اخبار فرش ماشینی

آتش قاچاق در تار و پود طاقه هاي پارچه

نگاهي به دلايل ركود بزازي ها و چالش هاي پيش روي صنعت نساجي (بخش نخست)

وارد راسته پارچه فروشي هاي مولوي که مي شوي رنگ ها چشمانت را محسور مي کنند.بته جقه هاي زمينه پارچه ترمه در آبي لاجوردي خوش نشسته اند .

     پيچش زيباي اسليمي ها در زمينه پارچه يشمي بيانگر روح جستجوگر ايراني ست که ذهن را به افلاک مي کشاند. گوشه گوشه پارچه ها با طرح ايراني روح حساس و ذوق هنرمندانه طراحان بومي را به نمايش مي گذارد.اما از اين دست پارچه ها در مقابل طاقه هاي وارداتي انگشت شمارند.اگر هم باشد خيلي خيلي گران تر از نمونه هاي کپي شده چيني به فروش مي رسند. از اين رو در طبقه پارچه هايي که مشتريان خاص دارند، جا مي گيرند و البته کمتر هم مورد معامله هستند.اين روزها اگرچه قيمت پارچه و دوخت آن نسبت به لباس هاي آماده موجود در بازار چندين برابر است اما باز هم مشترياني هستند که دنبال پارچه هاي جديد و خلاقانه اند. دنبال پارچه هايي مي گردند که در طراحي شان نهايت سليقه به کار رفته و مثلابعد از بُرش لباس يک طرح زيبا در زمينه پارچه گوشه اي از لباس خوش بنشيند.براي مثال دسته اي از شکوفه ها گوشه يک کت زنانه جلوه گر شود. بنابراين اگر طراحي پارچه را توسط طراحان داخلي جدي بگيريم و نقش هاي مدرن و سنتي را در هم بياميزيم به گونه اي که مُهر ايراني بودن با انتخاب نقش هاي اصيل و به ياري سليقه و طراحي مدرن بدرخشد ما نيز لااقل مي توانيم بر سکوي طراحي پارچه حرف هاي زيادي براي گفتن داشته باشيم. فراموش نکنيد که تعداد فارغ التحصيلان رشته طراحي پارچه در کشورمان کم نيستند.

    يکي از بزرگ ترين معضلات صنعت پارچه کشورمان بعد از فرسودگي تجهيزات پارچه بافي در کارخانه ها بي بهره ماندن صنعت پارچه بافي ايران از تکنولوژي هاي جديد که مي تواند پتانسيل اين صنعت را تا سطح رقابت جهاني بالاببرد، و نيز بها ندادن به طراحي هاي خلاقانه وبومي پارچه، صرفا کپي برداري ازنقش هاي وارداتي، قاچاق پارچه است.

    چندي پيش در اخبار آمده بود: در راستاي برخورد با شبكه ها و باندهاي فعال در زمينه قاچاق كالا، ماموران اداره مبارزه با قاچاق كالاو ارز پليس آگاهي با تشديد اقدامات کنترلي به يک دستگاه کاميونت ايسوزو که از سمت استان کرمانشاه به مقصد تهران در حال حرکت بود در حوالي ايستگاه بازرسي مشکوک شده و جهت بررسي بيشتر آن را متوقف کردند. ماموران در بازرسي به عمل آمده از خودرو که به ظاهر حامل سبد خالي مرغ بود،متوجه جاسازي کالاي قاچاق در لابه لاي سبد هاي خالي حمل مرغ شدند که برهمين اساس راننده و سرنشين را دستگير و به همراه خودرو جهت بررسي بيشتر به اداره مبارزه با قاچاق کالاو ارز منتقل کردند.پس از تخليه سبدهاي حمل مرغ 196 طاقه پارچه خارجي به ارزش تقريبي 800 ميليون ريال کشف شد که در اين خصوص پرونده تشکيل و در مراجع ذي صلاح در حال رسيدگي مي باشد.
    
    قاچاق پارچه هاي بي کيفيت و تعطيلي بزازي ها

    انقلاب صنعتي با ماشيني شدن توليدات منسوجات آغاز شد و صنعت نساجي به دليل ماهيت و ويژگي هاي خاص خود زمينه رشد ساير صنايع را فراهم مي آورد. در ايران نيز اين صنعت از قدمت طولاني برخوردار بوده و يکي از مهم ترين بخش هاي اشتغال زا است که در سال هاي اخير با مشکلاتي روبرو شده و توجه به مشکلات اين صنعت شامل:قاچاق منسوجات به داخل کشور، عدم امکان تامين مواد اوليه با کيفيت مطلوب و با قيمت ارزان، افزايش قيمت تمام شده محصولات نساجي به دليل پايين آمدن بهره وري و عواملي همچون بالابودن نرخ بهره بانکي،تورم بالاي سالانه،به هم خوردن تعادل عرضه و تقاضا با عنايت به پايين آمدن قدرت خريد مردم و بيمه نبودن نرخ ارز مورد نياز صنايع،مستهلک بودن ماشين آلات توليد در تعدادي از واحدهاي توليدي و… است،سپس بايد به اقدامات صورت گرفته توسط کشورهاي پيشرو در اين صنعت نگاهي انداخت که اهم اقداماتشان براي بهبود شرايط صنعت پارچه شامل کاهش هزينه هاي توليدي و ضايعات از طريق اتوماسيون پيشرفته به منظور رقابتي کردن کالاهايشان از لحاظ قيمت، بهبود کيفيت و ارائه طرح ها و مدل هاي جديد و مشتري پسند، تحقيقات وسيع براي دستيابي به نظرات،خواسته ها و علايق واقعي مصرف کنندگان در بازارهاي داخلي و … است.

آیا میدانستید مجله نساجی کهن تنها مجله تخصصی فرش ماشینی و نساجی ایران است؟ نسخه پی دی اف آخرین مجلات از اینجا قابل دریافت است.

    امير قديمي نيا رئيس اتحاديه بنکداران و طاقه فروشان تهران مي گويد:«با توجه به واردات بي رويه پوشاک، 60 درصد از اعضاي صنف طاقه فروشان مغازه هاي خود را تعطيل کرده اند. در حال حاضر تنها 3500 عضو از اعضاي اين صنف در تهران فعاليت دارند.حدود 4 هزار عضو در سال گذشته فعاليت خود را به خاطر واردات بي رويه پوشاک تعطيل کرده و ترجيح دادند به کسب و کاري ديگر مشغول شوند.هم اکنون بازار پوشاک از کالاهاي ارزان قيمت و بي کيفيت خارجي پر شده به طوري که ميزان توليد و فروش پوشاک ايراني به صفر و يا حتي منفي رسيده است. 70 درصد بازار پوشاک در اختيار کالاهاي قاچاق است و پوشاک کشورهاي چين، ترکيه و در کنار آنها آلمان در اين بازار حاکميت مي کنند.بنابراين در اين شرايط نامساعد متعاقبا به توليد پارچه و البسه داخلي نيز ضربات کمر شکني وارد آمده است.»

    رئيس اتحاديه بنکداران و طاقه فروشان تهران توليد و فروش پارچه در ايران را بدون حامي دانست و مي گويد:«چندين سال پيش، دولت قيمت تمام شده پارچه را افزايش داد؛ براين اساس قيمت پوشاک داخلي بالارفت و از سويي ديگر جنس هاي ارزان قيمت به سمت بازار ايران روانه شد. اما دولت همچنان بر افزايش قيمت تمام شده پارچه تاکيد دارد به طوري که رکود هر روز بيش از روز قبل بر بازار طاقه فروشان حاکم مي شود.»

    وي با تاکيد بر نبود فضاي رقابت در اين صنف ادامه مي دهد:« پوشاک ايراني بسيار با کيفيت هستند؛ اما متاسفانه پوشيدن لباس خارجي افتخار به شمار مي رود از اين رو نبايد انتظار داشت که با وجود حاکميت پوشاک و برند خارجي در بازار، بتوان سليقه مصرفي مردم ايران را تغيير داد.»
    
    پارچه معرف فرهنگ و هويت ملي

    اگر بگوييم صنعت بافندگي در خون و هنر ايراني جاي دارد به گزاف نگفته ايم. لنگرها و دوک هايي که طي سي سال اخير در حفاري هاي مختلف به دست آمده گواه وجود کارگاه هاي بافندگي در ايران کهن است. باستان شناساني چون پروفسور «گيرشمن” و دکتر »فيليس اکرمن” تاييد مي کنند که عمر اين دوک ها و لنگرها، با نخستين آثار سکونت انسان در فلات ايران مطابقت کامل دارد. در دوره تمدن شوش (۴۵۰۰ سال قبل از ميلاد) فن پارچه بافي با توجه به ظرافت پارچه، راه کمال را طي کرده است؛ تيغه مسيني که با سفال هاي عهد اول در شوش به دست آمده و اثر املاح مس بر روي پارچه اي که تيغه را در آن پيچيده بودند، گواه اين مدعاست. هم اکنون قسمت هايي از اين قطعه پارچه در موزه لوور موجود است.

    اگر پارچه و سبک لباس کشورها بومي باشد مطمئنا در زمينه پارچه و سبک لباسشان مي توان به راحتي رگه هاي فکري ،هنري و فرهنگي ايشان را حدس زد اما هم اکنون يکدستگي که در نوع پارچه ها و مدل ها تحت تاثير فرهنگ وارداتي غربي مستولي شده اين حدس زدن در باب فرهنگ و گرايش هاي ملت ها از روي لباس هايشان را دشوار ساخته است.

    مريم محمديان يک فارغ التحصيل طراحي پارچه برايمان توضيح مي دهد:«در تاريخ مي خوانيم استيلاي مغول با آنکه نخست در سفال سازي و فلزکاري تاثير مهمي نداشت، طراحي پارچه را به کلي تغيير داد. نقش هايي که از پيش از اسلام رواج داشت به کلي متروک شد. ترکيب ها و تصاوير همه از رواج افتادند. رنگ روشن و حتي سفيد که براي زمينه هاي طرح ها انتخاب مي شد تا طرح و شکل را برجسته تر جلوه دهد ديگر به کار نرفت و به جاي آن رنگ هاي تند و تيره براي زمينه معمول شد. حتي روش کار هم تغيير کرد. سبک پارچه ها کم وبيش يکنواخت بود و اصل و منشاء طرح هاي اين دوره غالباً نامعلوم است. هجوم سبک چيني و مغولي که سرشار از خشونت بود در پارچه بافي موثر افتاد. در دوره تيموري پارچه بافان را از شهرهاي مختلف جمع آوري، و به سمرقند اعزام کردند تا در آنجا مشغول کار گردند. بديهي است آنچه در قالب دستور و سليقه تيموريان به وجود آمد نمي توانست گامي به سوي پيشرفت باشد.»

    وي ادامه مي دهد:«امروز نيز اگر تسليم طرح ها و نقش هاي وارداتي شويم اندک اندک صنعت نساجي خود را بر باد مي دهيم.هم از نظر فرهنگي ضربات جبران ناپذيري مي خوريم،چون در همه جاي دنيا هويت هر فرد را ابتدا از نوع پوشش حدس مي زنند. در ثاني وقتي لباس به سبک وارداتي دوخته شده از پارچه هاي وارداتي را به تن مي کنيم در حقيقت اولين گام در زمينه نفي فرهنگ خودي و پذيرش فرهنگ بيگانه را برداشته ايم.اگر لباس خودي آن قدر اهميت نداشت ماهاتما گاندي در راستاي نشان دادن اعتراض خود به انگليسي ها تمام عمر آن پارچه سفيد ساده بافته شده به دست هموطنانش را ترجيح نمي داد.»

    اين کارشناس در تکميل صحبت هايش مي گويد:«درهر دوره از تاريخ کشورمان بعينه مي توان حساسيت نگرش هاي مختلف سياسي و فرهنگي را در باب انتخاب پارچه ها و سبک لباس ها به خوبي لمس کرد.براي مثال در دوره تيموريان با چيره شدن مغولان همه تلاش خود را براي يک جا گرد آمدن طراحان به خرج دادند اما چون پشت سليقه توام با خشونت مغولان ايده هاي لطيف منطبق با روح آزاد انديش ايراني وجود نداشت،لذا تيموريان از لحاظ پارچه بافي پيشرفت چنداني نداشتند.اما بر عکس پس از اسلام در دوره صفويه توفيق عظيمي در پارچه بافي به دست آمد.پارچه هايي که در اين دوره بر گرفته از نقوش و طرح هاي ايراني-اسلامي بافته شده اند،در تمام تاريخ هنر نساجي جهان همتا ندارد.»
    
    400 هزار شغل مستقيم و درآمد زايي يک و نيم ميلياردي

    عليمردان شيباني نايب رئيس انجمن صنايع نساجي ايران با اشاره به اهميت صنعت نساجي در کشور وظرفيت آن در ايجاد 400 هزار شغل مستقيم و درآمد زايي يک و نيم ميلياردي آن تنها در سال گذشته مي گويد:«متاسفانه اين صنعت با وجود چنين پتانسيل و ظرفيتي با مشکلات و موانع بسياري روبه روست.»

    وي با اشاره به مشکلاتي که اجراي قانون ماليات بر ارزش افزوده براي اين صنعت بوجود آورده است، مي گويد:«فعالان اين حوزه جز اجراي صحيح اين قانون چيز ديگري از دولت و مجلس نمي خواهند.»

    شيباني همچنين تامين مواد اوليه را از ديگر موانع و معضلات صنعت نساجي کشور بر شمرده و مي گويد:«اين صنعت سالانه به 180 هزار تن پنبه نياز دارد که متاسفانه توليد داخل حداکثر 60 هزار تن است و مابقي 120 هزار تن را مجاز هستيم از طريق واردات تنها از دو کشور تامين کنيم. در چنين شرايطي طبيعي است اگر کشورصادر کننده بداند که تنها تامين کننده مواد اوليه ما است محدوديت هايي را به ميل خود اعمال مي کند، و خواسته فعالان صنعت نساجي از دولت اين است که با از ميان برداشتن موانع، زمينه اي فراهم شود تا بتوانند از هر کشوري که محصول مرغوب تري دارد و به نفع صنعت است اقدام به واردات پنبه کنند.»

    وي در رابطه با مواد اوليه مصنوعي مورد نياز کارخانه هاي نساجي مي گويد:«با راه اندازي تاسيسات پتروشيمي صنعت نساجي کشور به طور100 درصد از واردات مواد اوليه مصنوعي بي نياز شد، اما متاسفانه در حال حاضر با وجود نياز مبرم واحدهاي توليدي نساجي به يک تن مواد اوليه صنايع پتروشيمي، دولت اقدام به صادرات اين محصولات مي کند. واقعا جاي سوال است که در کدام قانون گنجانده شده است که وقتي کارخانه داخلي براي تامين مواد اوليه اش با مشکل روبه روست دولت اجازه صادرات اين مواد را به خارج از کشور مي دهد.»

    نايب رئيس هيئت مديره انجمن نساجي کشور همچنين در ادامه با اشاره به مشکلات ناشي از نوسانات نرخ ارز در اين صنعت تصريح مي کند:«ده سال پيش برخي توليد کنندگان با تاييد وزرات صنعت، بانک مرکزي و تمامي نهادهاي مربوطه اقدام به واردات ماشين آلات با نرخ ارز 780 تومان کردند، که متاسفانه امروز مجبورند به دليل افزايش نرخ ارز 4 برابر تسهيلاتي که دريافت کرده اند را بازگردانند. اگر چاره اي براي حل اين مسئله انديشيده نشود کمر آن عده از صنعتگران و صنايعي که از اين ارز استفاده کردند شکسته خواهد شد. صنعتگران قصد بد حسابي و عدم پرداخت بدهي خود را ندارند، اما امروز قادر به پرداخت 4 برابر بدهي خود نيستند، چراکه در بوجود آمدن چنين شرايطي دخيل نبوده اند.»
    
    سرمايه گذاري براي بازاريابي محصولات نساجي کشور

    براي دستيابي به توان رقابتي لازم است از تکنولوژي نوين و وسايل جديد براي توليد بهتر استفاده شود و به دليل بالابودن دستمزد در مقابل ساير توليد کنندگان بهتر است روش هاي سرمايه گذاري در اين بخش اصلاح شود زيرا با وجود صنايع عظيم پتروشيمي، صنعت نساجي از مزيت عمده اي در جهت تهيه مواد اوليه ارزان قيمت برخوردار است.

    عامر وحيد زاده يکي از فعالين صنعت نساجي برايمان توضيح مي دهد:«صنعت نساجي يکي از مهم ترين صنايع کشور بعد از صنعت پتروشيمي، نفت و مواد غذايي است اما اگر نتواند همگام با ساير کشورها صادرات داشته باشد صنعت مفيدي نخواهد بود. همچنين مساعد نبودن وضعيت کشت پنبه در ايران بخشي از صنايع نساجي را در تهيه مواد اوليه با کيفيت دچار مشکل کرده است به همين دليل براي تامين پنبه مورد نياز مجبوربه تهيه مواد اوليه از کشورهاي قزاقستان و ترکمنستان هستيم که کيفيت پايين تري نسبت به پنبه ايراني دارند.»

    وي ادامه مي دهد:«اغلب دستگاه هاي نساجي در کشور فرسوده است و بايد کل تجهيزات صنايع نساجي در ايران نوسازي شود از اين رو بايد با يک جهش ملي سرمايه ملي را به سمت ماشين آلات نو در نساجي سوق داد.»

    برخي صاحبنظران و کارشناسان اساسي ترين مشکل صنعت نساجي را عدم سرمايه گذاري در بخش هاي مهم اين صنعت در سنوات گذشته اعلام مي کنند و تاکيد دارند که سرمايه گذاري در بخش محصول نهايي، توليد، بسته بندي و بازاريابي از جمله بخش هاي مهم است که بايد بيشتر مورد توجه قرار گيرد. علاوه بر اين بازاريابي محصولات، مهم ترين مشکل صنعت نساجي در جهان و در ايران است که متاسفانه در اين زمينه نيز سرمايه گذاري کمتري انجام شده است.

نويسنده: گاليا توانگر

اشتراک رایگان سالانه مجله کهن

جهت دریافت اشتراک رایگان سالانه مجله نساجی و فرش ماشینی کهن در فرم زیر ثبت نام کنید

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
×