وقتی با کالای تقلبی کلاه برندپوشان را برمیدارند/ مارکپرستی بلای جان تولید داخلی
میل افراطی به برندپوشی چند سالی میشود که بین جوانان باب شده است. همین میل موجب شده تا در گوشه و کنار شهر و در هر مرکز خریدی که پا میگذارید، مغازههایی را ببینید که سردر آن، نام یک برند مطرح خارجی خودنمایی میکند.
رای کسانی که علاقه عجیبی به پوشیدن لباسهای مارک دارند فرق نمیکند چقدر میخواهند بابت آن لباس هزینه کنند. پرداخت هزینههای بالا فقط به دلیل یک مارک آنقدر از نظر مارکدوستان طبیعی است که موجب شده حتی تولیدکنندگان داخلی هم از این قافله عقب نمانند و با استفاده از نام برندهای مطرح، تولیداتشان را بفروشند. چون میدانند اگر خریداری متوجه شود که آن لباس تولید داخلی است، با وجود کیفیت و ظاهر مناسب، حاضر به خرید آن نمیشوند. به همین دلیل بازار تولید و فروش اتیکتهایی که نام مارکهای معتبر روی آنها حک شده بسیار داغ است.
پاچنار، یکی از گذرگاههای اصلی مسقف بازار تهران محسوب میشود که در دل خود حدود ۱۲۰ مغازه «خرازی» را جا داده است؛ خرازیهایی که به نام «خرج کار» پوشاک هم شناخته میشوند. در این راسته، آنچه بیشتر از همه بین اجناس این خرازیها دیده میشود، اتیکت برندهای مطرح خارجیاند؛ اتیکتهایی که باید همراه پوشاک خارجی همان برند باشند، نه به شکل جدا در میان دکان خرازی در انتظار مشتری! اما به دلیل همان میل افراطی به برندپوشی، چنین کالای عجیبی را میتوان در بساط خرازیها یافت. فروش اتیکت در پاچنار آنقدر عادی شده که عابران در این راسته به هیچ عنوان برایشان سؤال پیش نمیآید این همه برندهای روی هم تلنبار شده چه نقشی در دکان خرازی دارد؟ خرازیهای پاچنار دلیل وجود این اتیکتها را به خاطر فروش نرفتن پوشاک داخلی با برند داخلی میدانند و به این منطق که اگر آنها این اتیکتها را نفروشند؛ هستند کسانی که این کار را بکنند، به کارشان ادامه میدهند. مشتریان این اتیکتها نیز میگویند مردم، پوشاک با نام برند داخلی را نگاه هم نمیاندازند و چارهای جز دوختن همین یک تکه پارچه برای فروش پوشاک تولیدیشان ندارند. علاوه بر آنها، عدهای هم از این آب گلآلود ماهی میگیرند و با زدن مارک برندهای معروف روی اجناس دسته دو، سه و پایینترشان، آنها را به قیمت درجه یک و حتی بالاتر میفروشند و سود کلانشان را میبرند. دسته دیگری که از این ماجرا حسابی سود میبرند، واسطهها و دلالهاییاند که تولیدات داخلی را با قیمت پایین از تولیدکننده میخرند، با زدن این برچسبها آنها را چشمگیر میکنند و سپس به قیمت بالاتر به مردم میفروشند.
سرمایهگذاران محدود تولید اتیکت داخل کشور
تولیدکنندگان اتیکتها در داخل از کشور هم محدودند چون دستگاههایش خیلی گران است. در کل شاید ۱۰-۱۲ تولیدکننده وجود داشته باشد که این اتیکتها را تولید و در بازار پخش میکنند. البته مواد خام برخی بروشورها همچنان وارد میشوند و در اینجا تنها کاری که میکنند، کار چاپ روی آنهاست. اتیکتهای داخلی را هم در صورتی که سفارش بدهند برایشان میآورند در غیر این صورت آماده وجود ندارد.
دوستداران اتیکت چه کسانیاند؟
آنطور که به نظر میرسد طرفداران این اتیکتهای آماده در دکان خرازیها به چند دسته تقسیم میشوند؛ یک دسته از آنها تولیدیهاییاند که در شمارگان بالا تولید میکنند اما برای فروش، به جای زدن نام یک برند داخلی، برندهای خارجی را روی تولیداتشان میدوزند تا از این طریق، فروش آنچه تولید کردهاند تضمین شده باشد.
واردکنندگان پوشاک بیکیفیت، دسته دیگر کسانیاند که پوشاک درجه دو و سه و با کیفیت پایین وارد و با زدن اتیکت برندهای معروف بازار خود را داغ میکنند.
دسته دیگری که میتوان به آن پرداخت، خانمهاییاند که بهتازگی و با داغ شدن شبکههای اجتماعی، کار و کاسبی خوبی برای خود راه انداختهاند. آنها کسانیاند که با یک بار سفر به کشورهای همسایه مانند ترکیه، پوشاک به تعداد بالا میخرند و با تبلیغات گسترده در شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام مشتری جذب میکنند. سپس با زدن اتیکت برندهای معروف، جنسهای معمولی خود را به نام مارک میفروشند. از این روش، هم خرج سفرشان را درمیآورند و هم سود خوبی به جیب میزنند تا سرمایه خود را برای سفر بعدی هم فراهم کنند. واسطهها و دلالان، نقش پررنگ دلالان در بازار داغ و عجیب مارکها بسیار محسوس است. آنان از چنین شرایطی کاملاً به نفع خود استفاده میکنند.
مردم به لباس داخلی اعتماد ندارند
یکی از طراحان لباس به نام خانم زینب شجاعی معتقد است بسیاری از ایرانیان بیش از حد مارکپرست شدهاند. او میگوید: «بیشترین آسیب را از سوی اجناس چینی و ترک میخوریم. کسانی که وضعشان خوب است، ترک و ضعیفترها چینی و کرهای میخرند و کمتر به سمت کارهای ایرانی میآیند. به همین دلیل خیلی از کارهای موجود در بازار که در داخل ایران تولید میشوند با مارک ترک به بازار میآیند و استقبال خوبی هم از آن میشود. متأسفانه به دلایل متعدد، مردم ما به لباس تولید داخل اعتماد ندارند، در حالی که کار داخلی میتواند خیلی بهتر از نمونههای خارجی باشد. خیلیها دنبال لباس ترکاند، ما کارهای خیلی خاص بر اساس سبک ایرانی اسلامی در کشور تولید میکنیم، اما تا این نگاه تغییر نکند، مردم به لباسهای ایرانی روی نمیآورند. اتفاق بد دیگر کارهای چینی و کرهایاند و چون با قیمت پایین میآورند، توانستهاند بازار را بگیرند. قیمت سه دست لباس چینی با یک کار ایرانی برابری میکند. با این روند ما نمیتوانیم جای لباس ترک را بگیریم. برخی از مردم ما مارکپرست شدند. اگر همان کار را بهشان بدهیم و بگوییم ایرانی است قبولش نمیکنند. کارهای چینی هم کارهاییاند که تنوع دارند و قیمت بسیار مناسب آن باعث گسترششان شده است. مردم ترجیح میدهند سه دست لباس چینی بگیرند و یک کار ایرانی نگیرند. این کارها کیفیت ندارند ولی در بازار هست و قیمتهایشان هم مناسباند.»
شجاعی با اشاره به راهکار برونرفت از این مشکل میگوید: «یکی اینکه تولیدیها کارهایشان را ارتقا بدهند بهویژه در دوخت و تنوع کار. دوم اینکه به مزونداران و تولیدیهای ایرانی بها بدهند. ما یکسری آدمهای گمنام هستیم که گمنام کار میکنیم. باید برای حمایت از تولیدیها، کالای ایرانی تبلیغ شوند و به تولیدی داخلی و هنرمندان داخلی بها بدهند. الان رقابت ما با جنسهای خارجی نابرابر است. ما صددرصد میتوانیم، اما نیاز به حمایت داریم که این حمایت الزاماً مادی نیست.»