تعرفه گذاری سلیقه ای، مانعی برای رقابت پذیری صنعت نساجی
عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی گفت: تغییرات مکرر و اعمال سلیقه در روند تعرفه گذاری بر کالاهای واسطهای در صنعت نساجی، فرصت رقابت پذیری را در این صنعت از بین برده است.
عباس سرشارزاده با بیان اینکه نظام تعرفه گذاری تاکنون در جهت حمایت از تولید نبوده است، افزود: نظام تعرفه گذاری از جمله چالشهای صنعت نساجی به شمار میرود و برخورد سلیقهای و کارشناسی نشده در تعیین تعرفهها باعث افزایش قیمت تمام شده محصولات زنجیره تولید میشود و فضای رقابت در بازارهای جهانی را از تولیدکننده ایرانی سلب و مقابله با قاچاق را سخت میکند.
عضو هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی ادامه داد: علت آنکه بیشتر محصولات وارداتی از مسیری غیر از گمرک وارد کشور میشود و از آن طرف با قاچاق ۴ میلیارد دلاری در صنعت نساجی مواجه هستیم، به دلیل بالا بودن قیمت تمام شده محصولات است که نظام تعرفهای حاکم بر این صنعت ایجاد کرده است.
سرشارزاده ارز ۴۲۰۰ تومانی را مبنای حقوق گمرکی تا قبل از سال ۱۴۰۱ بیان کرد و گفت: در حالیکه واردات کالا با دلار نیمایی به قیمت ۲۳ هزار تومان انجام میشد، اما حقوق گمرکی آن بر مبنای ۴۲۰۰ تومان محاسبه میشد و تعرفه ۷۰ درصدی در پوشاک حدود ۱۴ درصد قیمت تمام شده کالا را دربرمی گرفت؛ این بدان معناست که تعرفهها تاکنون عملکرد زیادی برای صنعت نداشت و صرفاً درآمدی برای گمرک به شمار میرفت.
وی با اشاره به اختلاف نظر میان اتحادیهها و صنوف تولید و فروش در صنعت نساجی گفت: وقتی در مورد تعرفه بحث میشود، تولیدکنندگان نخ و پارچه ترجیح میدهند تعرفه مواد اولیه آنها پایین باشد تا بتوانند به رقابت با کالای خارجی بپردازند و در مقابل صنوفی که محصول نهایی را به بازار عرضه میکنند طرفدار تعرفه بالا هستند تا از فروش آنها حمایت شود.
وی همچنین به تعرفه واردات ماشین آلات صنعت نساجی اشاره کرد و گفت: واردات ماشین آلات صنعت نساجی با هدف سرمایه گذاری همیشه از تعرفههای گمرگی معاف بوده است و تنها کسانی که برای خرید و فروش اقدام به واردات میکردند مشمول حقوق گمرکی میشدند، اما در حال حاضر با تعیین حقوق گمرکی برای ورود ماشین آلات به نام حمایت از تولید داخل، در عمل صنعت نساجی که یکی از نیازهای اصلی آن تجهیزات و ماشین آلات به روز است، صنعتی مقرون به صرفه نخواهد بود.
رئیس کارگروه رنگرزی، چاپ و تکمیل، این باور را که باید همه کالاهای واسطهای مورد نیاز در صنعت را خودمان تولید کنیم نیز درست ندانست و گفت: ساخت ماشین آلات نساجی در فضای بعد از انقلاب شکل گرفت و به دنبال آن ۲ کارخانه غدیر یزد و کارخانه دیگری در تبریز راه اندازی شد که ماشین آلات نساجی ایرانی با میزان تولید و کیفیت پایین مانند ماشینهای بافندگی خانگی تولید میشد یعنی با وجود حمایتهای زیادی که از این ۲ واحد تولیدی انجام گرفت، به دلیل آنکه انتقال فناوری به درستی انجام نشد و در داخل نیز فناوری مورد نیاز این صنعت وجود نداشت، هر دو کارخانه امروز به جای تولید ماشین آلات نساجی تبدیل به کارخانه تولید قطعات خودرو شده اند.