اخبار نساجی

مسئولین محترم و دلسوز؛ رشته دانشگاهی فرش را در قوچان ایجاد کنیم

 

مسئولین محترم و دلسوز؛ رشته دانشگاهی فرش را در قوچان ایجاد کنیم

فرش ایران از عمری طولانی برخوردار است ، به عبارتی با اسناد بسیار میتوان بیان نمود که خاستگاه، پاگیری، توسعه و ماندگاری این کالای هنری و اقتصادی ، سرزمین کهن سا ل ایران است که سربلندی و افتخار ایرانیان را نیز فراهم نموده است .
اگر مقرر شود ، حیات و رونق چشمگیری برای فرش ایران قائل باشیم و به تحول بی سابقه ی هنر فرش در طی قرنهای متمادی نظر کنیم به وضوح خواهیم دید ، که با طلوع آفتاب هزاران زن و مرد ، دختر و پسر در مقابل دارهای فرشبافی نشسته و می نشینند و تا غروب آفتاب با چشمان ریزبینشان اسپیرال ها و فراز و فرود نقشه های فرش را تا به امروز در نوردیده اند.
هر رهگذری که گوش را بر درو دیوار پنجره ی هر کارگاه فرشبافی ای قرار دهد با آواز خوش نقشه خوانان همصدا می شود : لاکی سر اول ،صورتی سر جلو سورمه ای تابجا ،لیمویی بتون بجا و یک به جلو …

با نگاهی دیگر به مقوله فرش و فرشبافان خواهیم دید که چگونه بافندگان با انگشتان پر توانشان تاروپود ابریشمین را به بازی گرفته اند ، چنانکه ماهی نمی گذرد از آن میان اثری بدیع و نو خلق می گردد و چنین می شود و هر اروپایی و آمریکایی با شنیدن نام پر آوازه ی قالی، به یاد ایران می افتد . و هنگامی که نام ایران را می شنود واژه ی پر رمز و راز و زیبای قالی برایش تداعی می نماید .

مردم ایران ، خصوصا روستاییان با صفا ، بالاخص زنان و دختران هنرمند روستایی فرشبافی یا به عبارت بهتر قالیبافی را بخشی از زندگی خود می دانند . چرا که قالیبافی در بین زنان روستایی از محبوبیتی خاص برخوردار است ، چنان محبوب که اگر از آنها سوال شود که شغل شماچیست ؟ پاسخ خواهی شنید : خانه دار!؟ این بدان معنی است که فرشبافی در زندگی آنها نهادینه شده است . به طور کلی بسیاری از همین قبیل هنرها در غالب صنایع دستی از پنجه های هنرمند زن و دختر روستایی حاصل شده بدون آنکه نام شغل بر آن نهاده شود . به عبارتی شغل زنان و دختران روستایی گستره ی وسیعی از صنایع دستی را از قبیل : قالیبافی ،گلیم بافی جاجیم بافی و صنایع دامی و غذایی را در بر می گیرد . اما در میان شاخه های متعدد مشاغل مذکور ، قالیبافی از کمیت و کیفیت بسیاربالایی برخوردار است که بار اصلی تولید قالی در ایران بر دوش زنان و دختران قالیباف است .
زنان و دختران روستایی در کلیه مراحل مختلف تهیه مقدمات بافت قالی ، از قبیل : پشم چینی ،شستن پشم ،حلاجی پشم ، ریسند گی پشم ، رنگرزی گلوله کردن نخ ،چله کشی بر پا کردن دار و در نهایت بافتن قالی مشارکت دارند .

به جرات می توان گفت که ۸۰ در صد مراحل اولیه و ۱۰۰ درصد بافت قالی توسط زنان و دختران صورت می گیرد .
بدون شک زنان و دختران هنرمند روستایی از نظر اقتصادی کمک زیادی به معاش خانواده می کنند ، زیرا در اکثر موارد شغل همسرانشان تامین هزینه های زندگی را نمی کند . به همین دلیل دختران روستایی از سنین بسیار پایین در صنایع دستی روستایی بخصوصی قالیبافی و گلیم بافی و جاجیم بافی شرکت می کنند .
اما … امروز همین هنرمندان به انزوا رفته و سر در گریبان نهاده و به یاد گذشته در خلوت خود ترانه ی غم سرداده اند و چنین می خوانند:

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

زمستون قالی بافتم
تابستون قالی بافتم
بس که زد م ریشه به قالی
دستام شده خونین و مالی

و هم چون سال قحطی نجوا سر می دهند:
ای سال بر نگردی !
دیدی به ما چه کردی ؟

و اینک سوالی پیش می آید که، چرا تا دیروز هنرمند فرشباف چنان با دلگرمی در حال بافت ترانه ی عشق می خواند؟ که غریبه ای مانند آن نقاش و شاعر فرانسوی لب به اعتراف گشوده و میگفت:
« قالی ایران باغ با طراوتی است که در آن بهاری همیشه دلکش شکوفا می شود ،مصون از بادهای پاییزی و طوفان های زمستانی »
اما امروز در خانه و کاشانه ی همین هنرمند زمستان است ؟!
و یا صاحب نظری دیگر با خلوص عارفانه که به یقین بارها و بارها نماز و نیایش ما به درگاه خالق همه ی زیبایی ها را بر روی قالی و قالیچه های نفیس و فاخر ایرانی مشاهده نموده است در رابطه با قالی ایران می گوید :
« کدام قوم و ملت چون ایرانی ها درصحنه ی گیتی سراغ دارید که برگلستانی از گل به عبادت و نیایش پروردگار بپردازند ؟ » …
اما امروز صدای دفتین بافنده ی هنرمند ناله می کند، ناله هایی از سر بی مهری و عدم حمایت مسئولین نبست به خویش …؟

و ناله ای از سر کم لطفی به هنر سه هزار ساله اش، و سوال اینجاست که چرا مسئولین منطقه این قدر بی توجه و نا آگاه باشند که به یک خارجی اجازه دهند که به آسانی و در مدت طولانی (تقریبا ۲ سال ) و به یاری و راهنمایی یک تاجر سودجو ( که در آلمان برای خود عمارتی و تجارتخانه ای ساخته است) بیایند و بهترین و اصیل ترین نقوش ذهنی زنان و دختران هنرمندی که وارثان حقیقی و تالیان بلافصل مادران خود بوده اند را به غارت ببرند ! اما هیچ یک از مسئولین خم به ابرو نیاورند ؟؟؟ و امروز بهترین نقوش فرشهای اقوام این منطقه در دورترین نقطه این جهان مانند یک روستای بربرنشین مراکش در قاره ی آفریقا توسط همان شخصی که نقوش را به کمک محقق بومی این منطقه مانند استاد توحدی و آن تاجر سودجوی مشهدی آلمان نشین و با تغییرات جزئی در رنگ، تکرار و بافته می شود. ؟؟؟ این قصور کی می خواهد جبران شود ؟؟؟ (که امروز ازاین دوستی خاله خرسه ۲۳ سال می گذرد) این بی توجهی و بی مهری و کم لطفی از جانب مسئولین در منطقه از سوی کیست (؟) که فرهنگ و هنر و سنت یک قوم و یک منطقه به فراموشی و نسیان سپرده می شود (؟) و بارها فرهنگ وارداتی را با تعاریف نابجا از قبیل نو یا جدید و با به به و چه چه و ظاهر سازی های کاذب مانند : اجناس چینی ( که امروز متاسفانه فرش چینی به بازارهای ایران هم راه یافته ) به خورد دختران هنرمند جوان و زنان پاک سیرت روستایی که تشنه تغییر و تجدد است می دهد .

مسئولیت اداره کردن امور شهر و ادارات و حراست از فرهنگ و هنر و سنت فقط سیاست و به امور سیاسی پرداختن نیست. حفظ فرهنگ و هنر و سنتهای دیرین ما نیز بخش بزرگ و مهمی از وظیفه مسئولین این منطقه است.

آیا باید منتظر آن باشیم تا فاجعه ای که بر سر بازی های سنتی مان آمده بر سر هنرمان بیاید؟ چنانکه بیشترین بازی های ساده و سالم و مفید روستایی ما از بین رفته و به جای آن یکسری بازی های ناسالم و بسیار پر خرج و حتی مخرب جایگزین شده .
آیا بهتر نبود به جای این بازی های پرخرج و مخرب که بدنه فرهنگ ما را نشانه رفته است دختران و پسران جوان ما با آموزش صحیح، اوقات فراغتش را در فضای امن خانه با بافتن یک اثر نفیس فاخر تاریخی و برگرفته از طبیعت زیبای ایرانی و … پر کند؟ چنانکه درگذشته ی نه چندان دور درهر محله ای چند کارگاه وجود داشت که دختران جوان همسایه با جاذبه ها یی که نقشه خوانان ایجاد می کردند فرا خوانده می شدند و با عشق و علاقه ی وافر تقاضای آموزش بافت آن فرش را داشتند ، اما امروز بعد از بیش ازسه دهه از انقلاب گذشته ، هنوز افسوس آن کارگاه متمرکز فرش بافی ۴۰۰ نفری را می خوریم که کجا رفت؟ آن سرمایه گذار دلسوزی که چنین کارگاهی را ایجاد کرد و بعد از انقلاب قوچان را ترک کرد و عرصه را برای کارفرماییان سودجو محیا کرد کجا رفت؟ امروز یکی از مهمترین اقدامات، جلوگیری از ورود کار فرماییان سودجوی غیر قوچانی در روستاها و قوچان است، خصوصا نیشابوریهایی که چندین سال است از بافندگان فقیر و کم سواد و بی سواد روستایی قوچان ضمن سوء استفاده از این بافندگان سنتی و نیازمند، آنان را به غلط بافی و ترویج گره های جفتی و نقشه های نائین و تبریز که در منطقه غیر اصیل محسوب می شوند تشویق می کنند .

این روش خود به آبرو و اعتبار فرش ایران و بافندگان منطقه لطمه وارد کرده و کالای مرغوب را از ذهن آنان پاک می نماید. علی رغم اینکه بیش از ۱۶ سال است که رشته فرش در قوچان دایر شده و هر ساله حدود ۴۰ نفر فارغ التحصیل در رشته فرش خروجی می دهد و از این تعداد حدود ۵۰ درصد در آزمونهای آموزشکده های شهرها واستانهای دیگر مانند : کرج ، گنبد ، بیرجند قبول می شوند !؟ اما متاسفانه به علل گوناگون موفق به ورود به آموزشکده ها نمی شود ، که این موضوع موجب انزوا و سرخورد گی هنرجویان را فراهم می سازد. در مواردی مشاهده شده که این انزوا و سرخوردگی منجر به ناکا می در ازدواج بین دختران دیپلمه ی روستایی می گردد . اگر بخواهیم به بررسی عللی که در بالا ذکر شد بپردازیم (البته به عنوان علل اجتماعی و نه روان شناسی)، می توان به طور خلاصه به موارد زیر اشاره کرد :

۱ – تعصبات فرهنگی خانواده های روستایی به خصوص پدر خا نواده و حتی در بعضی از خا نواده ها در قوچان نیز مشاهده شده به علت بعد مصافت قوچان به کرج، قوچان به بیرجند و یا حتی قوچان به گنبد اجازه ی رفتن به دانشگاه از هنرجویان صلب شده .
۲ – سوء ظن نسبت به بیتوته ی فرزندانشان دردانشگاه و آموزشکده ها که اغلب به خاطرحوادث رخ داده در سالهای اخیر است .
۳ – یکی دیگر از موارد سوء ظن نسبت به مختلط بودن محیط تحصیل دانشگاه و عدم کنترل از جانب خانواده هاست .
۴ – نگرانی بیش از حد والدین نسبت به دوری از خانه و عدم دسترسی آنان به فرزندانشان …

از طرفی فرش اصیل قوچان نیاز جدی به تجدید حیات دارد. استادکاران و بافندگان هنرمند گمنام این منطقه اینک دست از کار و حرفه ی اصلی خود کشیده اند و در کارگاه های فرش بافی و یا کارگاه های خانگی و یا گلیم های مرغوب و ماند نی بافته نمی شود بخصوص زنان و دختران و مادران کرد اصیل منطقه که ذهن آنان حامل نقوش بسیار اصیل و زیبا و پر رمزو راز است ، متاسفانه به علت هجوم کارفرمایان سودجو طی سه دهه ی اخیرکه موجب رکود فرش اصیل منطقه و اشاعه ی فرش هایی با گره ها با نقوش غلط وو نقشه های نائین و تبریز ، فراموش شده و باعث از بین رفتن نقوش اصیل فرشهای کرد و ترک منطقه شده ا ند ، البته علت آن به خوبی روشن است، زیرا زمانی که یک هنرمند خوشنویس ، قلم خود را مدتی بر زمین گذاشته و تمرین و تکرار نکند دیگر توان آن را نخواهد داشت که خوشنویس هنرمند و استاد باشد همچنان که یک نوازنده ی موسیقی نیز چنین سرنوشتی پیدا خواهد کرد ، هنرمند موسیقی نیز اگر مدتی ساز خود را غریبانه در پستوی خانه اش بگذارد دیگر هنرمند نوازنده نخواهد بود. متاسفانه امروز دیگر مراکز و کارگاه های دارای استاد کار خوب و دلسوز که به گونه ای جدی به تربیت هنرجو همت کند کم داریم ، اگر هم داشته باشیم پاسخ گوی تجدید و رونق حیات فرش منطقه نیست .

حال که کلیه شئونات فرهنگی و هنری و اقتصادی ما به یمن اعتقاد به اسلام و انقلاب عظیم اسلامی ایران متحول شده و بسیاری از مناطق کشور لزوم تحصیل در مراتب گوناگون را محیا کرده ، به اعتقاد و پیشنهاد بنده لزوم تاسیس و راه اندازی رشته فرش در آموزشکده ها و یا دانشگاه آزاد قوچان نیز اگر نگوییم حیاتی، لااقل ضروری به نظر می رسد .

با توجه به آمار فارغ التحصیلان دو دهه اخیر در رشته ی فرش و در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد با گرایش های رنگرزی ، طراحی و بافت ، و خروجی هر ساله ی هنرجویان و قبولی داوطلبان دانشگاه های کشور ، به عنوان یک پتانسیل بالقوه محسوب شده که می توان آن را با برنامه ریزی اصولی بالفعل نمود و اشتغال زایی منطقه را نیز بالا برد ، ضرورت این موضوع را بیشتر می نمایید .

پر بیراه نخواهد بود که این فارغ التحصیلان و هنرمندان سنتی گرد هم آیند و در تعلیم و آموزش صحیح و عملی فرش اصیل منطقه ، و هنرجویان علاقه مند را گرد هم آورند و تلاش تازه ای را ایجاد کنند و خون جدیدی در رگهای تارو پود فرش و گلیم اصیل و ارزشمند قوچان به جریان افتد تا دست آنانی که هنرمندان فرش دستباف اصیل و گلیم های دکوراتیو جهانی قوچان را به تباهی کشیده و به انحراف سوق داده اند کوتاه شود و امید آنانی که فرش و گلیم مناطق دیگر را به نام فرش قوچان در نمایشگاه های خارجی می فروشند را قطع نماید .
به امید حمایت مسئولین و پیگیری جدی در ایجاد رشته فرش در دانشگاه های قوچان و ایجاد فضای امن و سالم برای هنرجویان فرش و خا نواده های محترم آنان

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×