در طی سه سال گذشته پیرامون برگزاری نمایشگاه فرش ماشینی در کشور اتفاقاتی رخ داد که به نوعی یک سردرگمی عجیبی را برای تمامی تولیدکنندگان به وجود آورد به همین منظور مجله نساجی کهن قصد دارد در این شماره مجله خود با افراد مختلف در حوزه صنعت نساجی در رابطه با این مسئله به گفتگو بنشیند و نظرات آنها را راجع به ان بشنود. در این مصاحبه به سراغ آقای دکتر علیمردان شیبانی از اعضای قدیمی و باتجربه انجمن صنایع نساجی و مدیرعامل گروه صنعتی موکت همدان رفتیم تا نقطه نظرات ایشان را راجع به مسئله نمایشگاه جویا شویم.
محور کلی صحبتهای امروز بیشتر راجع به مسئله نمایشگاه فرش ماشینی خواهد بود که چند صباحی است حواشی و بحث پیرامون آن بسیار زیاد بوده. درواقع برگزاری نمایشگاه درحال تبدیل شدن به یک معضل است. به نوعی دو قطبی شهرآفتاب- چمران به محوریت کاشان برای شهر آفتاب و آقای کاشفی برای چمران شکل گرفته و در درجه اول به اعتقاد ما این صنعت خواهد بود که از این مسئله متضرر خواهد شد. هر دو طیف دیدگاهها و دلایل خاص خود را برای برگزاری نمایشگاه در محلهای مورد نظر دارند.
همانگونه که مطلع هستید امسال نمایشگاه فرش ماشینی در مجموعه شهر آفتاب با همکاری مجله صنعت نساجی و پوشاک وکمیته فرش ماشینی دقیقا همزمان با نمایشگاه فرش دستباف برگزار خواهد شد. این درحالی است که تقریبا یک هفته بعد از این دو نمایشگاه دوازدهمین دوره نمایشگاه بینالمللی فرش ماشینی در مجموعه نمایشگاههای بین المللی برگزار خواهد شد و این درحالیست که طبق مقررات برگزاری دو نمایشگاه مشابه آن هم در فاصله زمانی کمتر از شش ماه با قوانین مجموعه نمایشگاهی شهر آفتاب منافات دارد. اخیراً هم سایت عصر فرش، نامهای را منتشر کرده مبنی بر اینکه از سال آینده برگزاری نمایشگاه فرش ماشینی در مجموعه چمران برعهده اتاق بازرگانی کاشان خواهد بود.دغدغه ما نیز به عنوان رسانه از همان ابتدا این بود که برگزاری دو نمایشگاه به صورت همزمان و به شکل فعلی حالت تقابلی به خود خواهد گرفت و آثار منفی آن به صنعت و تولید کنندهها ضربه خواهد زد همچنین وجهه خوبی نیز نزد کشورهای خارجی نخواهد داشت. حال نگاه شما به عنوان تولید کننده به مسئله نمایشگاه به چه شکلی هست؟
درباره این سوال شما که برگزاری همزمان نمایشگاه فرش دستبافت و فرش ماشینی لطمهای به کل قضیه نمیزند. دو نظر وجود دارد یک نظر، همان نظر دوستانی است که بیشتر از طریق اتاق بازرگانی کاشان و کمیته فرش ماشینی کاشان پیگیر مسئله برگزاری همزمان نمایشگاه فرش ماشینی در شهر آفتاب با نمایشگاه فرش دستبافت در مجموعه چمران هستند.
فلسفه اصلی آقایان، این بود که تجار خارجی و حتی داخلی که برای خرید فرش دستبافت میآیند همان زمان شانس خرید فرش ماشینی را هم داشته باشند و بتوانند از تولیدات و محصولات فرش ماشینی ایران هم بازدید بکنند. که این مسئله در انجمن صنایع نساجی بسیار مطرح شد و من کامل در جریان آن هستم. و طبعا هر ایده و نظری هم که در یک جمعی مطرح میگردد یک سری موافق و مخالف برای خود دارد. تا جایی که من اطلاع دارم و باتوجه به اینکه شهر کاشان را میتوان مرکز فرش ماشینی کشور به حساب آورد. و در این مسئله نیز این اتاق بازرگانی کاشان و کمیته فرش ماشیی است که پیگیر مسئله برگزاری همزمان است. در نتیجه موافقین بیشتری نیز به همراه خود خواهد داشت. و دموکراسی هم حکم میکند که بقیه نظر جمع را بپذیرند. و نظر غالب تولیدکنندگان فرش دال بر حمایت از این ایده است. تمامی این نظرات و نتیجه گیری ها طبق شنیده های بنده است و آمار دقیقی ندارم. از طرفی هم میدانم که عده ای هم چندان موافق با این جریان نیستند و نظر متفاوتی دارند.
میخواهیم به مقایسه وضعیت برگزاری نمایشگاه در ایران با کشور های خارجی بپردازیم. آیا دولت نقشی در برگزاری نمایشگاهها دارد؟
به طور کلی در کشورهای صنعتی که بیشتر در اینگونه نمایشگاهها شرکت میکنیم این بخش خصوصی است که نمایشگاهها را اداره میکند. دولت و به تعبیر درست هیئت حاکمه وظیفه دیگری دارد. وظایفی همچون بستر سازی و آماده کردن زیرساختهای لازم برای برگزاری هرچه بهتر یک نمایشگاه. در ادامه کار و نحوه برگزاری بخش خصوصی از نظر من توانمندتر و به نوعی دلسوزتر است. من به عنوان شخصی که در بخش خصوصی فعالیت میکنم و یکی از نماینده این بخش به حساب میآیم، اگر بدانم که خاموش کردن یک چراغ اضافی برای این فضا نوعی صرفه جویی است و قیمت تمام شدهام را پایین تر میآورد این چراغ را خاموش میکنم ولی اگر در یک سازمان دولتی مشغول به فعالیت بودم شاید به این مسئله چندان توجه نمیکردم. چون یک بودجه عمومی میآید که آن بودجه هم طبعأ هزینه میشود.
من دوره هایی را به یاد دارم که ایرانی ها همیشه بهترین ماشینآلات را از نمایشگاههای ایتما خریداری میکردند. برخی از این ماشینآلات خریداری شده در آن زمان حتی در شرکتهای اروپایی نصب نشده بودند. اما امروز در اکثر رویدادهای خارجی چیزی جز آه و افسوس نصیب ما نمیشود و در رابطه با این مسئله کاری از دست بخش خصوصی برنمیآید. تقاضا و انتظار ما به هر حال رفع معضلی است که باعث این مشکلات برای صنعت کشور شده و آن دست هیئت حاکمه است بدون اینکه اجازه دهند عزت ملی ما زیر پا گذاشته بشود.
البته چند سالی است که سعی داریم برگزاری نمایشگاه ها را انجمنهای تخصصی حوزه مربوطه در اختیار گیرد. به عنوان مثال اگر نمایشگاه نساجی قرار است برگزار گردد مسئول آن انجمن صنایع نساجی ایران باشد. ما به همراه همکاران در اتاق بازرگانی این ایده را با جدیت بیشتری پیگیری میکنیم و فکر میکنم اولین نتیجه آن همین است که اتاق بازرگانی کاشان در حوزه نساجی مجوز درستی دریافت کرده است. به نظر من بخش دولتی نباید در این زمینه فعالیت کند.
بخش خصوصی از طرفی مخالف دخالت دولت در صنعت و اقتصاد است از طرفی دیگر هم وابستگی زیادی به دولت دارد.
اشکال کشور ما این است که متاسفانه بخش خصوصی ناچار است پیرو دستورالعملها و قوانین دولتی باشد که در اتاق های در بسته و بدون حضور نمایندگان این بخش تصمیم آن گرفته شده است. این همیشه حرفی هست که من در تمام مصاحبههایم گفتهام. {تصمیمی که در اتاق های دربسته و بدون حضور ذینفعان واقعی آن گرفته میشود تصمیم درستی نخواهد بود}
آیا در تمامی این سالها اتاق بازرگانی و یا انجمن صنایع نساجی به عبارت دیگر نمایندگان بخش خصوصی قدرت و توان اقناع دولت را نداشته؟
یادتان نرود، در کشوری که دولت یعنی همان هیئت حاکمه همیشه بودجه، پول و دستور العمل را مشخص کرده است به آسانی نمیتوان به هدف احتمالا درست مورد نظررسید. برای مثال در اتاق بازرگان ما و همکاران بر روی قانون حمایت از کسب و کار تلاشهای بسیاری کردیم تا اینکه این قانون در مجلس حداقل به همین فرمی که امروز شما میبینید تصویب شد.
در اینگونه سیستمها به سادگی نمیتوان جا و صندلی کسی را گرفت. به هر حال دولت هم از دل این جامعه بیرون آمده و اگر ببیند که انجام کاری به نفع جامعه و مردم و بخش خصوصی است و طبعا زحمت خودشان هم کمتر میشود. قطعا استقبال خواهد کرد. منتهی شروع آن سخت است. ولی این لازمه زندگی است و هیچ کار راحتی وجود ندارد.
اشکال کشور ما این است که متاسفانه بخش خصوصی ناچار است پیرو دستورالعملها و قوانین دولتی باشد که در اتاق های در بسته و بدون حضور نمایندگان این بخش تصمیم آن گرفته شده است.
نمایشگاه ایتما امسال را که در شهر بارسلون برگزار شد چگونه دیدید؟
در تاریخ بیست تا بیست و ششم ماه جون برابر با ٣٠ خرداد تا ۵ تیر ماه برگزار شد و حدود ۴۵ کشور در ایتما غرفه داشتند. تقریبا از حدود ١٣٠ کشور بازدید کننده آمده بود که بعد از خود اسپانیا بیشتر افراد از کشورهای ایتالیا، ترکیه، هندوستان، چین، فرانسه، آلمان، پرتقال، برزیل، پاکستان و انگلستان آمده بودند. در برخی از بخشها هندوستان خیلی به صورت جدی و مفصل شرکت کرده بود. شعار نمایشگاه نیز نوآوری و سازندگی بود. همچنین تکنولوژیهای بسیار جدیدی مثل ماشینهای بافندگی سه بعدی و ماشینآلات سوپر تکنولوژی چاپ دیجیتال که نمایش دهنده کامل هنر و ذوق و صنعت در پارچه و لباس بود ارائه شد.
یکی از دلایل عدم حضور ایرانیان ریجکت شدن ویزای آنها از طرف سفارت اسپانیا آن هم بدون ارائه دلیل و سند بود. ما به طور جدی از سفارت اسپانیا و از کنسولگری آنها تقاضای پاسخگویی درمورد این مسئله را داریم. این مسئله نه در شأن افرادی بود که تقاضای ویزا را برای نمایشگاه کرده بودند و نه حق آنها بود.
نظر محققین و تحلیلگران این بود که ایتما بارسلونا نمایشگاه با طراوت و موفقی بود به طوری که در پایان برگزاری همه اعتقاد داشتند که بسیار موفق عملکرده است. در کنار نمایشگاه سمینارهای بسیار خوبی به صورت روزانه در رشتههای مختلف برگزار میشد و شرکت برای افراد علاقه مند آزاد بود. در بعضی رشته ها مثل چاپ دیجیتال که در طول این چند سال خیلی بر روی آن کار شده. چیزی حدود ۴٠% نسبت به ایتما دوره قبل پیشرفت کرده بود.
من دوره هایی را به یاد دارم که ایرانی ها همیشه بهترین ماشینآلات را از نمایشگاههای ایتما خریداری میکردند. برخی از این ماشینآلات خریداری شده در آن زمان حتی در شرکتهای اروپایی نصب نشده بودند. اما امروز در اکثر رویدادهای خارجی چیزی جز آه و افسوس نصیب ما نمیشود و در رابطه با این مسئله کاری از دست بخش خصوصی برنمیآید. تقاضا و انتظار ما به هر حال رفع معضلی است که باعث این مشکلات برای صنعت کشور شده و آن دست هیئت حاکمه است بدون اینکه اجازه دهند عزت ملی ما زیر پا گذاشته بشود. وقتی صنعتگر ما نمیتواند یک دلار ترنسفر مالی جهت خرید تکنولوژی جدید داشته باشد. وقتی فروشنده اجازه ندارد با شما معامله بکند. این بزرگترین ضربه تحریمهای ظالمانه علیه صنعت کشور است.
تنها دو تا شرکت ایرانی در این رویداد مهم جهانی حضور داشتند که یکی شرکت رنگدانه سیرجان بود و دیگری شرکت ماشینسازی راعی که هر دو شرکتهای توانمند و محققین زبدهای دارند. من واقعا در مقابل هر دو این عزیزان سر تعظیم فرود میآورم.
صنعت نساجی ما روند کند و آرامی را در جهت پیشرفت طی میکند و مسئولان ما این روند را با گذاشتن یک بخشنامه یا یک آیین نامه و یا یک دستورالعمل، کندتر میکنند به حدی رسیده که من بیم آن را دارم این ماشین کند به آن سطح صاف مورد نظر نرسد و اگر بایستد و توقف کند چه کسی دوباره آن را خواهد توانست تکان دهد.
مسئله مهمی که میخواهم به آن بپردازم تعداد کم بازدیدکنندگان ایرانی در این رویداد مهم جهانی است. از شما هم خواهش میکنم که نسبت به این مسئله توجه بیشتری داشته باشید. یکی از دلایل عدم حضور ایرانیان ریجکت شدن ویزای آنها از طرف سفارت اسپانیا آن هم بدون ارائه دلیل و سند بود. ما به طور جدی از سفارت اسپانیا و از کنسولگری آنها تقاضای پاسخگویی درمورد این مسئله را داریم. این مسئله نه در شأن افرادی بود که تقاضای ویزا را برای نمایشگاه کرده بودند و نه حق آنها بود. حداقل اطلاع دارم انجمن صنایع نساجی قصد داشت دو نفر از محققین ناب و متخصص خود را به این نمایشگاه اعزام کند که متأسفانه ویزای این دو عزیز با وجود پیگیریها و نامه نگاریهای صورت گرفته بدون ارائه هیچ دلیل خاصی از جانب سفارت اسپانیا رد شد.
این مسئله بایستی حتماً از طریق رسانهها و خود انجمن صنایع نساجی ایران و از طریق وزارت امور خارجه پیگیری شود. اصلا در شأن جامعه صنعتی کشور نیست که بخواهند به این شکل با آبروی آن بازی کنند. من به جد خواهش میکنم این مطلب را مورد توجه قرار دهید.
پیشرفت تایوانیها در حوزه ماشینآلات به صورت برگزاری کنفراس و سمینارها بسیار مورد توجه قرار گرفته بود. نظر شما در این رابطه چیست؟
بله کاملا درسته، نباید فراموش کرد که نمایشگاه ها علاوه بر وسط سالنهای نمایشگاه که جای عرضه ماشینآلات صنعتی است. در سالنهای همایش اطراف نمایشگاه نیز گروههایی حضور دارند که به ارائه ایدههای نو و بکر خود میپردازند. که این ایدهها بیشتر در حوزه دیجیتال و الکترونیکی شدن ماشینآلات است. تایوانیها و چینیها اکثراً در این سالنهای همایش حضور داشتند اما در عوض این هندیها بودند که قلب سالنهای اصلی نمایشگاه را قبضه کرده بودند.
اندکی نیز در رابطه با پیشرفت ترکها در حوزه نساجی صحبت کنیم. امروز بخش اعظم بودجه کشور ترکیه پس از صنعت توریست وابسته به نساجی است. در طول سی سال گذشته چه تغییراتی رخ داد که توانستند به این مرحله برسند؟
ببینید ما اگر به سی سال قبل برگردیم متوجه خواهیم شد که یک سر و گردن از ترکیه در همه موارد خصوصا در صنعت نساجی پیشرفتهتر بودیم. ولی بسیار متاسفانه آنها در طول سی سال فارغ از همه مسائل روی صنعتی سرمایه گذاری کردند که ارزش افزوده آن از پنبه کیلویی ۱۰ الی ۱۵ هزار تومان به لباسی چند میلیون تومانی از یک برند معتبر رسید. اما در مقابل در طول سی سال گذشته ما چه کردیم. بر روی صنایعی سرمایه گذاری کردیم که واقعا نه تنها ارزش افزودهای نداشت بلکه بار منفی هم داشت.امروز متأسفانه بیشتر بازار پوشاک ما در اختیار محصولات کشور ترکیه قرار گرفته است و اگر این قانون مبارزه با کالای قاچاق که چند سالیست درست تر پیگیری و اجرا میشود وجود نداشت ما در حوزه تولید پوشاک از بین میرفتیم. در طول همه این سالها اما ما درست برعکس ترکیه عمل کردیم. جایی که باید کمک میکردیم، مانع تراشی کردیم. مهم تر از همه اینها برای صنعتی مانع تراشی کردیم که در دنیا به ان به چشم اشتغالزاترین صنعت دنیا نگاه میکنند. صنعت نساجی ما روند کند و آرامی را در جهت پیشرفت طی میکند و مسئولان ما این روند را با گذاشتن یک بخشنامه یا یک آیین نامه و یا یک دستورالعمل، کندتر میکنند به حدی رسیده که من بیم آن را دارم این ماشین کند به آن سطح صاف مورد نظر نرسد و اگر بایستد و توقف کند چه کسی دوباره آن را خواهد توانست تکان دهد. باید بدانیم اگر به این صنعت به اندازه کافی توجه نشود. جایگزین مناسبی برای افراد بیکاری که در پی تعطیلی این صنعت روانه جامعه خواهد شد نداریم. طبعا اینچنین لشگر بیکاری به هیچ عنوان در شأن جمهوری اسلامی نیست و باید توجه لازم به آن صورت گیرد.
در پایان ذکر یک نکته را لازم میدانم و آن اینکه ما تا ده سال قبل در حوزه مواد اولیه لازم برای صنعت نساجی درخصوص مواد پتروشیمی صد در صد وابسته به مواد اولیه خارجی بودیم ولی امروزه با همت جوانان خوب این سرزمین مقدس در برپایی واحدهای پتروشیمی در تولید این مواد نه تنها خودکفا هستیمبلکه حتی صادرات چشمگیری هم داریم. اما افسوس که به دلیل عدم نظارت لازم بر نحوه توزیع این مواد صنعتگران واقعی اکثرا برای تدمین مواد پتروشیمی مورد نیاز خود دچار مشکل هستند که بعضا میگویند کاش مشکلات تحریم های ظالمانه و مسائل بانکی نبود تا همچون گذشته حداقل میتوانستیم این مواد را به راحتی و با قیمتی ارزانتر از خارج کشور وارد کنیم.
البته داستان پنبه که ماده اولیه اصلی صنعت نساجی است داستان غم انگیز دیگری است. ما در روزگاری نه چندان دور حدود ۲۷۰ هزار تن برداشت پنبه داشتیم ولی این سالها حداکثر چیزی حدود ۵۰ تا ۶۰ هزار تن از مزارع داخل کشور پنبه برداشت کرده ایم که با توجه به ماشین آلات نصب شده در کارخانجات داخلی با کمبودی ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تن پنبه مواجه هستیم و در کوتاه مدت راهی جز واردات نداریم. که آن هم با موانع بسیاری همراه است. به عنوان سخن آخر عرض میکنم صنعتگران پاک نهاد این سرزمین با امید و توکل قطعا بر این مشکلات فایق خواهند آمد و لحظه ای نباید اجازه دهیم سایه ناامیدی در گستره روشن صنعت کشور خودنمایی کند. تا باد چنین بادا.
——————————-
تحریریه مجله نساجی کهن
ارسال مقالات و ترجمه جهت انتشار در سایت : info@kohanjournal.com
فرش داریس با سالها تجربه در عرصه تولید و بازرگانی فرش ماشینی، همواره کوشیده است…
نساجی اطمینان، با افتخار گزارش خود را از شانزدهمین نمایشگاه بین المللی فرش ماشینی امسال…
داستان زندگی آقای طاهر صبایی این کتاب درباره کرمان است. باید آن را مطالعه کنیم.…
راهحل ارزانقیمت بازیافت پلاستیک و منسوجات؛ یک تیم از شیمیدانان از ژاپن و مالزی روشی…
فناوری پارچههای خنککننده ؛ افزایش بیوقفه دماهای جهانی ما را وارد دورانی از تابستانهای غیرقابل…
در دنیای امروز، توسعه روابط اقتصادی و صنعتی میان کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار است…
View Comments
سلام. خدا حفظشون کنه
مرد نجیب و بزرگی هستن. کاش قدر بدونیم.