بهنام قاسمی – مجله نساجی کهن :: مدت زیادی نیست که از پرتاب کاوشگر ایرانی حامل موجود زنده به فضا، ساخت هواپیمایی جنگنده قاهر ۳۱۳ و … می گذرد. این خبرها همان قدر که ما را خوشحال می کند قابل تامل هم هست. از خود می پرسیم حالا که این توان و دانش فنی در کشور و در بین متخصصین و مهندسین ایرانی وجود دارد چرا آن را به سایر صنایع تعمیم ندهیم و وابستگی خود را به ویژه در دوران تحریم به خارج کمتر نکنیم. قبل از اینکه وارد موضوع بشویم لازم است بیشتر به تشریح تئوری های توسعه و پیشرفت بپردازیم. در کشور با توجه به وجود سلیقه ها و گرایش های گوناگون دیدگاه های مختلفی هم در این رابطه وجود دارد. عده ای عقیده دارند آن قدر قوی هستیم و آن قدر پول، منابع و نیروی متخصص داریم که می توانیم همه چیز را خودمان تولید کنیم و هیچ نیازی به کشورهای خارجی و غرب و شرق نداریم. این گروه معمولاً پیشرفت های کشور در زمینه های مختلف صنعتی، تولید، نظامی و .. را دلیل محکمی برای اثبات این تئوری می دانند و معتقدند در شرایط فعلی این خودکفایی می تواند علاوه بر توسعه و پیشرفت کشور پاسخ دندان شکنی برای کشورهایی باشد که کمتر سراغ منطق می روند و بیشتر سعی دارند با زورگویی و تحریم، به هر بهانه ای ملت ایران را عقب نگه دارند.
در مقابل گروهی معتقدند در شرایط فعلی که جهان را به دهکده ای تشبیه می کنند و با توجه به پیشرفت های تکنولوژی، توسعه ارتباطات و تعامل بیشتر ملت ها با یکدیگر، لزومی ندارد دور کشور را دیوار بکشیم و می توانیم در عین حالی که صنعت و تولید داخل را تقویت می کنیم به واردات هم نگاه ویژه ای داشته باشیم و بخشی از نیازهای خود را از سایر کشورها تامین کنیم. به نظر می رسد تئوری دوم با این که بیشتر به زبان حال امروز دنیا نزدیک است اما در برهه کنونی اصلاً جواب نمی دهد. چرا که دشمنان و متخاصمان کشور، دولت و ملت ایران نمی خواهند ایران را آن گونه که شایسته است ببینند و گاه بی گاه، با دلیل و بی منطق تحریم ها را سخت تر و سخت تر می کنند و از مذاکره و مذاکره هم کاری بر نمی آید. در حالی که حتی انتقال پول به عنوان یکی از ساده ترین مراحل تجارت برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی سخت شده است، واقعاً کدامیک از تئوری های مطرح شده در بالا درست است؟
مثلاً به طور خاص در مورد ماشین آلات نساجی که بحث اصلی این مقاله است، ساخت انواع و اقسام ماشین آلات نساجی در داخل کشور صرفه اقتصادی دارد؟ یا بهتر است فقط روی ساخت ماشین آلات خاصی تمرکز شود؟ از کجا می توان تشخیص داد که این گروه خاص کدام دسته هستند و …. در این جا بد نیست به توضیح تعاریفی به نام حداقل تولید و مزیت نسبی بپردازیم:
مزیت نسبی چیست؟ کالای دارای مزیت نسبی، کالایی است که قسمت عمده مواد اولیه آن قابل تامین از منابع داخل باشد.
عدد حداقل تولید چیست؟ حداقل تولید با قیمت قابل قبول و رقابتی رابطه مستقیم دارد. در واقع تولید بیشتر و بهره وری بالاتر موجب به اصطلاح سرشکن شدن هزینه ها می شود. به طور خیلی ساده مثلاً برای تولید ۱۰۰۰ تخته فرش تاسیس کارخانه بافندگی فرش توجیهی ندارد. برای موفقیت در عرصه رقابت باید در عین ثابت بودن هزینه های تولید عدد حداقل تولید را بالا برد و این در مورد همه کالاهای صنعتی و تولیدی صادق است.
در مواردی که در داخل کشور عدد حداقل تولید، قابل مصرف و فروش نیست تولید کننده باید حتماً برنامه ای برای یافتن بازارهای صادراتی داشته باشد تا تولید توجیه پیدا کند.
به طور کلی باید گفت صادرات و وادرات به خودی خود بد نیستند اما باید تعادلی در آن ها دیده شود.
در بخش تولید ماشین آلات نساجی در سال های دورتر، تولید کنندگان داخلی توانسته اند ساخت ماشین آلاتی مانند خطوط ریسندگی، ماشین آلات رینگ کاردینگ و … را انجام دهند. اما امروز ساخت ماشین آلات و قطعات نساجی در ایران بسیار محدود شده است و شاید تعداد شرکت های نیمه جان این بخش از ۲۰ شرکت هم تجاوز نکند. به نظر می رسد اگر دولت و وزارت صنعت، معدن و تجارت، امکانات و تجربیات ارزنده ای که در کشور در بخش نیروی های مسلح و ساخت تجهیزات نظامی به وجود آمده را در عرصه گسترده تری تعمیم دهند، این واحد ها می توانند در کنار تحقیقات و تولیدات نظامی که قطعاً نیاز کشور است به تولید بسیاری از ماشین آلات تولیدی صنایع دیگر از جمله نساجی اقدام کنند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان در حال حاضر امکان ساخت بسیاری از ماشین آلات نساجی از جمله ماشین آلات بافندگی تار و پودی، ماشین آلات کشبافی و تریکو بافی، ماشین آلات رنگرزی، چاپ و تکمیل پارچه ، فرش و … وجود دارد. اما سوال اینجاست که چطور می توان فهمید که آیا مثلاً تولید ماشین آلات رنگرزی به نفع ماست یا وارد کردن آن؟
قطعا ارگان های مسئول و دست اندرکار با اشراف به وضعیت تولید نساجی در کشور و دسترسی و نظارت کامل بر پروژه های قبلی یا در دست اجرا در صنعت نساجی، می توانند آمار و ارقام دقیقی در اختیار ماشین سازان نساجی و دولت قرار دهند که مثلاً میزان نیاز ما در سال به ماشین آلات بافندگی حلقوی چه تعداد است؟ آیا عدد حداقل تولید و قیمت تمام شده با قیمت جهانی این ماشین آلات هم خوانی دارد یا خیر؟
در ادامه بد نیست نگاه اجمالی داشته باشیم به وضعیت ماشین سازی در سه کشور چین، هند و ترکیه، سه کشوری که در سال های اخیر در بخش ماشین سازان نساجی از صفر شروع کرده و به موفقیت های بسیار خوبی دست پیدا کرده اند. (توصیه می کنم در همین شماره از مجله کهن مصاحبه ما با آقای اتوال سینک یکی از ماشین سازان نساجی در ایران را مطالعه کنید چرا که صحبت های ایشان می تواند مکمل خوبی برای این مقاله باشد)
صادرات ماشین آلات نساجی ایران = نزدیک به ۰٪
واردات ماشین آلات نساجی ایران= سالانه در حدود ۲۵۰ میلیون دلار
صادرات ماشین آلات نساجی ترکیه = حدود ۳۰۰ میلیون دلار
واردات ماشین آلات نساجی ترکیه= حدود ۲ میلیارد دلار
صنعت نساجی اولین و مهمترین صنعت ترکیه است. به طوری که نرخ رشد و ورود ماشین آلات به ترکیه در سال های اخیر بالای گاهاً ۱۰۰ درصد بوده است. ترکیه یکی از بزرگترین واردکنندگان ماشینآلات از آلمان، ایتالیا و سوئیس است.
۲۰ درصد کل صنایع ترکیه در اختیار صنایع نساجی و به طور تقریبی ۲۰ درصد صادرات این کشور نیز مربوط به کالاهای نساجی می باشد. در سال های اخیر این کشور تعرفه واردات کالاهای نساجی از کشورهای شرق آسیا را با هدف حمایت از تولیدات نساجی ترکیه به ویژه در بخش پوشاک و منسوجات خانگی تا ۳۰ درصد افزایش داده است.
بخش عمده ای از صادرات ماشین آلات نساجی ترکیه در بخش ماشین آلات رنگرزی، تکمیل و چاپ پارچه و ماشین آلات تولید پوشاک است که پروسه ساخت به نسبت ساده تر و مکانیکی دارند.
ده کشور مهم وارد کننده ماشین آلات نساجی از ترکیه عبارتند از:
مصر، اتیوپی، هند، ازبکستان، بنگلادش، ایران، روسیه، اکراین، سودان و آلمان
صادرات ماشین آلات نساجی چین = حدود ۵/۲ میلیارد دلار
واردات ماشین آلات نساجی چین= حدود ۵/۵ میلیارد دلار
جالب است بدانید صنعت نساجی چین به قدری پویا و در حال رشد است که واردات و صادرات ماشین آلات نساجی این کشور به طور متوسط هر کدام ۲۵ درصد رشد داشته است.
چین از ۶۱ کشور جهان ماشین آلات نساجی وارد می کند که مهمترین آن ها عبارتند از ژاپن، آلمان، ایتالیا، سوئیس و تایوان. بیشترین صادرات ماشین آلات نساجی چین به کشورهای هند، ژاپن، پاکستان و بنگلادش و اندونزی است.
صادرات ماشین آلات نساجی هندوستان = حدود ۲۷۰ میلیون دلار
مهمترین کشورهای واردکننده ماشین آلات نساجی از کشور هندوستان عبارتند از ویتنام، پاکستان، مصر، چین، ایران و بنگلادش (عمده صادرات ماشین آلات نساجی هند به بنگلادش متعلق به ماشین آلات دوزندگی و تولید پوشاک است)
با نگاهی به آمار و ارقام ذکر شده می توان دریافت که پویایی صنعت نساجی این کشور ها موجب شده است تا در کنار واردات ماشین آلات نساجی( به دلیل حجم تولید بالا) ، با اهمیت دادن به صنعت ماشین سازی بتوانند در بخش صادرات ماشین آلات نساجی هم موفق باشند.
البته علاوه بر میزان صادرات، باید به تعداد زیاد ماشین آلاتی که در این کشورها به مصرف صنایع داخلی می رسند و توسط کارخانجات نساجی آن کشورها خریداری می شوند نیز توجه کرد. بنابراین می توان با توجه به مزیت های نسبی و تکیه بر توان فنی داخلی در بخش مهندسی، ماشین ابزار و تولید قطعات صنعتی به عرصه ماشین سازی نساجی هم گام نهاد.
بهنام قاسمی – مجله نساجی کهن
————————————————————————————
————————————————————————————
تحریریه مجله نساجی کهن
ارسال مقالات و ترجمه جهت انتشار در سایت : info@kohanjournal.com
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…
شرکتهای دانشبنیان در ایران به شرکتهایی اطلاق میشود که بر پایه دانش و فناوریهای نوین…