آیا یوان چین جایگزین دلار آمریکا می شود؟
آیا دلار آمریکا واقعا به زمان افول خود نزدیک شده است؟ آیا تحریم نفتی ایران در این جریان نقشی دارد؟ آیا یوان چین در حال گرفتن جای دلار آمریکا است؟ کاهش ارزش دلار چه نقشی در اقتصاد داخلی این کشور داشته است؟ برای رازگشایی این سوالات با گزارش مشرق همراه شوید.
به گزارش بی باک به نقل از مشرق:یکی از واقعیتهای زندگی در طول ۴۰ سال اخیر حضور دلار آمریکا در عرصه مبادلات تجاری به عنوان تنها واحد پولی در دنیا بوده است. تمام ذخایر ارزی کشورهای جهان نیز بر اساس همین واحد پولی شکل گرفتهاند. اما سوالی که اینجا مطرح میشود این است که آیا این روند رو به پایان است؟ آیا دلار آمریکا به پایان حکومت خود در مبادلات جهانی نزدیک میشود؟
در ماه آوریل امسال جلسهای از سوی گروه BRIC در خصوص استفاده از سیستم SWIFT آمریکا برای ممانعت از فروش نفت ایران برگزار شد. کشورهای عضو BRIC خریداران نفت هستند و عقاید انها در مورد سیاستهای هستهای ایران تنها به این محدود میشود که از خرید نفت ایران ممانعت کنند. سیستم سوییفت نیز سیستمی است که برای پرداخت پول در عرصه بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرد و اغلب واحدهای پولی قابل قبول در دنیا را تحت پوشش قرار میدهد.
این نحوه استفاده از سیستم پولی بینالمللی به عنوان یک ماشین جنگی باعث غافلگیری و ناراحتی این کشورها شده است. به همین علت در جلسه ماه آوریل، این کشورها تمام تلاش خود را به کار بستند تا جلوی استفاده آمریکا از این قدرت را بگیرند. با توجه به اهمیت نفت ایران برای این کشورها، انها به دنبال این بودند تا از واحد پولی دیگری برای بازپرداخت پول نفت ایران استفاده کنند.
از دیدگاه بسیاری از کارشناسان این مساله خود، یکی دیگر از نشانههای تزلزل پایههای سلطه دلار آمریکا در مبادلات جهانی است.
چگونه دلار آمریکا به فرمانروایی مستبد تبدیل شد
اکثر سرمایهگذاران انتظار نداشتند دلار که در وضعیت بدی قرار داشت، روزی به ارز رایج درجه یک دنیا تبدیل شود. پس از اقدام نیکسون موسوم به بستن پنجره طلا (عدم امکان تبدیل دلار به طلا و بالعکس) ، دلار با افت شدیدی مواجه گشت و قیمت طلا به اندازهای افزایش یافت که تا آن زمان سابقه نداشت.
در حال حاضر به نظر میرسد که قطع ارتباط میان دلار و طلا کار احمقانهای به نظر برسد. از سال ۱۹۶۸ تا سال ۱۹۷۱ دلار مورد نیاز خود را از نیروهای امریکایی مستقر در اروپا دریافت میکرد و بدین ترتیب این پولها، “دلارهای اروپایی” نام گرفتند. دولتهای اروپایی از دریافت چنین ارزی خوشحال نبودند و همواره وقت خود را صرف تبدیل این دلارها به طلا میکردند. در کنار رئیسجمهور سوئیس، آلمان، ایتالیا و فرانسه نیز از عمده ترین فروشندگان دلار در برابر طلا به شمار میرفتند.
پس از جنگ، آمریکا دارای ۲۶ هزار تن طلا بود. کشورهای اروپایی همچنان به خرید طلا ادامه دادند تا آنجا که فرانسه، آلمان، ایتالیا و سوئیس هرکدام ذخایر طلای خود را به ۳ هزار تن افزایش دادند و در مقابل ذخایر طلای آمریکا به ۸ هزار تن کاهش یافت. اینجا بود که مقامات آمریکایی حس کردند باید جلوی کاهش ذخایر طلای خود را بگیرند، چون به این مطلب واقف بودند که در زمان بحران، طلا پشتوانه خوبی به شمار میرود. حتی کشوری مانند آمریکا نیز میبایست خود را در برابر مواقع بحرانی آماده میساخت.