نگارش : بهنام قاسمی – تحریریه مجله نساجی کهن
طراحی فرش در ایران یک هنر قدیمی و با اصالت است و از موارد اصلی موفقیت فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی بوده است. هنر طراحی فرش سالها از گزند آلودگی و مادی گرایی به دور بود و بیشتر با ذوق و هنر طراح رابطه داشت تا مسائل مادی و تجاری اما با گذشت زمان و ماشینی شدن همه چیز و ورود ماشین آلات به صنعت ، هنر طراحی فرش ماشینی هم خواه یا نا خواه به مانند بسیاری از زمینه های دیگر اجتماعی، فرهنگی و هنری، تجاری شده و از هنر صرف خارج گردید.
هنر طراحی فرش ماشینی در سالهای اول توسعه این صنعت در ایران زیر سایه سنگین ماشین آلات صنعتی و صدای با ابهت دفتین ماشین آلات بافندگی فرش ماشینی گم شد و به آن اهمیتی داده نمی شد اما کم کم در دنیا بسیاری از چیزها عوض شد. رهبران دنیا به این نتیجه رسیدند که انسان و هنر نباید و نمیتوانند اسیر توسعه صنعتی ماشین آلات شوند. هر چه باشد انسان باید دست بالاتر داشته باشد. در همین جا بود که هنر و شعور انسان جایگاه خود را بازیافت و علیرغم توسعه دیوانهوار ماشین آلات، روباتها اتوماسیون و دیجیتالی شدن، جایگاه خود را پیدا کرد.
به همین دلیل در دهه گذشته هنر طراحی فرش ماشینی از زیر سایه ماشین آلات پرهیاهو و کارخانجات بافندگی بیرون آمد و خودی نشان داد. کم کم کارخانجات و مدیران به این نکته پی بردند که عامل اصلی فروش فرش فقط و فقط طرح و نقشه خوب و جذاب است و عواملی چون کیفیت بافت، کیفیت نخ فرش و غیره در مرحله های بعدی قرار دارد.
اما شکوفایی اصلی در طراحی فرش ماشینی زمانی اتفاق افتاد که شرکت های فرش ماشین کاشان از لاک خود بیرون آمدند و اقدام به برند سازی کردند. این امر موجب شد تا برندهای بزرگ بازار که تعدادشان به اندازه انگشتهای یک دست هم نبود و اغلب در مشهد و یزد مستقر بودند رقبای جدی پیدا کنند که تشنه پیشرفت و فروش هستند و این هجوم آنقدر بی رحمانه بود که دیگر امروز برند فرش کاشان جای برند فرش های شهر مشهد را کاملا گرفته و مشتری نهایی را با انتخاب های متعدد در هنگام خرید مواجه کرده است.
حالا برندهای تشنه پیشرفت و رقابت در کاشان به ابزاری نیاز داشتند تا بتوانند در مقابل غول های مطرح بازار قد علم کنند ماشین آلات که همان ماشین آلات بود ، نخ فرش هم که تقریبا مشترک بود و با سرمایه گذاری بیشتر قابل خریدن، بنابراین عامل مهم رقابت یعنی طرح و نقشه فرش بار دیگر خودنمایی می کرد.
در ابتدا طراح کم بود و تقاضا برای طرح خوب بسیار بالا. بنابراین کپی کاری و سرقت طرح های پرفروش بازار بهترین گزینه بود. بازار کپی کاران بسیار داغ شد. با گذشت زمان و قدرت نمایی شرکت های کاشانی و ظهور برندهای شایسته از این شهر قدرت ریسک و تولید طرح های خاص و ویژه و اختصاصی نیز افزایش یافت.
حالا بسیاری از کارخانجات تولید فرش ماشینی گروه ها و دپارتمان های طراحی فرش مستقر در کارخانه داشتند و می توانستند به خوبی تولید و نیاز به طرح های جدید را بر آورده سازند.
بازار داغ طراحی فرش ماشینی نه تنها باعث رشد و پیشرفت کارخانجات و افزایش فروش آنها در بازار میشد بلکه بخش طراحی فرش را نیز با تحولات بسیار زیادی روبرو کرد . بسیاری از هنرمندان و طراحان قدیمی ، حرفه ای و صاحب سبک فرش دستباف به طراحی فرش ماشینی وارد شدند و این بخش را غنی کردند. افراد بسیاری علاقمند به این رشته شدند و اقدام به یادگیری این هنر کردند و … هرچند این روند مانند هر تغییر و تحول دیگری آن روی سکه و موارد منفی هم داشت اما می توان به آن نیز به عنوان جزیی از این پازل بزرگ نگاه کرد که باید اتفاق می افتاد.
در این زمان تعداد سودجویان و افرادی که می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند افزایش یافت و بسیاری با یادگیری نصفه نیمه طراحی و نرم افزارها، سودای یک شبه رفتن ره صدساله را داشتند و به کپی کاری ادامه می دادند که البته در دراز مدت نتیجه نگرفتند و نخواهند گرفت. شاید بتوان گفت تعدد کپی کاران و سارقان طرح برای هنرمندان واقعی و طراحان با ذوق سبب خیر شد چرا که عیار طراح واقعی و کپی کا ر را به خوبی در دید همگان قرار میداد.
کم کم طراحان خوب و صاحب سبک ترجیح دادند به جای کار کردن در واحدهای طراحی شرکت ها و برندهای فرش ماشینی، استودیوهای طراحی فرش خودشان را تاسیس کنند و پولی را که در یک ماه به عنوان حقوق دریافت می کردند را با فروش یک نقشه، احتمالا در عرض چند روز به دست آورند.
از اینجا بود که طراحی فرش چهارچوب های بهتر و شفاف تری یافت و در کشوری که قانون کپی رایت وجود ندارد ، باب شدن اصطلاحاتی مانند طرح اختصاصی یا اورجینال در مقابل طرح های اشتراکی و حتی کپی اطمینان خاطری شد برای طراحان و البته شرکت های تولید کننده برگزیده و درجه یک که دنبال طرح های تازه و خاص بودند. زمانی مهیا شد تا طراحان فرش ماشینی بتوانند هنر و ذوق خود را نشان دهند و تا حدی حرف خود را به کرسی بنشانند و ما به ازای آن را دریافت کنند.
یک شرکت تولید کننده فرش ماشینی که میدید با خرید یک نقشه فرش اورجینال و اختصاصی خوب، حداقل می تواند ۶ ماه بدون رقیب فرش خود را در بازار به فروش برساند دیگر چندان ترسی هم از کپی شدن طرح نداشت چرا که تا رقیب بخواهد پالت رنگی بافت را مهیا کند، طرح و نقشه مورد نظر را سرقت و کپی کند، فرش را ببافد و به بازار عرضه کند فرصت طلایی را از دست داده و شرکت اصلی خریدار طرح اورجینال سود خود را برده است.
با روی دادن این اتفاقات صنف طراحان فرش ماشینی ارزش کار خود را در حال افزایش دید و اعتماد به نفس طراحان افزایش یافت و رقم های طراحی به قدری چشمگیر شد که حالا ارزش داشت که طراح فکر کند و هنر خود را روی کاغذ بیاورد و کار خوب ارائه دهد.
افزایش اعتماد به نفس طراحان و افزایش مشکلات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران موجب شکل گیری موج جدیدی به عنوان مهاجرت طراحان فرش ماشینی به ترکیه و کسب درآمدهای ارزی گردید. در این مرحله تعداد زیادی از طراحان فرش ایرانی به ترکیه مهاجرت کردند و یا طور مستقل دفتر طراحی فرش دایر کردند و یا در شرکت های ترکیه ای به عنوان طراح فرش مشغول به کار شدند.
بر اساس یک سنت قدیمی که هنوز هم صحت و درستی آن بر نویسنده آشکار نیست! طراحان ترک در کارهای مدرن خوب و در کارهای کلاسیک ضعیف هستند و طراحان ایرانی بالعکس. با فرض درست بودن این نظریه در سالهای بعد از مهاجرت طراحان ایرانی به ترکیه به دلیل مراودات و روابط بیشتر طراحان ایرانی با شرکت های ترک ، طرح های مدرن و وینتیج در شرکت های ایرانی دچار تحول اساسی شد.
اما این پایان کار نیست و انقلاب بعدی در بخش طراحی فرش ماشینی همان تاج گذاری و تاسیس امپراطوری طراحان است که استارت آن زده شده و اتفاقات خاصی در این بخش روی خواهد داد.
طراحان فرش ماشینی چطور امپراطوری خود را تاسیس می کنند؟
اصولا وقتی عبارات طراح فرش ماشینی و تولید کننده فرش را در کنار هم ذکر می کنید فضای چندان دوستانه ای را ترسیم نکرده اید! غالبا تصویر دو فرد در ذهن ترسیم می شود که ظاهرا دوست و رفیق هستند و لبخند می زنند اما سایه همدیگر را هم با تیر می زنند. معمولا این دو صنف همانقدر که تنگاتنگ و دوشادوش کار می کنند همانقدر هم از یکدیگر دل پری دارند و هر کدام سعی می کنند دست بالاتر را داشته باشند.
واقعیت این است که در گذشته هر چقدر طراح، زیردست و تولیدکننده، سرور بود، امروز شرایط وارونه شده و حالا تولیدکنندگان باید ناز طراحان را بخرند و بسیاری از تولیدکنندگان نیز از چنین شرایطی دل خوشی ندارند. اما این یک روند طبیعی در همه جای دنیا است . مثلا در دنیای لباس و مد و فشن طراحان از سالهای بسیار دور امپراطوری خود را تاسیس کرده اند و تا به امروز نیز یکی پس از دیگری برندهای پوشاک را فتح می کنند.
یا در همین صنعت فرش ماشینی، جان کت از زمانی که در مسابقات طراحی فرش دموتکس غوغایی برپا کرد و معروف شد دیگر جان کت سابق نبود و انقدر بزرگ شد که امروزه دیگر قدرت او در تجارت و تولید فرش از شهرت او در طراحی فرش سبقت گرفته است.
این امر یعنی مطرح شدن طراحان فرش ماشینی و از پشت صحنه بیرون آمدن آنها در تمامی صنایع و بخش ها در سالهای گذشته به شدت مصداق دارد و انگار حالا نوبت طراحان فرش ایرانی است.
با یک نگاه ساده می توان گفت که این یک امکان عالی برای طراحان فرش خوب و با ذوق است که بتوانند امپراطوری خود را تاسیس کنند. امروز در ایران شرکت های بسیار زیادی هستند که ظرفیت های خالی برای بافت اشتراکی و یا مزدی فرش دارند و طراحان فرش ماشینی می توانند از ظرفیت های خالی آنها برای تولید و حتی فروش استفاده کنند. بازار فروش هم که امروز دیگر در انحصار فرد یا شرکت خاصی نیست و کالای خوب به فروش میرسد.
شاید طراحان خوب به این فکر می کنند که چرا ما باید یک طرح خوب جدید و احتمالا پرفروش را به یک شرکت بافنده حتی با قیمت بسیار بالا بفروشیم؟ اگر یک طرح در بازار خوب بفروشد و به اصطلاح گل کند و مثلا چندین ماه به طور مداوم روی بافت باشد طراح می تواند چندین برابر پولی که از محل فروش طرح بدست می آورد را از طریق دریافت مبلغی ناچیز از هر متر مربع تولید فرش (مثلا ۱۰ هزار تومان به ازای هر متر مربع ) کسب نماید.
در حال حاضر تعداد طراحانی که در ایران به این شکل کار را شروع کردند انگشت شمارند و به نوعی پرچم داران این حرکت هستند اما در آینده به نظر این رقم افزایش بیشتری خواهد یافت. البته برای ورود به این وادی طراح باید آنقدر به خودش و مشتری پسند بودن طرحش اطمینان داشته باشد که بتواند از این روش همکاری سربلند بیرون بیاید.
تبدیل طراح به رقیب جدی تولیدکننده
بدین ترتیب دیگر نباید انتظار داشت که یک طرح خوب و مشتری پسند به شرکت های فرش ماشینی فروخته شود چرا که قطعا با برند طراح در بازار عرضه خواهد شد. در واقع طراح فرش ماشینی به یک رقیب جدی بدل می شود که هم شاه کلید موفقیت یعنی طرح و نقشه خوب را در اختیار دارد و هم دردسرها و سرو کله زدن های تولید را کمتر حس می کند و هم به طور طبیعی برای تلاش و پیشرفت روز افزون و بدست آوردن رقم های بزرگتر رغبت زیادی دارد.
در این شرایط کارخانه تولید کننده فرش ماشینی باید برای خرید طرح های فرش درجه ۲ همان طراح در انتظار باشد و با طرح های بهتر همان طراح در بازار رقابت کند. به نظر میرسد این اتفاق هر چند به مذاق شرکت های تولیدکننده خوش نمی آید اما باعث رشد و تکاپوی بیشتر بازار فرش ماشینی شود و در کنار آن قطعا باعث ظهور طراحان فرش تازه وارد و خوش ذوق جدیدی می شود که یا هنوز جسارت لازم برای مستقل شدن را ندارند و یا هنوز بال هایشان برای پرواز قوی نشده است.
در واقع ورود طراحان خوب به عرصه تولید باعث ایجاد حس بی اعتمادی در تولید کننده شده و خیلی رغبتی برای نزدیک شدن به طراح- تولید کننده وجود نخواهد داشت چون تقریبا اطمینان دارند به طور عقلانی و منطقی اگر طرح خوبی در کار باشد طراح -تولیدکننده خودش بافته و وارد بازار می کند. این حس بی اعتمادی فضاهای خالی کاری جدیدی را در بازار طراحی فرش ماشینی برای طراحان جوان و کار بلد و البته هنرمند ایجاد می کند تا جای قدیمی ترها را پرکنند و پیشرفت کنند.
به نظر شما ورود طراحان فرش ماشینی به عرصه تولید چه نکات مثبت و منفی به دنبال خواهد داشت؟
تبلیغات روی جلد: کاوان شیمی فهرست مطالب شماره 90 مجله نساجی کهن نمایشگاه پیشرفتهترین فناوریهای…
در نمایشگاه Heimtextil 2025، بخش فرش و کفپوش به سطح جدیدی از گسترش و نوآوری…
نویسنده:سیامک عیقرلو آری، تیتر این نوشتار درست نوشته شده است و به درستی آن را…
فناوریهای نوظهور و هوش مصنوعی با وجود همه اثرات مثبت و غیرقابل انکاری که برای…
ایتما آسیا ۲۰۲۴ فرصتی برای نمایش پیشرفتهای چشمگیر صنعت نساجی چین بود، جایی که شرکتهای…
شرکتهای دانشبنیان در ایران به شرکتهایی اطلاق میشود که بر پایه دانش و فناوریهای نوین…