صنعت نساجی بنگلادش
بنگلادش کشوری واقع در جنوب آسیا ست و با کشورهای هند و میانمار مرز مشترک دارد. این کشور هفتمین کشور پرجمعیت جهان با تراکم جمعیت تقریبی ۹۹۰۲ نفر در کیلومتر مربع است. بیش از ۵۰ درصد تولید ناخالص داخلی بنگلادش از بخش خدمات تامین میشود و حدود دو سوم جمعیت این کشور به فعالیتهای کشاورزی (بخصوص کشت برنج) مشغول هستند.
صنعت پوشاک آماده (RMG) در بنگلادش به رونق اقتصاد این کشور کمک میکند. این صنعت بیش از دو سوم تجارت این کشور را در بر میگیرد. در ادامه به ارائه یک گزارش کلی از صنعت نساجی این کشور میپردازیم.
چشم انداز اقتصادی بنگلادش
بنگلادش عملا بًه عنوان پل ارتباطی بین بازارهای نوظهور جنوب آسیا و بازارهای در حال رشد جنوب شرق آسیا و کشورهای همسایه آن واقع شده است. بنگلادش این پتانسیل را دارد که به عنوان یک بندر ورودی به منطقهای باشد که بنگلادش، نپال، بوتان، هشت ایالت شمال شرقی هند (از جمله آسام، مگالایا، مونیپور، ایمفال، آروناچال، ناگالند، میزورام و تریپورا) و منطقه شمال میانمار که غنی از منابع است را پوشش میدهد.
این کشور در آستانه تبدیل شدن به یک قطب منطقهای است که در آن فعالیتهای مربوط به مونتاژ، تولید، تجارت و خدمات در حال افزایش هستند. وضعیت اقتصاد کلان فعلی در بنگلادش، به طور کلی، باثبات است. به این صورت که در آن کسری مالی قابل مدیریت و کسری حساب جاری کاملا کم است. این امر نشان دهنده تداوم رشد بالای صادرات، افزایش جریانهای حواله، رشد متوسط در عرضه پول و همچنین واردات است. وضعیت باثبات اقتصاد کلان این کشور نتیجه ترکیبی از سیاستهای پولی و مالی محتاطانهای است که در حال پیگیری است. مسیر پنج ساله رشد تولید ناخالص داخلی بنگلادش در تصویر زیر قابل مشاهده است.
میانگین نرخ رشد تولید ناخالص داخلی در بنگلادش
چشم انداز آینده بنگلادش
• تبدیل شدن به یک کشور با درآمد متوسط (MIC) تا سال ۲۰۲۱ برای تبدیل شدن به سی امین اقتصاد بزرگ جهان تا سال ۲۰۳۰
• تبدیل شدن به بزرگترین صادرکننده RMG در جهان
• جوانسازی جمعیت (سن حدود ۶۰ درصد کل جمعیت زیر ۴۰ سال است)
• ایجاد یک بازار بزرگ برای محصولات غیر سنتی
• افزایش حجم صادرات از طریق تنوع صادرات
• تقاضا و شهرت عظیم صنعت داروسازی بنگلادش در سراسر جهان
• توسعه بخش کشتی سازی بنگلادش
• جریان بالاتر حواله و ذخیره ارز خارجی
زمینه صنعت نساجی و پوشاک در بنگلادش
صنعت نساجی بنگلادش بزرگترین بخش تولیدی زیرمجموعه صنعت این کشور و دومین بخش گسترده برای جذب نیروی کار پس از بخش کشاورزی است. مطابق با گزارش سالانه BTMA, 9002 صنعت نساجی بنگلادش در سه دهه گذشته در طول یک دهه گذشته بیشترین سرمایه گذاری (در حدود ۵/۳ میلیارد یورو) را جذب کرده است.
صنعت نساجی بنگلادش در حدود ۱۰۰ درصد نیاز نخ و پارچه مربوط به داخل کشور، ۸۵ تا ۹۰ درصد نیاز نخ برای منسوجات حلقوی صادراتی و ۳۴ تا ۴۰ درصد نیاز نخ را برای پوشاک آماده (RMG) تامین میکند. میانگین ارزش افزوده ناخالص برای مرحله ریسندگی ۱۷%، بافندگی تاری پودی ۱۵%، بافندگی حلقوی ۱۸%، رنگرزی و تکمیل ۱۵% و تولید پوشاک اماده ۲۸% است.
صنایع نساجی و پوشاک بنگلادش با موفقیت بر چالشهای سر راه خود غلبه کرده و با وجود رکود جهانی مداوم و رقابت سخت با سایز کشورها، اکنون در حال رشد و شکوفایی است. صادرات محصولات نساجی از بنگلادش به طرز شگفت انگیزی کاملا شناور است و اخیرا صادرات پوشاک و محصولات نساجی بنگلادش در بازار ایالات متحده از هند پیشی گرفته است.
مواداولیه برای بخش نساجی و پوشاک
• پنبه
پنبه خام در اصل برای تولید نخ مورد استفاده قرار میگیرد. این در حالی است که تولید پنبه در بنگلادش به دلیل محدودیت زمینهای کشاورزی دارای حاشیه سور کمی است. بنابراین بنگلادش برای تامین تقاضای رو به رشد پنبه خام تقریبا به صورت کامل به واردات وابسته است. تولیدداخلی پنبه خام به سختی میتواند ۲ درصد از نیاز این کشور را تامین کند. بیش از ۴۰ درصد از واردات پنبه خام به بخش صادرات محور RMG اختصاص دارد.
روند رو به رشد واردات پنبه توسط بنگلادش
کشورهای مختلفی که بنگلادش از آنها به پنبه وارد میکند در نمودار زیر نشان داده شدهاند:
• نخ
بخش پوشاک حلقوی پنبهای در بنگلادش که پنبه مورد نیاز آن از کشورهای خارجی وارد میشود؛ یک زنجیره ارزش تقریبا کامل را دنبال میکند. این زنجیره شامل ریسندگی، رنگرزی، بافندگی و تولید لباسهای گردباف و تکمیل پوشاک همگی در داخل کشور انجام میشود. در بنگلادش به دلیل تولید داخلی بیشتر، واردات کاهش یافته است.
• پارچه
عمده پوشاک آماده صادر شده از بنگلادش از پارچههای فیلامنتی پلی استر، پارچههای مخلوط فیلامنت مصنوعی، پارچههای PV، پارچههای فیلامنت ویسکوز و نخهای تابیده شده دست ساز ساخته شدهاند. تنها چند کارخانه بافندگی در بنگلادش وجود دارد که استاندارد کیفیت کافی را برای صادرات ارائه میدهند و در نتیجه اکثر پارچههایی که برای صادرات پوشاک تاری پودی استفاده میشوند باید وارد شوند.
این مسئله به معنای هزینههای خرید بالاتر، وابستگی قویتر به یک تامین کننده خارجی و همچنین معایب قیمت گذاری به دلیل عوارض واردات بالاتر در بازارهای اتحادیه اروپا است. ظرفیت بافت تاری پودی موجود در بنگلادش میتواند تنها حدود ۴۰ درصد تقاضای پارچه را برآورده کند. بقیه وارداتی است.
علیرغم رشد قابل توجه صنایع پیوندی عقب مانده، شکاف میان عرضه و تقاضا پارچه در کشور در حال حاضر حدود ۵۰ درصد از نظر مصارف بر پایه پنبه و حدود ۲۵ درصد از نظر مصارف غیر پنبهای در بخش RMG است. با افزایش صادرات در بخش پوشاک گردباف، ظرفیت صنایع عقب مانده قبلی نیز به تدریج افزایش یافته است. نتیجه این است که تأمینکنندگان محلی میتوانند ۹۰ درصد کل نیاز پارچههای مربوط به بخش لباسهای گردباف را تأمین کنند.
بانک جهانی ظاهرا با استناد به تعداد فزاینده واحدهای تولید پارچه و ریسندگی در بنگلادش اشاره کرد که رشد رضایت بخشی در صنایع نساجی پیوندی عقب مانده در اینجا وجود داشته است. همچنین، سرمایه گذاران خارجی نیز واحدهای تولید پارچه و الیاف را در بنگلادش راه اندازی کردهاند.
• ابریشم
صنعت نساجی قدیمی بنگلادش به دلیل محصولات ابریشم خود، به ویژه “مسلین” محبوب بود. برخی از مردم معتقدندکه عبارت خاطره انگیز سونار- بنگلا یا بنگلادش طلایی (Sonar-Bangla ) از رنگ طلایی نخ ابریشم بنگلادشی پدید آمد. در گذشته، بنگلادش مقادیر قابل توجهی ابریشم تولید میکرد که فراتر از نیازهای محلی بود و پتانسیل صادرات قوی را برای منسوجات و ابریشم خام افزایش داد. نوغان سازی و صنعت ابریشم تا حد زیادی در بخشهای غربی و شمال غربی بنگلادش متمرکز شدهاند. سه نوع ابریشم، یعنی ابریشم توت، ابریشم اندی (یا اری) و ابریشم تاسار از دیرباز در بنگلادش تولید میشده است.
حجم صادرات محصولات ابریشم بنگلادش در طول سالها کاهش شدیدی را تجربه میکند. دادههای دفتر توسعه صادرات نشان میدهد که ارزش صادرات محصولات ابریشم بنگلادش کاهش شدیدی داشته است (از ۴۸/۱۱ میلیون دلار به تنها ۸۰۰۰ دلار در تنها ۲ سال؛ ۲۰۰۵-۲۰۰۶). این امر عمدتا بًه دلیل سیل شدید، تخریب مزارع توت و کمبود پیله و شیوع بیماری کرم ابریشم در کشور بود.
بخشهای مختلف نساجی بنگلادش
بخش نساجی بنگلادش از بخشهای فرعی دیگری نظیر؛کارخانههای ریسندگی،کارخانههای بافندگی تاری پودی، بافندگی حلقوی و واحدهای رنگرزی و تکمیل تشکیل شده است. همه بخشهای فرعی نساجی با وجود محدودیتهای عمده مانند رکود جهانی، رقابت شدید بین المللی، زیرساختهای ضعیف و منابع برق ناکافی، روند رو به رشدی دارند.
• ریسندگی
بخش فرعی ریسندگی به دلیل تقاضای فزاینده برای نخ از بازار نساجی داخلی و تولید پارچه برای صنعت پوشاک آماده صادرات محور (RMG) شاهد رشد قوی در دهه گذشته بوده است.گسترش اخیر کارخانههای ریسندگی در بنگلادش را میتوان در شکل زیر مشاهده کرد:
همانطورکه در بالا ذکر شد ،خودکفایی تولید پوشاک در بنگلادش در زمینه لباسهای گردباف بسیار بالا است (تقریبا ۸۰%)، در حالیکه بخش پوشاک تاری پودی تنها ۴۰% خودکفایی دارد .کارخانههای ریسندگی و بافندگی که در سالهای اخیر راه اندازی شدهاند، میتوانند نخها و پارچههای باکیفیت مورد نیاز برای بخش RMG صادراتی را تامین کنند، اما معمولا با قیمت ۱۰ تا ۱۲ درصد بالاتر از آنهایی که از چین و هند تهیه میشوند.
• بافندگی تاری پودی
درحال حاضر ۴۰۰ کارخانه پارچه بافی مدرن در بنگلادش با ظرفیت تولید سالانه ۱۶۰۰ میلیون متر پارچه بافته شده برای صنایع پوشاک آماده صادراتی وجود دارد. با این حال، این حجم از تولید پارچههای بافته شده تنها پاسخگوی ۴۰ درصد تقاضای صنایع رو به رشد پوشاک آماده این کشور است. به غیر از این کارخانههای بافندگی، ۱۰۶۵کارخانه تخصصی نساجی و بافندگی در بنگلادش وجود دارد که حدود ۴۰۰ میلیون متر پارچه تاری پودی برای صادرات و همچنین بازار داخلی تولید میکنند.
• بافندگی حلقوی
دردهه ۱۹۸۰، صنعت RMG بنگلادش عمدتا در تولید و صادرات محصولات تاری پودی متمرکز بود. از اوایل دهه ۱۹۹۰، بخش حلقوی شروع به گسترش کرد. پیراهن، تی شرت، شلوار، سوئیشرت و کت عمدهترین محصولات تولید و صادرشده توسط این صنعت میباشند. پوشاک حلقوی بنگلادش به بیش از ۱۰۰ کشور جهان صادر می شود و در سال مالی ۲۰۰۹ از هدف ۵/۵ میلیارد دلاری صادرات خود عبور کرده است.
درحال حاضر حدود ۲۸۰۰ واحد بافندگی وجود دارد که حدود ۱۵۰۰ میلیون متر پارچه در سال تولید میکنند. بر این اساس، مصرف نخ توسط بخش بافندگی نیز به سرعت در حال افزایش است که در نهایت کارآفرینان را تشویق میکند تا به سرعت کارخانههای ریسندگی جدید را برای پاسخگویی به تقاضای عظیم بازار راه اندازی کنند.
کارخانههای بافندگی سالانه ۳۶۰۰ میلیون متر پارچه کشباف تولید میکنند تا نیاز صنایع پوشاک آماده صادراتی را تامین کنند. همچنین حدود ۲۰۰۰ کارخانه جوراب بافی در بنگلادش وجود دارد که ۵۰۰ میلیون متر پارچه بافتنی را برای بازار محلی تولید میکنند.
• منسوجات دستباف (HandLoom)
طیف محصولات بافندگی دستی به سادگی شگفت انگیز است و شامل موسلین جمدانی (Muslin Jamdani)، روتختی، ملحفه، ملیله، تودوزی، زیرانداز، فرش یا پتو، ساترنجی (Satranji)، قلاب بافی، منسوجات سنتی، پارچههای ابریشمی، روکش مبل، پارچه رومیزی و دستمال سفره، حوله،گردگیر، حوله آشپزخانه، لباس و پیراهن مردانه، زنانه و نوزادی، پنجابی و سایر منسوجات کتان خانگی چاپدار، ساده یا گلدوزی شده خَدی است.
در بنگلادش حدود ۵۰۰۰۰۰ بافنده با ظرفیت تولید ۸۵۰ میلیون متر پارچه وجود دارد. با این حال، تنها حدود ۱۵۰۰۰۰ بافنده (۳۰ درصد) کشور در حال بهره برداری هستند. بخش بافندگی دستی با محدودیتهای چندگانه مواجه است که عمدهترین آنها کمبود نخ وسرمایه درگردش است.
• رنگرزی ،چاپ و تکمیل
رنگرزی، چاپ و تکمیل،آخرین مراحل در صنعت نساجی و همچنین پیچیدهترین فرآیندها هستند. این مرحله نهایی است که پارچه را برای مقاصد صادراتی یا RMG اماده میکند. واحدهای رنگرزی، چاپ و تکمیل در بنگلادش در حال حاضر قادر به پردازش تمام پارچههای خام تولید داخلی هستند. بر اساس گزارش انجمن کارخانههای نساجی بنگلادش (BTMA)، زیربخش رنگرزی، چاپ و تکمیل دارای ۱۳۰ واحد مکانیزه و ۱۸۰ واحد نیمه مکانیزه با ظرفیت تولید ۱۶۰۰ میلیون متر و ۱۲۰ میلیون متر پارچه در سال است.
با این حال، اکثر واحدهای رنگرزی، چاپ و تکمیل که پارچه مناسب برای صادرات تولید میکنند، به شدت به پارچه خام وارداتی وابسته هستند. با توجه به محدودیتهای بنگلادش در واردات پارچههای خام، صنعت تاری پودی مانند بافندگی حلقوی که در آن از پارچهها تولید محلی برای رنگرزی و تکمیل استفاده میکنند، شکوفا نشده است.
صنعت پوشاک آماده در بنگلادش
صنعت پوشاک آماده (RMG) بنگلادش در اواخر دهه ۱۹۷۰ شروع به کار کرد و در مدت کوتاهی به یک بازیگر برجسته در اقتصاد تبدیل شد. به طورکلی پوشاک آماده تولید شده در بنگلادش عمدتا به دو دسته عمده تقسیم میشوند: منسوجات تاری پودی و حلقوی. پیراهن، کت و شلوار اصلیترین محصولات تاری پودی هستند و زیرپوش، جوراب، جوراب ساق بلند، تی شرت، پولوشرت، سوئیشرت و سایر لباسهای راحتی و نرم عمدهترین محصولات حلقوی هستند.
درحال حاضر، صادرات منسوجات، البسه و پوشاک آماده حدود ۸۰ درصد از کل صادرات کالاهای بنگلادش را تشکیل میدهد. در بنگلادش، تنها ۵ درصد از کارخانههای نساجی متعلق به سرمایه گذاران خارجی است. بیشتر تولیدتوسط خانوادهها یا شرکتهای بنگلادشی کنترل میشود. صنعت پوشاک در بنگلادش از سال ۱۹۸۰ به بخش اصلی صادرات و منبع اصلی ارزآوری تبدیل شد و در سال ۲۰۰۲ حدود ۵ میلیارد دلار آمریکا صادرات داشت.
روندرو به رشد صادرات پوشاک آماده بنگلادش
سرمایه گذاری در بخش نساجی و پوشاک
در سالهای اخیر مجموعه قابل توجهی از اصلاحات، مقررات زدایی و آزادسازیها در سیاستهای مربوط به بخشهای مختلف اقتصاد از جمله اصلاحات مالی با هدف چالشهای جهانی شدن از طریق معرفی رقابت بین المللی و افزایش راندمان تولید انجام شده است. سرمایه گذاریها در صنعت نساجی و پوشاک بنگلادش به دو بخش سرمایه گذاری خارجی و سرمایه گذاری مشترک تقسیم میشود.
سرمایه گذاری خارجی شامل پروژههایی میشود که سرمایه آنها به صورت ۱۰۰% توسط افرادی خارجی تامین میشود و مالکیت آنها مستقیما بر عهده پرسنل خارجی است. در بنگلادش سرمایه گذاران خارجی با سرمایه گذاران داخلی امتیازات برابری دارند. بخش نساجی یکی از بزرگترین بخشهای صادراتی بنگلادش است که ارز خارجی را به همراه دارد. همچنین بیشترین فرصتهای شغلی را ایجاد میکند.
دربنگلادش، صنعت نساجی شامل بخشهایی مانند پوشاک آماده،گلدوزی، لباسهای کامپوزیتی حلقوی، رنگرزی و تکمیل، منسوجات تخصصی، لباس کشباف، پلیور، پارچههای تاری پودی، نخ اکریلیک، لوازم جانبی پوشاک، نخ پلی استر، فرش، پارچههای حلقوی، نخ خیاطی، ریسندگی منسوجات، چاپ پارچه و غیره است. جذب سرمایههای خارجی ممکن است در هر کدام از این بخشها اتفاق بیوفتد.
شرکای اقتصادی عمده کشور بنگلادش
مشکلات و چالشهای رشد سریع صنعت نساجی بنگلادش
• فقدان وجود بخش تحقیق و توسعه (R&D) در بخش پنبه
عدم وجود بخش تحقیق و توسعه در بسیاری از بخشهای مربوط به پنبه در بنگلادش منجر به کیفیت پایین پنبه در مقایسه با بقیه بخشهای آسیا شده است. به دلیل سودآوری پایین محصولات پنبه تهیه شده از پنبه، کشاورزان به سمت محصولات سودآور دیگر مانند نیشکر روی میآورند. فقدان R&D مناسب است که منجر به چنین حالتی شده است.
• فقدان مدرن سازی تجهیزات
منتقدان استدلال میکنند که صنعت نساجی کشور بنگلادش دارای تجهیزات و ماشین آلات منسوخ شده است. ناتوانی در نوسازی به موقع تجهیزات و ماشین آلات منجر به کاهش قدرت رقابت نساجی بنگلادش با سایر کشورها شده است. همچنین به دلیل تکنولوژی منسوخ شده هزینه تولید در بنگلادش در مقایسه با کشورهای دیگر مانند هند، پاکستان و چین بالاتر است.
• لایحه مالی برای فشار بیشتر بر صنعت
اتحادیه کارخانههای نساجی بنگلادش بیان کرده است که اقدامات دولت مطابق انتظاراتش برای صنعت نساجی و رشد آرام آن نیست. به گفته وی، بازگرداندن حداقل مالیات بر فروش داخلی، مشکل نقدینگی اجتناب ناپذیری را ایجاد میکند که در حال حاضر به مرز هشدار رسیده است. همچنین صنعت نساجی از یک سو به دلیل غیرقابل قبول بودن نرخ افزایش و کمبود شدید تامین انرژی و تعرفه غیرقابل تصور برق برای صنعت از سوی دیگر، با تولید منفی سرمایه مواجه بود.
• افزایش هزینه تولید
هزینه تولید منسوجات به دلایل زیادی مانند افزایش نرخ بهره، تورم دو رقمی و کاهش ارزش تاکا بنگلادشی افزایش مییابد. به همین دلیل هزینه تولید صنعت نساجی افزایش یافت که برای صنعت نساجی برای رقابت در بازارهای بین المللی مشکل ایجاد کرده است.
• مسائل داخلی تهدید بزرگتری برای صنعت نساجی بنگلادش است
صنعت نساجی بنگلادش یکی از سختترین دورههای دهههای اخیر را پشت سر میگذارد. در این بین رکود جهانی که به شدت به نساجی جهانی ضربه زده است تنها دلیل نگرانی نیست؛ هزینه بالای تولید ناشی از افزایش فوری هزینههای انرژی، دلیل اصلی نگرانی برای صنعت بوده است. کاهش ارزش تاکا بنگلادشی در چند سال گذشته هزینه نهادههای وارداتی را افزایش داد. علاوه بر این، تورم دو رقمی و هزینه بالای تامین مالی، رشد صنعت نساجی را به طور جدی تحت تاثیر قرار داده است.
صادرات منسوجات بنگلادش در طول سالهای گذشته با چالشهایی روبرو شده است زیرا صادرکنندگان نمیتوانند به طور موثر محصولات خود را بازاریابی کنند زیرا خریداران به دلیل توصیههای نامطلوب سفر، به بنگلادش سفر نمیکنند و همچنین سفر به خارج برای صادرکنندگان روز به روز دشوارتر میشود. اکنون زمانی ست که دولت بایستی اقدامات فوری برای رفع کندی در بخش نساجی انجام دهد. هزینههای بالای انجام کسب و کار به دلیل افزایش شدید نرخ بهره است که مشکلات صنعت را افزایش داده است.
همچنین وامها از سوی صنعت با بحران مواجه شده است و از این رو حجم وامهای غیرجاری به وضعیت نگرانکنندهای رسیده است. علاوه بر این، قطع برق ممکن است منجر به بیکاری گسترده و در نتیجه وضعیت نظم و قانون کشور شود.
• بحران انرژی و برق
در نتیجه کاهش بار، ظرفیت تولید نساجی در بخشهای مختلف تا ۳۰ درصد کاهش یافته است. جلسات مشترک بسیاری بین سازمانهای مربوطه در زمانهای مختلف برای تدوین یک استراتژی مشترک برای رسیدگی به بحران هشدار دهنده برق که صنعت نساجی با آن مواجه است، برگزار شد. در این جلسه به اتفاق آرا تصمیم به تشکیل کارگروه مشترک مدیریت برق برای صنعت نساجی در راستای منافع کلان زنجیره ارزش صنعت نساجی گرفته شد.
کارگروه مشترک به زودی برای طراحی یک برنامه تفصیلی برای پیگیری دو هدف معافیت کامل و فوری زنجیره ارزش صنعت نساجی از کاهش بار برق و همچنین منطقی سازی و کاهش تعرفه برق تشکیل جلسه خواهد داد.
کاهش بار برق باعث کاهش سریع تولید میشود و در نتیجه سبب کاهش سفارش صادرات نیز میشود. هزینه تولید به دلیل افزایش فوری تعرفه برق افزایش یافته است. به دلیل کاهش بار، برخی از صاحبان آسیاب از منبع انرژی جایگزین مانند ژنراتور استفاده میکنند که هزینه تولید آنها را بیشتر میکند. ششرایط پیش آمده قابلیت رقابت این صنعت در بازارهای بین المللی تاثیر بدی گذاشت.
• کمبود گاز
با وجود افزایش قابل توجه دما، کاهش بار گاز در صنایع نساجی ادامه دارد. سخنگوی اتحادیه کارخانههای نساجی بنگلادش (BTMC) ادعا کرد که ۶۰ تا ۷۰ درصد صنعت تحت تأثیر این مسئله قرار گرفته است و قادر به پذیرش سفارشهای صادراتی از سراسر جهان نیست.
قطع مداوم گاز طی ماهها و زیانهای هنگفت تولید، بر توانایی صنعت تأثیر منفی میگذارد. در راستای منافع کلان اقتصاد و صادرات، دولت باید اطمینان حاصل کند که شرکتهای خدماتی برق و گاز را به صنعت نساجی عرضه میکنند.
• سیاستهای پولی فشرده
تداوم سیاست های پولی فشرده باعث افزایش شدید هزینه های تولید میشود. به دلیل نرخ بهره بالا، هزینه تامین مالی افزایش مییابد که تاثیر شدیدی بر تولید میگذارد. مالیات تکلیفی ۱ درصدی نیز تأثیر بدی بر تولید دارد. هزینه بالای انجام تجارت به دلیل افزایش شدید نرخ بهره است که مشکلات صنعت را افزایش داده است. دولت بنگلادش بایستی اقدامات فوری برای رفع کندی در بخش نساجی انجام دهد.
• حذف یارانه بخش نساجی
مفاد لایحه مالی ۲۰۱۲-۲۰۱۳ به هیچ وجه سازگار با صنعت نساجی نیست. مقرراتی مانند بازگرداندن حداقل مالیات ۵/۰ درصدی بر فروش داخلی، کسر مالیات بر واردات منسوجات و اجناس و غیره، چیزی نیست جز آخرین ضربه بر پیکره صنعت نساجی. بازگرداندن حداقل مالیات بر فروش داخلی باعث ایجاد مشکل اجتناب ناپذیر نقدینگی میشود که در حال حاضر به سطح هشدار رسیده است. صنعت نساجی به دلیل غیرقابل قبول بودن نرخ افزایش، با تولید منفی سرمایه مواجه بود.
• فقدان سرمایه گذاری جدید
صنعت نساجی بنگلادش به دلیل قدیمی بودن ماشین آلات نساجی با مشکل بهره وری پایین مواجه است. برای غلبه بر این مشکل و ایستادن در جایگاه رقابت، صنعت نساجی بنگلادش به سرمایه گذاری بالایی نیاز دارد. از سالها پیش روند مستمر سرمایه گذاری در بخش ریسندگی وجود داشته است.
بنگلادش با مشکلات خارجی و همچنین داخلی مواجه است که سرمایه گذاری جدید را محدود میکند. شرایط داخلی غیرقابل پیشبینی بنگلادش باعث کاهش سریع سرمایهگذاری خارجی شده است که این امر بر همه صنایع بهویژه صنعت نساجی تأثیر گذاشته است.
• قیمت مواد اولیه
در کشور بنگلادش قیمت پنبه و سایر مواد خام مورد استفاده در صنعت نساجی به سرعت در حال نوسان است. این افزایش سریع قیمت مواد اولیه بر هزینه تولید اثر منفی میگذارد. قیمت مواد خام در بنگلادش به علت تورم دو رقمی و شرایط ناپایدار داخلی به سرعت در حال افزایش و نوسان است. با توجه به افزایش قیمت تمام شده تولید، تقاضا برای صادرات محصولات نیز کمتر شده است.
این امر سبب کاهش ظرفیت تولید کارخانهها و همچنین افزایش نرخ بیکاری خواهد شد. درنتیجه دولت بنگلادش بایستی برای بقای صنعت نساجی گامهای جدی بردارد. برای این امر بایستی همزمان با کاهش هزینه مواد اولیه، توان تولید را نیز افزایش داد.
• شکاف میان عرضه و تقاضا
گسترش خارق العاده صنعت RMG در بنگلادش و افزایش چشمگیر جمعیت در این کشور علاوه بر بالا رفتن استانداردهای زندگی، منجر به شکاف بزرگ میان عرضه و تقاضا شده است. این شکاف به صورتی است که تنها ۲۱% از کل تقاضا برای نخ به صورت محلی در بنگلادش برآورده میشود. در بخش تولید پارچه خام نیز تنها ۲۸% از کل تقاضا به صورت محلی برآورده میشود.
بخش تکمیل در حال حاضر قادر به پردازش تمامی پارچههای خام تولید شده در داخل است؛ اما بایستی مانند بخشهای بافندگی تاری پودی و حلقوی گسترش پیدا کند. تمام بخشهای صنعت نساجی با بسیاری از چالشهای مشابه روبرو هستند. این مشکلات عبارتند از کمبودنیروی کار، فناوری منسوخ شده، استفاده از ظرفیت تولید کم، عدم تعمیر و نگهداری ماشین آلات، نیروی کاری که به اندازه کافی آموزش ندیدهاند، مشکلات ناشی از ناآرامیهای کارگری و ستیزه جویی، ناآرامیهای سیاسی که باعث اختلالاتی مانند هارتالها (hartal) و کمبود سرمایه در گردش میشود.
• عملکرد صادراتی بخش نساجی
اگرچه عملکرد صادراتی بخش منسوجات در کشور بنگلادش در سطح رضایت بخشی قرار دارد، اما همچنان به دلیل هزینه بالای تولید، کمبود برق و رقابت شدید با بازیگران منطقهای و سایر مسائل، نگرانی بزرگی برای بنگلادش است. وزیر نساجی کشور بنگلادش بیان کرد که هزینه بالای انجام تجارت، کمبود برق، زیرساخت های صنعتی ضعیف و تقاضای خارجی کند از جمله عوامل مهمی هستند که به چالشهای بیشتر در نساجی و روان سازی صادرات کمک میکنند.
• اثر رکود جهانی بر صنعت نساجی
در علم اقتصاد اصطلاح رکود به معنای کاهش تولید ناخالص داخلی (GDP) یک کشور برای یک بازه زمانی حداقل دو یا سه ماه است. و یا در شرایط عادی به معنی دوره کاهش فعالیتهای اقتصادی یک کشور است. کشور بنگلادش در حال توسعه اقتصاد در جهان است و یکی از پایینترین اقتصادها از نظر دلار است. این کشور در واقع از نظر اقتصادی بسیار متنوع با صنایع منسوجات، کشاورزی و غیره است.
دلیل اصلی این رکود تاحد زیادی بی ثباتی سیاسی در چند سال گذشته بوده است. در این سالها هیچ سیاست اقتصادی مناسبی اجرا نشد. و یا حداقل هیچ کدام موفق نشدند؛ این امر باعث تورم بسیار بالایی شد. وضعیت اقتصاد بیش از همه بر صنعت نساجی تأثیر بدی گذاشت. تقاضا برای محصولات نساجی در سطح داخلی و بین
المللی کاهش یافته است. سفارش صادرات به دلیل شرایط غیرقابل پیشبینی بنگلادش و بی ثباتی سیاسی کاهش یافت. کاهش تولید محصولات نساجی باعث افزایش سطح بیکاری شده و سطح زندگی مردم را کاهش میدهد.
میزان صادرات محصولات RMG در بازه سالهای ۲۰۱۰-۲۰۱۱
• اثر تورم
نرخ تورم به عنوان تغییر در شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) اندازه گیری میشود. تورم اساسا یک افزایش عمومی در سطح قیمت است. این مسئله به معنی کاهش ارزش واقعی پول است. تورم میتواند تاثیرات نامطلوبی بر اقتصاد داشته باشد.
بنگلادش یکی از طعمههای تورم است. همچنان با تورم دو رقمی بالا مواجه است. افزایش تورم باعث افزایش قیمت تمام شده تولید کالاهای نساجی میشود که به کاهش تولید باز میگردد. همچنین تورم دو رقمی باعث کاهش صادرات نساجی شده است.
آینده صنعت نساجی در بنگلادش
صنعت نساجی در بنگلادش به شکلی برنامهریزی نشده رشد کرده است و شکاف حیاتی تقاضا و عرضه هم برای نخ و هم برای پارچه ایجاد شده است. با افزایش جمعیت و افزایش استاندارد زندگی در بنگلادش، تقاضا برای منسوجات به سرعت در حال افزایش است. این مسئله نیاز فوری به افزایش چشمگیر ظرفیتها در بخشهای ریسندگی، بافندگی تاری پودی، بافندگی حلقوی و رنگرزی، چاپ و تکمیل را نشان میدهد. این امر مستلزم اتخاذ مدرنترین و مناسبترین فناوری برای اطمینان از کیفیت محصولات با قیمتهای قابل رقابت است.
امکان افزایش تولید نخ در بنگلادش موضوعی است که توسط بسیاری از محققان به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسیها نشان داده است که این کشور در واقع از نظر هزینه تولید نخ دارای مزیت نسبی نسبت به تمامی رقبا است. با این حال، با توجه به هزینه کل نخ، مزیت بنگلادش نسبت به کشورهای هند و پاکستان از بین میرود. این امر اساساً نتیجه هزینه بالاتر مواد خام در بنگلادش است، زیرا بیشتر این مواد اولیه وارداتی هستند.
بنگلادش نسبت به همه رقبای خود درصد زباله کمتری دارد. برق در بین تمام تولید کنندگان نخ در بنگلادش بسیار ارزان است. این کشور همچنین دارای نرخ استهلاک بسیار پایین و نرخ بهره نسبتاً پایینی است که به کمک هزینه تبدیل پایین نیز کمک میکند. با این حال، قیمت مواد کمکی در بنگلادش در بین تمام تولیدکنندگان نخ و همچنین قیمت مواد خام بالاترین مقدار است. به دلیل این دو عامل، بنگلادش مزیت نسبی خود را نسبت به هند و پاکستان از دست میدهد.
بیشتر پنبه خام وارد شده توسط بنگلادش از خارج از کشور میآید. این کشور نه تنها به دلیل تعرفههای وارداتی و هزینههای حمل و نقل معیوب است، بلکه هند و پاکستان به پنبه خام که در محل فروخته میشود یارانه پرداخت میکنند و در نتیجه کشورهایی مانند بنگلادش برای همان پنبه هزینه بیشتری میپردازند. نتیجه برای کارخانههای ریسندگی بنگلادشی با چنین تفاوت قیمتی این است که پنبه خام با همان کیفیت را با قیمتهایی که تقریباً ۳۰ درصد بالاتر از کارخانههای هندی و پاکستانی است، به دست میآورند.
علاوه بر این، کارخانههای ریسندگی بنگلادش باید ۶ تا ۷ درصد دیگر برای هزینههای جابجایی، حمل و نقل و کمیسیون بپردازند که آنها را در وضعیت نامطلوبی قرار میدهد. اضافههزینه توسعه زیرساختهای جدید یا IDS برای کلیه واردات که در سال مالی ۹۷/۹۸ مقرر شده بود، ۵/۲ درصد دیگر به قیمت پنبه خام وارداتی اضافه کرد. بخشهای فرعی بافندگی تاری پودی و بافندگی حلقوی نیز باید با سرعت زیادی گسترش یابد، زیرا شکاف زیادی میان عرضه و تقاضا در کشور وجود دارد. با افزایش سرمایه گذاری در بخشهای فرعی و ماشین آلات مدرن، بنگلادش میتواند از بخشهای بزرگتر و رقابتیتر بافندگی تاری پودی و حلقوی سود زیادی ببرد.
از آنجایی که تأسیسات رنگرزی فعلی بیشتر به پارچههای وارداتی وابسته است، بدون وابستگی به بخشهای دیگر با سرعت در حال گسترش است. با این حال، همانطور که پارچههای خام تولید داخل رقابتیتر میشوند و تولید آنها افزایش مییابد، بخش فرعی رنگرزی، چاپ و تکمیل نیز باید گسترش یابد تا بتواند با افزایش عرضه سازگار شود. همچنین قاچاق مواد از طریق مرزها نیز بایستی به دقت تحت نظارت قرار گیرد تا از رقابت پذیری صنعت داخلی اطمینان حاصل شود. کاهش چنین مشکلاتی به طور خودکار موقعیت بازار را بهبود میبخشد و در نتیجه فرصتهای بهتری برای گسترش صنعت نساجی بنگلادش ایجاد خواهد کرد¬¬¬¬.