علم نساجی و صنعت آن همواره در زندگی بشر نقش حیاتی ایفا کرده است. از آن روز که بشر دانست می تواند پشم و پوست حیوانات را تغییر دهد و از آن به عنوان پوشش استفاده کند نساجی نه به معنای امروزی آن بلکه در تعریفی ساده و ابتدایی شکل گرفته است. از دیرباز تا کنون نیاز بشر به این دانش- صنعت نه تنها کم نشده است بلکه با افزایش قدرت سرمایه داری در قرن بیستم و توسعه مصرف گرایی نیاز به آن افزایش یافته است، تاجایی که امروزه با رشته ها و حوزه های دیگر چون صنعت، علم شیمی، علوم دانش بنیان و هنر درآمیخته است و رشته هایی چون نانو نساجی، طراحی مد و لباس، طراحی پارچه و … شکل گرفتند و به درون آن نفوذ کرده اند و امروز به پاره ای جدا نشدنی از آن بدل شده اند.
دستاورهایی که زندگی انسان مصرف گرا و آسایش طلب امروز را آسان ساخته است. از این رو نمی توان از این دانش و صنعت موثر، درآمد زا در جهان چشم پوشی کرد و آن را نادیده گرفت. ایران یکی از کشور هایی است که از اوایل قرن بیستم میلادی به جرگه تولید کنندگان صنعت نساجی پیوست؛ هرچند ما این صنعت را بومی می دانیم و فراموش نمی کنیم از چند هزار سال قبل با چرخ ریسندگی اخت بوده ایم. ایران نیز از پیامدهای انقلاب صنعتی بی نصیب نماند و از سال های پایانی حکومت قاجاریه به جرگه اهالی این صنعت پیوست. از آن زمان تا به امروز این صنعت دستخوش تغییرات بسیاری قرار گرفته است؛ گاهی مثبت و گاهی منفی.
در اواسط دهه چهل خورشیدی و در پی اجرای برنامه های عمرانی ایران کارخانه های بزرگ نساجی در ایران تاسیس و احداث شدند که به دلیل کمبود نیروی متخصص در این حوزه و عدم ارائه ی خلاقیت و وابستگی اقتصادی به نفت اقدام چندانی در راستای توسعه کیفی محصولات و افزایش نیاز به ورود دانش نساجی روز دنیا به واحد های صنعتی آن در ایران صورت نگرفت و به طور خلاصه می توان صنعت نساجی رشد چندانی را تجربه نکرد. به عبارتی دیگر این صنعت نیز مانند سایر صنایع به کشور وارد شد اما پس از احداث کارخانه ها اهمیت کارکرد و نقش آن ها در تولید ارزش افزوده به فراموشی سپرده شد.
پس از انقلاب نیز در پی توقیف کارخانه های بزرگ و واحدهای صنعتی این صنعت بیش از گذشته دچار چالش و سردرگمی شد. دولتی شدن واحدهای صنعت نساجی سبب حذف اندک نیروی متخصص و دانش آموخته در این رشته از دانشگاه شد؛ به این ترتیب مجموعه ای از واحدهای دولتی در صنعت نساجی ایجاد شد که نتیجه ای جز زیان برای این صنعت و اقتصاد کشور نداشتند. از سویی هزینه سنگین تولید، پرسنلی و استهلاک ماشین آلات را به دولت تحمیل می کرد و از سوی دیگر محصولات تولید شده از جهت کیفیت و تولید ارزش افزوده روندی معکوس با استانداردهای جهانی را پی گرفته بودند و اهالی این صنعت شاهد تسریع مرگ تدریجی نساجی کشور بودند. بر اثر نابه سامانی های موجود در این صنعت واحدهای دولتی در صنعت نساجی به سرعت ورشکسته شدند و از بین رفتند.
از آن پس و در پی تغییر ساختار اقتصادی ایران در دولت سازندگی کارخانه ها و واحدهای صنعتی خصوصی در این صنعت جانی تازه گرفتند البته فعالیت آن ها نیز از همان ابتدا با چالش های بسیاری مواجه بود؛ عدم تخصیص تسهیلات بانکی، مشکلات مربوط به بازپرداخت وام های بانکی، عدم ثبات قوانین گمرگی و مالیاتی، رویکرد مبهم سندهای چشم انداز به مسئله تولید و تناقض در تدوین برنامه های توسعه و… همگی از عواملی بود که تولیدکنندگان نساجی را از آنچه مقصودشان بود دور می ساخت. با وجود تمام مشقت ها این روزها سپری شد. در اوخر دهه ۷۰ و ابتدای دهه ۸۰ شرایط اقتصادی رو به ثبات گروید و امید در دل های صنعتگران نساجی جوانه زد، روزهای سخت تولید به تدریج تسهیل شد تا آنکه در میانه دهه ۸۰ به دنبال تغییر ساختار قوه مجریه و تغییر رویکرد دولت نهم و دهم به تولید، واردات بی رویه کالاهای مشابه با تولیدات داخلی و عدم حمایت دولت از تولید داخلی بسیاری از صنعتگران و بخشی از تولیدکنندگان صنعت نساجی اعم از پارچه، الیاف، فرش و کفپوش و… را فلج و از دایره تولید کشور خارج کرد. بر اثر بی توجهی دولت دهم به مسئله تولید و تشویش قوانین مجلس و بخشنامه های مصوب در هیات دولت، عدم تحقق برنامه پنجم توسعه در زمان معین، رشد بی رویه نقدینگی و افزایش تورم، عدم تخصیص بودجه لازم به صندوق ضمانت توسعه و صادرات، تحریم های گران و… تولید و صنعت نساجی از مسیر خود خارج شد و در بسیاری از موارد بر اثر بی تدبیری مسئولان بانک ها به مقصدی ایمن برای سرمایه تولیدکنندگان تبدیل شدند؛ به این ترتیب بانک ها جایگزین بنگاه های تولیدی شده و رقابتی ناجوانمردانه میان بانک ها و واحدهای تولیدی مثل کارخانه های نساجی در گرفت. رقابتی که پیروز آن بانک هایی بودند که با سودهای کوتاه مدت و بلند مدت خود همچون اژدها سرمایه ها را می بلعیدند و آتش بر جان تولید کشور و تولیدکنندگان می زدند.
در پی انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و روی کار آمدن دولت تدبیر و امید و شعار «حمایت از تولید ملی» بذر امید نیز در دل های تولیدکنندگان پاشیده شد. راهبردهای دولت یازدهم و وزارت صنعت و مثلث اقتصادی دولت نشان از تلاش دولت برای احیای صنعت کشور و صنعت نساجی به عنوان یک صنعت با پشتوانه و دیرینه در ایران _ به خصوص فرش ماشینی و کفپوش که درجهان با نام ایران شناخته می شود _ دارد؛ البته گفته و درد دل های تولیدکنندگان نساجی که خود دستی بر اتش دارند و از نزدیک با آنچه دولت فعلی برای آن ها و واحدهای تولیدی شان رقم می زند درگیر اند به یادآوری می کند این دولت نیز تا تحقق وعده ها مسیر طولانی در پیش دارد و هم چنان نوسفر است.
ناگفته نماند گاهی دل صنعتگران نساجی از چیزهایی به درد می آید که تا پایان عمر با آن ها همراه است.
تحریریه مجله کهن
براساس گزارشهای منتشرشده، صادرات ماشینآلات نساجی ایتالیا در ۹ ماهه نخست سال ۲۰۲۴ نسبت به…
نمایشگاه فرش و کفپوش (2025 CFE) از تاریخ 18 تا 21 دی ماه در مرکز…
شرکت ترکیه ایی Uğurteks Tekstil Makina Parkı با افتخار ارائهدهنده ماشینآلات نساجی دست دوم با…
مهندس قاسم حیدری، کارشناس ارشد تکنولوژی نساجی با توجه به اینکه ماشین آلات خط تولید…
سید شجاعالدین امامی رئوف، دبیر انجمن صنایع نساجی ایران، بیان کرد: برنامه هفتم توسعه در…
ابراهیم شیخ، معاون صنایع عمومی وزارت صنعت، معدن و تجارت، اعلام کرد: در هشتماهه نخست…