قفل قرضالحسنه از بانک تا مسجد
امروزه با هیچ ضرب و زوری نمیتوان یکریال از بانکهای معتبر و غیرمعتبر وامی دریافت کرد، مگر آنکه چندین ضامن معتبر البته از نوع کارمند رسمی داشته باشیم.
در این رابطه به چند بانک با اسامی گوناگون مراجعه کردم و ابتدا به سراغ جناب رئیس بانک رفتم و درخواست وام قرضالحسنه کردم، اما پاسخ تمامی آنها تنها یک جمله بود؛ چنین چیزی که شما میگویید در کره زمین پیدا نمیشود. البته ابتدا سؤالاتی مطرح میکنند تا بدانند آیا کارخانه مهم، خانه بزرگ، وثیقه قابل توجه یا حساب بانکی با گردش بالایی داریم و پس از آنکه مطمئن شدند یک کارمند یا کارگر ساده هستیم که افتخارمان از تمامی دنیا، این است که لقمه حرام سر سفره زن و فرزندمان نبردهایم، راه خروجی را نشانمان میدهند!
اما پرسش این است که مردم ما چه کنند. زن و شوهر جوانی که بتازگی ازدواج کردهاند از شرایط سخت دریافت وام ازدواج خبر میدهند و میگویند: دایم آقایان از جوانان میخواهند ازدواج کنند؛ اما همین آقایان هیچ امتیازی برای ازدواج به ما نمیدهند. مرد جوان که کارگر یک کارخانه است و ماهیانه ۵۰۰هزار تومان حقوق میگیرد با انتقاد از عملکرد بانکها میگوید: پدر زنم مرا قبول کرد و دخترش را به من داد، اما بانکها برای اینکه ۵میلیون تومان وام ازدواج به ما بدهند دو ضامن معتبر از ما خواستند.
او میگوید: باور کنید وامهای قرضالحسنه این روزها کیمیا ست و هیچ بانکی حاضر به پرداخت وام قرضالحسنه نیست. وی اظهار میدارد: در این شرایط باید پرسید منابع قرضالحسنه چگونه هزینه میشود که بانکها همیشه پاسخ منفی میدهند.او ادامه میدهد: یکی از همکارانم که مستأجر است برای آنکه وام برای پول پیش اجاره خانه بگیرد به چند بانک مراجعه کرده، اما نتوانسته است وامی بگیرد.
صندوقهای مساجد چه شد؟
اما نکته مهم اینجاست بانکداری اسلامی کجا اجرا میشود؟ صندوقهای قرضالحسنهای که در تمامی مساجد محل تشکیل میشد و در به در دنبال آدمهای نیازمندی میگشت تا گره مشکلشان را باز کند چه شدند؟ راستی منابع قرضالحسنه بانکها کجا هزینه میشود؟به یکی از مساجد محل مراجعه کردم و در این مورد جویا شدم. سرایدار مسجد میگوید: در مسجد ما هم صندوق قرضالحسنه بود و افرادی که برای نماز جماعت میآمدند مبالغی را در آن به رسم امانت میگذاشتند تا مردم از آن استفاده کنند، اما خیلی از آنها عمرشان را به شما دادند و ورثه آنها هم پولهایشان را برداشتند و آن افرادی هم که مانده بودند زیاد به این کارها رغبت نداشتند. در نتیجه صندوق قرضالحسنه مسجد جمع شد. سرایدار این مسجد میافزاید: تازه مگر فکر میکنید چقدر موجودی داشتیم؟ وامهایی که میدادیم حداکثر ۵۰۰هزار تومان بود که درد کسی را دوا نمیکرد. وی میافزاید: البته در مسجد بزرگی که در همین نزدیکی است صندوق قرضالحسنهای فعالیت میکند که به همت هیأت امنای مسجد فعال است و هرکس برای دریافت وام مراجعه میکند آدرس آن مسجد را میدهیم.
یکی از دوستانم برای آنکه گره کار مرا باز کرده باشد آدرس صندوق قرضالحسنهای را میدهد که به نام یکی از ائمه اطهار(ع) فعالیت میکند. به آن صندوق میروم با رئیس شعبه طرح مشکل میکنم. رئیس این صندوق قرضالحسنه با اعلام اینکه صندوق آنها شعب زیادی دارد، میگوید: شرط ما این است که هر چقدر به امانت بگذارید پس از گذشت ۶ماه ۳برابر آن را به شما وام میدهیم، اما سپرده شما نزد ما به امانت میماند. البته باید ضامن هم داشته باشید. این در حالی است که تا چند سال پیش صندوقهای قرضالحسنه بخش عمدهای از نیازهای فوری مردم را تأمین میکردهاند، نیازهایی که در بانکداری مدرن ایران دیگر اثری از آن باقی نمانده است.
براستی آیا متولیان بانکی به این موضوع فکر کردهاند که چرا ربا بازار داغی دارد؟