مصاحبه با آقای مهندس قادریان – مدیر کل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنایع و معادن
در شرایط فعلی، تولید فرش ماشینی ما بیشتر از نیاز است به همین خاطر از اواخر سال ۸۴ صدور پروانه بهره برداری و تأسیس کارخانجات تولید فرش ماشینی را از اولویت خارج کردیم.
اما برای توسعه واحدهای موجود شرایط مهیاست، زیرا تولید کنندگانی که در حال تولید و فروش هستند نسبت به بازارهای جدید شناخت لازم را داشته و می دانند چه می کنند و مطمئناً روی بازارهای صادراتی حساب باز می کنند. به طور خلاصه باید گفت برای طرحهای توسعه ای فرش ماشینی موافقت می شود اما برای طرح های ایجادی خیر. آمار وزارت صنایع نیز گویای تولید ۹۶ میلیون متر مربع فرش ماشینی در سال است.
صنعت کهن: تا چه حد آمارهای ارائه شده قابل استناد می باشند؟
مهندس قادریان : اخیراً در وزارت صنایع و معادن ایران انقلاب آماری بسیار خوبی را به وجود آورده ایم و این کار توسط تمام دفاتر تخصصی و معاونت تولیدی رخ داده است. به جرأت می توان گفت هم اکنون آمار های مربوط به بیش از ۸۰ درصد صنایع نساجی ایران به طور کامل و به روز در اختیار ما بوده و در آینده نیز این روند رو به رشد ادامه خواهد یافت.
هدف این اطلاعات آماری شناخت دقیق نسبت به داشته های سخت افزاری و نرم افزاری هر بخش است. در بخش نیازهای نرم افزاری می توان به نیاز های صنعت در بخش های مختلف پی برد. به طور مثال بررسی های ما نشان می دهد در حال حاضر حدود ۱۴۰۰۰ کارشناس نساجی در رده های مختلف از قبیل تکنولوژی و شیمی نساجی، پوشاک، طراحی، دوخت و… وجود دارد.
این انقلاب آماری آغاز شده است و تا پایان نیمه اول سال ۸۶ می توانیم تقریبا با قاطعیت اعلام نماییم که صنعت نساجی ما دارای چه امکانات تولیدی است.
صنعت کهن: آیا به نظر شما مقوله فرش ماشینی از فرش دستباف جداست؟
مهندس قادریان : متأسفانه همواره صنعت و هنر فرش دستباف خود را از صنعت نساجی جدا می داند در صورتی که تمام تار و پود و مواد اولیه فرش دستباف در میدان نساجی به وجود می آید. درست است که هنرمندی طراح و خلاقیت بافندۀ فرش به آن جان می دهد و صنعت را به هنر تبدیل می کند، اما این دلیلی بر جدایی این دو بخش ندارد.
یعنی باید بدانیم مشکلات این صنعت کدام است. اکثر مشکلات آن مربوط به نداشتن ثبات رنگی و نوری، نایکنواختی نمرات نخ و از این دست مشکلات است که اکثراً به مواد اولیه بر می گردد و این موارد به راحتی توسط ما قابل حل است. به همین خاطر به تازگی از سال ۸۵ کار گروهی را در وزارت صنایع تشکیل داده ایم با عنوان کار گروه تولیدکنندگان مواد اولیه فرش دستباف که آقای دکتر بسام و همکارانشان از اعضای اصلی این کار گروه هستند و تولیدکنندگان مواد اولیه نظیر کارخانجات ریسندگی پنبه، پشم و ابریشم و… نیز در این کار گروه حضور دارند.
خوشبختانه آقای دکتر بسام عقاید بسیار نو و تازه ای دارند و ما هم اعتقاد داریم که فرش دستباف رقیبی برای فرش ماشینی نیست و هر کدام جایگاه مربوط به خود را دارند.
امروزه بهترین نوع کفپوش اعم از فرش و موکت در دنیا با مواد اولیه پشم تولید می شود. پشم ایران تولیدی بالای ۲۸ میکرون هستند. این پشم، پشم نسبتاً ضخیمی است که بهترین محل مصرف آن می تواند در تولید کفپوش ها باشد. اما متأسفانه باید بررسی کرد که واقعاً چه میزان از ۷۰ هزار تن پشمی که سالانه در ایران تولید می شود، در تولید سالانه ۹ میلیون متر مربع فرش دستباف در سال در ایران به کار میرود.
بخش عمده ای از آن به کشورهایی صادر می شود که رقیب ما در بازار هستند. این سؤال مطرح است که چرا خود ما این میزان را به نخ تبدیل نکرده و در بافت فرش دستباف یا فرش ماشینی به کار نمی بریم؟
صنعت کهن: تاثیر شرکت در نمایشگاه های خارجی برای شرکت های تولیدی چیست؟
مهندس قادریان : مسلماً بازاری که محدود باشد و خط دور آن بکشند محکوم به فناست. شرکت های تولیدی همواره نیاز به کشف بازارهای جدید دارند. تنها نکته ای که حائز اهمیت است این که در آینده باید با دید نو و تخصصی به بازارهای جدید بپردازیم. باید بازاری که می خواهیم به آن وارد شویم را به خوبی بررسی کرده و نیاز ها و سلایق آن را بشناسیم و با انگیزه های کمی و کیفی آنها آشنا شویم.
شناخت نسبت به بازار شامل ارزیابی جغرافیای انسانی، سیاسی، فرهنگی اقتصادی و… است که این بررسی نیازمند صرف هزینه های زیادی می باشد. به طور کلی اگر صنایع کفپوش ایران را به ۵ دسته صنایع خیلی کوچک، کوچک، متوسط، بزرگ و خیلی بزرگ تقسیم کنیم، حتی صنایع خیلی بزرگ هم تا حدی توان پرداخت این نوع هزینه ها را دارند.
معمولاً این شرکت ها یک بازار خاص را نشانه گذاری می کنند و با انجام تحقیقات مختصر وارد بازار می شوند که البته میزان موفقیت آنها در بازار اصلاً قابل پیش بینی نبوده و امکان شکست هم وجود دارد. بنابراین وجود مؤسساتی که بتوانند در زمینه تحقیقات بازار فعال باشند، احساس می شود.
امروزه دوره طبیعی یک بنگاه اقتصادی بسیار کوتاه شده است. دوران تولد رشد، بلوغ و مرگ. اگر در این زمان کوتاه احیای مستمر تکنولوژی، بازاریابی مدرن و سایر فاکتورهای اساسی موازی با هم پیش نروند، این زمان بسیار کوتاه تر شده و دوران تولد ومرگ بنگاه اقتصادی بسیار به هم نزدیک می شود.
صنعت کهن: به نظر می رسد بازارهای سنتی ایران در بخش فرش ماشینی و کفپوش در حال تسخیر توسط رقبای ایران در این بخش است. نظر شما در این مورد چیست؟
مهندس قادریان : بازار مسئله ای است که اگر اهمیت آن ازتولید بیشتر نباشد کمتر هم نیست. بازار، هدف تولید است. وقتی هدف گم می شود تولید هم معنایی ندارد. دیگر زمان حکومت های سوسیالیستی و تولید انبوه کالا چندین دهه است که به پایان رسیده است. امروز بازار است که تعیین کننده نوع و میزان تولید است. بنابراین اگر بازاری امکانات بالقوه خوبی برای جذب و خرید تولیدات ما را دارد باید آن را بلوکه کنیم و با تماس مداوم نیازهای ایجاد شده جدید آنها را نیز شناسایی و برطرف کنیم.
برخی از بازارها وجود دارند که سطح فرهنگ و درخواست پایینی دارند. اگر تولید کننده ما این سطح فرهنگ را با تولیدات بی کیفیت خود همچنان پائین نگه دارد ضرر کرده است. یکی از وظایف تولید کنندگان ارتقاء سطح خواست و نیازهای مشتری است. بدین ترتیب مصرف کننده به تولید کننده اعتماد می کند واین اعتماد تضمین کننده حضور مداوم شما در بازار هدف است.
اما اگر مصرف کننده احساس کند تولید کننده ای با ارائه کالای بد قصد فریب او را داشته برای همیشه او را از خود دور خواهد کرد. به عقیده بنده اگر ما نتوانیم بازارهای سنتی خود را که حتی برای خرید از ایران تعصب نشان می دهند را با ارائه کالاهای نامرغوب از دست بدهیم باید به حال سیاست گزاران و تولید کنندگان خود افسوس بخوریم.
اگر امروز بازاری مانند افغانستان و عراق مجبور است کالای ارزان بخرد باید حداقل استاندارهای معمول یک کالای صادراتی را رعایت کنیم. نباید تجربه ناموفق ما در کشورهای CIS تکرار گردد.
متأسفانه میزان زیادی از صادرات ما به کشور عراق به صورت غیر رسمی صورت می گیرد و مسئولان وزارت صنایع تلاش می کنندکه این میزان را به صادرات رسمی بدل کنند.