استراتژِی آبی و قرمز !!!!!!!!!!
فضای بازار جدید
فرض کنید که بازار جهانی از دو دسته اقیانوس تشکیل شده است: اقیانوسهای آبی و اقیانوسهای قرمز. اقیانوسهای قرمز معرف کلیه صنایعی هستند که امروزه وجود دارند. اقیانوسهای قرمز فضاهای شناخته شده بازار هستند. اقیانوسهای آبی، کلیه صنایعی هستند که در حال حاضر وجود ندارند. اینها فضاهای شناخته نشده در بازار میباشند.
در اقیانوسهای قرمز، محدودیتها و حد و مرزهای صنایع تعریف شده و مورد پذیرش واقع گردیدهاند و همچنین قوانین بازی رقابت مشخص هستند.
در اقیانوسهای قرمز شرکتها سعی میکنند تا به عملکرد بهتری نسبت به رقبا دست یافته، تا بدین ترتیب سهم بیشتری از تقاضای بازار را از آن خود کنند. از آنجایی که اقیانوسهای قرمز پرجمعیتاند، (منظور صنایعی است که در آن رقبای زیادی وجود دارند) احتمال سودآوری و رشد در آنها کم میباشد. در اقیانوسهای قرمز، رقابتکشنده میان شرکتها آب اقیانوس را قرمز و خونآلود کرده است.
در عوض، از اقیانوسهای آبی هیچ بهرهبرداری صورت نگرفته است و هیچ رقیبی در آنها وجود ندارد، بنابراین در اقیانوسهای آبی پتانسیل بالایی برای رشد و سودآوری وجود داشته و تقاضای بالقوه بالایی برای محصولات و خدمات این اقیانوسها وجود دارد. اقیانوس آبی خود میتواند قوانین و حد و مرزهای صنعت را مشخص کند. اگرچه تعدادی از اقیانوسهای آبی وجود دارند که فراسوی حد و مرزهای صنایع فعلی آفریده شدهاند، اما اغلب آنها در داخل همین اقیانوسهای قرمز و از طریق توسعه حد و مرزهای صنایع فعلی خلق گردیدهاند.
در اقیانوسهای آبی رقابت بیمعنا است، زیرا قوانین بازی هنوز تنظیم و تدوین نشدهاند.
●آفرینش مستمر و بدون وقفه اقیانوسهای آبی
اگرچه واژه اقیانوسهای آبی عبارتی جدید است، اما موجودیت آنها به قدمت عمر تمامی کسب و کارها میباشد.
زمان را به سیسال قبل بازگردانید، خواهید دید که تعداد بسیار زیادی از صنایع چند میلیارد دلاری تنها در سه دهه گذشته به شکل معناداری وجود نداشتهاند، صنعت تلفنهای همراه، کارخانجات الکتریکی بیوتکنولوژی، ویدئوهای خانگی، اسنوبوردها، تحویلهای سریعالسیر و …
اکنون زمان را بیست سال – یا شاید پنجاه سال- به جلو ببرید و از خود بپرسید که چه تعداد از صنایعی که در حال حاضر ناشناخته هستند احتمالاً در آن دوران وجود خواهند داشت. اگر قبول داشته باشید که تاریخ سند معتبری جهت پیشبینی آینده است، مجدداً پاسخ شما تعداد بسیار زیادی از صنایع خواهد بود.
با این حال، هنوز هم تفکرات استراتژیک برروی استراتژیهای مبتنی بر رقابت اقیانوسهای قرمز متمرکز است. بخش عمدهای از دلیل تمرکز بر روی مسئله رقابت، به این خاطر است که استراتژی سازمانی به شدت تحت تاثیر ریشه خود یعنی استراتژی نظامی میباشد.
در علوم نظامی، استراتژی عبارت است از مواجه شدن با یک رقیب و نزاع با آن بر سر قطعه معینی زمین که حد و مرز آن مشخص و ثابت است. الگوهای امروزی مدیریت و برنامهریزی استراتژیک نیز چنین دیدگاهی نسبت به ساختار بازار دارند، در این الگوها فضا و پتانسیل بازار ثابت و محدود فرض شده و شرکتها تشویق میشوند که سهم خود ار در این بازار ثابت بالا برده و بدین ترتیب یک جایگاه تدافعی برای رقابت خود اتخاذ کنند.
تمرکز اکیدا بر روی اقیانوس قرمز، پذیرش قاعده محدودکننده جنگ – یعنی قطعه زمین محدود و غلبه بر دشمن برای کسب موفقیت- و انکار قدرت متمایز (ممتاز) جهان کسب و کار است، یعنی این واقعیت که: همواره ظرفیت فزایندهای برای آفرینش فضای بازار جدید در اقیانوسهای آبی بیرقیب وجود دارد.