مقایسه سیستم ریسندگی نیمه فاستونی متداول کاردینگ با سیستم ریسندگی تاو به تاپس
در ادامه دو مقاله گذشته که دو سیستم ریسندگی تاو به تاپس و کاردینگ به صورت مفصل توضیح داده شد.
در این مقاله قصد داریم تفاوتها و مزیتهای دو سیستم ریسندگی مذکور را به صورت کلی و با جزئیات بررسی کنیم. اما قبل از ورود به بحث مقایسه ذکر یک نکته را ضروری میدانم. ما در بافندگی فرش ماشینی بسیار جلوتر از ریسندگی هستیم و بدون توجه به بخش ریسندگی در حوزه بافندگی گشایشهایی صورت گرفته و اقدام به بافت فرشهای ۱۰۰۰ و ۱۲۰۰ شانه کردهایم بدون توجه به این نکته که آیا اصلا سیستم ریسندگی ما جوابگوی این تراکم و شانه را دارد یا خیر؟ به نوعی امروز این توان پاسخگویی به نیاز تولیدکنندهها برای بافت فرش با شانه و تراکم بالا تبدیل به معضل بزرگی شده است.
چگونه میخواهیم جوابگوی مقدار نخی باشیم که برای این حجم از فرش شانه و تراکم بالا نیاز است را پاسخ دهیم. فراموش کردیم که نخهای ما ظرافت لازم برای تولید اینگونه فرش را ندارند. و بایستی حداقل نمره ۳۳ تا ۴۲ را داشته باشند.
به این فکر نکردیم این نیاز چگونه برآورده خواهد شد. در ابتدا همکارانی بودند که نیاز خود در این زمینه را با واردات نخ از ترکیه تأمین میکردند.
باتوجه به تعرفه پایین، واردات نخ به این شیوه طبیعی بود. اوایل کار، هم تعرفههای گمرکی بسیار پایین بود و هم پرداخت به تولیدکنندگان نخ ترک به صورت قسطی و شش ماه یک بار انجام میشد. به همین جهت برای شرکتها صرفه اقتصادی بالایی داشت بود. از طرفی برخی شرکتها رانتی داشتند که میتوانستند به واسطه آن با قیمت بسیار پایین نخ وارد کنند.
از همان زمان نیز مشخص بود که واردات به این شیوه تا زمان محدودی پاسخگوی نیاز داخل خواهد بود و از طرفی دیگر نیز دولت برای جلوگیری از واردات بیرویه و ضربه خوردن تولید داخل تعرفههای گمرکی را افزایش داد. این سختگیریها باعث شد تا تولیدکنندگان فرش ماشینی با تراکم بالا به مشکل بخورند. مگر ما در کشور چه تعداد شرکت تولیدکننده نخ متناسب با فرش تراکم و شانه بالا داریم؟
مسئله اینجاست که نمیدانیم این صحبتها را به که بگوییم، نمیدانیم مخاطبمان کیست، چه کسی باید به مشکل ما رسیدگی کند. مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک یا انجمن صنایع نساجی ایران؟ برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
باید کاری کنیم که ضمن خودکفایی د تولید نخ موردنیاز واردات نیز داشته باشیم. این ممنوعیت واردات و جلوگیری از آن اوضاع بد بازار را متشنجتر خواهد کرد.
امیدوارم مسئولین عزیز، راهکاری برای وضعیت موجود داشته باشند؟ حداقل به ما بگویند زمانیکه نه امکانات برای تولید نخ مورد نیاز باکیفیت داریم و نه وارداتی صورت میگیرد چگونه بتوانیم فرشی متناسب با بازار صادراتی تولیدکنیم. راههای دسترسی به سیستمهای پیشرفته که پر است از موانعی که برای خود بحث مفصلی میطلبد.
بخش قابل توجهی از کارخانجات صنعت نساجی استان اصفهان که ۶۰ درصد از کل نساجی ایران را تشکیل میدهد در وضعیت رکورد به سر میبرند و مقدار کمی هم که فعالیت دارند به علت وجود کارخانجات فرش ماشینی در کاشان است. اگر این مقدار هم از بین بروند به کل صنعت نساجی ایران ضربه سختی وارد خواهد شد.
قاعدتا اگر ما نتوانیم در حوزه صادرات هم پیشرفتهای قابل توجهی داشته باشیم و حوزه های صادراتی خود را به کشورهای اروپایی افزایش دهیم صنعت فرش ماشینی هم به پایان راه خود خواهد رسید. ما باید در صنعت فرش ماشینی و برای تولید نخهای خواب به سیستمهای پیشرفته نساجی دنیا دسترسی پیدا کنیم و شرایطی را برای تولیدکنندگان با تعرفه های کم و قیمتهای منطقی به وجود بیاوریم و تولید کنندگان و صاحبان صنایع خارجی را برای آموزش به ایران دعوت کنیم تا بتوانیم به خود کفایی کامل برسیم.
تفاوتهای دو خط ریسندگی نیمه فاستونی“کاردینگ“ و “تاو به تاپس“:
- در سیستم کاردینگ از الیاف استیپل با طول بلند و در سیستم تاو به تاپس از دسته الیاف فیلامنتی به نام تاو استفاده می شود.
- حذف مرحله کاردینگ در خط ریسندگی تاو به تاپس باعث کاهش هزینه ها و ضایعات در خط ریسندگی نامبرده میشود.
- عملیات ریسندگی برای الیاف ظریف که دنیر آنها زیر ۳ است در روش کاردینگ بسیار کار مشکلی به حساب میآید به این دلیل که بعضا باعث خرد شدگی الیاف و ایجاد ضایعات زیاد میشود که به هیچ عنوان مقرون به صرفه نیست و باعث افزایش هزینه ها میگردد ولی در سیستم ریسندگی تاو به تاپس، الیاف بسیار ظریف زیر ۳ دنیر تبدیل به نخ به راحتی صورت میگیرد
- از ظرافتهای الیاف که بگذریم، فرآیند ریسندگی نخهای بسیار ظریف به عنوان مثال نخهایی که نمره ۳۶ یا ۴۲ سه لای متریک در سیستم متداول کاردینگ مشکلات خاص خود را دارد.که یکی از مهمترین این مشکلات کاهش بسیار زیاد میزان تولید روزانه خط ریسندگی بحساب میآید.که به همین علت بهتر است برای تولید این نوع نخ ها از سیستم ریسندگی تاو به تاپس استفاده شود.
- یکی از مزایای بسیار مهم سیستم ریسندگی تاو به تاپس، ارزان تر بودن ماده اولیه یعنی تاو نسبت به مواد اولیه سیستم ریسندگی کاردینگ(همان الیاف استیپل) است.
- یکی دیگر از ویژگیهای بسیار خوب سیستم ریسندگی تاو به تاپس تولیدات نخهای خاب با وزن کم است. این موضوع به این علت مزیت به حساب میآید که در تولیدات نخهای خاب فرش ماشینی که نیاز به تنوع رنگی بالا است، بعضا امکان تولیدات کم با سیستم ریسندگی کاردینگ بسیار مشکل است از این رو این مورد از مزایای بسیار خوب سیستم ریسندگی تاو به تاپس به شمار میرود.
- نخهای رنگی تولید شده در سیستم ریسندگی کاردینگ، بهتر و یکنواخت تر از نخهای ریسیده شده در سیستم ریسندگی تاو به تاپس است. باید مد نظر داشت که این مورد به ویژه در تهیه نخهای خاب فرش ماشینی که نیاز به نخی با سطح مقطع رنگی یکنواخت دارند بسیار حائز اهمیت است.
- تهیه الیاف استیپل بسیار آسانتر از تاو است.
- به دلیل ظرافت بالای الیاف در سیستم ریسندگی تاو به تاپس فرشهای بافته شده در این سیستم دارای لطافت و نرمی بیشتری است.
- فرشهای بافته شده با نخ تاو به تاپس نسبت به فرشهای بافته شده در سیستم کاردینگ پرزدهی بیشتری دارد که این مورد به علت رشته رشته بودن الیاف طی فرآیند تولید تاو به تاپس و طولهای نایکنواختتر الیاف تولید شده در این سیستم، میتواند از دلایل اصلی پرزدهی نخ خاب و در نتیجه فرش ماشینی تولید شده باشد.
- به دلیل ظرافت بالای الیاف مصرفی در سیستم ریسندگی تاو به تاپس نخهای تولیدی در این سیستم دارای بازگشتپذیری کمتری به نسبت نخهای خاب تولید شده در سیستم ریسندگی کاردینگ است.
- نخهای خاب تولید شده در سیستم کاردینگ بیشتر برای تولید فرش های ۵۰۰ و ۷۰۰ شانه مورد استفاده قرار میگیرد و نخهای خاب تولید شده در سیستم ریسندگی تاو به تاپس بیشتر برای تولید فرشهای ۱۰۰۰ و ۱۲۰۰ شانه مورد استفاده قرار میگیرند.
- در پایان جا دارد به این نکته اشاره کنیم که خواص فیزیکی و مکانیکی نخهای خاب ریسیده شده در سیستم ریسندگی کاردینگ و سیستم ریسندگی تاو به تاپس به علت تفاوت در ساختارهای این دو نخ، متفاوت است. استحکام، میزان بازگشتپذیری فرش بافته شده، ازدیاد طول تا حد پارگی، میزان پرزدهی هر فرش تولید شده از تفاوتهای بسیار مهم این دو سیستم ریسندگی است.