تاثیر کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران
قیمت نفت به لحاظ رونق و رکود به نوعی در تعارض با اقتصاد جهانی است. در حال حاضر اروپا مشکل جدی اقتصادی دارد و آمریکا نیز از سال ۲۰۰۸ با بحران مالی و رکود دست به گریبان است.
در ۵۰ سال اخیر، جهان دو شوک بزرگ نفتی را پشت سر گذاشته است. اولی دهه ۷۰ میلادی به وقوع پیوست و دومی دهه جاری آغاز شد. هر چند شوک نفتی اول هنوز بزرگتر است. اما استمرار قیمتهای بالای نفت در شوک دوم طولانیتر بود. به همین دلیل شاید بتوان گفت شوک دوم نفتی آثار مهمتری به همراه داشته است. از سال ۱۳۸۰، اقتصاد ایران، با قیمتهای مستمر و بالای نفت مترادف شد که اوج آن سال ۱۳۸۷ بود که قیمت نفت به رکورد ۱۴۷ دلاری رسید. ظرف چند ماه قیمت نفت بهشدت کاهش یافت اما دوباره به سیر صعودیاش ادامه داد. استمرار قیمت بالای نفت برای دورهای طولانی، به طور طبیعی این احتمال را تقویت میکند که در آینده باید در انتظار کاهش قیمت نفت باشیم. قیمت نفت تحت تاثیر چهار عامل میتواند کاهش یابد.
اول، قیمت نفت به لحاظ رونق و رکود به نوعی در تعارض با اقتصاد جهانی است. در حال حاضر اروپا مشکل جدی اقتصادی دارد و آمریکا نیز از سال ۲۰۰۸ با بحران مالی و رکود دست به گریبان است. معنای این حرف این است که ۴۰درصد تولید ناخالص داخلی دنیا با مشکل جدی روبهروست. بنابراین اگر شرایط اقتصادی اروپا در میانمدت بهبود نیابد، که احتمالش هم زیاد است، مولفه بزرگی از تقاضا در بازار جهانی نفت ضعیف خواهد شد، حدود ۴۰درصد تقاضای جهانی نفت در کشورهای OECD ثبت میشود.
دوم، قیمت بالای نفت، سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری بیشتر در جهت افزایش تولید نفت ترغیب کرده است. این مساله نه تنها در کشورهای اوپک بلکه در کشورهای غیرعضو هم نمود پیدا کرده است. روسیه طی چند سال گذشته با افزایش سرمایهگذاری، تولید نفت خود را افزایش داده است. از سوی دیگر بالا بودن قیمت نفت باعث اقتصادی شدن استخراج نفتخامهای غیرمتعارف شده است. کشورهای بسته عضو اوپک هم تحت تاثیر قیمتهای بالای نفت، درهای خود را روی سرمایهگذاران خارجی باز کردهاند. عربستان سعودی این روزها در رتبه بالای جذب سرمایهگذاری خارجی نشسته است. این سرمایهگذاریها هم عمدتا در نفت و گاز و صنایع وابسته انجام شده است. بنابراین اگر تاخیر طبیعی به ثمر نشستن سرمایهگذاریها برای افزایش تولید نفت را در نظر بگیریم باید بگوییم که قیمتهای بالای نفت در ۱۰ سال اخیر باعث ایجاد ظرفیتهای بالایی در تولید نفت دنیا شده است که همین مساله انتظار افزایش عرضه را در سالهای آینده تقویت میکند.
سوم، وقتی قیمت نفت در یک دوره طولانی بالا میماند سرمایهگذاری در انرژیهای جایگزین افزایش پیدا میکند. این سرمایهگذاریها به ویژه در مورد گاز شکل جدیتری به خود گرفته است.
قاعدتا انتظار داریم در آینده سهم انرژیهای غیرنفتی در سبد انرژی افزایش یابد و این عامل بر کاهش قیمت نفت تاثیرگذار باشد.
چهارم، قیمت بالای نفت، معمولا صرفهجویی در مصرف و کاهش تقاضا را به همراه دارد. در سالهای گذشته سازمانهایی نظیر IEA و اوپک رشد تقاضای سالانه نفت را ۵/۱ تا ۶/۱درصد پیشبینی میکردند. اما امروزه پیشبینیهای رشد مصرف سالانه نفت در دنیا به حدود ۸/۰ درصد رسیده است. این اتفاق در شرایطی رخ داده است که کشش تقاضای نفت در چین و هند هنوز خیلی بالاست. مصرف نفت در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ به طور متوسط یک تا ۵/۱ میلیون بشکه در هر سال افزایش مییافت. خیلی عجیب است که امروز این رشد را در تقاضای نفت دنیا نمیبینیم. بنابراین میتوان نتیجهگیری کرد که قیمت بالای نفت بر صرفهجویی و کاهش تقاضا دامن زده است. چهار عامل فوق نشاندهنده آن است که موضوع کاهش قیمت نفت باید به عنوان یک پارامتر جدی تاثیرگذار بر اقتصاد ملی مورد توجه و تحلیل قرار گیرد.
کشورهای صادرکننده نفت در ۱۰ سال گذشته، تحت تاثیر قیمت بالای نفت، با درآمدهای هنگفتی مواجه شدند که اقتصادهایشان را با درجات مختلف تحت تاثیر قرار داده است. با بررسی رفتار این کشورها و هزینهکرد درآمدهای نفتیشان متوجه میشویم که برخی از این کشورها از شوک اول نفتی درس گرفتهاند و تدابیر مناسبی اتخاذ کردهاند. وقتی ایران، حساب ذخیره ارزی را برای ضربهگیری نوسانات قیمت نفت و جلوگیری از ورود یکباره این درآمدها به اقتصاد تشکیل داد، نروژ تنها تجربه موجود بود. هرچند که شکل این حساب در آن کشور با ایران متفاوت بود. به فاصله کوتاهی بعد از ایران صندوقهای مختلفی برای درآمدهای نفتی در کشورهای نفتخیز ایجاد شد.
آنچه باید در مورد رفتار اقتصاد ایران در چند سال اخیر مرور کنیم این است که دولت در شوک اخیر نفتی درآمدهای بالای نفت را وارد اقتصاد کرد. وابستگی بودجه به نفت به شدت افزایش یافت و تراز پرداختها هم بیش از پیش به درآمدهای نفتی ضمیمه شد.
این مهم است که بدانیم بودجه دولت با قیمت بالای ۸۰ دلار نفت، متوازن میشود. قیمتی هم که تراز پرداختها را متوازن میکند نفت بالای ۷۰ دلار است. بنابراین اگر قیمت نفت تا این حد کاهش پیدا کند، اقتصاد ایران در مهمترین متغیرهایش یعنی بودجه و تراز پرداختها با مشکل مواجه میشود. چون هزینههای دولت چسبندگی زیادی به قیمت نفت بالا پیدا کرده است نمیتواند متناسب با کاهش قیمتها، خود را تعدیل کند. آن سوی ماجرا هم واردات قرار دارد. کالای خارجی به شدت وارد زندگی ایرانیان شده است و کاهش واردات میتواند نقش موثری در اقتصاد و زندگی مردم ایفا کند.
همه این موضوعات نشاندهنده آن است که موضوع تاثیرات کاهش قیمت نفت باید بهطور جدی در دستور کار کارشناسان قرار گیرد. اگر در این شرایط بیمحابا حرکت کنیم و به عواقب تصمیماتمان توجه جدی نداشته باشیم باید با تاثیرات کاهش قیمت نفت بر اقتصاد ایران، دست و پنجه نرم کنیم.