صنعت نساجی نیازمند پنبه مرغوب با قیمت مناسب
دکتر حسن کاردان رییس هیات مدیره نساجی کویر سمنان، معتقد است که صنعت نساجی ایران چیزی از رقبای خارجی خود کم ندارد، البته به شرطی که اجازه استفاده از پنبههای مرغوب با قیمت مناسب را به آن بدهند. وی میگوید: وقتی صنعتگر را مجبور به واردات پنبه از تنها یک کشور میکنند، نخ ایرانی مزیت رقابتی خود را در برابر رقبای ترک، چینی و غیره از دست میدهد. گفتوگو با این فعال صنعت نساجی که مدیریت شرکت قالی سلیمان را نیز بر عهده دارد، میخوانید.
میزان قاچاق محصولات نساجی چقدر است؟
من میزان دقیق قاچاق کالای نساجی را مطلع نیستم ولی میدانم که کالای نساجی بیشتراز کالاهای سایر صنایع قاچاق میشود علت هم آسان بودن قاچاق واردات این کالا است. مثلا قاچاق یک یخچال بزرگ از قاچاق پارچه خیلی سختتر است، اتومبیل که اصلا نمیشود قاچاق وارد کرد، تایر و این محصولات هم مشکل است، البته نه اینکه قاچاق نمیشود. تلویزیون و تایر هم قاچاق میشود، اما مثلا در یک کامیون ۳۰۰ تایر میتوانند بگذارند، در حالی که در همان کامیون یا تریلی ممکن است چند هزار متر پارچه یا چند هزارعدد پوشاک جا بدهید و وارد کنند و به صورت قاچاق بفروشند. بنابراین میتوان گفت که قاچاق کالای نساجی مشابه کالاهای دیگر نبوده و این آسیب بزرگی برای صنعت نساجی و همچنین برای اشتغال در کشوراست، چون در صنعت نساجی در مقایسه با صنایع دیگر تقریبا بیشترین اشتغال وجود دارد.
چه انتظاراتی از دولت برای جلوگیری از قاچاق کالاهای نساجی دارید؟
انتظار خاصی از دولت نداریم. فقط اینکه با این پدیده منفی جدی برخورد کند. درواقع از نظر من این مردم هستند که باید کمک کنند و از خرید کالاهای قاچاق تا جایی که مقدور است خودداری کنند. مردم ایران اگر میخواهند بچههایشان سر کار بروند، اگر میخواهند کیفیت کالای ایرانی بالاتر برود و اگر میخواهند صنایع ایرانی رونق پیدا کنند، باید از خرید و مصرف کالای قاچاق خودداری کنند.به طور مثال اگر در بازار لباس، پوشاک ترکیه بیشتر است، لباسایرانی باید انتخاب اول ما باشد.باید در میان مردم فرهنگ سازی کنیم که تا آنجا که میتوانند کالای قاچاق کمتر بخرند. بدانیم هر کالای خارجی و قاچاقی که میخریم در واقع یک کارگر ایرانی را بیکار میکنیم. دولت شروع به فرهنگسازیمصرف کالای ایرانی نماید و تبلیغات وسیعی را در این زمینه شروع کند درست مثل فرهنگسازی سایر موارد که در ایران فعلا رایج است.
مشکلات عدیدهای که در صنعت نساجی وجود دارد ازجمله نبودن پنبه، چه تاثیری بر این صنعت گذاشته است؟
ما یا بلد نیستیم، یا نمیخواهیم و یا خجالت میکشیم کشور دیگری راکه در کار نساجی پیشرفت بهتری داشته الگو قرار دهیم. نمیدانم چه عیبی دارد که مثلا بگوییم ترکیه در این صنعت چه کار کرده است؟
ترکیه که خودش حدود ۷۰۰ هزار تن پنبه تولید میکند، بیشتر از ۷۰۰ هزار تن هم وارد میکند. ولی در کشور ما که فقط ۴۰ تا ۵۰ هزار تن پنبه تولید میشود میگویند واردات پنبه ممنوع است. حالا هم که آزاد شده، میگویند فقط از کشور ازبکستان وارد شود. به این ترتیب واردات پنبه از استرالیا، آمریکا، مصر، ساحل عاج و دیگر کشورها را ممنوع کردهاند به این دلیل که میگویند کرم سرخ دارد. این موضوع مربوط به سالها پیش است، اما هنوز همان قانون را رعایت میکنند و حق نداریم از پنبه خوب و مرغوب کشورهای دیگر استفاده کنیم. مشکل دیگر تعرفههای بالا است. در حال حاضر حدود ۱۰ درصد تعرفه پنبه میدهیم، در حالی که ترکیه یک سنت میدهد. ازبکستان هم وضعیتش از ما بهتر است، چرا؟ به دلیل اینکه در چهار سال گذشته برنامهریزی کرده که یک میلیون تن پنبه تولید کند. ۵۰۰ هزار تن آن را خود ریسندگی میکند و سپس تولید پوشاک و لباس را انجام داده و لذا در آینده نزدیک کمتراز ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتن پنبه برای فروش خواهد داشت. ازبکستان که فهمیده فقط ما از این کشور واردات داریم، به تجار ایرانی اجحاف میکند و به ما پنبه نمیدهد. ما هم نمیتوانیم پنبه بخریم و اجازه خرید از کشور دیگر نداریم. اکنون هم آخر فصل است و پنبه کم آمده است.
عدهای بالا بودن کیفیت را دلیل رویآوردن مردم به منسوجات خارجی میدانند. نظر شما چیست؟
این حرف در مورد نساجی ایران درست نبوده و دلیل قابل قبولی برای خریدن کالای نساجی خارجی نیست. ترکیه هم پنبه اش را از آمریکا و استرالیا تامین میکند که قطعا از پنبه ازبکستان بهتر است. اما کیفیت پنبه ایرانی متاسفانه به مرور زمان از بین رفته و نیمی از ۴۰ تا ۵۰ هزار تن پنبهای که در کشور تولید میشود، برای مصارف غیرنساجی خوب است. پنبههایی که در اصطلاح نساجی الیاف غریبه دارد، خوب نیست. مثلا الیاف پلی استر را میگویند الیاف غریبه که کیفیت خوبی ندارد. با این حال،نساجی کویر سمنان با همان الیاف ایرانی یا با پنبه ازبکستان، نخی تولید میکند که کیفیتش از نخهای وارداتی بالاتر است. بنابراین جنسی که با نخ کارخانهای مثل کویر سمنان تولید میشود، میتواند به لباسیا پارچه بسیار خوبی تبدیل شود و قابل رقابت با لباس یا پارچههای خارجی باشد. بههرحال اگر بتوانیم از کشورهایی نظیر مصر، استرالیا،
آمریکا، ساحل عاج و بعضی از کشورهایی مثل برزیل مواد اولیه بیاوریم، قدرت رقابت ما افزایش مییابد. قاعدتا وقتی کیفیت پنبه بهتر باشد، کیفیت نخ هم بهتر میشود و وقتی نخ بهتر شد، پارچه اشبهتر میشود و وقتی پارچه بهتر شد حتما لباس بهتری تولید میشود. این در حالی است که دولت از یک طرف واردات پنبه را ممنوع کرده و از طرف دیگر میگوید، کیفیت کالای تولید داخل خوب نیست. اما باید توجه داشته باشید که
مواد اولیه ما از کجا تامین میشود. با این اوصاف با چنگ و دندان توانستیم بعضی از کارخانههای ریسندگی را با مواد خوب از ازبکستان تامین کنیم و بهترین نخ را تحویل بافندهها بدهیم تا کالای خوب تولید کنند.
وضعیت نقدینگی این صنعت چگونه است؟ آیا نساجی ایران از بحرانهای گذشته اشفاصله گرفته است؟
در مقایسه با صنایع دیگر مثل خودرو و…، نقدینگی این صنعت بد نیست.به هرحال صنعت نساجی بدون کمک دولت روی پا مانده و هیچکس کمک نکرده است. حتی بانکها هم کمک نکردند. اما در صنعت خودرو،
اخیرا دولت به هر خریدار خودرو وام داد و کمک کرد. با این همه در این شرایط هم نمی توانید پارچه ایرانی را با پارچه خارجی مقایسه کرده و بگویید کیفیتش خوب نیست.
اشتغال در این صنعت چقدر است؟ آیا در سالهای اخیر شاهد بیکاری در این صنعت بوده ایم؟
به نظر من به زودی شاهد افزایشبیکاری در این صنعت خواهیم بود، به خصوصدر حال حاضر که پنبه به میزان کافی نیست. پنبه، مادر مواد اولیه صنعت نساجی است و اگر دولت به سرعت تصمیم نگیرد و تکلیف پنبه صنایع نساجی را روشن نکند، وضعیت به همین منوال خواهد بود. سوال من این است که چرا اجازه نمیدهند از جای دیگر پنبه وارد کنیم؟! ما میتوانیم با پنبه وارداتی پارچه تولید کرده و آن را به لباس
تبدیل کنیم تا از واردات لباسبی نیاز شویم. با این کار میتوانیم در مقایسه با کشورهای دیگر به خودکفایی برسیم، زیرا نساجی در ایران یک صنعت بومی است. صنعت نساجی ایران بیشتر از یکصدسال قدمت دارد.
ما این صنعت را میشناسیم و لزومیندارد حتی تکنولوژی وارد کنیم. تنها مجبوریم برخی ماشین آلات را از خارج تهیه کنیم.
برنامه های شما تا پایان امسال و سال آینده چیست؟
به دلیل تنگناهایی که در تهیه مواد اولیه داریم، نمیتوانیم برنامهریزی کنیم. از سال قبل برنامهریزی و پیش بینی کردیم ولی الان فقط تا یک ماه دیگر پنبه داریم. حتی ممکن است ظرف دو سه هفته دیگر پنبه برخی تولیدکنندگان تمام شود و متوقف شوند. در این صورت پارچهبافیها و پوشاکیها هم متوقف میشوند و در این شرایط تعداد زیادی از نیروهای صنعت نساجی اشتغال خود را از دست خواهند داد.
بنابراین هیچگاه نمی توانید برنامه ریزی قابل پیشبینی داشته باشید؟
نه، نمیتوانیم. اما صنعت نساجی ازبکستان برنامه دارد و برای یک میلیون تن پنبهاش برنامهریزی کرده است. این کشور در ۵ سال گذشته، نصف پنبه اشرا برای ریسندگی و بافندگی خودشمصرف کرد. این در حالی است که ما جلوی ورود پنبه از سایر کشورها را میگیریم و از کارخانههای ریسندگی خود غافلیم. باید پنبه در این مملکت تولید شود که نمیشود. این به علت کم آبی یا به علت این است که دولت از پنبهکارها حمایت نمیکند. به هر حال پنبه یا باید تولید شود یا وارد شود. راه دیگری نداریم. وزارت جهاد کشاورزی به علت ابتلای پنبه بعضی از کشورها به کرم سرخ، واردات پنبه را از سایر کشورها ممنوع کرده است. میلیاردها دلار خرج مزارع استرالیا و آمریکا میشود، آیا پنبه آنها آلوده است؟ نه، به خاطر این است که ما فقط ۴۰ هزار تن پنبه تولید داریم. درحال حاضر پنبه ایرانی را به قیمت حدود بالای ۸ هزار تومان به صنعت
نساجی میفروشند، در حالیکه اگر از جای دیگر بخریم، قیمت آن بسیار نازلتر خواهد بود.
آیا برنامهای برای قرارداد با کشورهای خارجی مطرح در پنبه دارید؟
کشورهای خارجی برای صادرات پنبه خود آماده قرار داد با ما هستند، اما بحث واردات پنبه در کشور کار را مشکل کرده است.
مختصری از شرکت کویر سمنان و فعالیت هایش بگویید.
کویر سمنان با ۲۰ سال سابقه،کارخانه ریسندگی نخ و یکی از واحدهایی است که به کیفیت نخ توجه دارد. با این توجه و دقت به کارکیفی، تمام محصولماتمان را بلافاصله میفروشیم. یعنی دنبال مشتری نمیگردیم.
همیشه محصولمان قابل فروش است و مشتریها، حتا ما را به خارجیها ترجیح میدهند. با اینکه در تامین که به « بی کیفیتی » مواد اولیه مشکل داریم، نساجی کویر سمنان به کیفیت بسیار اهمیت میدهد و وصله نساجی ایران میچسبانند، به کویر سمنان نمیچسبد.به اعتقاد من دولت باید از صنعت نساجی که یک صنعت بومی در مملکت ماست، حمایت کند. حمایت این نیست که پول به ما بدهد و بهره اش را نگیرد. پول نمیخواهیم. میخواهیم ادارههای دارایی و بیمه رعایت تولید کننده را بکنند. مثلا میگویند برای سالهای گذشته باید دوباره مالیات بدهیم، اما سالهای گذشته که دیگر گذشته. مشتریهایی که از ما نخ یا پارچه میخرند، عادت به خرید با فاکتور ندارند و وزارت دارایی در واقع مالیات آنها را هم از ما میگیرد و میگوید باید به اینها با فاکتور جنسبفروشید. این در حالی است که بازار و بانکدارها و تجار هنوز خود را با سیستم وزارت دارایی وفق ندادهاند. مالیات بر ارزشافزوده باید از قسمت آخر مصرف و عرضه شروع میشد، اما دولت تولیدیها را در فشار گذاشته است. در این شرایط ممکن است واحدهای تولیدی از پا درآیند و نتوانند به کارشان ادامه دهند.
مطمئنم صنایع دیگر هم با این مشکل مواجه شدهاند. مالیات بر ارزش افزوده، مالیات خوبی است و باید گرفته شود. بودجه دولت هم از طریق مالیات تامین شود، بهتر است.
اما آیا این مالیات تنها از تولیدیها باید گرفته شود؟ تمام فشارهای دولت روی تولیدی هاست، اما آنهایی که قسمت آخر هستند،فقط مالیات صنف میدهند.دولت باید آنها را وادار کند با فاکتور جنس بخرند، ما نمیتوانیم. آنها هم جنس نمیخرند. رونق قاچاق هم سبب شده که بیشتر پارچه قاچاق بخرندکه هیچ فاکتوری بهشان نمیدهند. به همین دلیل است که کار قاچاق رونق پیدا کرده، چون اینها ترجیح میدهند جنسقاچاق بخرند تا مالیات ندهند.