نساجی گرفتار قیچی قانون عقب مانده و قاچاق
چکیده: روز جشن صادرات سال ٩٣ بود که اظهارات محمدرضا نعمتزاده در خصوص سهمگیر صنعت فراموش شده نساجی بارقه امیدی را در دل صنعتگران این بخش روشن کرد؛ بارقهای که به نظر میرسید با تخصیص یارانه تولید بتواند دوباره صنعت نساجی ایران را به جایگاه واقعیاش که در دهههای گذشته در اختیار داشت برگرداند.
روز جشن صادرات سال ٩٣ بود که اظهارات محمدرضا نعمتزاده در خصوص سهمگیری صنعت فراموش شده نساجی بارقه امیدی را در دل صنعتگران این بخش روشن کرد؛ بارقهای که به نظر میرسید با تخصیص یارانه تولید بتواند دوباره صنعت نساجی ایران را به جایگاه واقعیاش که در دهههای گذشته در اختیار داشت برگرداند. این امید اما با تغییر دیدگاه مدیران دولتی برای تخصیص یارانهای که هیچگاه محقق نشد به بخش صنایع کوچک و شهرکهای صنعتی موجب شد تا دوباره صنعت نساجی در همان روال سابق و بدون امید به کمکهای دولتی به حیات خود ادامه دهد. صنعت نساجی در ایران که قدمت ١٠٠ ساله دارد و اشتغال ١٢ درصدی را با خود یدک میکشید، کمترین حجم سرمایهگذاری را میخواهد و مزیتهای بسیاری برای رفع دغدغههای اساسی دولتمردان که همان اشتغال است، دارد اما بعد از شروع خصوصیسازی در دهه ٧٠ این صنعت کمکم رو به افول گذاشت و از یک صنعت دارای مزیتهای فراوان به صنعتی در حاشیه تبدیل شد که توجه دولتمردان را دیگر آنگونه که باید و شاید به خود جلب نمیکرد. حال صنعت نساجی کمتر از ١٠ درصد اشتغال کشور را بر عهده دارد و آن عده محدودی از کارخانههای نساجی که واقعا در پروسه خصوصیسازی به بخش خصوصی واقعی واگذار شدند در حال فعالیت هستند.
با این حال عزم وزیر و مسوولان بخش صنعت نساجی در وزارتخانه صنعت، معدن و تجارت موجب شده است تا تکاپوها برای سهمگیری مجدد صنعت نساجی در ایران حال و هوای دیگری پیدا کند و خبر از تصمیمگیریهایی بدهد که میتواند نوید بازگشت روزگار خوش گذشته به این صنعت باشد. تصمیمگیریها از مبارزه جدی با قاچاق پوشاک و ممنوعیت فروش پوشاک قاچاق در فروشگاهها گرفته تا بحث سهمگیری نساجی از صندوق ذخیره و کمکهای دولتی. از آنجایی که انقلاب صنعتی با ماشینی شدن تولیدات منسوجات آغاز شد، صنعت نساجی به دلیل ماهیت و ویژگیهای خاص خود زمینه رشد سایر صنایع را فراهم آورد و در ایران نیز این صنعت از قدمت طولانی برخوردار بوده و یکی از مهمترین بخشهای اشتغالزاست که در سالهای اخیر با مشکلاتی روبهرو شده است. با وجود حمایتهای دولت از صنایع نساجی طی سالهای اخیر و پرداخت تسهیلات از حساب ذخیره ارزی، روند بازسازی و نوسازی این صنایع مطلوب نبود، به نحوی که به نظر میرسد تداوم بحران در صنایع نساجی موجب شده تا بسیاری از کارخانجات نساجی با کمتر از نیمی از ظرفیت تولید خود فعالیت کنند و برخی دیگر از این کارخانجات تعطیل شده یا در آستانه تعطیلی قرار دارند.
دسترسی آسان به مواد اولیه مورد نیاز و بومی بودن صنعت نساجی نیز نتوانست نظر مسوولان را برای حمایت از این صنعت جلب کند؛ صنعتی که از ارزشافزوده بالایی برخوردار است و بسیاری از کشورها فاز اول صنعتی شدن را با عبور از آن آغاز کردند، با این حال این صنعت هنوز نتوانسته به جایگاه خود در جهان دسترسی پیدا کند. صنعت نساجی و پوشاک در رده صنایعی قرار دارد که مزایای بسیار آن از جمله قدرت اشتغالزایی بالا، ارزآوری، تولید ثروت ملی، نیاز به سرمایهگذاری کمتر نسبت به سایر صنایع، ارزش افزوده بالا و… موجب شده بسیاری از کشورها صنعتی شدن خود را از صنایعی مانند نساجی و پوشاک آغاز کنند، با این حال کم توجهی به صنعت نساجی و پوشاک در ایران موجب شد تا این صنعت در سالهای اخیر نه تنها رشد را تجربه نکند بلکه با رکود نیز مواجه شود.
بر اساس آمار اعلام شده از سوی انجمن صنایع نساجی ایران در حال حاضر گردش مالی این بخش ٩ تا ١٠ میلیارد دلار بر مبنای ارزش افزوده است که در صورت رفع موانع و مشکلات این صنعت امکان رشد این رقم وجود دارد. به گفته فعالان این صنعت در سالهای اخیر نساجی به دلایل مختلفی دچار نوساناتی در بازار و تولید شد و برخی شرکتها و کارخانههای بزرگ نیز رکود و ورشکستگی را تجربه کردند. بهرهگیری از ماشینآلات فرسوده، واردات بیرویه، کمبود نقدینگی و قاچاق کالا در کنارتحریمهای داخلی و تداوم تصمیمگیریهای اشتباه گذشته و… از عمده معضلات این بخش محسوب میشود؛ مشکلاتی که با کمتوجهی دولت از این صنعت و عدم تزریق سرمایه مورد نیاز در این سالها شدت گرفت و در صورت بیتوجهی به این مسائل و در نظر نگرفتن آنها به زودی شاهد افول بیش از پیش این صنعت خواهیم بود. از سوی دیگر صنعت نساجی و پوشاک در دنیا در گروه صنایع پرسود قرار دارد و توجه ویژه به این بخش موجب شده تا گردش مالی آن به حدود بیش از هزار و ۴٠٠ میلیارد دلار برسد؛ رقمی که سهم اندکی از آن به ایران اختصاص دارد. با وجود مزیتهای نسبی فراوان در صنعت نساجی که میتواند به عنوان نقطه مثبتی در تامین نیاز داخلی به منسوجات و پوشاک و دستیابی به بازارهای صادراتی و ارزآوری مناسب تلقی شود اما با تداوم مشکلات قبلی و شکلگیری مشکلات تازه، روند نزولی این صنعت همچنان ادامه دارد. بر این اساس بر آن شدیم تا میزبان میزگردی با موضوع بررسی مشکلات صنعت نساجی ایران باشیم تا کمی بیشتر، آنچه بر صنعت نساجی امروز میرود را واکاوی کنیم. هرچند قرار بود این میزگرد در دفتر روزنامه برگزار شود اما در لحظات آخر بنا به برگزاری چند نشستی همزمان این میزگرد در دفتر نساجی وزارت صنعت، معدن و تجارت و با حضور خانم مهندس گلنار نصرالهی مدیرکل دفتر صنایع نساجی و پوشاک وزارت صنعت، محمد مهدی رییسزاده دبیر انجمن نساجی، علی مردان شیبانی نایب رییس هیاتمدیره انجمن نساجی و بهرام حریری دبیر جامعه متخصصین نساجی برگزار شد.
در سال ٧۶ به یکباره بحث بحران صنعت نساجی مطرح شد و حتی کار به جایی رسید که یکی از مدیران وقت صنعت نساجی از عدم سرمایهگذاری در این صنعت با توجه به شرایط بحرانی آن خبر داد. حالا با گذشت ١۴ سال از آن زمان، باز هم صنعت نساجی با مشکلات عدیدهای مواجه است. با این اوصاف در حال حاضر باز هم میتوان برای توصیف شرایط صنعت نساجی از واژه «بحران» استفاده کرد؟
نصرالهی| در سال ٧۶ بحث بحران صنعت نساجی به وجود آمد و علت اصلی آن این بود که بیشترین تولید در آن زمان در اختیار بخش دولتی بود. واحدهای صنعت نساجی مشکلات بسیار زیادی داشتند و در همان شرایط قانون بهسازی و نوسازی واحدهای نساجی نیز انجام شد. اما بعد از آن سالهای بحرانی، با آیین نامهها و قانونهای بعدی که وضع شد شرایط بحرانی صنعت نساجی از بین رفت.
البته در همان زمان هم بخش خصوصی موجود در صنعت نساجی به فعالیت خودش ادامه میداد و اتفاقا در شرایطی که بخش دولتی موفق نبود بخش خصوصی به خوبی فعالیت میکرد. اما در همان زمان یک نگرانیای که وجود داشت این بود که اگر بحرانها در برخی کارخانههای تحت پوشش دولت مهار نمیشد ممکن بود به کارخانجاتی که تحت مدیریت خصوصیها بودند نیز کشیده شود.
خوشبختانه من از نظر خودم و بر اساس اطلاعاتی که دارم، با اجرای قانون بازسازی و نوسازی با حضور اتحادیهها و تشکلها توانستیم سهم بخش دولتی را با یکسری ضوابط کاهش بدهیم و بیشتر کارخانجات نساجی تحت مدیریت بخش خصوصی قرار بگیرد و این امر موجب شد به صراحت بگوییم در حال حاضر صنعت نساجی بحران ندارد ولی این به آن معنا نیست که مشکل خاصی هم ندارد.
در حال حاضر ٩۵ درصد تولید صنعت نساجی دست بخش خصوصی توانمند است؛ در سال ٧۶ شاید نهایتا ۴٠ تا ۵٠ درصد صنعت نساجی توسط شبهدولتیها و دولتیها اداره میشد اما در حال حاضر ٩۵ درصد دست بخش خصوصی توانمند است. این صنعت در این سالها توانسته است بحرانها را پشت سر بگذارد ولی مسائل و مشکلات هنوز هم وجود دارد و به صورت صددرصدی رفع نشده است. شاید بتوان گفت یکی از این مسائل و مشکلات این است که فعالان این صنعت توقع حمایت بیشتر از سوی دولت دارند چرا که آنها با رقبای سر سختی مواجه هستند که حمایتهای دولتی خاصی پشت سرشان است.
شیبانی: شاید بهتر است بگویم بحران خاص صنعت نساجی نیست و همه صنایع با بحرانهای خاصی دست به گریبان هستند، اما مهم این است که چطور از کنار این بحران عبور کرد. طبیعت صنعت نساجی این است که با بحران دست به گریبان است اما مهم این است که باید طوری مدیریت کنیم که از این بحران عبور کنیم. این روال طی دو دولت نهم و دهم بیشتر و این صنعت با مشکلات جدیدی مواجه شد. اما این به آن معنا نبود که بخش خصوصی دست روی دست بگذارد و بگوید حالا که این مشکلات هست ما هم باید از بین برویم بلکه روز به روز سعی کرد با تحمل بیشتر در مقابل مشکلات مقاومت کرده و راهکار بهتری پیدا کند و در نهایت راهکار را پیدا کرد. از طرفی شاید بهتر است بگویم یکی از محسنات صنعت نساجی خصوصی بودن آن بود چرا که بخش خصوصی نمیگذارد لطمهای به کار و سیستمش وارد شود، بنابراین به حرکتش در جهت کسب سود و ارزش افزوده و البته بقایش ادامه میدهد. صنعتی که در حال حاضر ۴٠٠ هزار نفر اشتغال مستقیم دارد و میتواند با هزینه کمتر، اشتغال بیشتر و ارزش افزوده قابل توجهی داشته باشد، بسیار امکان توسعه و ترقی دارد؛ صنعتی که حدود ١٨ هزار و ٣۴٠ میلیارد ریال ارزش افزوده دارد میتواند با توجه بیشتر و رفع موانع به جایگاه بهتری دست یابد. از سوی دیگر این صنعت، صنعتی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ نیازهای انسانی را تامین میکند، چنین صنعتی با چنین مزیتهایی در کنار سهم اشتغالزایی، وجود نیروی انسانی متخصص نیاز دارد. وقتی با ٢٠٠ میلیون دلار در صنعتی دیگر ٢٠٠ نفر شاغل میشود ولی در صنعت نساجی با این همین مبلغ ١٠ کارخانه ساخته میشود و در هر کارخانه ٢٠٠٠ نفر شاغل میشوند (یعنی ٢٠هزار نفر شاغل) این چیزی است که قابل حذف شدن در بین صنایع ایران نیست.
رییس زاده| لفظ بحران یا هر اسمی که برای شرایط فعلی روی صنعت نساجی بگذاریم را باید روی همه صنایع بگذاریم. در حقیقت آنچه صنعت نساجی با آن دست به گریبان است، مشکل است نه بحران. این شرایط هم با عوامل داخلی قابل حل است. نباید فراموش کنیم که در شرایط تحریم قرار داریم که بهتنهایی مشکل بزرگی است. شاید بهتر است بگویم در حال حاضر مشکلات صنعت نساجی به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته نخست مشکلاتی که همه صنایع با آن درگیر هستند مثل موضوع قاچاق. ماهیتا در صنعت نساجی کالایی که تولید میشود یعنی پوشاک روی طبقهبندی مختلف قرار میگیرد و قابلیت قاچاق را دارد؛ موضوعی که در خصوص خودرو صورت نمیگیرد چرا که با هر خودرو برای تردد باید شمارهگذاری شود و بدون شماره امکان تردد ندارد اما در پوشاک اینگونه نیست.
مثلا پارچه میتواند به عنوان سوغات توسط مسافر وارد کشور شود که البته این خود یکی از بزرگترین مباحث مرتبط با قاچاق را شکل داده است حتی تا بالاترین ارکان نظام هم در این مورد نگرانی دارند و در جلسات مختلف عزم و اراده جدی برای مقابله با قاچاق صنعت نساجی را مطرح میکنند. در عین حال مشکلات عمومی هم در این صنعت وجود دارد که نیازمند تدبیرات لازم است. مفاهیم و تئوریهایی که در اقتصاد داریم یکی از این موارد است. مثلا مالیات بر ارزش افزوده که یکی از اصول اصلی اقتصاد در تمام دنیاست و چیزی پذیرفته شده است در ایران در مرحله اجرا مشکل دارد. در صنعت نساجی در زمان اجرای مالیات بر ارزش افزوده شاهد قطع این زنجیره از میان راه هستیم و موجب میشود این مالیات تنها از قشر تولیدکننده اخذ شود.
طبق قانون در این صنعت طاقهفروشان و بنکداران پارچه مشمول پرداخت مالیات بر ارزش افزوده نیستند ولی تولیدکننده که در زنجیره نخست قرار دارد باید با تمام شرایط سخت تولید ٩ درصد مالیات بر ارزش افزوده خود را پرداخت کند. این امر در شرایطی است که حاشیه سود صنعت نساجی خیلی محدود است. در نهایت در این زنجیره تولیدکننده شفاف عمل میکند اما شبکه توزیع شفاف نیست. البته قولهایی مبنی بر شفافسازی این روند در اصلاح قانون مالیاتی داده شده است که امیدواریم به نفع مصرفکننده و تولید کننده تغییراتی روی دهد. در این اصلاح قانون همچنین قرار است دیگربندی به عنوان علیالراس وجود نداشته باشد که شخصی به عنوان ممیزی بتواند با اعمال این بخش با سرنوشت تولیدکننده بازی کند.
این برخورد ربطی به تحریم ندارد؟
رییس زاده|خیر، موارد مختلفی وجود دارد که تولیدکننده این صنعت را اذیت میکند مثلا در بخش تامین اجتماعی در این صنعت انجمن با وزارتخانه بر سر مقوله مشاغل سخت و زیانآور و ایمنی مباحث جدیدی مطرح کرده است که البته از قبل بوده ولی تاکنون رعایت نمیشده است؛ مثلا مباحث صوت و میزان روشنایی استفاده از مواد شیمیایی یا حتی دریافت ۴ درصد بیشتر از کارفرما برای بیمه کارگر. اینها در شرایطی است که بعد از استفاده کارخانهها از ارز دولتی و خرید ماشینآلات به روز شرایط تولید با ۴٠ سال پیش که قانونهای اینچنینی نوشته شده است متفاوت است.
برداشت من از صحبتهای دوستان صحیح است که شما بحران در صنعت نساجی را قبول ندارید و اذعان دارید که اگر مشکلات نباشد مزیت نسبی در صنعت نساجی داریم؟
رییس زاده| بله طبق آخرین آمار مرکز آمار که یکی دو هفته پیش منتشر شد برای ایجاد یک شغل مستقیم در صنعت نساجی ٣۵ میلیون تومان اعتبار نیاز است که این رقم برای ایجاد شغل در صنعت پتروشیمی به ٧۵٠ میلیون تومان میرسد! حالا با یک محاسبه کوتاه میتوانید به خوبی نتیجه بگیرید با اعتباراتی که در صنایع دیگر که خود را پیشران اقتصاد میدانند هزینه میشود، میتوان چند شغل در صنعت نساجی ایجاد کرد.
چه تعداد کارخانه میشود ایجاد کرد؟
شیبانی| حداقل۵٠ کارخانه اگر بخواهیم برای هر یک کارخانه ١٠ میلیون دلار در نظر بگیریم.
نصرالهی| البته این هزینه را اگر به زنجیره پوشاک ببریم خیلی کمتر از هزینههای عنوان شده، میشود و نشان میدهد که این صنعت چقدر قابلیت توجه و برنامهریزی دارد. با این هزینهها میتوان در زنجیره تولید پوشاک یعنی زنجیره بعد از تولید پارچه تعداد بیشتری واحد ایجاد کرد.
چقدر مثلا؟
نصرالهی| مثلا هر واحد پوشاک حدود ٣٠ میلیون تومان اعتبار لازم دارند که البته ارزش افزوده بالاتری هم دارند.
رییس زاده| حال با توجه به اینکه اشتغال دغدغه اصلی دولتمردان است و در شعارهای انتخاباتی نیز به وضوح بر آمارهای بیکاری توجه میشود نشان میدهد که این صنعت مزیت لازم برای توجه دولتمردان را دارد.
راهکارهایی هم برای متقاعد کردن ورود سرمایههای ریالی به بخش نساجی باید وجود داشته باشد؟
رییس زاده|بله قطعا وجود دارد. یکی از راهکارها برای رفع بیکاری از طریق نساجی، توسعه این صنعت نساجی تا آخرین زنجیره، یعنی صادرات است. بنابراین با توجه به ویژگی مهم این صنعت که خصوصی بودن بخش زیادی از این صنعت است و مزیتهای اقتصادی بالای این صنعت، قطعا توجه به این صنعت میتواند از خیل عظیم بیکاران در جامعه بکاهد. اجازه بدهید با یک مثال کمی واضحتر در این مورد صحبت کنیم. در صنعت فولاد زیر مجموعههای این صنعت در اختیار خصولتیهاست ولی در صنعت نساجی تمام زیر مجموعهها هم در اختیار بخش خصوصی است و آنهایی هم که دولتی بودند در سالهای گذشته به دلیل سوء مدیریت و عدم مدیریت صحیح تعطیل یا به بخش خصوصی واگذار شدهاند.
شیبانی| من روی مزیتهای این صنعت یک نکته را اضافه کنم بعد بحث را پیگیر شویم. شما میدانید که یک کیلو پنبه در بهترین حالت هفت الی هشتهزار تومان است و وقتی تبدیل به لباس تن من و شما میشود به کیلویی چند صد هزار تومان یا حتی میلیون تومان میرسد، در کدام صنعت شما میتوانید از یک ماده هفتهزار تومانی ماده انتهایی چند میلیون تومانی به دست آورید؟ من چنین ارزش افزودهای را در هیچ صنعتی سراغ ندارم. اما ممکن است این سوال پیش بیاید که چرا سرمایهگذاری نمیکنید که این امر نیز به مشکلات این صنعت بازمیگردد. البته ما به عنوان صنعتگر سعی میکنیم از مشکلات رد بشویم.
بهطور کلی برای بقا در هر صنعتی باید از مشکلات عبور کرد اما تنها گذر از مشکلات چاره کار نیست چون ممکن است این مشکلات مجددا بر سر راه این صنعت قرار گیرد همانطور که در بررسی مشکلات صنایع نساجی همواره از نبود تسهیلات، عدم حمایتهای دولتی و رقابت پذیر نبودن سخن به میان میآید آیا راهحل بهتری وجود ندارد که یک بار برای همیشه مشکلات چندیندههای را از پیش پای این صنعت برداشت؟
شیبانی| بحثی در این نیست که صنعت بدون حمایت مالی بانکها، بدون داشتن مشتری صنعتی، چرخه اقتصادی آن نمیچرخد. این روالی است که در همه دنیا وجود دارد. ببینید برخی مشکلات تنها به یک صنف مرتبط نیست مثلا یکی از مشکلات ما با بانکهاست. سود تسهیلات بانکی برای صنعتگران بیش از ٢۵ درصد است حال آنکه هیچ صنعتی سودی را کسب نمیکند که در ازای دریافت تسهیلات از بانکها بتواند آن را پرداخت کند. مطلب دیگر این است که قوانین ما خیلی در جهت صنعت نیستند و نیازمند اصلاح هستند. در کجای دنیا ٢٣ درصد پول بیمه اجتماعی میگیرند من حداقل سراغ ندارم. در هیچ کجای دنیا ١١٠ روز تعطیلی به صنعتگر تحمیل نمیشود آن هم وسط هفته. ! من همیشه گفتهام تعطیلی وسط هفته یعنی روز قبل از آن و روز بعد از تعطیلی هم متاسفانه روز خوبی نیست چرا که معمولا عدهای به فکر استفاده از این تعطیلات هستند و به روال کاری ضرر وارد میکند. این تعطیلیها و این شرایط کاری موجب میشود هزینههای تمام شده کالای تولیدی بالا رود. حال با این شرایط توقع رقابت با خارجیها را هم داریم. این یک واقعیت است که شما نمیتوانید با کشوری رقابت کنید که به جای ٣۶۵ روز اگر میتوانستند ۴۶۵ روز کار میکردند، منظورم چین است. چندی پیش نمایشگاه مشترکی با ترکها برگزار کردیم. در آن نمایشگاه من به عنوان یکی از دست اندرکاران و مطلعین واقعا به صنعتگر ایرانی افتخار کردم ولی شما باید در شرایط مساوی با صنعتگر ترک یا هر صنعتگر دیگر بتوانید رقیب باشید.
بیایید ببینید آنها هم مثل ما مجبور هستند ٢۵ تا ٣٠ درصد بهره بانکی بدهند؟ قانون کار آنها هم صنعتگر را مجبور میکند ٢٣٣ درصد حق بیمه بدهد؟ یا طبق قانونشان مجبور هستند ٩ درصد ارزش افزوده پرداخت کنند؟ کسی مخالف قانونهایی که ذکر کردم نیست نحوه اجرای این قانونها غلط و نیازمند اصلاح است.
نصرالهی|ببینید آقایان معتقدند که مالیات بر ارزش افزوده ایرادی ندارد اما همچنان که در دنیا از مصرفکننده گرفته میشود در ایران نیز اینچنین باشد نه اینکه در ایران بنا به دلایلی تنها تولیدکننده پرداختکننده باشد و زنجیره پرداخت مالیات بر ارزش افزوده به ناگهان در مسیر قطع شود.
شیبانی| بله دقیقا شما وقتی دارید یک پیراهن میخرید همان زمانی که پول را پرداخت میکنید میدانید که مبلغی توسط فروشنده با عنوان مالیات بر ارزش افزوده از شما اخذ میشود. دولت هم باید نگاه حمایتگر بیشتری نسبت به صنعت داشته باشد و علت آن هم تمام مزیتهایی است که تاکنون عنوان شد. من اعتقاد ندارم که ما و دولت در دو جناح هستیم ما و دولت عین یک خانواده هستیم ما همه در یک قایق سوار هستیم و اگر این قایق به هر دلیلی سوراخ شود همه ما به عنوان سرنشینان ضرر میکنیم. من فکر نمیکنم چنین عزم و ارادهای در دولتمردان ما نباشد مگر اینکه از این مزیتها خبر نداشته باشند یا نخواهند چنین حمایتهایی را انجام بدهند که بعید به نظر میرسد.
البته به نظر میرسد این نگاه حمایتی را آقای نعمتزاده دارند چرا که روز صادرات سال گذشته وقتی بحث تخصیص یارانه دولتی بود یکی از بخشهایی که توسط ایشان به عنوان دریافتکننده یارانه تولید نام برده شد بخش صنعت نساجی بود. البته بعدا این بخشها ملغی شدند و قرار شد یارانه به شهرکهای صنعتی برسد که نرسید.
نصرالهی|بله آقای وزیر خیلی برای بخش نساجی در تلاش هستند و حتی خبر دارم که ایشان تلاش زیادی برای تخصیص جوایز صادراتی به صنعتگران نساجی انجام دادهاند که امیدواریم این امر صورت گیرد. در عین حال تلاشهای زیادی هم صورت گرفته است تا تسهیلات با کارمزد کمتر برای صنعتگران نساجی در دستور کار سیستم بانکی قرارگیرد که همه به کلان جامعه اقتصادی مرتبط است و باید منتظر باشیم و ببینیم سیستم بانکی میتواند چنین تسهیلاتی را به این بخشها واریز کند یا خیر؟
حال با توجه به صحبتهای دکتر شیبانی در بخش تسهیلاتی که مثلا ترکیه برای تولیدکنندههای خود قایل میشود، باید گفت این روال نشان میدهد که صنعتگران فعلیمان صنعتگران قوی هستند و اگر در جاهایی دست آنها را باز بگذاریم میتوانند به راحتی کارهای خودشان را پیش ببرند. در بحث نساجی چرا میگویم توانمند هستیم و توجیه داریم چون ما در برابر حجم گسترده وارداتی که به کشور صورت میگیرد چه به صورت قاچاق و چه به صورت کالای همراه مسافر سهم قابل توجهی داریم؛ موضوعی که سایر صنایع درگیری زیادی با آن ندارند. مثلا خودرو عمدتا قاچاق پذیر نیست در عوض صنعت نساجی صنعتی ماهیتا قاچاقپذیر است. پس اینگونه نتیجه میگیریم که این صنعت، صنعت توانمندی است که همچنان وجود دارد و همچنان یک میلیارد دلار صادرات داشته است. بنابراین اگر یک سری حمایتها از این صنعت وجود داشته باشد که بتواند قیمت تمامشده را پایین بیاورد، میتواند توانمندیهای این صنعت را به درجه بالاتری برساند. ضمن اینکه نیازمند جذب سرمایهگذاریهای جدید برای تامین نیاز داخلی و صادرات در صنعت نساجی هستیم. بارها گفتهام و بازهم تاکید میکنم اقداماتی که صنعت نساجی در وضعیت فعلی انجام میدهد در حد خودش خوب است. بعضی اوقات در مقایسه ایران با ترکیه با جملاتی مواجه میشویم مثل اینکه حجم صادرات ترکیه این میزان است و ایران را با ترکیه مقایسه میکند که این اصلا صحیح نیست. شما بیایید و حجم سرمایهگذاری که ترکها در صنعت نساجی خود انجام دادند را با حجم سرمایهگذاری که در این صنعت در ایران شده است مقایسه کنید. تعداد دوکها و تعداد ماشینآلات بافنده ترکها اصلا قابل قیاس با تعداد دوکها و ماشینآلات ایرانی نیست. در ترکیه ١٠ برابر ما سرمایهگذاری شده است حال بیایید ببینید اگر ما امکان این حجم سرمایهگذاری را داشتیم چقدر میتوانستیم صادرات داشته باشیم. وقتی صادرات خودمان را با برخی از این کشورها مقایسه میکنیم باید ببینم آنها چه حمایتهایی از صنعت خودشان میکنند؟ ظرفیتهای موجود آنها چقدر است؟ مقایسه صرف میزان صادرات صحیح نیست.
صنعت نساجی به چه میزان سرمایهگذاری نیازمند است؟
نصرالهی| طبق برآوردها در سالهای قبل ٣۵٠ میلیون دلار سالانه صرف خرید ماشین آالات جدید در این صنعت میشد که این میزان در سالهای گذشته به ٢۵٠ تا ٣٠٠ میلیون دلار کاهش یافت و حداقل با شرایط موجود برای تغییر در صنعت نساجی به سالانه ۵٠٠ الی ۶٠٠ میلیون دلار سرمایهگذاری احتیاج داریم. البته برآوردها کمی متفاوت است و برخی برآوردها حکایت از میزان بیشتری دارد البته مشروط بر اینکه شرایط محیطی برای سرمایهگذاری هم فراهم باشد که اگر این شرایط مهیا شود سرمایهگذاریها بیشتر از این میزان هم خواهد شد. در آن زمان به نظر میرسد باید با اولویتبندی کردن مسائل و مشکلات این صنعت را رفع و رجوع کرد.
شیبانی|با همه احترام اما به اعتقاد من این کج سلیقگی است. این بحران در ترکیه هم به وجود آمد. در آن زمان وقتی بحران وارد صنعت نساجی ترکیه شد دولت ترکیه به صنعتگران خود استمهال بدهی بانکی برای مدت سه سال را پیشنهاد داد و تنها از آنها خواست تا میزان اشتغال واحدهای تولیدی خود را حفظ کنند. با این کار دولت ترکیه اشتغال و تولید را در کشورش حفظ کرد ولی در ایران وقتی صحبت از استمهال بدهی مطرح شد بانکها به شرط دریافت سود زمان استمهال، قبول کردند که به صنعتگران مهلت بدهند این یعنی یک گلوله برف را از بالای کوه در زمستان به پایین سر دادند. این گوله برف زمانی که به زمین برسد برای خود بهمنی شده است نه گوله برف.
سیستم بانکی هم با صنعتگران همین کار را کرد، اگر من صنعتگر توان پرداخت بدهیهای انباشت شده خودم با سودهای انبوه را داشتم که تاکنون تسویه کرده بودم. شرایطی که دنیا به ما تحمیل کرد موجب شد تا بدهیهای واحدهای صنعتی چند برابر شود اما سیستم بانکی همراهی خوبی با صنعتگران نکرد. اتفاقا چیزی که خانم مهندس به راحتی از کنار آن گذشت موضوع تحریمها بود که اتفاقا خیلی سخت بود و شرایط خاصی را به ما تحمیل کرد. میگویند تحریم یک کاغذ پاره بیش نیست، خیر به نظر ما تولیدکنندهها این تحریمها از یک ورق آهن ٢٠ میل هم سختتر بود؛ حالا بماند که باید دست صنعتگر ایرانی را بوسید که در این شرایط سخت به تولید ادامه داد.
برآورد زیان تحریم
میتوانید میزان ضرر و زیان تحریمها را بگویید؟
شیبانی| نمیتوان به صراحت در مورد اعداد و ارقام این زیان صحبت کرد ولی بگذارید به روش دیگری از تحریمها صحبت کنیم. پیش از شروع تحریمها برای تهیه وسایل و تجهیزات لازم روشهای ساده و اصلی استفاده میشد مثلا برای یک برس ماشین نساجی به کارخانه اصلی مراجعه کرده و برس خریداری میشد اما بعد از تشدید تحریمها به جهت اینکه این برس میتواند برای تمیز کردن چرخ تانک نیز استفاده شود من خریدار مجبور هستم این برس ساده را از طرق دلال بازی و با چرخش در کشورهای مختلف و دست به دست شدن دلالهای مختلف خریداری کنم که این امر موجب میشود جنس پنج دلاری را بیش از ١٠ برابر قیمت اصلی بخرم. حالا این مثال کوچکی در مقابل سیل عظیم فشارهایی است که با تحریم به این صنعت وارد شده است. این موضوعات اصلی شوخی نیست واقعیتهای این صنعت است.
اتفاقا منظورمن همین است. میتوانیم بگوییم این شرایط موجب شده تا صنعت نساجی در شرایطی که مثلا در سال ٧۶ داشت با شرایط تحریم به سالهای دهه ۵٠ یا ۶٠ بازگشته است؟
رییس زاده: نه این اصلا صحیح نیست.
شیبانی|خیر. به صراحت باید گفت با وجود همه تحریمها عقبگرد نداشتهایم. من اعتقاد دارم سیر سرمایهگذاری با تحریم کند شد. طی این سالها سیر سرمایهگذاری با سرعت قبل انجام نشد ولی هماکنون طرحهای خوبی در نوبت اخذ مجوز هستند که نشان از شروع مجدد سرمایهگذاری دارد. البته باید اذعان کنیم که ما هنوز چوب تصمیمات غلط بانکی را میخوریم. بعد از اختلاس سه هزار میلیارد تومانی سیستم بانکی به جای اینکه نظارتهای خود را افزایش دهد جلوی ارایه تسهیلات به بخش صنعت را گرفت و گفت دیگر اجازه گشایش ال سی داخلی را نخواهد داد. هر چند انجمن خیلی در این زمینه تلاش کرد ولی هنوز رفع نشده و درنهایت اعلام شد که صنعتگر داخلی برای دریافت تسهیلات باید با یک شرکت دولتی جوینت شود که این موضوع شرایط را بدتر از قبل کرد.
این اتفاق چه زمانی رخ داد؟
رییس زاده| در سال ٩١؛ این موضوع مصوبه شورای پول و اعتبار است که بعد از داستان خاوری انجام شد. البته بعد از سه سال تازه در حال اصلاح است که به موجب قانون جدید اگر صنعتگر قصد گشایش ال سی داخلی را داشت باید ١٧۵ درصد میزان ال سی تضمین به بانک ارایه میکرد. این مصوبه پول و اعتبار زمان ریاست آقای بهمنی است.
شیبانی|در نظر داشته باشید که پیش از این، این تضمین تنها پنج درصد بوده است. قانون دیگری هم در این بین صنعتگران را اذیت کرد و آن هم این بود که اگر یک فرد همزمان در چهار شرکت به عنوان عضو هیات رییسه بود و در یکی از این شرکتها چک وی برگشت بخورد در تمام شرکتهای دیگر حق استفاده از تسهیلات بانکی، دسته چک و خدمات بانکی را ندارد.
رییس زاده| این همان قانون ذینفع واحد است که هنوز هم حل نشده و جزو مواردی است که معطل مانده است.
شیبانی|امروز در شرایطی هستیم که اگر مجبوریم با چراغ گازی هم کار کنیم، کار میکنیم چون باید مملکت را از این شرایط نجات بدهیم. با این حال برخی نهادهای دولتی آمدهاند و قوانینی که زمان تصویب آن به پیش از انقلاب اسلامی باز میگردد را به اجرا گذاردهاند مثلا قوانینی مثل اینکه باید در کارخانه نور ٨٠ لوکس استفاده شود یا صدا فلان فرکانس بیشتر نباشد، اینها باعث شده تا من علی شیبانی امروز به دلیل عدم رعایت شرایطی که در این قانون شرایط سخت و زیانآورخوانده میشود پرونده کیفری قطوری در دادگاه داشته باشم، جالب اینجاست که برای اینکه بتوانم از دادگاه بیرون بیایم کارت بازرگانی میلیارد تومانیام را قبول نکردند و گفتند باید یک کاسب ضمانت مرا کند.
رییس زاده|یعنی پروانه کسب را خیلی بیشتر و بهتر از کارت بازرگانی قبول میکنند.
شیبانی|من این گلایه را به رییس قوه قضاییه زمانی که میهمان اتاق بودند نیز گفتم ولی اتفاقی رخ نداد.
رییس زاده|ما نیازمند اصلاح ساختارها هستیم. نیازمند یک محیط با ثبات سرمایهگذاری هستیم. لایحه رفع موانع تولید و ارتقای نظام مالی که ٣٠ ماده بیشتر نداشت وبعد از رفتن به کمیسیون مجلس ٣٠ ماده به آن اضافه شد، نکات قابل توجه خوبی را در خود جای داده است که امیدواریم با اجرای آن شاهد روزگار بهتری در تولید باشیم. نکته دیگر هم موضوع هدفمندی یارانهها و عدم تخصیص تسهیلات یارانه دولت در قالب یارانه تولید است که شاید به اعتقاد من باید یک تنفس عمومی حداقل پنج ساله توسط دولتمردان به تولید داده بشود تا در این پنج سال تولیدکنندگان بتوانند مجددا روی پای خود بایستند. در عین حال موضوعاتی مثل مالیات، ممنوعالخروجی فعالان این صنعت به خاطر موضوع چک، ذی نفع واحد و تمام دستورالعملهای اجرا نشده، نوسانات ارز و… در این سالها موجب شد مشکلات عدیدهای برای صنعتگران ایجاد شود که با این تنفس پنج ساله میتوان امید تازهای در این صنایع ایجاد کرد.
با توجه به این هم نگاه مثبتی از سوی وزیر به صنعت نساجی وجود دارد این پیشنهادات به مجموعه وزارتخانه ارایه شده است؟
رییس زاده|بله همین قانون رفع موانع تولید توسط انجمن پیگیری شد که حتی موضوع استمهال نیز در آن دیده شد و سعی کردیم در جلساتی که در مجلس و دولت داشتیم در این موارد پافشاری کنیم.
این موارد از دولت نهم و دهم به ارث رسیده است؟
رییس زاده|بله .
و هنوز رفع نشده است؟
شیبانی| خیر رفع نشده است. البته در خاطرم هست که چندی پیش آقای نعمتزاده (اگر اشتباه نکنم) بودند که گفتند چهار ماه است وقت من صرف برداشتن موانع و قوانین مزاحم شده است. حتی چندی پیش در جریان برگزاری شورای گفتوگو به آقای وزیر گفتم که ما یکی از مشکلاتمان داشتن قانونهای زیاد است و امیدوارم این قانونها با آییننامهها و تبصرههای بعدی خنثی نشود.
جامعه متخصصین در این موارد چه موضعی دارد، این موارد را قبول دارید؟ اصلا جامعه متخصصین این نظرها را قبول دارد؟ بحث استمهال بدهیها مطرح شد؟
حریری|همه این موارد درست است فقط یک چیزی را باید در نظر بگیریم که نوسازی ماشینآلات و صنایع در دهه ٧٠ انجام شد. میدانیم که بخش خصوصی صنعت را توسعه داده است ولی نکتهای که وجود دارد این است که وقتی بحث صندوق ذخیره مطرح شد و بحث نوسازی جدی گرفته شد، باعث شد یکسری صنایع که ماشینآلات روز وارد عرصه تولید شود و وقتی این ماشینها وارد شدند بالطبع اشتغالزایی و کیفیت محصولات هم ارتقا یافت. جامعه متخصصین در این رابطه حلقه واسط بین صنعت و موسسات عالی را برعهده گرفت ولی در سالهای گذشته این حلقه واسط دوباره گم شد. به این جهت اشتغال دچار مشکل شد. بحث تحریمها مشکلی بود که همه صنعت را درگیر کرد. تعدادی از تولید گران مواد اولیه خود را از داخل کشور تامین میکنند پس در جریان تحریم مشکلی ندارند اما تعدادی دیگر مجبور هستند کل مواد اولیه خود را از خارج از کشور وارد کنند. خیلی از واردکنندگان محدودیت خرید از کشورها را دارند و طبق قانون مجبورند تنها از یک کشور خرید کنند این مشکل بزرگی است که تولیدکننده با آن درگیر است و موجب میشود بر کل اشتغال صنعت تاثیرگذار باشد. البته ما در جامعه متخصصین این آمادگی را داریم که حلقه واسط را ایجاد کنیم. درکنار این مباحث مزیتی که این صنعت دارد قرارگیری ایران در محدوده جغرافیایی است که مزیتهای تجاری زیادی را برای ما ایجاد میکند مثلا سفر یک کامیون از ایران تا ایتالیا نهایتا یک هفته به طول میانجامد اما از هند تا اروپا حداقل یک ماه. یعنی ما یک مزیت ترانزیتی در کنار نیروی انسانی متخصص داریم ولی متاسفانه به دلیل کندی نوسازی ماشینآلاتمان، همسایه کناریمان – ترکیه- سریعا میزان تولیدش را افزایش داده و بازار را در اختیار گرفته است البته فراموش نکنیم که در ایران تنها چند سرمایهگذار، سرمایهگذاری کردهاند که اگر آنها هم نبودند وضعیت بدتری داشتیم. این موارد مزیتهایی است که باید به عنوان مزیتهای صنعت نساجی که مورد سوال نخست شما بود به آنها توجه شود. خواهشی که دارم این است که دست به دست هم بدهیم و بیاییم این صنعت را متحول کنیم، به زودی تحریمها برداشته میشود و مطمئنم این روند رو به جلو میرود. وزیر صنعت در سفر به استان خراسان شمالی دقیقا به این موضوع اشاره کردند و صادرات ٧٠٠ میلیون دلاری با وجود شرایط فعلی را یکی از موضوعات قابل توجه خواندند که با برداشته شدن تحریمها قطعا بیشتر هم خواهد شد.
آماری از واردات و صادرات دارید؟
رییس زاده|فکر میکنم بیش از یک میلیارد دلار صادرات فرش ماشینی و فرش دستباف است که ٣۵٠ میلیون فرش دستباف و بقیه فرش ماشینی و کفپوشهاست.
پارچه که صادرات نداریم؟
رییس زاده|چرا اتفاقا فکر کنم خانم مهندس آمار دقیقتری دارند.
شیبانی|اجازه بدهید قبل از اینکه خانم مهندس از آمارها بگویند به این موضوع اشاره کنم که اگر ما میخواهیم در صنعت تولید پارچه متحول بشویم باید قانون را متحول کنیم. شما نمیتوانید ماده اصلی نخ که پنبه است و کل تولید داخلی مان حدود ۵٠ هزار تن است و من صنعتگر مجبورم نیازم به پنبه را تنها از یک کشور تامین کنم که هر روز نرخ جدیدی برای پنبهاش میگذارد و هر سال نیز بر میزان صادرات پنبهاش میکاهد، متمرکز شوم. با توجه به ماشینآلات نصب شده نیاز سالانه نخ صنعت نساجی ٢٠٠ هزار تن است چرا من اجازه نداشته باشم از هر جا که بتوانم مواد اولیه وارد کنم؟ من امروز مجبورم فقط از ازبکستان پنبه بخرم.
چرا؟ تحریم؟
رییس زاده|به خاطر مسائل قرنطینه است.
شیبانی|نه اصلا هم فقط به خاطر قرنطینه نیست ببینید ٧٠ سال پیش در زمان رضا خان گفتند پنبه کرم سرخ دارد و به سبب این موضوع بنا شد تنها از ازبکستان که توانسته بود با این کرم مقابله کند پنبه خریداری شود. الان ٧٠ سال از آن زمان میگذرد و کلا نسل کرم سرخ از بین رفته است اما هنوز همان قوانین قدیمی اجرا میشود.
اگر این محدودیت برداشته شود از کجا میتوانیم خرید کنیم؟
شیبانی| از همه جا؛ هر جایی که به ما پنبه بفروشد. وقتی همه کشورها بدانند که ما میتوانیم از هر جایی خرید کنیم و این طور رقابت سالمتری ایجاد میشود و کیفیت بهتری را هم میتوانیم داشته باشیم.
رییس زاده|چندی پیش چند واحد نساجی به دنبال بدهی نفتی که هند به ایران دارد چند تن پنبه از هند خریداری کردند که با مشکلات وحشتناکی مواجه شدند. هند دومین تولیدکننده پنبه دنیاست ولی سیستم گندزدایی هندیها با سیستم گندزدایی که در ایران مورد تایید گمرک و سازما ن حفظ نباتات است متفاوت بود، بنابراین این سازمان جلوی واردات این پنبهها را گرفت و حتی میخواست محموله پنبه را آتش بزند. در نهایت با پیگیریهای که از طرف وزارتخانه شد، با یک روش بینابین که هزینه زیاد را به این تولیدکنندگان تحمیل کرد این پنبهها در کارخانه دیگری در آن سر دنیا گندزدایی شدند تا هر موجود زندهای که در آنها بود از بین برود و سپس به کشور وارد شدند. این اتفاق موجب شد که دیگر هیچ یک از تولیدکنندهها به سراغ هند یا تولیدکنندههای دیگر نروند. حتی در این مورد جلسات زیادی با سازمان حفظ نباتات برگزار کردیم اما آنها تابع قوانین قدیمی خود هستند.
پنبه خوب را از کجا میتوانیم بخریم؟
نصرالهی| همه جای دنیا پنبه خوب هست .
رییس زاده|بورکینافاسو، کشورهای آفریقایی مصر و… همه جای دنیا پنبه خوب وجود دارد. همه حمایتهای دولتی این نیست که به ما پول بدهند کافی است برخی قوانین و آییننامههای دست و پا گیر قدیمی اصلاح شود. مثلا سازمان حمایت از نباتات پنبه چندین کشور را مورد بررسی قرار دهد یا قوانین مرتبط با واردات پنبه را اصلاح کند در این شرایط ازبکها هم میفهمند که دیگر فروشنده انحصاری نیستند و هر روز ساز جدیدی را کوک نمیکنند. ازبکها در حال حاضر هر سال در حال کم کردن میزان صادرات پنبه خود هستند و به سمت ارزشافزوده از پنبه رفتهاند و با این روال تا چند سال آینده دیگر پنبهای برای صادرات به کشور ما باقی نمیماند. در این میان میتوان با نظارت و مراوده از هند پنبه با استانداردی که میخواهیم وارد کنیم.
چرا هند؟
شیبانی|چون در این کشور میلیاردها یورو پول نفت ایران قرار دارد. البته متاسفانه هندیها هم میدانند که الان دست ما لای قیچی است و در مراوده با ما خیلی اذیت میکند.
سال گذشته حتی یک تیم هندی برای تهاتر پارچه با نفت به ایران آمد و توافقهایی شد، هرچند که این موضوع از سمت دولت تکذیب شد اما خبرها حکایت از مراوده پارچه هندی با پول نفت ایران دارد؟
رییس زاده| بله اتفاقا یکی از مشکلات همین است. حتی موضوع قاچاق را هم داریم. متاسفانه در سالهای اخیر یکسری نهادها و سازمانها و ارگانها که به ظاهر با دلسوزی وارد این بازار شدند به دلیل عدم تخصصهای لازم به این بازار و صنعت لطمات زیادی زدند. این گروهها به جای بدهیها از هندیها نخ و پارچه خریدند که به دلیل عدم تخصص هندیها آنها نخهای بیکیفیت دادند که قابل استفاده نیست و همچنان در انبارهای آنها باقی مانده است. هم بازار خراب شد و هم به نخهای وارد شده به درد تولید نمیخورد. به این جهت اگر مطالبات ما بماند و طلب داشته باشیم خیلی بهتر است تا جنس بیکیفیت و بنجل بیاوریم که قطعا ممکن است سوءاستفادههایی هم صورت گیرد.
به قاچاق اشاره کردید. ظاهرا سهم قاچاق در این صنعت بیش از هر بخش دیگری است؟
شیبانی|مادامی که سود قابل توجهی در قاچاق وجود داشته باشد این اتفاق روی میدهد. قاچاق موجود در صنعت نساجی قاچاق مربوط به کالای همراه مسافر نیست؛ قاچاقی است که حجم بزرگی از بازار را به خود اختصاص داده است. حجم قاچاق به قدری در صنعت نساجی زیاد است که اصلا نمیتوان آن را مربوط به تعدادی کوله خواند بلکه مشخصا شبکهای گسترده است که دولت باید جلوی آن را بگیرد. من اعتقاد دارم سربازان گمنامی که ریگی را به آن زیبایی از روی هوا میگیرند و پرچم عزت ایران را بلند میکنند بعید است نتوانند ریشه قاچاق پارچه را شناسایی و منهدم کنند. من مطمئنم اگر بخواهند میتوان کاری کرد که قیمت تمام شده تولید داخلی به حدی پایین بیاید که برای قاچاقچی صرف نکند با ریسک چنین کالایی را وارد کند.
رییس زاده|اجازه دهید با برخی اعداد و آمار در این مورد صحبت کنیم. طبق آماری که هر ساله یونیدو و سازمان ملل درخصوص میزان صادرات و واردات کشورهای مختلف اعلام میکنند به این موضوع اشاره شده و میتوان از این آمار میزان قاچاق را محاسبه کرد چرا که در این آمار میزان صادرات کشورها را در نظر میگیرند و بر اساس آن آمار خود را اعلام میکنند ولی در کشور ما به دلیل اینکه مقادیر زیادی از کالاها به صورت غیررسمی وارد میشود همواره میزان واردات از کشورهای دیگر با این آمار ارایه شده مطابقت ندارد و کمتر است. در عین حال کشورهای دیگر که بیشترین حجم صادرات به ایران را دارند آمار کاملی از میزان صادرات خود به ایران را روی سایتشان قرار میدهند که حتی میتوانیم از آنها استفاده کنیم. بر این اساس مثلا در سال ٩٣ طبق سایت گمرک ارزش پوشاک وارداتی پنج میلیون دلار است ولی آمار یونیدو بیش از ٧٠٠ میلیون دلار را اعلام میکند که نشاندهنده حجم تفاوت واردات به ایران است که مابقی این پنج میلیون دلار حجم واردات قاچاق به ایران است. این حجم چیزی نیست که یک کوله بر از مرز به داخل کشور وارد کند.
مشخص است از چه مناطقی وارد شده است؟
رییس زاده|طبق بررسیهای بیشترین میزان قاچاق از مناطق آزاد انجام میشود. در حال حاضر متاسفانه به دلیل جذب امتیاز بیشتر نمایندهها سعی در متقاعد کردن مسوولان برای اعلام مناطق آزاد کردن استانها و مناطق مختلف هستند که این امر موجب شده عکس چینیها که از این مناطق به عنوان مناطق پردازش صادرات شده، این مناطق در ایران به محلی برای واردات تبدیل شده است.
مناطق آزاد و ویژه قوانین ویژه دارند که موجب میشود این شرایط خاص انگیزه قاچاق را افزایش دهد که یکی از این شرایط خاص نبود گمرک است. از سوی دیگر اسکلههای غیرمجاز که امیدواریم روزی برسد این اسکلهها پاکسازی شوند معبر دیگر ورود کالاهای قاچاق هستند. در کنار این معابر ورودی کالای قاچاق باید کم اظهاریها در مبادی رسمی را نیز اضافه کنیم. خیلی از ماموران در گمرک به دلیل سرطانزا بودن ایکس ریها خواهان روشن بودن همیشگی آنها نیستند و در عین حال این ایکس ریها نمیتوانند به روشنی کالای داخل کانتینر را نشان دهند که موجب میشود حتی از مبادی رسمی هم کالای قاچاق وارد کشور شود. در عین حال نقض قوانین هم داریم. مثلا قانون تهلنجیها که بعضا به کل لنج ختم میشود هم موجب شده به یکباره حجم زیادی کالای قاچاق وارد کشور شود. یا قانون مرزنشینان که این گروه میتوانند بر اساس لیست کالا و کارت ملی برخی اقلام را وارد کنند. حال این موارد را در کنار کالای همراه مسافر بگذارید میبینید که متاسفانه نساجی حجم زیادی از قاچاق به کشور را شامل میشود. با این حال نباید نادیده بگیریم که این حجمها در مقابل حجم کالاهای نساجی که در بازار است غیرقابل مقایسه است، باید سرچشمه ورود کالای قاچاق را یافت و با آن مقابله کرد. حالا در کنار همه اینها جنسهای بنجل و تقلبی هم وجود دارد. الان حتی خیلی از جنسهای داخلی با برندهای خارجی میآید. در تهران دو مکان است که هر برندی را بخواهید برایتان جعل میکنند. بخشی هم اجناس بنجل یا از مد افتاده است که به کشور میآید و باعث شده ماهمیشه از مد کمی عقب باشیم و در نهایت بخشی هم به کشورهای چین و تایوان و… باز میگردد که یک جنس کم کیفیت با برند خوب وارد میشود. البته همه اینها آسیبشناسی شده و در حال بررسی است.
یک موضوعی که شما هم به آن اشاره کردید وجالب بود بحث تقدیر شما از تولیدکنندگان داخلی در نمایشگاه ترکیه بود. نمایشگاهی که اما و اگر زیادی داشت و با قید عدم فروش ترکها برگزار شد و البته هنوز هم تولیدکنندههای داخلی بابت این نمایشگاه گلایه دارند. با این شرایط شما چرا به آن افتخار میکنید؟
شیبانی|بله هنوز هم به آن اعتقاد دارم چون من مستقیما درگیر نمایشگاه بودم. اینکه گفتم افتخار کردم برای این بود که با همه مضیقههایی که صنعتگران ما با آن درگیر هستند اما با غرور و کیفیت و توان خوبی در این نمایشگاه ظاهر شدند. ببینید امکانات و تسهیلاتی که دولت ترکیه برای صنعتگران خود قایل شده بود خیلی خیلی بیشتر از آن چیزی بود که ما به صنعتگران خودمان داده بودیم. حتی برخی موضوعات که مورد گلایه صنعتگران داخلی بود با مذاکره حل شد، مثلا قرار شد تبلیغات صنعتگران ایرانی مجانی باشد. غرفهها را با ۵٠ درصد تخفیف به ایرانیها دادند. البته اینها آنقدر موثر نبود که وقتی ترکها هنوز صادرات انجام ندادهاند جایزه صادراتی خود را دریافت میکنند. یا این موارد آنقدر موثر نبود که آنها بهره زیر چهار درصدی روی تسهیلات خود میدهند و ما بهره نزدیک ٣٠درصدی، آنها میتوانند پنبه را از هر کشوری خریداری کنند و ما نمیتوانیم.
رییس زاده|به هر حال از نظر کیفیت هم باید بررسی کنیم. در یک دهه پیش ما در رشتههای صنعتی خیلی جلوتر از ترکیه بودم و حالا به خاطر سوء مدیریت و ضعف مدیریت دولتهای سابق، صنعتی که باید خیلی توجه میشد و اشتغالزایی در آن وجود دارد مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
خانم مهندس شما کمی از آمارها و ارقام صادراتی و وارداتی بخش نساجی و گردش مالی بخش نساجی و قاچاق بفرمایید.
بر اساس تازهترین گزارشی که مرکز آمار ارایه کرده است ارزش افزوده صنایع نساجی و پوشاک در سال ٩٠ به ١٨٣۴٠ میلیارد دلار رسیده است، این در حالی است که کل حجم فعالیتهای صنعتی در این سال ۶٢۴٣٣٢ میلیارد ریال بوده است. در عین حال سهم ارزش افزوده بخش نساجی و پوشاک به کل صنعت در سال ٩٠، سه درصد است. این آمار ارزش دادههای صنایع نساجی و پوشاک در سال ٩٠ را ٣۶٣٩۵ میلیارد ریال ذکر کرده که معادل ٧/١ درصد کل صنعت است. بر اساس آمار مرکز آمار ارزش ستاندههای صنایع نساجی ۵۴٧٣۵ میلیارد ریال است که این میزان دو درصد نسبت کل صنعت است. همچنین این آمارها در سال ٩٢ در بخش ارزش صادرات نساجی پوشاک چرم و کفش با احتساب فرش دستباف به یک میلیارد و ٢٨٠ میلیون دلار میرسد که بدون احتساب فرش دستباف کل صاردات نساجی پوشاک چرم و کفش به ٩۵٣ میلیارد دلار رسیده است. در عین حال میزان واردات صنعت نساجی در سال ٩٢ به ۴٧/١میلیارد دلار رسیده است.
اگر تصور کنیم تمام موانع و مشکلات برداشته میشود ما چه زمانی میتوانیم در دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم؟
نصرالهی| من فکر میکنم با جلسات مختلفی که داشتیم و سند راهبردی توسعه صنعت نساحی و پوشاک که در حال نگارش است روزهای خوب به صنعت نساجی باز خواهد گشت. گو اینکه به اعتقاد من این امر تنها از سوی وزارتخانه محقق نمیشود و توسعه صنعت نساجی با همکاری و همراهی اتحادیهها و انحمنهای نساجی مهیا خواهد شد.
ما به عنوان دولت هر نوع تسهیلاتی که برای بخش نساجی در نظر بگیریم باز هم باید یک سرمایهگذار وجود داشته باشد که بتواند در این صنعت سرمایهگذاری کند، به این جهت به نظر من همزمان با ما اتحادیهها و وزارتخانهها باید ساختار خود را تغییر دهند ولی به نظر میرسد این تغییرات الان کم است، فکر میکنم در قالب یک برنامه پنج ساله راهبردی و با بهبود شرایط اقتصادی میتوانیم با کمک هم صنعت نساجی را بهتر کنیم، به شرطی که خیلی از شرایط برای ما فراهم شود اجازه بدهند در صنعت مد و طراحی کار کنیم، بانکها سازمان تامین اجتماعی مواردی را که گفته میشود بپذیرند. باید قبول کنیم که روند سیستم اداری ما کند است واین امر موجب میشود با وجود فعالیتهای زیاد سرعتی که در پیشرفت چنین صنایع روی میدهد در ایران شاهد نباشیم. به این جهت باید روی این موارد کار کنیم تا برنامه راهبردی پنج ساله جوابگوی نیازها باشد. این یک واقعیت است که دنیا در طراحی و مد بسیار جلو افتاده و ما در حال حاضر نسبت به دنیا خیلی عقب مانده هستیم در حالی که مثلا در فرش حرف برای گفتن در دنیا داریم. باید مطابق با محدودیتهایی که داریم خودمان را با دنیا مقایسه کنیم و از خودمان انتظار داشته باشیم. متاسفانه پوشاک و بافندگی در ایران همواره دیکته نوشته شده دیگران را اجرا کردهاند، باید زمانی بگذاریم که خودمان روی پایمان بایستیم.
حریری|دقیقا، باید در نظر بگیریم که مزیت ایران وجود نیروی انسانی جوان در صنعت نساجی است که میتوانیم با حضور این جوانان این صنعت را رونق بدهیم. هشت سال پیش زمانی که ترکیه جای ایتالیا را گرفت تصور بر این بود که ایران بتواند جای ترکیه را بگیرد ولی به خاطر تحریمهای داخلی و خارجی این امر روی نداد. مزیت در ایران زیاد است به شرط اینکه تحریمها برداشته شود و البته یک اراده کلی وجود داشته باشد.
نصرالهی| من این اراده کلی را میبینم
حریری|ولی متاسفانه به نظر نمیرسد وزارتخانه این عزم را دیده باشد. باید این اراده در بخش خصوصی در برخی رشتهها وجود داشته باشد تا آن صنعت رشد کند. ما این پتانسیل را داریم که بتوانیم در دنیا سهم بگیریم. فقط باید مزیتهای خودمان و توانمندیها را بشناسیم.
شیبانی|ببینید مد که به ساعت تغییر میکند در کشور ما ممنوع است، چه انتظاری دارید از سرمایهگذار که در این بخش سرمایهگذاری کند و فقط پارچه مشکی تولید کند. این تولید در جامعه دیگر ممکن است مصرفی دیگر داشته باشد. ما میخواهیم صادرات داشته باشیم ولی نمیتوانیم در عین حال که با یک کشور رابطهای نداشته باشیم و بخواهیم کالای ما را بخرند، آن هم نساجی که خیلی تولیدکننده آن مهم است. اینها واقعیت بازار نساجی است.