امکان استفاده از آن به عنوان فرش وجود ندارد. در نمونههای خارجی چون اصولا تکههای کوچکی بافته میشود و الزاما به عنوان فرش استفاده نمیشوند از چسب موکت استفاده میکنند. یکی از مزایای این چسبها در دسترس بودن آنها ست و خیلی هم محکم گرهها را نگه میدارد.
اما کار را به شدت خشک میکنند و برای ما که در ایران با فرش دستباف و ماشینی آشنا هستیم و یکی از راههای ارسال مان لوله کردن فرش است مطلوب نیست. اما با مقدار مناسبی از همان رزینی که برای آهار فرشهای ماشینی استفاده میشود و ترکیب آن با چند ماده مختلف نظیر CMCها و پایههای کربن و مقدار آب مشخصی که بایستی ترکیب شود محصول نهایی تولید میشود.
این رزین را میتوان به صورتی دستی روی محصول استفاده کرد، مهم این است که یک سطح یکنواخت داشته باشیم. (به صورت اسپری کردن و یا کار با قلمو یا کاردک بسته به غلظت رزین نهایی)
خیلی دور از واقعیت نیست که اگر بگوییم تعدد محصولات بینهایت است. در زمینه فرش، فروش یک بحث تخصصی است اما در کارهای تزئینی هر کس با تبلیغات صحیح در فضای مجازی میتواند کالا را ارائه دهد. در نمونههای مختلف چون فشاری که به فرش وارد میشود را نداریم، پس به اندازه فرش هم محدودیت نداریم. در حوزه هندتافت میتوان منسوجات تزئینی نیز تولید کرد. حتی در نمونههای خارجی روی زیورآلات کار میشود و ترکیبات جالبی پدید خواهد آمد.
سوزن دوزی و پانچ دوزی هنری است که از قدیم در ایران بوده است. ما با دستگاههای هندتافت میتوانیم پانچ دوزی و سوزن دوزی را با سوزن ظریفتر انجام دهیم؛ خیلی سریعتر، راحتتر و با صرف انرژی کمتر. بستر هم پارچهای است و خیلی شبیه به سوزن دوزی است با این تفاوت که چون پارچه بستر سوزن دوزی پلاستیک است نمیتوان این کار را روی آن انجام داد و نیازمند این هستیم که پارچهها مقداری کشسانی داشته باشد.
در حوزه مبلمان و لوازم جانبی مربوط به آنها خیلی دستمان باز است. در بحث پارچههای رومبلی پارچههایی هستند که دقیقا برای ابعاد یک مبل خاص تولید میشوند. ما میتوانیم این محصولات را به عنوان روکش مبلمان داشته باشیم. این امر در گذشته دور در کرمان مرسوم بوده که از فرشهای دستباف و حتی ماشینی برای روکش کردن مبلها استفاده میشده. اما این محصول میتواند روی مبلهای مدرنتر هم بیاید و از آنجایی که بستر هندتافتها نرم و قابل برش و دوخت است مناسب این کار هستند.
این محصولات در لباسها هم استفاده میشوند. در ابتدای امر کارکرد این بافتها لباس بوده است. پاپوشها و پلیورهای مناسب فصل سرد در اسکاندیناوی از این بافتها تهیه میشد. امروزه هم میتوان برای کارهای لوکس و خاص از این محصولات برای پوشاک استفاده کرد. مثلا جلیقهای که با پشم طبیعی گوسفند تهیه شده و یا از کرک و الیافی که طبیعی نیستند مثل اکریلیک در آن استفاده شده است. با یک سری از الگوهای ساده میتوان با این منسوجات پوشاک تولید کرد.
بله و بسته به دستگاه مورد استفاده این خاب میتواند خیلی بلند باشد و در واقع فرش پرز بلند داشته باشیم یا خیلی کوتاه باشد در حد موکت یا پارچه پشمی.
این دستگاهها به سه بخش تقسیم میشوند:
۱. دستگاههای رباتیک
۲. دستگاههای پنوماتیکی
۳. دستگاهای مکانیکی
یکی از مزایایی که دستگاههای پنوماتیک دارند این است که استهلاک خیلی کمتری دارند و به مرور زمان استهلاکهای کمتری دارند و با فشار باد کار میکنند. این دستگاهها سرعت بافت بالاتری دارند و کیفیت محصول تولیدی آنها با اختلاف خیلی زیادی بالاتر از سایر دستگاهها است.
یکی از مزایای این دستگاهها این است که بر خلاف دستگاههای مکانیکی این دستگاهها را میتوان از برندهای معتبر هم خریداری کرد؛ زیرا دستگاههای مکانیکی عمدتا چینی و بدون گارانتی هستند. اما این دستگاهها را میتوان هم از گزینههای چینی و هم از برندهای معتبر مثل شرکت هافمن آلمان تهیه کرد.
وقتی که در مورد تافتهای تنفگی صحبت میکنیم پنوماتیکها میتوانند جزء بهترین گزینهها باشند. هم از نظر کیفی و هم از نظر ماندگاری دستگاه. اما نقاط ضعف آن به بحث اقتصادی برمیگردد. این دستگاه از حداقل قیمت ۳ برابر دستگاههای مکانیکی شروع میشوند. نمونههای هافمن غیر از هزینه تحویل در ایران چیزی در حدود ۲۵۰۰ یورو قیمت دارد. همچنین این دستگاهها با باد کار میکنند و به کمپرسور هوا نیاز دارند.
کمپرسور هوا محدودیتهای زیادی را ایجاد میکند؛ یکی از این محدودیتها بحث هزینه تامین این کمپرسورها ست. جدا از آن وقتی از کمپرسور هوا استفاده میکنیم بایستی در مکان صنعتی کار کنیم. زیرا برق نباید آسیب ببیند و سر و صدای ایجاد شده توسط دستگاه و کمپرسور زیاد است.
این دستگاهها کمپرسور ساده نمیخواهند و بهتر است از کمپرسورهای دوسیلندر استفاده شود. البته این موارد حداقل نیاز این دستگاه است و اگر کمپرسور بیش از حداقل استفاده شود بهتر است. در این دستگاهها ما نیاز به ۸ بار فشار هوا داریم و دو اسب بخار حداقل قدرت و ۳۵۰ لیتر مخزن. این حداقل چیزی است که میتواند دستگاه را به کار بیندازد اما برای اینکه محصول حرفهایتر و کارایی بالاتر باشد بایستی از نمونههای بهتر استفاده کرد. پس ضعف دستگههای پنوماتیک به هزینه خرید، استفاده و تعمیر و نگهداری آن بر میگردد.
برای دستگاههای پنوماتیک به چارچوب یا دار مستحکمتر و قویتر نیاز داریم زیرا فشار بیشتری به بخشی که پارچه به آن وصل است وارد میشود. و اگر از چوبهای معمولی استفاده شود چهارچوب تاب بر میدارد.
دستگاههای مکانیکی: در بخش دستگاههای مکانیکی نمونهای غیر از نمونههای چینی نداریم. امروزه در بازار دو مدل مرسوم است و به فروش میرسد. این دستگاهها با کدهای ZQ وak1 و ak2 نامگذاری میشوند. همچنین این دستگاهها رنگهای متفاوتی دارند.
ZQ : دستگاههایی که رنگ آنها سبز است. قیمت این دستگاه نسبت به پنوماتیکها خیلی کمتر است ولی جزء نمونههای گرانتر دستگاههای مکانیکی هستند. یکی از مزیتهای خیلی خوبی که این دستگاهها دارند این است که قابلیت دونوع بافت را به ما میدهند. در تافتینگ دونوع بافت را داریم لوپ پایل (گره های یو شکل) و کات پایل (جی بافت و تک گره در پشت و روی کار ریشه داریم شبیه ترین حالت به فرش)
یکی از مهمترین مزیتهای این دستگاهها قابلیت بافت هر دو مدل است و این مورد از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از خوبیهای تافتینگ این است که در یک فرش یک بخش لوپ و یک بخش کات پایل باشد. در نتیجه کار متفاوت و خاصی است. از آن مهمتر میتوانیم ارتفاع خاب را کم و زیاد کنیم.
در نمونههای پنوماتیک میتوانیم پایل در حدود ۱۱ سانتی متر داشته باشیم (بیش از فرش های شگی) اما مصرف متریال بالا میرود. مینیمم ارتفاع پایل قابل تنظیم است. چیزی که مطمئن باشیم به گره پشت کار آسیب نمیزند در حدود ۱۷ میلیمتر است. اگر ارتفاع پایل از این مقدار کمتر باشد به گره پشت کار آسیب میزند و کیفیت گره و استحکام بافت پایین میآید زیرا سوزن دستگاه به اندازه مناسب برای گره زدن برای دوخت مجدد بر نمیگردد.
سوزن و قیچی دستگاههای سبز رنگ میتواند از دستگاه خارج شود و یک نمونه لوپ پایل هم داخل دستگاه میآید. در نتیجه میتوانیم آن را جایگذاری کنیم. جایگذاری کار زمانبری نیست ولی نیاز به تنظیمات مجدد دارد. که این نکته داخل بروشورها ذکر نمیشود و مشکل ایجاد میشود.
یکی از نقاط قوت دیگر این دستگاه این است که میتوانیم سرعت آن را تنظیم کنیم. سرعتهای بالا کمکی به کیفیت بافت نمیکند. در واقع با سرعت بالا کیفیت بافت کم میشود. در این دستگاهها نیز تا حدودی، نه به اندازه پنوماتیکها، میتوانیم ارتفاع خاب را تنظیم کنیم.
یکی از معایب این دستگاهها این است که به شدت سنگین هستند. وزن آنها در حدود ۳ کیلو و ۱۰۰ تا ۲۰۰ گرم است. با توجه به اینکه مدت زمان زیادی قرار است این دستگاه را روی دست داشته باشیم و با یک دست آن را همراهی کنیم. این وزن کاربران خانگی مخصوصا خانمها و کاربران تازه کار را دچار مشکل میکند. این نقطه ضعف بزرگ این دستگاهها است.
علت این وزن زیاد این است که سیستم داخلی استفاده شده در این دستگاه سیستم داخلی دریل است با تفاوت در سری و نیدلها. برای حل مشکل سنگینی دستگاه میتوانیم از قرقره روی چهارچوب یا سقف استفاده کنیم و دستگاه را آویزان کنیم. اما این راهکار درصورتی جواب میدهد که بخواهیم روی یک دار بزرگ کار کنیم در واقع برای زمانی است که روی فرش کار میکنیم. اما برای کاربردهای خانگی و منسوجات کوچکتر قابل استفاده نیست.
موتور این دستگاهها همان موتور دریل است. سر و صدای بالا دارد و چون که موتور انتخاب اشتباهی است زیرا این نیرو و قدرت را نیاز نداریم؛ مسلما استهلاک خیلی بالایی داریم. حداکثر زمان کار مداوم این دستگاهها ۶ ماه است.
بخاطر صدا، وزن زیاد، قدرت بیش از حد اندازه این دستگاهها استفاده از این دستگاه پیشنهاد نمیشود، هرچند مزایای خاص خودش را دارد و تنها دستگاه مکانیکی دوکاره است.
بله پنوماتیکیها کاملترین نوع دستگاه هستند. حتی در نمونههای رباتیک هم تعویض سوزنها و رفتن به سمت لوپ و کاتها خیلی ساده نیست و زمانبر و هزینهبر است اما روی ماشینهای پنوماتیک به راحتی میتوان این تغییر را انجام داد و به واسطه این که نخ با فشار هوا از دستگاه خارج میشود نیاز به تنظیمات مجدد هم ندارد.
گزینه آخر ما ارازانترین گزینه در بازار است. دستگاههای ak1 و ak2 که دستههای آبی رنگ دارند. این نمونهها خیلی سبکتر هستند. وزن آنها کمتر از ۱ ونیم کیلوگرم است. موتور آنها از یک آرمیچر خیلی ساده استفاده میکند و قابلیت تنظیم سرعت را دارند . اما حتی در این نمونه هم به سرعتهای خیلی بالا نیاز نداریم. یکی از معایب این دستگاهها این است که ما به صورت همزمان نمیتوانیم به گرههای کات و لوپ دسترسی داشته باشیم. به عبارت دیگر این دستگاهها یا کات پایل می بافند و یا لوپ پایل.
برای کسانی که میخواهند کار را به صورت خانگی شروع کنند این دستگاهها پیشنهاد میشوند. اما اینکه کات پایل یا لوپ پایل را انتخاب کنند به محصول تولیدی و بازار هدف بستگی دارد.
در بازار ایران به طور قطع نمیتوان آمار داد اما در مورد کسانی که به صورت صنعتی کار میکنند این عدد به ۵ نفر هم نمیرسد وکسانی که با استفاده از گانها کار میکنند کمتر از ۲۰ نفر هستند.
در نتیجه ورود به این صنعت مثل یک شمشیر دو لب است از یک سو فردی که امروزه وارد این صنعت می شود جزء اولین نفرات است و از سمت دیگر با سختیهایی که در ابتدای شروع فعالیت وجود دارد مواجه است. یکی از سختیهای این صنعت جا انداختن یک محصول جدید در میان مصرف کنندگان است.
در واقع محدودیتهایی هم وجود دارد که من خودم آنها را تجربه کردم و من را از هدف دور کرد. یکی بحث پارچه است. این محصولات پارچه مخصوص به خود را نیاز دارند هرچند در نمونههایی که در عکسها و فیلمهای خارجی میبینیم به نظر میرسد که پارچهای است که خیلی راحت پیدا میشود؛ اما هر دستگاهی بنا بر سایز سوزن، نخ و پارچه مناسب خود را نیاز دارند.
این پارچهها چون کاربری دیگری ندارند در صنعت نساجی ایران مسلما به صورت عادی تولید نمیشوند و به سادگی قابل دسترسی نیستند و این امر کار را خیلی سخت میکند. اما خوشبختانه ما به این مرحله رسیدیم که پارچه مناسب را سفارش دهیم. علاوه بر این در سفارش بافت پارچه نیز حداقل سفارش ۳۰۰۰ متر را داریم. و این مقدار فرش تافتینگ زیاد است. بعد از این اما تمام کسانی که در ابعاد کوچک شروع به کار کردند، پارچه مورد نیازشان را از ما خریداری کردند.
همچنین بحث چسب زدن پشت کار و آهار کردن آن نیز وجود دارد. برای کسانی که خارج از کاشان زندگی میکنند شاید حتی کلمه رزین یا چسب پشت فرش نامانوس و یا غیر قابل دسترسی است و میتواند معضل ایجاد کند. با توجه به اینکه رزین توسط کارخانههای تکمیل و آهار در مقادیر بالایی تهیه میشود خریداری آهار از کارخانهها نیز امری دسوار بود.
اما خوشبختانه بسیاری از دوستان به ما کمک کردند تا بتوانیم رزین را در مقادیر کمتر تهیه کنیم و در فرمول مناسب تولید کرده و در مقادیر کم هم به دست افرادی که در ابعاد کوچکتری مشغول به کار هستند برسانیم.
سوال: فرش هندتافت بین فرش دستباف و ماشینی قرار دارد و یک نوع جدید است، از نظر قیمتی به نظر میرسد قیمت کمتری دارد. لطفا توضیحی درباره مدت زمان تولید وقیمت تمام شده محصول نهایی بفرمایید.
ما از ابتدا از مزایای تافتینگ صحبت میکردیم. خوب است که به نقاط ضعف و تامل برانگیز هم بپردازیم. در بحث اقتصادی شاید اولین جایی است که میرسیم به جواب سوال قبلی که چرا عده زیادی وارد این حوزه نشدهاند. یکی از علتها این است که هزینههای بافنده نقش اصلی را در هزینه تولید دارد. این عدد نسبت به افراد و مهارت ها متفاوت است. در بحث زمان تولید نیز اپراتور و سرعت بافت وی اهمیت دارد.
بافت در هندتافت نه آنقدر کند مثل فرش دستباف پیش میرود و نه به سرعت فرش ماشینی بافته میشود. به عنوان مثال یک اپراتور که به حد استانداردی از مهارت رسیده باشد در ماه میتواند بین ۳ تا ۵ تخته قالیچه ۱.۵*۲.۲۵ تولید کند. این مسلما چشم ما را باز میکند که بزرگترین هزینه برای محصول تولیدی بخشی است که به بافنده و نیروی کار و هزینههای مربوط به آن برمیگردد.
بافندگی هندتافت کار نسبتا زمان بری است و خوب است که به این نکته اشاره کنیم یک کار فیزیکال است. در دارهای بزرگ به خصوص برای فرش ملزم هستیم ایستاده کار را پیش ببریم و برای ساعات طولانی کار، این ایستاده کار کردن اذیت کننده است. و فرد دائما در حال تحرک است. در نتیجه شاید توقع اینکه در روز با یک بافنده به ۸ ساعت کار مفید برسیم دور از واقعیت باشد و این نکتهای است که در دستگاههای فرش ماشینی نداریم و ۲۴ ساعته در حال کار هستیم.
در مورد قیمت گذاری من و افراد دیگری که در این حوزه کار میکنیم هنوز به تولید انبوه نرسیدهایم و نمیتوانیم براورد قیمت مناسبی را برای مصرف کنندگان ارائه دهیم. یکی از دلایل این امر این است که مدت زمان زیادی صرف تحقیق و توسعه در این عرصه میشود و هنوز تولیداتمان انقدر زیاد نشده که بتوانیم عرضه و تقاضای بازار را مورد بررسی قرار دهیم.
ما تا به الان همه محصولات استانداردی که بافتهایم را فروختهایم اما هنوز به تولید انبوه نرسیدهایم که بدانیم برای آن تقاضا وجود دارد یا خیر. فکر میکنم خیلی زود است که بخواهم قیمت مشخصی بخصوص در حوزه فرش بیان کنم. اما تنها میتوانم قیمت تمام شده برای تولید کننده را بیان کنم.
در تعیین قیمت تمام شده غیر از دستگاه ۴ بخش هزینه بر داریم. یکی هزینه بافنده یا اپراتور دستگاه است. مواد اولیه نیز شامل رزین، پارچه و نخ است که میخواهیم استفاده کنیم. در مورد پارچه ورزین قیمت بالا و پیچیدهای نداریم. در ۶ متر مربع از این کارها چیزی نزدیک به ۳ کیلوگرم رزین میخواهیم و با فرض اینکه خرید جزئی باشد، قیمت رزین به ۲۰۰ هزارتومان هم نمیرسد. قیمت پارچه هم با توجه به جنس و گرماژ متفاوت است اما آن پارچهای که برای ما قابل دسترس است برای عرض ۱.۵ متر، متری ۹۰ هزارتومان است.
مهمترین مسئله بحث نخ است. قسمت نخها میتواند خیلی متفاوت باشد. نخها از کیلیویی ۳۲ هزارتومان به بالا هستند که حدی هم برای آن نیست. برای کارهای کوچک مثل پانچ دوزی عمدتا از کاموا استفاده می شود. بستههای ۱۰۰ گرمی کاموا بین ۱۲ تا ۳۵ هزار تومان بسته به جنس و کشور تولید کننده قابل استفاده هستند.
یکی از موارد دیگری که پیشنهاد میشود پشمهای دولایی هستند که در تولید فرش دستباف مورد استفاده قرار میگیرند. قیمت این پشمها از کیلویی ۷۰ هزار تومان برای نمونههای داخلی تا گزینههای خارجی کیلویی ۱۸۹ هزار تومان متغیر است. برای یک تخته فرش ۶ متر مربعی بین ۸ ونیم الی ۱۰ کیلوگرم نخ نیاز است.
این تفاوت بر اساس گرماژ نخ و تاب آن است. تراکمی بافت و ضخامت نخ در این مسئله اثرگذار است. اما اگر همه اینها را استاندارد در نظر بگیریم و با یک نخ با نمره مشخص کار کنیم، به ۹ الی ۱۰ کیلو نخ نیاز داریم.
اگر قرار است با یکی از این تافتینگ گانها به محصولی که فرش دستباف یا ماشینی تولید میکند برسیم؛ در بحث فروش موفق نخواهیم بود. زیرا فرش هندتافتینگ در مقایسه با بخش فرش ماشینی در حجم تولید قابل رقابت نیست و در مقایسه با فرش دستباف هم درکیفیت و قیمت و سبقه درخشان فرش دستباف قابل رقابت نیست.
این است که بهتر است بدانیم جایگاه تافتینگ کجاست و جای ویژه خود را داشته باشد. یعنی نباید کاری شبیه به فرش ماشینی و دستباف تولید کنیم. این دستگاهها قابلیتهای زیاد و تنوع زیادی دارند. یک سری امکاناتی به ما میدهند که در فرش ماشینی وجود ندارد و در فرش دستباف توجیه اقتصادی ندارند. اگر ما بتوانیم از این خلاء بازار استفاده کنیم مسلما تافتینگها یک گزینه مناسب برای مصرف کنندگان خواهند بود.
شما میتوانید تصمیم بگیرید یک فرش تافتینگ را در ابعاد ۲*۳ بافت کنید. یعنی یک فرش ۶ متری معقول داشته باشید و حین بافت یا در آخر کار تصمیم میگیرید بجای داشتن یک مستطیل یک دایره یا یک چند ضلعی داشته باشید. خیلی راحت میتوانید با قیچی بخشی که دوست دارید را در بیاورید. در نتیجه این ویژگی باعث تنوع و عدم محدودیت نمونههای این فرشها میشوند. این فرشها کاملا از نظر ابعاد و فرم نامحدودند. همچنین خاب فرش و نوع بافت هم محدود نیست و قابل تغییر است.
پیشنهاد من این است که افرادی که میخواهند در این زمینه فعالیت کنند از این بخش صنعت استفاده کنند و از آن مهمتر این که در شروع کار الزامی به بافت فرش نداشته باشند. همه میدانیم که فرش حوزه سخت و سنگینی است مخصوصا در بخش فروش و شاید جا انداختن یک محصول بجای فرش در بازار ایران برای مشتریان دشوارتر از جاهای دیگر باشد چون این مشتری یک سبقه ذهنی نسبت به فرش دارد و این میتواند سبب سختی کار شود.
میتوان از نمونههای کوچکتر شروع کرد. سادهترین محصول کوسنها هستند. حوزه فرش هم یکی از گزینههای بی نظیری است که میتواند تافتینگ را در خودش ادغام کند.
در مورد دومین سوال مهمترین کار را شما انجام دادید. همین صحبت برای کسانی که علاقه مند به این کار هستند باعث شد اطلاعات لازم برای شروع کار به آنها داده شود. من در این مصاحبه تا جایی که زمان اجازه داد اطلاعاتی را بیان کردم اما هر کدام از دوستان که به اطلاعات بیشتری نیاز دارند، من میتوانم در خدمتشان باشم.
دومین خدمت قابل ارائه بحث فروش دستگاه است. ما این امکان را داریم و دستگاه برای فروش وارد میکنیم. البته در خرید کردن محصولات چینی با مشکل مواجه شدیم. همچنین میتوانیم در خرید دستگاه و مشاوره برای اینکه چه دستگاهی مناسب کارشان است به آنها کمک کنیم.
در بحث تامین پارچه و رزینهای مناسب و حتی تامین نخ برای کسانی که میخواهند در خانه کار کنند و از فضاهای بازار دور هستند نیز فعال هستیم. همچنین هر کار دیگری که فکر میکنیم به کسانی که علاقه مند هستند کمک میکند را انجام میدهیم.
من فکر میکنم چیزی که میتواند محصول ما را متمایز کند و نشان بدهد که محصول در یک گالری خوب به یک مشتری خوش سلیقه فروخته شود و یا صرفا به عنوان یک محصول ارزانتر از فرش دستباف و ماشینی به فروش برسد، خلاقیت تولید کننده و طرح است. مسلما استفاده از یک متریال خوب و با کیفیت اثرگذار است اما در وهله اول که قرار است تازه این محصولات ارائه شوند و برند سازی و تبلیغات انجام شود مهمترین چیزی که میتواند به ما کمک کند خلاقیت و طراحی است.
عزیزانی که در این صنعت هستند خیلی نگران نباشند. آنها میتوانند طرح دلخواه خود را اسکن و چاپ کنند و به وسیله پروژکتور روی کار بیندازند و بافت انجام دهند. یکی از جذاب ترین بحث تافتینگها نامحدود بودن در طرح است و حیف است که بخواهد با طرحهای معمول و تکراری پیش برود و مسلما خلاقیت جایگاه بالاتری از طراحی دارد.
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…
شرکتهای دانشبنیان در ایران به شرکتهایی اطلاق میشود که بر پایه دانش و فناوریهای نوین…
مجتبی دستمالچیان در حاشیه نخستین رویداد ملی پلیمر، نساجی و پوشاک زنجان افزود: امروز که…
نساجی بروجرد؛ توسعه ۱۶۶ درصدی و نیاز به حمایت بیشتر برای حفظ برند ملی فاطمه…
فرآیندهای تحت خلاء در چهار حوزه کلی در صنعت نساجی کاربرد دارند. این حوزهها عبارتند…
صنعت منسوجات خانگی و خوشخواب که تامینکننده مواد اولیه و فناوری تولید برای تولیدکنندگان داخلی…
View Comments
سلام روزتون بخیر، دستگاه تافتینگ، رو داخل ایران از کجا میشه تهیه کرد؟
میشه لطفاً کمک کنید؟
با سلام
شرکت های معدودی هستند که در ایران عمدتا دستگاه های تافتینگ دستی را از چین وارد می کنند.
از سایت کهن بخش ( بازار نساجی >> فرم ثبت پیشنهاد خرید یا فروش کالاهای نساجی ) درخواست خود را ثبت کنید تا با شما تماس گرفته شود.
سلام
میخواستم شماره تلفن آقای سارنج رو داشته باشم
لطف میکنید بگذارید
تشکر
سلام بسیار مصاحبه عالی و کاملی بود سپاسگذارم . چطور میشود با آقای سارنج ارتباط برقرار کرد؟؟
سلام .مصاحبه کاملی بود حیف که نه آدرسی و نه شماره ای از خودشون نذاشتن . اگر لطف کنید ممنون میشیم
باتشکر از شما
سلام خاستم بدونم چه سایز یا مدل نخ میشه استفاده کرد مدل یا. اسم ومشخصات پارچه ونوع رزین ویا چسب مورد استفاده در این کار رو بفرمایید ویا شماره که بتونم مشاوره بگیرم بفرمایید سپاسگزارم
۰۹۱۵۹۵۲۳۶۹۲