نگاهی به زیراندازهای محلی بروجرد
تهیه و تنظیم : مهندس حمید موسیوند – کارشناس مهندسی نساجی از دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرری
دکتر سید علی مجابی – عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد
مقدمه:
دوازده قرن است که سرزمین بروجرد، مهد علم و ادب و گاهواره فرهنگ و حکمت است. در آسمان این سرزمین، ستارگانی فروزان و اخترانی تابنده، طالع شده و پس از گذشت چندی، در دل این خاک غروب نمودهاند. شهرستان بروجرد زادگاه بسیاری از رجال نامی و پرورشگاه نامی عدهای از بزرگان و سخنوران میباشد.
بزرگان و سخنورانی که در دامان مادران و پدرانی هنردوست پرورش یافتهاند. هنری که در زمان خود تنها یک شغل حرفه محسوب میشده است. چه آنکه بروجردیها به مانند سایر قومیتهای ایرانی به هنر از دیدگاه کاربردی نگریسته و در این راستا به بافت انواع زیراندازی متنوع که در نقوش آن دنیایی از معرفت نهفته است اهتمام ورزیدهاند.
تاریخچه بروجرد:
بروجرد در گویش لری “وُروگرد” و در لحجه محلی “وُرویرد” نامیده میشود. از تاریخ قبل از اسلام دلایل و مدارک کافی در مورد این شهر در دسترس نیست لیکن گروهی بروجرد را از بناهای فیروز ساسانی میدانند و عدهای دیگر معتقدند زمانی که یزدگرد سوم در جنگ نهاوند از اعراب مسلمان شکست خورده سپاهیانش متواری و مجددا در محلی به نام “براوگرد” جمع میشوند که پس از معرب شدن به بروجرد تبدیل شده است.
“مسالک الممالک اصطخری” مینویسد که؛ ” بروجرد یا وروگرد شهری است که حموله، وزیر ابیدلفا در آن منبری برپا داشته و شهری است پر از نعمت که میوههایش به کرج و جاهای دیگر صادر میشود. طولش نیمفرسخ و زعفرانخیز است. فاصلهاش تا کرج ده فرسخ و تا رامن چهارده فرسخ است.
آمده است که در زمان قاجار، حسام السلطنه حاکم خوزستان و لرستان، بروجرد را مقر حکومتی خود قرار داده و برای حفظ امنیت بیشتر، قلعههای سابق شهر را تعمیر و خندقی به دور شهر حفر کرد.
آب و هوای معتدل کوهستانی، وجود دشتهای حاصلخیز سیلاخور، آبهای روان و قنوات، مراتع فراوان جهت دامپروری و عوامل تجاری و ارتباطی در جذب جمعیت و ایجاد سکونت گاهی مطمئن برای مردم از جمله دلایل موثر در گسترش و توسعه این شهر بوده است.
از بروجرد بزرگانی هم چون آیت ا… بروجردی علامه بحرالعلوم، استاد مهرداد اوستا، استاد زرین کوب و استاد جعفر شهیدی به مانند ستارگانی درخشان در آسمان ایران نورافشانی میکنند.
جغرافیای سیاسی بروجرد:
شهرستان بروجرد در استان لرستان واقع شده است. این شهرستان در ناحیهای تقریبا کوهستانی با وسعتی برابر ۲۶۴۱ کیلومترمربع در ارتفاع ۱۵۴۰ متر از سطح دریا قرار دارد و از شمال به شهرستان ملایر در استان همدان، از جنوب و جنوب غربی به شهرستان خرمآباد، از شمال غربی به شهرستان نهاوند در استان همدان، از جنوب شرقی به شهرستان الیگودرز و از شرق و شمال شرقی به شهرستان سرانبد در استان مرکزی محدود میشود. فاصله این شهر تا مرکز استان (خرمآباد) ۱۱۰ کیلومتر و تا تهران ۳۹۰ کیلومتر است.
بروجرد دارای آب و هوای کوهستانی است و دوره سرما و یخبندان در بعضی سال ها پنج ماه و ارتفاع برف، گاه به ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر میرسد. مردم بروجرد اگرچه دارای آداب و رسوم خاص خود هستند لیکن به لهجه لری صحبت می کنند.
زیراندازهای محلی بروجرد:
مرسومترین زیراندازهای بروجرد امروزی تنها محدود به چهار حرفه میباشد. قالیبافی، ماشتهبافی، نمدبافی و گلیمبافی مجموعه دستبافتهای امروزین بروجرد را تشکیل میدهند و در کنار این چهار هنر دستی میتوان به گیوهبافی نیز به عنوان یک صنعت دستی باقی مانده از ادوار گذشته نیمنگاهی داشت.
در این بین اگر چه فرش معروف لری استان سال هاست که دیگر تولید نمیشود و از دوران پرشکوه و جلال آن دیگر خبری نیست. لیکن ماشتهبافی در کنار تولید انواع گلیم نه به مانند سالهای گذشته اما در حدی که بتوان از آن به عنوان یکی از شاخصههای صنایع دستی شهر نام برد همچنان به حیات خویش ادامه میدهد.
دیگر زیرانداز شهر نمد است. نمدمالی نیز امروزه با استقبال عمومی روبهرو نمیباشد و از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. با این حال گیوهبافی همچون ماشتهبافی به دلیل ویژگیهای خاص خود همچون محبوبیت و کارایی خویش را حفظ کرده و از رونق نسبتاً قابل قبولی برخوردار است.
الف- گلیمبافی
تا همین اواخر، دستبافتههای قبایل لر با صنایع دستبافت دیگر نواحی جنوبی کشور همچون خوزستان یکسان در نظر گرفته میشد. متخصصین و خبرگان صنایع دستی معتقدند که ترکیببندی رنگها و نقوش این دستبافتهها از یک فرهنگ و هنر یکسان که برگرفته از عصر مفرغ لرستان است و پدیدآورنده همان پیکرههای برنزی زیباست، نشات گرفته است.
در هر حال از آن جا که گلیمهای لری با گلیمهای قشقایی یا بختیاری اکثرا اشتباه میشود لازم است تا در مورد تفاوتهای آنان کاملاً آگاه بود. پشم گلیمهای لری زبرتر از گلیمهای قشقایی یا بختیاری بوده و نخ دسترسی مصرفی آن شلتر، یکنواختتر، لیکن ضخیمتر به نظر میرسد. با این حال شیوه و روش ریسندگی در هر سه منطقه با استفاده از دوک بوده و چرخ نخریسی تنها جهت چند لاتابی استفاده میگردد.
تفاوت دیگری که در اکثر گلیمهای لری در مقایسه با گلیمهای قشقایی دیده میشود استفاده از پشمهای خود رنگ(قهوهای) است. به زبان گویاتر در گلیمهای قشقایی اکثر نخهای دسترسی رنگرزی شده با انواع رنگزاهای طبیعی بکار گرفته میشود از این رو تنوع و تعدد رنگی در این گلیمها به مراتب بیشتر از گلیمهای لری است. در گلیمهای لری تنوع رنگ محدود است. و برعکس گلیمهای قشقایی که از رنگبندی شادتری برخوردارند، دارای رنگبندی تیرهتر با استفاده از فامهای سیر میباشند.
سایر خصوصیات گلیمهای بروجرد را میتوان به شرح ذیل دستهبندی کرد؛
جنس گلیمهای بروجردی؛ گلیمهای بروجردی امروزه با تارهای پنبهای و پودهای پشمی تولید میشود. پشم مصرفی از نژاد گوسفند لری- بختیاری میباشد. استفاده از موی بز در شیرازههای گلیم جهت استحکام بیشتر نیز کاربرد دارد.
شیوهی بافت گلیمهای بروجردی؛ رایجترین تکنیک بافت، بافت چاکدار است. در این بافت با اتمام نخ رنگی مصرفی در بافت، ادامه پود روی رج بعدی باز میگردد. در این شهر بعضاً مشاهده میگردد که حرکت پودها به صورت جفتی نیز صورت میپذیرفت. به طور عمومی باید گفت که گلیمهای امروز بروجرد تحت تاثیر گلیمهای هرسین کرمانشاه و نهاوند همدان قرار گرفته است.
رنگرزی مواد اولیه گلیمهای بروجردی؛ در زمانهای گذشته استفاده از انواع رنگزاهای طبیعی همچون نیل، روناس، پوست گردو و … استفاده میگردید ولی امروزه عموما از رنگزاهای مصنوعی جهت رنگرزی استفاده میشود. از سویی دیگر استفاده از پشمهای خودرنگ در گلیمهای قدیم لری مرسوم بوده است. امروزه علاوه بر استفاده از رنگزاهای مصنوعی، استفاده از نخهای اکریلیکی(کاموایی) نیز در بافت گلیمها باب شده است.
ابعاد رایج گلیمهای بروجردی؛ گلیمهای بروجرد عموما به شکل مستطیل و در ابعاد ۵/۱×۱ متر و یا ۲×۳۰/۱ متر بافته میشوند.
زمان بافت: زمان بافت گلیمهای امروزی بروجردی نسبتا کوتاه میباشد. گلیمبافی از جمله مشاغل ثانوی مردم بروجرد است. به طور متوسط بافت یک گلیم ۵/۱×۱ متری حدود ۱۰ روز به طول میانجامد.
فرش بافی:
تولیدات اندک فرش بروجرد گرچه از نفیسی فرشهای شهری بافت بیبهره است ولی در عوض با طرحهای ساده و اکثرا زیبایی که غالبا در سبک هندسی و شکسته تشکیل میشوند طرفداران خاص خود را دارا میباشد.
روشهای بافت و طرحهای قالی تیرههای گوناگون لرها در کلیه این مناطق کم و بیش یکسان بوده و فرشهای آنها اغلب با بکار بردن رنگزاهای طبیعی و به صورت درشت بافت بافته میشوند. بافت خشه و گبه از دیگر ویژگیهای ایلات لرنشین بوده است.
به هر حال بروجرد بیش از آنکه به عنوان یکی از پایگاههای تولید قالی در استان لرستان مطرح باشد، به عنوان یکی از مراکز عمده و فعال معاملات فرش های دستباف ایلات لر خاص و عام است. اگرچه علاوه بر کارگاههای قالیبافی، واحدهای مختلف دیگری از جمله رنگرزی نیز در سطح شهر فعال است.
از جمله خصوصیات عمومی قالیبافی بروجرد میتوان به؛
نوع گره: گره مورد استفاده در این مناطق نامتقارن است. به عبارت دیگر گره غالب شهر بروجرد نامتقارن است.
نحوهی چلهکشی: چلهکشی از نوع ثابت میباشد با این حال استفاده از چله کشی تلفیقی نیز در برخی از مناطق و کارگاههای آموزشی مشاهده میشود.
ابزار بافت: ابزار بافت شامل کلیهی ابزار عمومی فارسیباف یعنی چاقو، قیچی و کرکیت(شانه) میباشد. کرکیت مورداستفاده از نوع اراکی است. این نوع شانه سبکتر از شانه اصفهانی بوده و دسته آن نسبت به پرههای آن دارای زاویه عمود نمیباشد. استفاده از قیچیهای اصفهانی که نسبت به قیچی فارسی دارای لبههای اضافی میباشند، در این منطقه مرسوم است به طور عمومی باید گفت ابزار مورد استفاده در قالیبافی منطقه به دلیل نزدیکی با اراک از آن ناحیه خریداری و تامین میگردد و بروجرد خود ابزار قالیبافی را نمیسازد.
دارهای قالی بافی: به مثابه اکثر مناطق فارسیباف دار غالب منطقه عمودی و از نوع ثابت است.
جنس قالی: فرش امروزی بروجرد با تار و پود پنبهای و پرز پشمی بافته میشود. رنگزاهای مورد استفاده امروزه از رنگزاهای مصنوعی میباشد.
رجشمار قالی: حداکثر رجشمار فرش های تولیدی منطقه ۳۵ و به ندرت به ۴۰ میرسد. در یک دیدگاه کلی رجشمار غالب منطقه را میتوان بین ۳۰ تا ۴۰ برآورد کرد.
نحوهی پودکشی: فرش های بروجرد دو پود و شیوه تولید آنها نیم لول تا لول بافت است.
ابعاد قالی: بافت فرشهای بزرگ پارچه در بروجرد مرسوم نبوده است. اغلب فرشهای امروزی بروجرد در ابعاد ذرع و نیم دو ذرعی و کناره تولید میگردند.
طرح و نقشه: نقشههای اصیل لری در این منطقه امروزه کاملا تحت تاثیر طرحهای اراکی است. نقوش شاه عباسی، هراتی و بتهای موتیفهای عمومی این منطقه میباشد. متداول ترین طرح امروزی بروجرد طرح بته سرتاسری است. در این طرح زمینه یک قالی دو ذرعی حدودا با ۱۶ تا ۱۸ نقش بته پوشانیده میشود.
رنگبندی غالب فرشهای تولیدی عمدتا محدود به قرمز، آبی تیره، و سفید استخوانی هستند. تعداد رنگهای بکار رفته در هر فرش نیز محدود و بین ۵ تا حداکثر ۸ رنگ میباشد. فام اکثر رنگهای تیره و در شید سیر میباشد.
ب- نمد مالی
در شهرستان بروجرد هنر نمد مالی را میتوان بسیار محدود و در بیان دیگر منسوخ شده دانست. در بازاری که روزگاری آواز اشعار همگون نمدمالان گوش هر عابری را مینواخت، تنها کارگاهی باقیمانده که در آنجا پیرمردی با حرفه نمدمالی به سختی گذران زندگی میکند. او خود را تنها نمدمال شهر میداند. و بیش از هر کلام از رکود شغل خویش سخن میراند و وضعیت بد اقتصادی خویش را معلول بیرونقی و کسادی حرفه نمدمالی میداند.
بر در کارگاه او نمونههای متنوع و خوشرنگی از زیرانداز، کلاه و تنپوش نمدی دیدگان هر بینندهای را به خود خیره میکند.
نمد به اصطلاح منسوج نبافته ای است که با ایجاد فشار، رطوبت و حرارت درست میشود. ساختن نمد براساس دو خاصیت پشم است، یکی خاصیت جعدیابی و دیگری فلسدار بودن است.
وقتی که پشم در حرارت مرطوب کاملا مجعد شده و الیاف آن در هم روند، فلسها نمیگذارند الیاف دوباره از هم باز شوند این بهمپیچیدگی منسوج نامرتبی درست میکند که اگر ترکیبات نمدسازی را به آن بیافزایند محکمتر میشود.
روش و چگونگی تولید نمد به این صورت است که ابتدا قالب نمد را در کف کارگاه پهن کرده و سپس پشم را روی قالب نمد میریزند. برای آنکه نقش نمد نیز به نحوه دلخواه فراهم شود فتیلههای رنگین پشم را که قبلا به قدر کافی تهیه شده مطابق نقشه روی حصیری که در کف قالی انداختهاند میچسبانند و پشم بیرنگ یا با رنگ دلخواه را به کمک پنجه بر روی فتیلههای رنگین میریزند تا به قدر کافی ضخامت پیدا کند.
پس از نقشهپردازی مقداری آب بر روی پشم میپاشند تا کاملا مرطوب شود. سپس با پا بر روی پشمهای به هم چسبیده راه رفته و به اصطلاح نمد را ورز میدهند. این کار آنقدر ادامه مییابد تا پشم کاملا خود را بگیرد و در داخل قالبها جا بیافتد. پس از آنکه پشم کاملا جابجا شد، قالب را به وضعی خاص و ماهرانه پیچیده و لوله میکنند و طنابی به دور آن میپیچند و تعدادی نمد مال با روش مخصوصی آن را لگدمال میکنند. نمدمالان در این حین با آهنگی موزون، اشعاری را دسته جمعی میخوانند تا از یکنواختی کار کاسته و نیرو گیرند. جهت مالیدن نمد در این مرحله نمد لوله شده را بارها از یک طرف کارگاه به طرف دیگر آن میبرند و برمیگردانند. پس از این مرحله آن را باز میکنند و کمی رطوبت داده سپس آن را میبندند و سپس با ساعد دست به ادامه ورزدادن میپردازند.
پس از خاتمه کار که تشخیص آن به عهده استادکار است، روی آن را لعاب مختصری(آهار) که متشکل از سریش یا نشاسته است، داده و از قالب خارج میکنند و در هوای آزاد خشک میگردانند و در نهایت آن را اصطلاحا سنگ زده و آماده بهرهبرداری میشود. تقریبا روش نمدمالی در سراسر ایران یکسان است.
امروزه از نمد تنها به عنوان زیرانداز استفاده نمیشود. کلاه نمدی، کپنک (نوعی تنپوش)، خورجین و زیرزینی از دیگر این مصارف است. در این بین کلاه نمدی از وجه بارزتری برخوردار است.
برای تولید کلاه نمدی نیز ابتدا پشم را با کرک بز مخلوط کرده سپس آن را با قلیا شستشو داده، چربیاش را میگیرند و در نهایت آبکشی میکنند و پس از خشک شدن آن را با شانه پشم شانه میکنند که البته امکان دارد آن را با کمان حلاجی نیز زده و رشتهرشته کنند.
پشم زده شده را به شکل دایرهای دو برابر اندازه کلاه درآورده(که به آن انگاره میگویند) و وقتی ضخامت آن به حد مطلوب و یکنواختی رسید آن را روی تاوه گذاشته و زیر آن آتش ذغال چوب قرار داده و به ملایمت گرم کرده و از هم باز میکنند. بعد از آن این انگاره را با آب و صابون که در ظرفی(عموماً گلی) پف نم میزنند.
زمانی که پشم و آب صابون گرم شد آن را به آرامی با دست فشار داده رها میکنند و به محض شکل گرفتن نمد، بالشتک پنبه ای همواری را به قطر تقریبی کلاه درون نمد گذاشته، سپس انگارهی دیگری را که کوچکتر از انگارهی اصلی است روی بالشتک قرار داده، پارچهای روی انگارهها که لب به لب شدهاند کشیده و سپس این مجموعه را به صورت لولاک ده و به مدت حدود ۱۵ دقیقه میمالند.
در نهایت نمدمال، نمد را به آرامی باز کرده بالشتک را خارج نموده و آنرا قالب میزند و با استفاده از آب گرم حالت جمعشدگی به آن داده تا به تراکم مطلوب برسد.
د- ماشتهبافی(رختخوابپیچ)
اساسا این پارچه را نمیتوان در دسته زیراندازها قرار داد. لیکن به واسطه سبک و شیوه بافت آن که بسیار نزدیک به شیوه بافت سایر زیراندازهای دو عنصری (تاری و پودی) است میتوان آن را هم خانواده آنها دانست.
از ماشته درگذشته اکثرا به عنوان روکرسی استفاده میگردید لیکن امروزه تهیه انواع پشتی، کیف، ساک و حتی رومبلی و … با استفاده از آن مرسوم گردیده است. مهمترین ماده اولیه مصرفی در تولید ماشته نخ پشمی الوان است که ممکن است به صورت رنگرزی شده از کارخانجات ریسندگی خریداری گردد و یا به شیوه سنتی در کارگاههای کوچک رنگرزی شده باشد.
ماشته بافی در بروجرد از قدمت چندین ساله برخوردار است و بافندگان و قدیمیان نیز جمله بر این عقیدهاند که ماشتهبافی از پیشینه گرانی برخوردار است.
با توجه به فرهنگ و اقلیم بروجرد مصرف کاربرد ماشته در سطح عمده، برای رختخواب پیچ است.
شیوه بافت ماشته تاری- پودی است. حرکت پود در عرض بافته سرتاسری بوده و این تارها میباشند که سبب ایجاد نقش در پارچه میشوند. ماشتههای بروجردی را به جهت کیفیت میتوان به دو دسته ماشتههای درجه ۱ و درجه ۲ تقسیم کرد.
مکانی که ماشتهبافی در آن صورت میپذیرد، محوطهای مستطیل شکل به عرض ۲ متر و طول تقریبی ۵ متر میباشد. ساختار کلی دستگاه ماشتهبافی بر روی چالهای مکعبشکل قرار میگیرد که پدالهای دستگاه در داخل آن بوده و بافنده نیز در لبه انتهایی چاله مینشیند.(پاچال)
جهت بافت ابتدا نخهای رنگی پشم را به منظور چلهکشی روی قطعههایی چوبی به طول ۴۰ سانتیمتر به صورت کلاف میپیچد، آنگاه نخها را از کلاف باز کرده و از روی یک چوب افقی که به دیوار متصل است و یا از سقف آویزان است، به طور منظم عبور میدهند. سپس امتداد نخها را به صورت افقی، از زیر یک چوب که با سنگ با میخ محکم شده است میگذرانند و سپس آن ها را عبور میدهند.
وردها دارای یک چهارچوب فلزی و میلهای افقی میباشند که روزنههای کوچکی در وسط آنها تحت عنوان لامل قرار دارد. هر ورد دارای ۱۰۵ لامل میباشد که متناسب با طرح تولیدی و تراکم موردنظر میتوان تعداد وردهای مصرفی برای هر بافته را به دست آورد.
با حرکت وردها دهنه کار باز شده و عمل پودگذاری توسط ماکو و با پرتاب آن بین دهنه کار صورت میپذیرد. پس از هر بار پودگذاری عمل شانه زدن صورت میگیرد.
با بافته شدن ماشته آن را دور یک چوب گرد که اسنو نامیده میشود میپیچند.
دستگاههای ماشتهبافی قابلیت تولید بافتههایی با عرض حداکثر نیم متر و بدون محدودیت طولی را دارند. جهت مصرف نیز چهار قطعه از یک بافته را به یکدیگر دوخت میزنند تا از نظر ابعاد به حد مطلوب دوخت برسد.