فرش آیینه عرش
زیبایی نفسگیر رنگ و نقش فرش ایرانی از دیرباز تاکنون در چنان درجهای از زیبایی قرارگرفته است که میتوان گفت والاترین جایگاه را در میان هنرهای مردمی داراست.
در بررسی نقوش سنتی فرش، حضور و بقای این الگوهای دیرین در تاریخ فلات ایران همواره نشان بارزی از فرهنگ و هنر ساکنان روستاها، شهرها و مردمان عشایر و قبایل آن محسوب میگردد.
پراکندگی جغرافیایی این هنر در گذشته و حال قابل توجه و تأمل است. این وجاهت جز به رنگ و نقش در تاریخ فرش میسر نشده است.تاریخ فرش با تاریخ معماری اولین بناهای ساخته انسان عجین است.
در معماری سنتی ایرانی، فرش از جایگاهی مهم و ارزشمندی برخوردار بوده است؛ تا جایی که ابعاد اتاقها را متناسب با ابعاد فرشهای موجود در آن دوره تعیین مینمودند.
برعکس آن نیز بدین شکل وجود داشته است که بعضا فرش هایی با ابعاد و اشکال خاص جهت مفروش کردن یک فضای بخصوص سفارش میدادند.
واژه عربی «فرش» که در زبان پهلوی «وبسترگ» نامیده میشود همان بساط افکنده یا گستردنیست که بر روی زمین میگسترانند تا همچون زمین که صفات ذاتیاش «گسترش» و مادر بودن و گهوارگیاست،
آرامش را به فرش نشینان تقدیم نماید. از سویی دیگر زمین خود جلوهای آیینهگون از آسمان است.
هر جلوهای از هنر زمینی منشا و مبدأیی در آسمان دارد، یا تصویری از آن است.بنابراین فرش آیینه عرش است.هر نقش بر صورت فرش، نقش رمزورازی از آسمان دارد.(چیتسازیان۱۳۸۵)
ولی فرش در اصطلاح به زیراندازی گفته میشود که «منسوج کمابیش ضخیم معمولا منقش، که در بافت آن رشته های پود از میان تارهای آن گذشته باشد و به عنوان فرش یا پرده یا برای پوشش مبلمان به کار میرود و در مجموع همینگونه منسوجات که با ماشین بافته میشود.(حشمتی،رضوی۱۳۹۳)
فرش از مهمترین نمادهای ذوق،هنر و روح زیبایی جامعه ایرانی است.نقوش انتزاعی و بس دلربای آن از دید مفسران و اندیشمندان سنتگرای شرقی، صرفاَ نقش و نگاری رنگین در پر کردن فضای خالی نیست، بلکه هر خط و رنگ آن در هر پیچش و چرخشی نمادی از معانی و مفاهیم مکنون جهان بینی انسان شرقی به ویژه ایرانیست.(صفری،۱۳۹۰)
در بررسی نقوش و طرح فرش ایرانی، سنت گرایی بارز ترین ویژگی قابل مشاهده بر تولیدات است. طراحان، ابداع ابتکار و آفرینش را از نسل جوان دریغ میدارند و با تبلیغ نابخردانه از هنر سنتی، مشتاقان این هنر اصیل را به انجماد فکری رهنمون میسازند.
اما مسئله، فائق آمدن بر این پرسش است که آیا باید به سنتگرایی ادامه داد و یا لازم و ضروری است که ازسنت پرهیز کرد؟ و یا تلاش نمود که در هنر فرش تحول و تغییری ایجاد گردد تا از گردونه سنت به بیرون افتد؟ آیا اگر طرح و رنگ دگرگون شوند،فرش دیگر فرش نیست و یا فرش ایران متعلق به ایران نیست؟
آیا گلها و گلچه ها،برگینهها، گیاهان، جانوران، خمیدهخطها و راستخطها اگر تغییر کنند دیگر آنچه که بودند نیستند و هویت خود را از دست میدهند؟ آیا اگر اندازه ها چه در تناسبات فرشها و چه در نسبتهای آذینه ها و آرایه های آنها تغییر کنند، فاجعهای به وجود می آید؟
اگر آری، پس چرا در گذشته چنین نشده است و آن همه تنوع و خلاقیت در آنها پدید آمده؟ و اگر نه، چرا طراحان فرش امروز به دنبال آفرینش گری، تنوع، دگرسازی و دگر آفرینی نیستند؟
هویت ایرانی فرش یا به طور کلی فرشینه ها در تکرار همان عناصر، آذینه ها و یا بطور اصطلاح مردمی، گلهای قالی یا چگونگی چینش آن ها در گستره فرش نیست؛ هویت ایرانی یک فرش، یک نقش و یک طرح در بهرهمندی از همه ویژگیهایی است که در گذر هزاران سال چنان بهم پیوند خورده و متحول شدهاند که به مجرد دیدن آن به دریافت هویت ایرانی اش پی میبرند و در هر کجای جهان باشد به نام ایران شناخته میشوند.
طرح رایج فرش در بیشتر شهر های ایران در سه قالب اصلی جای میگیرد که عبارتند از: لچک ترنج، خشتی و افشان که در میان آنها لچک ترنج از قدیم مورد استقبال بیشتری قرار میگرفته است.
در فرش های لچک و ترنج دار، علاوه بر حاشیه ای پهن که دور تا دور فرش را احاطه کرده نقشی در قالب شکل هندسی دایره و یا بیضی در میان قرار گرفته که به آن ترنج میگویند و در چهار گوشه داخلی حاشیه چهارنقش با فرم مثلثی قائمالزاویه که وتر آن خطی هلالی است وجود دارد که هر یک از این چهار نقش را هم لچک میگویند.
در واقع طرح های اصلی فرش های ایرانی برگرفته از معماری ساختمان های آن روزگار است.در نتیجه هنگامی که در ساختار خانه ها تغییری اساسی ایجاد میشده، طراحان فرش نیز از این تغییر تبعیت میکردهاند. امروزه تنوع موجود در انتخاب رنگ و طرح فرش دست طراحان دکوراسیون را برای آراستن فضایی مطلوب باز میگذارد.
هنگامی که کفپوش ثابت فضای مورد نظر طرح دار است فرشی با زمینه و طرح های خلوت انتخاب مناسبی خواهد بود، زیرا سبب تعادل و توازن طرح و نقش در کف محیط میگردد.
به عنوان مثال برای کفپوش پارکت در فضایی مدرن در صورت امکان، استفاده از گبه یکی از بهترین انتخاب های ممکن است.
برای فضاهای کوچک اولویت با فرش های غیرمتراکم از حیث نقش و نگار خواهد بود زیرا فشردگی در طرح فرش به شلوغی فضا و در نهایت کوچکتر به نظر آمدن آن کمک میکند.
همچنین برای طراحی فضاهای کوچک با فرش، طرح افشان گزینه موفقی به حساب می آید. انتخاب فرش های لچک ترنج برای فضاهای نسبتاً بزرگ مناسب است ولی انتخاب فرش خشتی برای این قبیل مکانها توصیه نمیشود، زیرا سبب کوچکتر جلوه دادن فضا میگردد.(لولوئی و اسدی،۱۳۹۳)
برای فضاهایی با وسعت کم، فرش با ترکیب رنگی روشن حائز اهمیت است. این مساله در مورد مکانهای با محدودیت نور کافی نیز توصیه میگردد.
هر چه کف زمین روشن تر باشد فضا بزرگتر و نورانی تر جلوه میکند. ضمناً توجه به پالت رنگی موجود در فضا شامل رنگ دیوارها، پارچه، روکش مبلمان، پرده ها و حتی رنگ چوب لوازم و از همه مهمتر رنگ کف پوش در هنگام انتخاب فرش حائز اهمیت خواهد بود.
حفظ هماهنگی میان طرح و رنگ فرش انتخابی و دیگر عناصر یک فضا از جمله مهمترین موارد در انتخاب فرش مناسب است.
فرش ایرانی در هر قسمتی از منزل یا دفتر کار مایه دلگرمی و شکوه است و بیشترین جلوه را به این مکانها میبخشد. اما رعایت برخی اصول اساسی در رابطه انتخاب فرش و دکوراسیون در دوام و نمای هرچه بیشتر فرش تأثیر انکار ناپذیری دارد.
در این ارتباط باید عوامل رنگ، بافت و طرح فرش را مورد توجه قرار داد. به عنوان مثال فرش های کم دوام، ظریف، ابریشمی، قدیمی، عتیقه و یا با زمینه روشن را نباید در اتاق نشیمن، نهار خوری و اتاق کودکان قرار داد. مکان مناسب برای جایگیری این دسته از فرش ها به طور معمول سالن پذیرایی، کتابخانه، اتاق خواب و سرانجام مکانهای کم رفت و آمد است.
فرش اتاق نهارخوری باید به اندازه ای باشد که پایه های صندلی مستقر در اطراف میز نهار خوری در حالت بیرون کشیده به تمامی روی آن قرار گیرد. به عبارت دیگر ابعاد فرش باید از هر طرف حداقل ۶۰-۷۰ سانتی متر بزرگتر از میز نهار خوری باشد.
در سالن های پذیرایی فرش مقابل مبلها و کاناپهها به گونهای انتخاب میشود که ضمن پوشش مساحت مورد نظر، مقداری از سطح آن نیز زیر پایههای مبل و کاناپه قرار گیرد.
نکته دیگر آن است که هیچ گاه مساحت مقابل کاناپه یا مبل را با یک جفت قالیچه مفروش نمیگردد چرا که از نقطه نظر زیبایی تأثیر نامطلوب و نا خوشایندی دارد.
همچنین به جای مفروش نمودن اتاق خواب با یک تخته فرش بزرگ که به اجبار قسمت هایی از آن به زیر تخت خواب میرود توصیه میگردد از یک یا دو قالیچه کوچک ترجیحا با رنگهای روشن استفاده گردد. عامل طرح در انتخاب فرش برای مکان مورد نظر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
به عنوان چند اصل میتوان گفت که در منازل و محل هایی که با مبلمان استیل تزیین شده باشند طرحهای گلدار و همچنین فرش هایی با طرح های هندسی و شاخه شکسته جلوه بیشتری خواهند داشت.
فرش های ترنج دار در سالن های پذیرایی و در محل هایی که نقش ترنج آن در معرض دید کامل باشد و قالی های با نقش سرتاسری و یا خشتی در سالن های پذیرایی، نهارخوری، نشیمن و کتابخانه منظره بهتری خواهند داشت.(نصیری،۱۳۸۹)
بهره جویی از فرش با طرح و نقش مدرن و یا بدون نقش – تک رنگ- در آراستن فضاهای با دکوراسیون مینیمال انتخابی مناسب است.
فرش در شکل دهی به دکوراسیون داخلی دارای نقشی کلیدی و اساسی ست که انتخاب مناسب ترین گزینه برای تکامل و تطبیق این دو آرایه، صرف وقت و توجه ویژهای میطلبد که درجهت حفظ ارزش و جایگاه فرش و پیوند آن با معماری داخلی حائز ضرورت خواهد بود.