نمونه بارزی از موفقیت صنعت نساجی، خوشه صنعتی فرش ماشینی و صنایع وابسته
مصاحبه با آقای ابوالفضل قندچی مدیرعامل شرکت آفاق نساج آرسس
لطفا در ابتدا مختصری در مورد تاسیس، شکل گیری و رشد وموفقیت شرکت برای خوانندگان مجله نساجی کهن بفرمایید.
نقطه شروع فعالیت در زمینه نساجی برای بنده، برمی گردد به گذشته زیست و سبک زندگی مردم در کویر ایران که پدران و مادران ما در عرصه تولید و فروش نخ ابریشم، رنگرزی نخ ابریشم، قالی بافی دستی و فرش دستباف در بازار و محلات و یا تولید خانگی و تجارت خانوادگی قند، مشغول بکار بوده اند.
خودم نیز در دوران نوجوانی در بازار و مغازه، فروشندگی رو پیشه کرده بودم. بعد از سپری شدن دوران تحصیلات و ورود به دانشگاه و گذراندن ترمهای دانشگاهی، با اساتید محترم با تفکرات و سطح علمی متفاوت و درجات مختلف نگاه تولیدی_صنعتی و کسب و کار روبرو بودیم. برخی صرف استادی در علوم و کتب علمی تخصصی را تدریس داشتند؛ امّا برخی از معدود اساتید نیز بودند که ضمن حضور در هیات علمی و تدریس، نقش فعال اقتصادی_تولیدی_ صنعتی را هم داشتند، یا صاحب صنعت و تولید بودند و در بازار تجارت حرکت می کردند و کارخانجاتی را راه اندازی کردند و به دستاوردهایی هم رسیدند.
یادم هست استادی که فیزیک تدریس میکرد، ۲۰ دقیقه دیر سر کلاس حاضر میشد، ۲۰ دقیقه تدریس داشت و معتقد بود، کلاس درس ۲۰ دقیقه بهره ور هست و بعد خداحافظی و دنبال فعالیت اقتصادی_صنعتی می رفت و مشوق ما بود که وارد فضای کسب و کار و تولید بشویم.
آمیختگی بین فعالیت شخصی، کسب و کار خانوادگی پدری و مادری، دانشگاه و مهمترین ازآن داشتن استادی که هم تدریس میکرد و هم فعال صنعتی بود، در درونم همیشه این حس را تازه میکرد که کسب و کاری را راه اندازی کنم و جرقه هایی را در ذهن داشتم.
در مسیر زندگی کاری و فعالیت تخصصی و شغلی، طی حدود ۱۷ سال گذشته، هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی، باز حس و جرقه ی ایجاد کسب و کار تولیدی_تجاری بیشتر مفهوم پیدا میکرد و همیشه در این مسیر، دنبال این بودم که شرکت مهندسی_تولیدی و تجاری داشته باشم؛ حتی عنوان و نام شرکت را سالها در دفاتر یاددشات شخصی نوشته بودم و یکدهه این اسم در ذهنم بود.
بعد از گذراندن سنوات شغلی در رده های مختلف کارشناسی، کارشناس مسئولی، مدیر تضمین کیفیت و بطور همزمان مسئول بازرگانی، مدیریت کارخانه و گذراندن دورده های آموزشی از جمله عاملیت توسعه خوشه های صنعتی و کسب و کار از سازمان صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی ایران، مدیریت اجرایی کسب و کار MBA، مدیریت عالی کسب و کار DBA از دانشکده کارآفرینی دانشکده مدیریت دانشگاه تهران در مسیر شغل و کارآفرینی، توفیق تجدید همکاری با یک چهره خوشنام، معتبر و بسیار ارجمند در عرصه صنعت نساجی حاصل گردید.
شخصی که علاوه بر تحصیلات دانشگاهی در رشته نساجی دانشگاه امیرکبیر ایران؛ سنواتی را در انجمن صنایع نساجی ایران، در جایگاه ناظر بودند و در حال حاضر نیز علاوه بر حضور در عرصه-ی تولید دارای فعالیتهای تخصصی بازرگانی هستن. البته زمانی بطور مستقیم در کارخانجات نساجی و تولید حضور داشته اند.
لذا با الگویی که از فعالیت خانوادگی، استاد دانشگاهی همزمان فعال صنعتی_اقتصادی در ذهنم داشتم، به فکر تاسیس و شکل گیری شرکت بودم. تفکر ایجاد یک کسب و کار، کارآفرینی و خلق ارزش از دوران دانشگاه و سپری شدن دوره های مدیریت کسب و کار در ذهنم بود؛ تا اینکه با جناب آقای مهندس حسین اصغریه اهری، توفیق تاسیس و شکل گیری شرکت، محقق شد.
رشد و موفقیت، دارای تعاریف متعددی هست. هر شخصی در باورها، اعتقادات، ایمان، شیوه و روش خودش تعریف خاصی از آنها را دارد. تعریفی که از رشد و موفقیت دارم؛ این هست که در زمینه ¬ی کاری خود علاوه بر تخصص، دانش پژوهی و تبادل تجربه، مهارت تحقق خط مشی سازمانی_شرکتی را بدست آورم تا بتوانم اهداف و برنامه های دستیابی به اهداف را، که با همگرایی و تبادل تجربی ارکان سازمان و شرکت بدست می آید، عملی نمایم.
همیشه تلاش کردم آموخته های حرفه ای، کاری، اجتماعی را با درک روشن از تخصص و کسب و کار بکاربگیرم.
چه خدمات و محصولاتی را در شرکت افاق نساج به بازار نساجی کشور ارایه می کنید؟
شرکت ما، آفاق نساج آرسس، در حال حاضر به عنوان یک فعال تجاری_بازرگانی است که در عرصه های صنایع مختلف، ظرفیتهای اولیه کسب و کار را دارا هست و میتواند در زمینه های مختلف فعالیت داشته باشد.
این جانب، در بدو شروع راه اندازی شرکت، بدلیل سبقه کاری در تضمین کیفیت، نسخه اولیه خط مشی را تالیف و تهیه کردم؛ سپس در مراودات کاری و اجرای امور به اتفاق آقای مهندس اهری با تبادل تجاربی که داشتیم آنرا تکمیل کردیم. در ادامه فعالیتها و با برنامه های کاری که برای خدمات و محصولات را نیز طرحریزی به انجام رساندم.
برخی از خدمات و محصولات شرکت را به شرح زیر تقدیم میکنم:
۱- تهیه و تامین مواد اولیه زنجیره تولید و ارزش صنایع نساجی و بطور ویژه در صنعت فرش ماشینی و صنایع وابسته
۲- ارائه نظرات و فعالیتهای تخصصی در طرح ریزی، پیاده سازی و نگهداری سیستمهای مدیریت کیفیت
۳- تعامل و مراودات کاری و تجاری با متقاضیان مواد اولیه در تامین و تدارکات
۴- ارائه خدمات بازاریابی و فروش داخلی
۵- ارائه خدمات مدیریت صادرات در حوزه منسوجات و محصولات نساجی
۶- تحقیقات بازاریابی، فروش و خدمات صادراتی محصولات فرش ماشینی
۷- حضور در نمایشگاه های تخصصی داخلی و خارجی
۸- تامین الیاف پنبه داخلی و خارجی قابل کاربرد در صنایع نساجی و بطور ویژه الیاف آکریلیک در صنعت فرش ماشینی
۹- تامین انواع نخ پلی استر پودی قابل کاربرد در صنعت فرش ماشینی از انواع ATY و DTY در نمرات و فیلامنتهای مورد نیاز صنعت
۱۰- تامین انواع نخ جوت قابل کاربرد در صنایع فرش ماشینی در گریدهای مختلف
ما در خط مشی و اهداف خود، پیش بینی برای تولید یا خدمات تولید را نیز داریم. این کار نیازمند حضور در کف صنعت، کارخانجات و روابط کاری نزدیک میان صنعتگر مواد اولیه و مصرف کننده مواد لایه دارد تا این زنجیره به نحو درست و منطق فنی مهندسی به یکدیگر متصل شوند.
اگر رویکرد صحیح توسعه گرا میان حلقه های مختلف زنجیرهای تولید و ارزش حاصل گردد، با هم افزایی و اعتماد و درک روشن از نیاز صنعت و مساله، تولید محصول و ارائه خدمات مشاوره برای تولید، از سوی یک شرکت تجاری_بازرگانی نیز قابل خلق و ارزش آفرینی است. چه بسا که تولیدکننده، برای تولید خود نیازمند دانش فنی_تخصصی و تجربی تاجر، بازرگان باشد.
شرایط کلی صنعت نساجی را در کشور چطور ارزیابی می کنید؟
ما باید ابتدا ببینیم کجا ایستادیم و به کجا می اندیشیم و در چه دامنه و مقیاسی صحبت میکنیم.
پاسخ کامل و حتی المقدور درست به این سوال، به تناسب کلمات را باید مورد مداقه قرار داد. ارزیابی شرایط کلی صنعت نساجی در مقیاس کشور، مستلزم انجام مطالعات اقتصادی و صنعتی در بخشهای مختلف اقتصاد ملی و سهم آن در GDP دارد. واحدهای مطالعات راهبردی نهادهای مرجع کشوری و بخشهای تخصصی در نهادهای تخصصی مطالعات را داشته اند.
اما در کنار بررسی و سنجش آمارها و ارقام آنچه که وجود دارد؛ عدم پایداری در روند ترقی صنعت در جوانب مختلف هست.
فعالان اقتصادی، صنعتی باید نوعی هم فزایی و همگرایی حقیقی و واقعی را داشته باشند تا بتوانند با توسعه برندینگ سالم و ملی، مبارزه حداکثری با قاچاق کالا، تامین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی و عوامل دیگر را فراهم آورند و نهادهای دولیتی نیز در تأمین سرمایه در گردش واحدهای تولیدی، ارائه مشوقهای انگیزشی تقویت کننده نه مانع تراش، ساماندهی قوانین متعدد دست و پاگیر، ساماندهی واردات و صادرات، توانمندسازی مدیریتی تشکلها و اتحادیه ها و اصناف، بسترساز و فراهم آورنده تحول در زیرساختهای مدیریتی، صنعتی و اقتصادی به صورت یکپارچه و متوازن باشند.
نگرانی از تداوم خروج سرمایه از کشور و صنعت، نرخ بیکاری، حداکثر قیمت مصرف کننده، رشد درآمدهای مالیاتی و فشار بر کسب و کار شناسنامه دار و دیگر چالشهای اقتصادی، سیاسی، صنعتی، مالی و حسابداری و … بیانگر حال صنعت نساجی است.
سال ۱۴۰۰، گزارشی از سوی معاونت بررسی های اقتصادی اتاق بازرگانی تهران براساس داده های مجمع جهانی اقتصاد منتشر شد. ریسکهای مرتبطی با محیط زیست مطرح شد که سهم غالب را در اهم ریسکهای ماندگار جهان دارند ولی بعد از این گروه، ریسکهای اجتماعی، اقصتادی و ژئوپلتیکی قرار میگیرند.
ارزیابی ها و پیش بینی رشد اقتصادی و ریسکهای مرتبط با رشد اقتصادی جهانی و منطقه ای و کشوری قابل بررسی است. برابر مطالعات بعد از بحران همه گیری کوئید، اقتصاد جهان با سرعت کم، در حال بهبود یافتن اعلام شد. انتظار رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۲ حدود ۴.۹ درصد گفته شد و پیش بینی گردید که اندازه اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۲۴، حدود۲.۳ درصد کوچکتر از حالتی که همه-گیری نبوده باشد، شده است.
دوستان فعال صنعتی_تولیدی، در چنین شرایطی سهم اقتصاد ما در جهان چقدر شده؟ سهم صنعت ما چقدرشده؟ سهم صنایع نساجی ما چه مقدار و چگونه خواهد بود؟ و آیا آمادگی و توانمندی مالی و فنی_مهندسی برای حضور درست محصول با کیفیت مناسب و استانداردهای ملی و بین المللی را چگونه می بینید؟
سقوط ۸۷ درصدی سهم نساجی از GDP
نگاهی به شاخصهای عملکردی صنعت نساجی و پوشاک طی ۳۰ سال گذشته (از سال ۱۳۷۰ تاکنون) حاکی از روند نزولی عملکرد این صنعت هم در مقایسه با سایر صنایع و هم در مقایسه با ظرفیتهای بالقوه موجود کشور است. به توجه به آمارها، درحالی که در سال ۱۳۷۰ سهم ارزش افزوده صنعت نساجی و پوشاک از تولید ناخالص داخلی معادل ۶.۴ درصد بوده، هماکنون این صنعت با سهم کمتر از یک درصدی (دقیقا ۰.۸۲ درصدی) از تولید ناخالص داخلی، خارج از صنایع کلیدی ارزشگذاری کشور قرار گرفته و برنامهریزیها و هدفگذاری سیاستگذار نیز تاثیر درخوری در بهبود شرایط کسبوکار این صنعت نداشته است. به عبارتی از دهه ۷۰ تاکنون سهم این صنعت از تولید ناخالص داخلی ایران سقوط ۸۷ درصدی داشته است. تقریبا در تمامی سالهای مورد بررسی، روند کلی سهم این دو رشته فعالیت صنعتی از تولید ناخالص داخلی کاهشی بوده است.
در سال ۱۳۹۰، معادل ۵۸ درصد بنگاههای نساجی دارای ارزش افزوده کمتر از ۵۰۰ میلیون تومان بوده که نشان از سهم مسلط بنگاههای کوچک قیاس در این رشته فعالیت طی سال مذکور داشته است. این سهم در سال ۱۳۹۶ به ۲۶ درصد کاهش یافته است. بخش عمده این کاهش مربوط به بنگاههای دارای ارزش افزوده کمتر از ۲۰۰ میلیون تومان بوده است. از سوی دیگر سهم بنگاههای برخوردار از ارزش افزوده بالاتر از ۵ میلیارد تومان از ۶ درصد به ۱۳ درصد افزایش یافته است. همچنین در بخش بنگاههای متوسط مقیاس(دارای ارزش افزوده بین ۵۰۰ میلیون تومان تا ۵ میلیارد تومان)، بیشترین افزایش سهم از ۳۷ درصد تا ۶۰ درصد طی دوره مورد بررسی رخ داده است.
اما باز تا رسیدن به مقصد و مقصود راه زیادی در پیش است. دوستان صاحب سرمایه و صنعت، موفقیتهای ملی و فراملی قابل تحسینی را بدست آورده اند امّا واقعیت را باید گفت و حقیقت را باید پذیرفت این همه آنچیزی نیست که در بردهای تبلیغاتی و ابعاد رسانه ای شاهدیم. تا رسیدن به اهداف و مقاصد اقتصادی_صنعتی باید به علوم و فنون مدیریتی_تکنولوژیکی نوین دست پیدا کرد و در ریل اصلی به پیشبرد خط مشی، اهداف و برنامه ریزی دستیابی به اهداف پرداخت.
و این مرد ره می خواهد
گر مرد رهی میان خون باید رفت
وز پای فتاده سرنگون باید رفت
تو پای به راه در نه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید رفت
هنوز با احراز شرایط رضایت مشتری در سطح ملی و فراملی، مشکلات وجود دارد و احترام به ایمنی کار و محیط زیست را کم شمرده ایم.
اگر بخواهم برای مثال، نمونه بارزی از موفقیت نسبی در صنعت نساجی را نام ببرم؛ خوشه صنعتی فرش ماشین و صنایع وابسته را می توان نام برد. این صنعت برای کشور دارای قطبیت در استان اصفهان و شهرستان فرهنگی – صنعتی کاشان است. اگر نگوییم این صنعت سرآمدتر از صنعت فرش ماشینی کشور ترکیه هست؛ گزاف نگفته ایم. امّا راه تا رسیدن به مدارج فراملی و بین المللی زیاد داریم.
تابستان سال ۱۳۹۷، درمجله تخصصی فرش ماشینی، پرونده صادرات فرش ماشینی را موضوع اصلی مجله انتخاب کردم. و پرونده فصل را به موضوع ” کنسرسیوم صادرات فرش ماشینی ” تخصیص دادیم. گزارشی از وضعیت صادرات فرش ماشینی که جهت پیشبرد اهداف اقتصادی در کشور گردد را مورد بررسی و آمار و ارقام را منتشر کردیم.
برای دستیابی و رسیدن به شاخص های خوب از شرایط صنعت نساجی، نیاز به تغییر کارآمد در رویکردهای صنعتی و روشهای سنتی هستیم؛ صاحبان صنعت باید، به عنوان کنشگران توسعه طلب و توسعه گرا، به نحو درست و شیوه ی صحیح مقتضی، توسعه صنعتی را از سیاستگذاران و قانونگذاران، نهادها و تشکلهای تخصصی و فنی خود، مطالبه گری همراه با خردورزی جمعی داشته باشند.
بخشی از خوب شدن حال صنعت نساجی، نیازمند ایجاد و آفرینش حال خوب برای جامعه و مردم این کهن سرزمین دارد دارد. آنها را دوست بدانیم و این نماآوا را متصور باشیم تو را ای کهن سرزمین، ایران، دوست داریم. تو را دوست دارم تو را دوست دارم.
در بخش تولید فرش ماشینی در ایران چه نقاط ضعف و قوتی وجود دارد ؟
ضعف و قوت تولید فرش ماشینی ایران، کاملا ارتباط مستقیم با ضعف و قوت بازیگران کلیدی، اصلی اقتصاد ملی، گردانندگان وزارتی صنعت، مسئولین تصمیم گیرنده در سطوح مختلف سیاستگذاری و قانونگذاری، نهادهای تخصصی و میزان وظیفه شناسی و مسئولیت پذیری در عوامل محیطی و صنعتی دارد.
بزرگترین نقطه قوت این صنعت این هست که از ویژگیهای خوشه صنعتی و کسب و کار برخوردار است و فعالیت آن ملی_کشوری است. لذا فرصتهای ممتازی برای آن می توان در سطح ملی و فراملی قایل شد که به روشنی هم از آنها برخوردار شده است. همانند نمایشگاه های بین المللی داخلی. اگرچه کمّ و کیف آنها در جای خود باید مورد بررسی و تحلیل کارشناسان و متخصصان و صاحبان صنایع مربوطه قرار بگیرد
و نقطه ضعف این صنعت این هست که بدلیل سیاستهای اشتغالزایی و کارآفرینی و حفظ سرمایه ملی و انجام سرمایه گذاری داخلی، صنایع تولید فرش ماشینی، صنایع کوچک و متوسط هستند.
اگرچه صنایع کوچک و متوسط، در شرایط اقتصاد ملی و صنعتی، دارای جایگاه مناسبی هستند اما متناسب با تغییر و تحولات اقتصادی_صنعتی، باید تغییر و متحول شوند. که این امر، موضوع ساده ای نه در امور مدیریتی است و نه در امور گردانندگی یک صنعت و نه در انتقال دانش و فناوری.
ذکر نقاط قوت و ضعف، زمانی که بتواند ما را منتج به راهکارهای سازنده و پیشبرنده ارزشمند است؛ مگرنه از زوایای مختلفی می توان آنها را نام برد. مسایلی مثل ساختار سازمانی و شرکتی، میزان بکارگیری از سیستمهای مدیریت کیفیت و استانداردها، کیفیت تامین مواد اولیه، کیفیت مواد اولیه، نرخگذاری و قیمت گذاری نهاده های تولیدی، شرایط عمومی و تخصصی فضای کسب و کار، نحوه ارائه خدمات فنی_مهندسی، تامین کنندگان و ارزیابی عملکرد تامین کنندگان، سرمایه درگردش، تورم اقتصادی، هزینه های مرتبط ناشی از تغییرات سیاستگذاری و قانونگذاری، سطح آمیختگی بخش دولتی و خصوصی برای اقتصاد حقیقی و واقعی اینها ساعتها صحبت فنی_ تخصصی اقتصادی و صنعتی می طلبد که از مجال مصاحبه جاری خارج است.
ولی وجه اشتراک در همه، که در بخشهای قبلی هم خدمت دوستان عرض کنم، همان تفکر سیستمی آمیخته با تفکر استراتژیک و بهره وری عوامب تولید هست. ما برای اتخاذ یک کنشگری توسعه¬خواه و توسعه گرا و مطالبه گر توسعه، فقط نخواهیم توانست دیگر فقط به مسائل اقتصادی بپردازیم، و با سعی و خطا، مدیریت کنیم.
در مورد نقاط قوت و ضعف، ضروری است در بخش عوامل صنعتی و محیطی در زنجیره تامین و تولید ارزش آفرینی به مواد اولیه بپردازم. کم و کیف مواد اولیه صنعتی، از بخشهای کلیدی هر صنعتی هست که بر ماهیت صنعت، فرآیندهای مدیریتی، عملیاتی و پشتیبانی تاثیر مستقیم دارند و محصول نهایی متاثر از نهاده های تولید است.
نساجی ایران، پتانسیل بالقوه و ظرفیت این را دارد که از طریق طرح ریزی درست و اجرای صحیح با بکارگیری مبانی، مفاهیم، اصول و الزامات تولیدی_صنعتی و قوانین قابل کاربرد، به درجات عالی تولیدی دستاوردهای ملی_فراملی بیش از پیش برسد. نکته ای که مجدد به آن تاکید دارم، قوانین و الزامات قابل کاربرد هست و توانمندسازی صنایع به طرحریزی و اجرا و نگهداری آنها.
نخ جوت مناسب فرش ماشینی چه خصوصیاتی دارد؟ چه میزان نخ جوت در ایران مصرف می شود؟ اینده استفاده نخ جوت در جهان را چطور ارزیابی می کنید؟
نخ ها ، الیاف و پارچه هایی که به وسیله الیاف جوت تولید می شوند در همه دنیا استفاده می شود . جالب اینجا است که در کل دنیا با وجود ظهور تکنولوژی و ورود الیاف مصنوعی با کیفیت به بازار نساجی ، هنوز هم نخ جوت محبویت خاص خود را دارا است و روز به روز ارزش آن سیر صعودی را طی می کند . اگر بپرسید جوت در چه مواردی به کار برده می شود ، باید گفت که شما اگر به دور و برتان نگاه کنید ممکن است با وسایلی که با نخ جوت اصل بافته شده باشند و یا از الیافش در مواردی استفاده شده باشد را ببینید.
مثل کفش ، پوشاک ، صنایع دستی و غیره. در کاشان و می توان گفت در ایران بیشتر استفاده جوت در پود فرش ماشینی است . پس در نتیجه نخ جوت با کیفیت برای تولید کنندگان فرش ماشینی نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که کیفیت جوت رابطه مستقیم با کیفیت فرش ماشینی خواهد داشت چرا که در بطن یا پود فرش استفاده شده است .
یکی از نخ هایی که در بافت فرش مورد استفاده قرار میگیرد نخ جوت است. البته نخ جوت نام دیگری نیز دارد : چتایی و جپت. برخی ازشرکت های تولید فرش ماشینی از نخ جوت استفاده میکنند .این نخ مشخصات فیزیک و ظاهری خود را دارد و بیشتر در فرش به عنوان پود فرش استفاده میشود. الیاف گیاهی که درفرش بافی مورد استفاده قرارمیگیرند تنها جوت وپنبه هستند .از نخ جوت در فرش ماشینی۱۲۰۰شانه و فرش ماشینی ۱۰۰۰شانه و فرش ماشینی ۵۰۰ و ۷۰۰ شانه ممکن است استفاده شود.
ایا در بخش نساجی امکان صادرات وجود دارد؟ چطور می توان صنعت نساجی کشور را تقویت کرد؟
صحبت برای صادرات در مفهوم واقعی آن برای یک بخش مولد اقتصادی و پیشران، که سهم به سزایی را در ریسک اشتغال و GDP، رفاه اجتماعی دارد و بطور مشخص برای منسجوات و محصولات صنعت نساجی کشور، اول مستلزم ژرف نگری و ژرف اندیشی در بازتعریف درست و دقیق از صادرات واقعی دارد.
امکان صادرات در بخش نساجی و چگونگی تقویت صنعت نساجی، نیازمند بررسی، تحلیل و ارزیابی در ابعاد مختلف دارد.
صادرات، یک منشور چندوجهی است؛ در این مجال، حق مطب صادرات واقعی، به جا آورده نخواهد شد. بنده یک وجه این منشور را اجالتا عرض میکنم. دوستان همگی بر این بعد منشور، نگاه خاص خود را دارند. آنچه که مشخص هست ما یک شاخص بارز در موضوع صادرات داریم. این شاخص بارز، برند صنعتی_تولیدی_ملی هست. پیرامون این شاخص تعدادی سوال را شما دوستان مجله کهن و خوانندگان ارجمند و فعالیت اقتصادی و صنعتگران گرامی دارم.
آیا کالاهای تولیدکنندگان ایرانی، بطور مشخص در صنعت نساجی ما، در آمادگی کامل جهت فرآیندهای تولید با کیفیت صادرات واقعی، قراردارند؟
آیا کالاهای تولیدکنندگان ایرانی، در فرآیند عرضه این کالاها به شبکه های عمده فروشی و خرده فروشی در کشورهای هدف صادراتی، قرار دارند؟
آیا برندهای فعلی ایرانی در بخشهای مختلف منسوجات و محصولات نساجی، توان قرار گرفتن در موقعیت ورود و موقعیت استمرار بازارهای جهانی را دارند؟
آیا برند مطرحی در ایران وجود دارد که در کشور مقصد صادراتی، مردم آن کشور، آن را بشناسند؟
بنابراین پول و زمان نیز باید برای ایجاد برند و پشتیبانی بازاریابی کالاها، سرمایه گذاری شود.
آیا شرکتهای ایرانی، توانمندی و آمادگی چنین برندهایی با حفظ رضایت مشتری را به شکل مستمر و پایدار برای تحقق صادرات واقعی را دارند؟
ابعاد مساله صادرات، در وجه هر ضلع منشور، نیازمند اصلاح در تفکر تولید با کیفیت صادراتی و یکپارچگی بین اضلاع منشور و ابعاد هر ضلع منشور دارد.
در ارتباط با اهداف کمّی صادرات، وزارت صنعت برای بخش نساجی، پوشاک، کیف، کفش و چرم، هدف چندصد میلیون دلاری را در سالای متمادی در نظر گرفته که نسبت به سنوات قبل، میزان درصد افزایش آن، قابل محاسبه است. درکشورهای در حال توسعه، حتی چنین اهدافی، در بازه های طولانی مدت و تا ۵ ساله نیز تعیین میگردد تا ضمن طراحی مسیر راه و مسیری که باید در ارتباط با آن صنعت خاص طی گردد، معیا ر و محکی برای ارزیابی صحت مسیر طی شده و یا میزان انحراف از برنامه های بلند ممدت وجود داشته باشد.
طراحی چنین مسیری در برنامه های توسعه صنعتی و بطور مشخص در صنعت نساجی، به نحوه کاملی رخ نداد و معیارها و محکها دستخوش ریسکهای مطروحه در سطوح مختلف شد.
بر همین پایه، تعیین اهداف کمّی برای تولید . صادرات صنایع و پوشاک در سال ۱۴۰۱ انجام یافت و امر نیک است مشروط بر اینکه برنامه ریزی برای تحقق آن به صورت عزمی جدی از سوی سطوح مختلف زنجیره ارزش آفرینی پیگیری شود و صدالبته بسترها و الزامات آن برای عملی شدن پیشرفت و رشدی را رقم بزند.
سیاست حذف ارز ترجیحی، تغییر نرخ ارز مبنای محاسبه حقوق و عوارض گمرکی از ۴۲۰۰ هزار تومان به ۴۲۰۰۰ تومان، افزایش قیمت مواد اولیه و نهاده های تولید در صنایع بالادستی و صنایع پایین دهستی، از سیاستهای تاثیرگذار بر رشد هزینه ی تمام شده صنعت هست.
مقادیر درآمدهای مالیاتی در بودجه پیش¬بینی شده، مالیات بر اشخاص حقوقی ( کسب و کار )، افزایش مالیات برآمد ۵۵درصد، مالیات برارزش افزوده ۶۸ درصد، مالیات بر واردات ۴۳ درصد و مالیات بر کالا و خدمات ۶۴درصد، همه این موارد به معنای افزایش فشارهای مالیاتی به بنگاه های تولیدی و کسب و صنایع است.
افزایش ۵۷درصدی حداقل حقوق و دستمزد کارگران و فشارهای مضاعف و تنگناهای اجتماعی و اقتصادی به افزایش شدید هزینه های تولید، کاهش ظرفیت تولید، تعدیل نیروها در نهایت، تعطیلی واحدهای تولد منجر شده و خواهد شد.
با توجه به موارد فوق، اهم چالشهای پیش روی صنعت نساجی و پوشاک به شرح زیر هست. اگر ما بخواهیم صادرات واقعی را برنامه ریزی و محقق کنیم باید راهکارهای موثر رفع موانع و مصائب را با تصمیم گیری درست، عملیاتی کرد.
چالشها به قرار زیر هستند:
۱) مواد اولیه طبیعی و پتروشیمی
۲) فرسوگی ماشین آلات و معضل بازسازی و نوسازی کارخانجات
۳) افزایش نرخ حاملهای انرژی و سوخت
۴) تسهیلات بانکی و جرایم دیرکرد
۵) افزایش حداقل دستمزدها
۶) افزایش مالیاتها
۷) قانون مشاغل سخت و زیان آور
۸) واردات و قاچاق
۹) فقدان نیروی انسانی صلاحیتدار
۱۰) کمبود سرمایه گذاری
۱۱) تحریمهای بین المللی
۱۲) موانع صادراتی
۱۳) ضعف مدیریت کلان در صنایع نساجی
۱۴) عدم انسجام تشکلهای نساجی و پوشاک
۱۵) مشکل مواد اولیه و کالاهای نهایی
۱۶) ضعف زیرساختها و لجستیک
۱۷) کاهش قدرت خرید جامعه و بازار مصرف نهایی
۱۸) نبود، فقدان و کسری تفکر سیستمی در بکارگیری سیستمهای مدیریت کیفیت و بکارگیری استانداردهای ملی و بین المللی
نظر شما در مورد بحث استاندارد های نساجی در ایران چیست؟ ایا استانداردهای اجباری نساجی در ایران قابل انجام وپیگیری است؟ دلایل مخالفین و موافقین این طرح چیست؟
استانداردهای نساجی ایران، تحت الشعاع همان عوامل محیطی کشور و عوامل صنعتی است. برای طرح آنها ابتدا نیاز به بینش مندی درست و کامل در سطوح مختلف تصمیم سازی و تصمیمگیری کشوری، سازمانها، نهادها و انجمنها و تشکلهای مربوطه، اصناف و بخش خصوصی تولید داریم.
حمایتها باید با جهتگیری توانمندسازی صنایع نساجی شروع شود و باید رویکردی اساسی و اصلی در میدان سیاست اقتصادی قرار بگیرد و به تدریج اما با سرعت خوب عملی شود.
در ایران برای تولیدات داخلی و کالاهای وارداتی موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی این کار را به عهده دارد. ولی برای حضور در بازارهای جهانی باید به استاندارد سازمان جهانی دست یافت که حداقل آن iso. 9000 می باشد. در گمرک نظارت ها شامل نمونه برداری، آزمایش، راهنمایی فنی واحدهای تولیدی و وارد کنندگان و بالاخره توقیف کالاهای خارج از استاندارد و پیگیری قانونی از طریق مراجع قانونی می باشد. لیست فراورده های مشمول مقررات استاندارد اجباری در روزنامه های رسمی کشور و همچنین از طریق موسسه استاندارد و ادارات تابعه اعلام می گردد.
ایا در نمایشگاه های نساجی در ایران به عنوان بازدید کننده و یا شرکت کننده حضور پیدا می کنید؟ سطح نمایشگاه های نساجی در ایران را در مقایسه با رویدادهای خارجی چطور ارزیابی می کنید؟ تا چه حد این رویدادها برای صنعت نساجی مفید هستند؟
در تعریفی کوتاه و گویا می توان گفت، نمایشگاه یک تبلیغ زنده است. را در نمایشگاه عوامل چون تامین کننده، تولیدکننده، توزیع کننده، مصرف کننده، کالا یا خدمات در یک زمان و مکان مناسب گرد هم می آیند.
در نمایشگاه های نساجی ایران، هم به عنوان بازدیدکننده و هم به عنوان شرکت کننده، حضور داشته ام. نمایشگاه بین المللی فرش ماشینی در سنوات قبل در پایتخت، تهران؛ نمایشگاه نساجی استانهای یزد و اصفهان هم از موارد بازدید بنده بوده است.
حضور در نمایشگاه به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از فعالیت شرکتها و کارخانجات است. نمایشگاه یک رویداد زنده است.
برای ارزیابی سطح نمایشگاه های نساجی در ایران در مقایسه با رویدادهای خارجی، باید به بررسی سیر تکاملی نمایشگاه ها، ویژگیهای مثبت نمایشگاه های فروش و بازرگانی، اهداف شرکت در نمایشگاه، انواع نمایشگاه بر حسب نوع فعالیت، نمایشگاه های عمومی بازرگانی با افقی، نمایشگاه های بازرگانی تخصصی یا عمودی، نمایشگاه های مجازی، نمایشگاه بین المللی ماهواره ای پرداخت. هر کدام دارای مشخصات خود هستند.
ما به عنوان کسانی که از دور، دستی بر اتش داریم حتی، برای این سوالات یا جواب نداریم و یا به خستی راهکاری را می یابیم. اینکه واقعاً چگونه شرایط اقتصادی کشور به سمت و سویی رفت که التهاب و هیجان بر عقلانیت، تدیر، رشد تولید و مهار تورم غلبه کرد؟ اینکه ما قرار است کِی و چه موقع به ساحل آرامش و اعتماد برسیم و ثبات در همه احوالاتمان چه سیاسی و اقتصادی دست پیدا کنیم؟
البته همه آنها که برگهای تاریخ این سرزمین را ورق زده اند؛ نیک می دانند که این ملک ودیار همواره با مشکلاتی اینچنین دست و پنجه نرم کرده و آنچه در آن آبدیده شده اند؛ مقاومت و امید به داشتن روزهای بهتر بوده است.
البته به شرط آنکه این شرایط ناگوار را از صدر تا ذیل به اندازه سهم خود درک کنند نه آنکه ضربه گیر آن ملت و مردم غالباً ضعیف و ناتوان باشند و بقیه آقایان نه تنها ککشان نگزد، بلکه چنین شرایط آشفته ای ایده آلشان باشد.
به امید روزهای بهتر
بنگارد نگارگر هستی از هرآنچه خیر و نیکی است.