اشتباهات بزرگ در تبلیغات
اشتباهات بزرگ در تبلیغات
بارها مشاهده شده مدیران شرکتها و کارگزاران تبلیغات با وجود صرف هزینههای گزاف در بخش معرفی و تبلیغات، از عدم بازدهی مناسب و نتایج غیرسودمند حرکتهای تبلیغاتی خود ناراضی هستند.
سعی در جذب هر چه بیشتر مردم بدون توجه به برآیند منافع حاصله
به منظور کاربست یک ترکیب رسانهای موثر و کارساز هر یک از اجزا و عناصر در ترکیب باید با تکرار مناسب خود ذهنیت پایدار و خوشایندی را در مشتریان ایجاد کنند. با این حال غالبا در به کارگیری ترکیب رسانهای دستیابی به تعداد هر چه بیشتر مخاطب با تکرار ناکافی به مرحلهء اجرا در میآید. در هر حال فراموش نکنیم که هزینهء ترغیب ۱۰۰ درصد مردم به پیمودن ۱۰ درصد مسیر مورد نظر ما با اینکه ۱۰ درصد مردم را جذب کرده و به ۱۰۰ درصد نتایج مورد نظر نایل شویم با هم برابر است.
ادعای صاحبان کسب و کار مبنی بر وقوف کامل بر همهء آنچه باید دانست
عموما مدیران و صاحبان کسب و کار با چنین دیدگاهی به تدریج از درک جایگاه و چگونگی عملکرد شرکت و محصول تولیدیشان از منظر افکار عمومی خارج از محدودهء کاری خود عاجز میشوند. در چنین شرایطی مدیر مربوطه از داخل مجموعهء خود به محیط خارج و آنچه در بیرون میگذرد نگاه کرده و سعی دارد خود را برای فردی که از پشت دیوارهای شرکت به داخل توجه دارد توصیف کند. در صورتی که بهتر است به جای قرار گرفتن در داخل موسسه و نگاه به بیرون، خود را در بیرون موسسه فرض کرده و از آنجا با نگاه به داخل، مناسبات را مورد ارزیابی و قضاوت قرار دهد.
تلاش برای دستیابی به هدفهای لحظهای و خشنودیهای مقطعی
عموما آن دسته از آگهیهای تبلیغاتی که بر پایهء سیاستهای زودگذر و با هدف واکنش فوری از سوی مردم تنظیم و به مورد اجرا در میآید به همان نسبت نیز به محض انقضای دورهء معین در طرح پیشنهادی به سرعت به فراموشی سپرده میشوند. این واقعیتی است که بعضی مدیران شرکتها و مجریان تبلیغات به جای صرف زمان مناسب و کافی جهت انتشار موارد تبلیغاتی خود و به دست آوردن بازده مناسب سعی دارند با فوریت هر چه تمامتر و در کمترین زمان ممکن به حد مطلوبی از بازدهی نایل شوند. در صورتی که معمولا افق دید و سطح نیازها و انتظارات کارگزاران تبلیغات با آنچه در ذهن مشتری میگذرد متفاوت است
ادعاهای تکراری و بیاساس
تبلیغکنندگان غالبا با طرح شعارهای کلیشهای و خستهکننده ادعا میکنند که آنها دنبال آن چیزی هستند که مشتری میخواهد مثل بالاترین کیفیت و نازلترین قیمت، اما هیچگونه اقدام عملی و شاهدی برای اثبات ادعای خود ارایه نمیدهند. در صورتی که باید به آنچه اظهار میکنند ایمان داشته باشند. بنابراین چنانچه در آگهیهای تولیدی و منتشر شده، اطلاعات جدید و چشماندازهای بدیعی را از محصول و خدمات مورد عرضه ارایه ندهید منتظر عواقب و نتایج منفی آن باشید.
تولید آگهی به جای طرحریزی مبارزهء تبلیغاتی
این تصور احمقانهای است اگر خیال کنیم یک آگهی به خودی خود میتواند تمام ماجرا را بازگو کند، در صورت داشتن چنین تصوری موثرترین – ترغیبکنندهترین و به یاد ماندنی ترین آگهیها مثل کرگدنی عمل میکند که تنها بر یک نقطه حریف فشار وارد میآورد.در صورتی که یک تبلیغکننده با ۱۷ موضوع و عنصر متفاوت برای بازگویی باید حداقل یک طرح در قالب مبارزهء تبلیغاتی با آمیزهای از حداقل ۱۷ مضمون آگهی متفاوت را مهیا کند تا با تکرار هر یک از آنها پیام مورد نظر خود را در ذهن مشتریان رسوب داده و آن را تحکیم و قوام بخشد.
بها دادن بیش از اندازه به هدفگذاریهای کیفی
بسیاری از مجریان تبلیغات و حرفهایهای رسانه در مورد سطح کیفی و تیپ شخصیتی مخاطبان خود ارزش و اهمیت بیش از اندازهای قایل میشوند. در صورتی که اثر مخرب اظهارات اشتباه و ادعاهای کذب بر رقابت تبلیغاتی ما بیشتر از جذب اشتباهی مخاطب و گروههای غیرهدف خواهد بود، زمانی که مشاهده کنیم چه بسیار مردمی هستند که با اظهارات صحیح و واقعبینانهء ما در زمرهء افراد و گروههای هدف و مورد نظر ما قرار میگیرند قطعا به این نتیجه خواهیم رسید که همیشه جانب صداقت را رعایت کرده و از مسیر تعادل در بیان اظهارات خود خارج نشویم.
اشتباهگرفتن واکنش مخاطبان با نتایج تبلیغات
هدف تبلیغات عبارت است از تشریح جایگاه و معرفی توانمندیهای شرکت شما و ایجاد روشنگریهای لازم در مورد شرایط و موقعیت منحصر به فرد شما در زمینهء فروش.متاسفانه بسیاری از مجریان تبلیغات صرفا شنیدهها و توصیههای دریافتی از مردم و اطرافیان خود را ملاک لازم جهت ارزشیابی تبلیغات خود قرار داده و بر مبنای این گونه قضاوتها و طرح دیدگاهها اقدام به تولید آگهی میکنند. در واقع زمانی که دچار نوعی با هم ریختگی روانی و سرگردانی میشویم نتایج حاصل از حرکتهای تبلیغاتی خود را با واکنشهای مخاطبان اشتباه میگیریم. به گونهای که برای جبران مافات و جلبنظر هر چه بیشتر مخاطب به سراغ تولید آگهیهایی میرویم که هیچ چیزی برای گفتن ندارند.