نقش ایران در تحولات اقتصادی کشورهای انقلابی منطقه چیست؟
تنها سه کشور در شمال آفریقا آنچه که هدف جنبش بیداری اسلامی بود را کسب کردند. مردم مصر، لیبی و تونس در مسائل سیاسی چشماندازی داشتند که با تلاش و از خودگذشتگی آن را به دست آوردند و اکنون این استقلال سیاسی باید ساماندهی اقتصادی را به عنوان یکی از مهمترین دستاوردهای جنبش بیداری به مردم این کشورها هدیه کند.
آنچه که امروز در نگاه اول موجب دغدغه کشورهای مسلمان منطقه و درگیر در بیداری اسلامی شده است مسائل اقتصادی است. بیکاری و نداشتن ثبات برای سرمایهگذاریهای اقتصادی بار سنگینی از مشکلاتی است که بر دوش رهبران انقلابی است رهبرانی که باید ضمن برطرف کردن چنین مشکلاتی بکوشند این انقلاب و بیداری را در راه اصلی آن حفظ کنند. بازسازی این کشورها برای رهبران انقلابی و دولت جدید هزینهای سرسامآور را به همراه دارد که البته در این مورد نیز چشم امید به کمک دیگر کشورهای جهان دارند. دیدن این واقعیت های تلخ اقتصادی می تواند این انقلاب و بیداری اسلامی را به راحتی از نیمه راه برگرداند و مشکلات اقتصادی نیز می تواند یکی از مهمترین نقاط ضعفی باشد که راه ورود و سلطه کشورهای غربی و استثمارگر را در مدت زمانی کوتاه به این کشورها هموار کند.
اکنون مسائل اقتصادی، چالشی است که رهبران کشورهای انقلابی شمال آفریقا با آن درگیر هستند و دغدغه اولیه خود را حفظ این بیداری اسلامی در راه اصلی آن می دانند. عمدتا این کشورها از زمان های بسیار دور به لحاظ اقتصادی به غرب وابسته بودهاند؛ چه آن دسته از کشورهایی مانند لیبی که محصولات خامی چون نفت و گاز داشتند و چه کشورهای مصر و تونس که محصولات تولیدی داشته اند. این کشورها در ساختار اقتصادی دچار مشکلات بنیادی هستند؛ یعنی اقتصادشان تک محصولی و دارای پایه هایی ضعیف است و عمدتا با تاکید بر صنعت توریسم اقتصاد خود را زنده نگه داشته اند در حالی که توجه به توریسم هم با ساخت و ساز خانه های بدون مصرف داخلی و توریستی نتوانسته است نیازهای اقتصادی این کشورها را رفع کند چرا که ساخت و ساز در اختیار قشر فاسد حکومتی قرار دارد. بنابراین اقتصادی با پایههای بسیار ضعیف و نامناسب به وجود آمد که منجر به ایجاد فاصله طبقاتی میان مردم شد چنانکه تنها قشر محدودی از مردم این کشورها در رفاه به سر می برند و عمده مردم در فقر و نابه سامانی زندگی می کنند. مشکلاتی اینچنینی منجر به مهاجرت مردم به شهرهای بزرگ شد و این امر رفته رفته به یکی از دلایل افزایش بیکاری تبدیل شد. بیکاری، بی عدالتی، فساد اقتصادی و وابستگی به اقتصاد غرب یادگاری از حاکمان سلطهگر پیشین این کشورهای انقلابی بود.
چالشهای عمده اقتصادی کشورهای انقلابی منطقه پس از وقوع تحولات و بیداری اسلامی این است که تا مدت زمانی طولانی این کشورها تقریبا همگی در یک دوره فترت به سر خواهند برد و در این مدت با وجود نابهسامانی اقتصادی و اجتماعی که وجود دارد بیکاری بیشتر می شود زیرا تا زمانی که سیستم اقتصادی آنها ترمیم شود همان تعداد اندکی هم که مشغول به کار بودهاند به این ترتیب دچار بیکاری گذرا خواهند شد. دیگر چالشی که اکنون این کشورها با آن درگیر هستند تامین نیازمندی های عمومی، همچنین ایجاد ثبات در داد و ستدها است به نحوی که بتوانند نرخ ارز خود را تا حدی در این شرایط ثابت نگه دارند.
سوالی که شاید در این میان وجود داشته باشد این است که ایران در تحولات اقتصادی این کشورها چه نقشی می تواند داشته باشد؟ایران میتواند نقش سازندهای را در این کشورها ایفا و موقعیت خود را در منطقه پرنگ کند. لیبی کشوری تخریب شده بود و چنانکه پیش از حملههای اخیر هم عقب مانده به شمار میرفت. لیبی کشوری کهنه است و نیاز به بازسازی دارد. شرکتهای ایرانی می توانند خدمات زیادی در توسعه صنایع ساختمانی این کشورها ایفا کنند و با تجربه های خود در زمینه نفت، گاز، پتروشیمی و پروژههای زیرساختی به اقتصاد لیبی وارد شوند. همین موضوع درباره مصر و تونس نیز صادق است. باید یک مدیریت صحیح در روابط سیاسی با تونس و مصر برقرار شود و ایران به مشارکت و بازسازی و توسعه این کشورها اقدام کند و ما با سیاستگذاری درست سهمی از بازارهای این کشورها را برای شرکتهای خصوصی و دولتی به دست بیاوریم.
باید به ابن نکته اشاره کرد که نه تنها این کشورها بلکه تمامی کشورها خواهان ارتباط با بخشخصوصی در فعالیتهای اقتصادی هستند و این بخش را به بخش دولتی ترجیح می دهند. گفتنی است که حتی کشوری چون قطر که با مقامات ایرانی ارتباط های بسیار مثبتی دارد؛ ترجیح میدهد که با بخش خصوصی ایران در انجام پروژههای خود قرار داد ببندد. مطمئنا کشورهای انقلابی نیز مایل نیستند که در زمینه اقتصادی با بخش دولتی ایران همکاری کنند. دلیل این رفتار نیز به دلیل تغییرها در سمت ها و ریاست ها است. در بخش دولتی تغییر و تحول زیادی رخ می دهد و تا این کشورها بخواهند با افراد و موقعیت بخش دولتی آشنا شوند؛ مدیر و مسئول تغییر کرده است و تمامی مذاکرات و مراحل طی شده به سرخط باز می گردد و باید خود را با مدیر جدیدی مطابقت دهند. آنان مایل هستند تا با بخش خصوصی به دلیل ثبات در تفکر و افراد همکاری کنند و با فکر و خط مشی مشخص به تفاهم برسند؛ پس در این حوزه بخش خصوصی می¬تواند به خوبی در موقعیت های اقتصادی کشورهای انقلابی بدرخشد و کسب سود کند.
* رئیس انجمن دوستی ایران و مصر