فرش را در پستوی خانه نهان باید کرد
هنرمندان فرش دستبافت در سالهای اخیر بسیار مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
ناگفته پیداست که زیبایی فرش ایران را در هیچ کجای دنیا نمیتوان یافت. دست بافتهای که عصارهای از تمامی هنرهای اصیل ایرانی را در خود جمع کرده است.
از نقاشی و رنگ و نقطه گرفته تا پرواز بر اوج آسمان هنر هفتم!
فرش دستبافت ایران آمیزهای از تفکر، اعتقادات و زندگی ایرانی بود که ابتدا جنبهی رفع نیاز داشت که سپس جنبهی هنری-اقتصادی و اکنون نیز به کالایی لوکس برای طرفداران خاص این هنر ناب ایرانی تبدیل شده است.
کالایی که رفته رفته از میان خانوادهها رخت بر بسته و نایاب شد. بطوریکه بسیاری از تولیدکنندگان و بافندگان فرش تا چند سال پیش هنرمند و بافنده فرش دستبافت به حساب میآمدند و بافت قالی یک هنر عامه محسوب میشد اما حالا تبدیل به هنر خاصه شده است.
نقشه و دار قالی را تا چند سال پیش در بسیاری از خانهها میشد پیدا کرد اما مشکلات پیش روی هنرمندان قالیباف آنها را مجبور به جمعآوری این دارها کرد. مشکلاتی از جمله حمایت نشدن و فقدان تسهیلات کمکی، ابهام در استفاده از مزایای بیمه قالیبافان، افزایش بیرویهی قیمت مواد اولیه و در نهایت رکود بازار فرش و نفوذ کالاهای نامرغوب چینی از جمله موانعی است که دست و پای هنرمندان فرش را بسته و آنها را به سمت خروج از این هنر صنعت اصیل ایرانی وادار کرده است. بسیاری بر این عقیدهاند که دیگر فرش را باید در پستوی خانه نهان کرد چرا که در این سالها بسیار مورد بیمهری قرار گرفته است.
“رزیتا محمد علیها”، هنرمند و بافنده فرش که سالها عمر خود را به فعالیت در این حرفه گذرانده میگوید: بافنده هنوز به مزایای بیمه تأمین اجتماعی فرش خوشبین نیست، چرا که گفته میشود دریافتی بازنشستگی بیمهشدگان فرش دستبافت، نصف دستمزد کارمندان دولت است و یا بیمه نشدن آن دسته از هنرمندانی که بیش از ۴۰ سال از عمر خود را به بافندگی فرش گذرانده، خود دلیلی برای بدبینی است!
وی با یادآوری سختی کار قالی بافی اضافه میکند: عموما بافندگان قالی قشر زحمتکشی هستند که یا برحسب علاقه و یا برحسب نیاز تمامی خطرات و مشکلات این رشته را به جان خریده و با اینکه میدانند ممکن است آسیبهای جسمی و روحی شدیدی ببینند، با تحمل سختی کار بافت فرش را تا اتمام آن ادامه میدهند. اما در مقابل چندان حمایتی از این قشر نمیشود و بدینگونه بافنده و در نهایت هنر فرش از جامعه رخت برمیبندد.
علاوه بر این مسایل که شاید بگوییم همهگیر شده و خیلی دیگر از هنرها و مشاغل هنری دیگر را هم شامل شده است، نوع نگاه تبعیض آمیز برخیها به هنرمندان فرش نیز در نوع خود تأمل برانگیز است. به گونهای که با نگاهی گذرا به همایشها و نمایشگاهها، مظلومیت هنرمندان فرش را به راحتی احساس خواهید کرد؛
نمایشگاه بینالملل فرش دستبافت هر سال هفته اول مهر ماه در محل دائمی نمایشگاههای بینالمللی تهران برگزار میشود. جالب آنکه جایگاه اختصاصی هنرمندان فرش سال به سال تنزل پیدا کرده و باعث نارضایتی این هنرمندان میشود.
در نمایشگاه امسال نیز سالن هنرمندان در کنار گوشههای خلوت برپا شده بود که البته این چیدمان شاید برای برگزارکنندگان به صرفهتر باشد و این اتفاق برای دلالان و بازاریان فرش که با حاصل دسترنج بافندگان و هنرمندان گمنام کشور به اسم و رسمی رسیدهاند، برایشان پرسودتر و اقتصادیتر باشد اما هنرمندانی که با نگاه تبعیضآمیز هر سال به گوشهای رانده میشوند کم کم سرخورده شده و عطای این هنر اصیل ایرانی را به لقایش بخشیده و از دور خارج میشوند.
اما “محمدباقر آقاعلیخانی” رئیس مرکز ملی فرش ایران برخلاف آنچه در مورد افول فرش ایرانی در رسانهها عنوان میشود میگوید: فرش دستبافت ایران هنوز بیشترین سهم بازار دنیا را در اختیار داشته و با توجه به حمایتی که دولت از هنرمندان فرش دارد میزان تولید فرش در کشور رو به افزایش است.
وی تأکید میکند که مرکز ملی فرش مجدانه برای ارتقاء جایگاه هنرمندان فرش کشور تلاش میکند و خروج برخیها از رشته فرش شاید بخاطر شرایط جامعه و کمبود فضای کار به لحاظ کوچک شدن محیط زندگی اجتماعی باشد.
به هر حال اهمیت فرش دستبافت و هنرمندان این رشته چیزی نیست که با کملطفی برخیها از بین برود اما زخمی که بر اثر این کملطفیها شاید در دل این هنرمندان بنشیند ممکن است سالهای سال از بین نرود.
گزارش از: رضا شوکتی