پایان دوران نیروی کار ارزان؛ چین در آستانه تغییرات بزرگ

چین که روزگاری بهعنوان قطب تولید ارزان جهان شناخته میشد، اکنون در مسیر دگرگونیای عمیق قرار دارد. کاهش مزایای سنتی این کشور در حوزه تولید، تعطیلی گسترده کارخانههای کوچک، و مهاجرت سرمایهها به آسیای جنوب شرقی، اقتصاد جهانی را با چالشهای جدیدی روبهرو کرده است.
کارخانههایی که دیگر رونق ندارند
در گذشتهای نهچندان دور، چین با بهرهگیری از نیروی کار ارزان و زنجیره تأمین یکپارچه، سهمی بیش از ۷۰ درصد از صادرات جهانی کفش را در اختیار داشت. اما امروز، بسیاری از کارخانههای کوچک و متوسط این کشور، مانند واحد تولیدی ژو یوشنگ در گوانگدونگ، که زمانی صدها کارگر را به کار گرفته بود، اکنون با کمتر از ۲۰ نیرو فعالیت میکنند.
افزایش تدریجی دستمزدها، کاهش تقاضای داخلی، و تنشهای تجاری با ایالات متحده، باعث شده است که سهم چین از صادرات برخی صنایع طی دهه گذشته بین ۸ تا ۱۰ درصد کاهش یابد. در همین حال، کشورهایی مانند ویتنام و اندونزی با هزینههای نیروی کار کمتر، به رقبای جدی چین در بازارهای بینالمللی تبدیل شدهاند.
دوراهی بقا: خودکارسازی یا حذف از رقابت
امروزه کارخانههای کوچک چینی در برابر یک تصمیم سخت قرار گرفتهاند: یا به سمت فناوری و اتوماسیون حرکت کنند، یا از بازار کنار بروند. اما برای بسیاری از آنها، سرمایهگذاری در فناوریهای پیشرفته امکانپذیر نیست و این مسئله به کاهش فرصتهای شغلی، بهویژه برای کارگران کممهارت و مهاجر، منجر شده است.
بررسیهای دانشگاهی نشان میدهد که بین سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹، حدود ۴ میلیون شغل در ۱۲ صنعت وابسته به نیروی کار از بین رفته و از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ نیز ۳.۴ میلیون فرصت شغلی دیگر حذف شده است. صنایع نساجی، بهعنوان یکی از بخشهای اصلی تولید در چین، بیشترین آسیب را متحمل شده و با کاهش ۴۰ درصدی نیروی کار مواجه بوده است.
چین درگیر شوک معکوس اقتصادی
تحلیلگران هشدار میدهند که چین اکنون با همان چالشی روبهرو است که در دهه ۲۰۰۰ برای کشورهای غربی ایجاد کرد. در آن زمان، بسیاری از کارخانههای آمریکایی و اروپایی به چین منتقل شدند. اما اکنون، این چرخه برعکس شده و چین به دلیل از دست دادن مزیت نیروی کار ارزان، سهم خود را در بازارهای بینالمللی کاهش داده است.
در واکنش به این تغییرات، دولت چین طرحی به نام «نیروهای تولیدی نوین» را معرفی کرده است که بر توسعه صنایع پیشرفته تمرکز دارد. بااینحال، برخلاف صنایع سنتی، این بخشها دیگر فرصتهای شغلی گستردهای ایجاد نمیکنند. کارخانههای مدرن، مانند واحدهای تولید خودروی الکتریکی، اکنون با استفاده از رباتهای جوشکار و خطوط تولید هوشمند، تنها به تعداد محدودی نیروی متخصص و آموزشدیده نیاز دارند.
چالش کمبود نیروی کار در عصر فناوری
با کاهش جمعیت در سن کار که پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به ۷۰۰ میلیون نفر برسد و عدم تمایل نسل جوان به کارهای سخت و تکراری، حتی کارخانههای پیشرفته نیز با بحران نیروی انسانی مواجهاند. چین اکنون نهتنها باید تولید خود را حفظ کند، بلکه باید راهکاری برای حل بحران کاهش جمعیت بیابد.
کارگران مهاجر، که بیشتر آنها فاقد مهارتهای جدید هستند، در معرض بیکاری گسترده قرار دارند. این روند میتواند به افزایش نارضایتی اجتماعی و حتی بیثباتی سیاسی منجر شود. کارشناسان هشدار میدهند که بدون برنامههای حمایتی و مهارتآموزی، این گروه از کارگران میتوانند به یکی از محرکهای تنشهای اجتماعی در آینده تبدیل شوند.
افزایش اعتصابات و نارضایتیهای کارگری
در پی تعطیلی کارخانهها و تعویق پرداخت دستمزدها، طی سال گذشته بیش از ۴۵۰ اعتصاب در بخش تولید چین به ثبت رسیده که بالاترین میزان در یک دهه اخیر است. باوجود سیاستهای کنترلی دولت، موج نارضایتی در میان کارگران روزبهروز افزایش مییابد.
در مناطقی مانند کانگلو که روزگاری هزاران کارگاه تولیدی پوشاک را در خود جای داده بود، دیگر خبری از فرصتهای شغلی پرتعداد نیست. تابلوهای استخدام در کارخانهها خالی ماندهاند و کارگران باسابقه از کاهش درآمدهای خود گلایه دارند؛ برخی از آنها اکنون روزانه کمتر از ۱۰۰ یوان درآمد دارند.
با این شرایط، آینده مشاغل سنتی در چین بیشازپیش در هالهای از ابهام قرار گرفته است. آیا این کشور میتواند راهی برای حفظ توازن بین رشد اقتصادی و اشتغال بیابد، یا اینکه دوران طلایی تولید ارزان در چین به پایان رسیده است؟