آیا مدیریت پدیدهای ارثی است؟
آیا مدیریت پدیدهای ارثی است؟! دیدگاه و پاسخ کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه به این پرسش متفاوت است.
در کشورهای توسعهیافته تأکید بر اکتساب دانشِ مدیریت و مدیریتِ دانشی بهخصوص از طریق مستندسازی روشهای مدیریتی است، اما در کشورهای درحالتوسعه برخی افکار و ایدههای سنتی موضوع مدیریت را به عهده گرفتهاند.
در صنعت فرش ماشینی اهمیت این موضوع بیش از صنایع دیگر احساس میشود؛ ازآنجاکه قطب بزرگ این صنعت در خطهی کاشان و آران و بیدگل است این پدیده و انتقال موروثی مدیریت جز در مواردی محدود، کمبود نوآوری و خلاقیت را نشان داده است؛ بهگونهای که صاحبان صنایع فقط ماشینآلات را ارتقا میدهند و بهجای تولید نابتر به دنبال بهرهگیری از وامهای بانکی برای ارتقای دستگاهها هستند.
درحالیکه تکرار و عدم نوآوری در طرحها، نقشهها و حتی مواد اولیه در فرش ماشینی بهوضوح به چشم میخورد. این موضوع زمانی حادتر میشود که با بررسی اکثر کارخانهها تولیدی فرش ماشینی جز واحدهای مربوط به حسابداری، طراحی و اخیراً به همت سازمان استاندارد، وجود صوری یک مهندس نساجی برای عدم ابطال پروانهی بهرهبرداری به چشم میخورد؛ به عبارتی مدیریت سنتی و غیر دانشی، مدیریت رایج و چیره در اکثر بنگاههای تولیدی فرش ماشینی است.
حال جایگاه دانش و مدیریت دانشی کجاست؟ تحقیق و توسعه که در شرایط تحریمهای سخت، بسیاری از صنفهای صنعتی را به اوج و اعتلا میرساند در کمتر صنعت مرتبط بافرش ماشینی به چشم میخورد.
در ابتدا لازم است در مورد ضرورت و اهمیت تحقیق و توسعه (R&D) در سازمان، بررسی اجمالی انجام شود چراکه همواره در طول شبانهروز با حجم بسیاری از دادهها روبهرو هستیم.
دراینبین وقتی دادهای توجه ما را جلب میکند، ذهنمان بلافاصله سایر دادهها را کنار گذاشته، شروع به تحلیل آن موارد کرده و درواقع با پردازش دادهها، آنها را به اطلاعات یا بهنوعی یک خروجی برای خودمان تبدیل میکند تا قابلاستفاده شود. پس درواقع اطلاعات، پردازش دادهها و در حقیقت OUT POT دادهها هستند که با استفاده از آنها میتوانیم درک بهتری از موضوع داشته باشیم.
پس تنها عاملی که سبب میشود ما بهترین تصمیم را در زمان و جای مناسب بگیریم، جمعآوری و آنالیز بهنگام دادهها و تبدیل آنها به اطلاعات است. پس در حقیقت داده میتواند مربوط به هر چیز و هرجایی باشد اما زمانی که این اطلاعات پردازش شود و مورداستفاده هدف خاصی قرار گیرد، در آن صورت تبدیل به اطلاعات شده است.
نوآوری و خلاقیت بخش اصلی این راز بقا برای یک برند است؛ اما یک راز دیگری هم وجود دارد که بدون آن هرگز نمیتوانند در بازار خود بهترین باشند و بتوانند به نیاز مشتریان خود پاسخ مناسب بدهند و آن چیزی نیست جز واحد R&D یا واحد تحقیق و توسعه.
در حقیقت بدون واحد تحقیق و توسعه، نوآوری و خلاقیت معنا و مفهومی ندارد. چیزی که به جرات میتوانم بگویم در اکثر شرکتهای ایرانی رعایت نمیشود و به آن بهعنوان یک موضوع بیاهمیت نگاه میشود اما در شرکتهای بزرگ بهعنوان علت اصلی مزیت تجارت تلقی میشود.
حال با توجه به مطالب فوق، چطور میتوان توسط واحد (R&D) به چنین موفقیتی دستیافت. در ابتدا مدیریت اطلاعات بازاریابی را در یک ساختارِ شکست کار (WBS) برای درک بهتر نمایش و شرح میدهیم. مطمئناً در نخستین نگاه بهضرورت و اهمیت موضوع و اینکه چگونه میتوان این اطلاعات را گردآوری کرد، پی خواهید برد.
ساختار شکست مدیریت اطلاعات بازاریابی (WBS)
– مدیریت اطلاعات بازار: به سه بخش دادههای داخلی، هوشمندی بازار و تحقیقات بازار تقسیم میشود.
– دادههای داخلی: بهعنوانمثال بخش حسابداری، صورتهای مالی را تهیهکرده و اطلاعات دقیقی از فروش، هزینه و جریان نقدینگی تهیه میکند که خود به چهار بخش زیر تقسیم میشود:
۱- واحد عملیات: گزارشهایی در خصوص زمانبندی تولید، ارسال و انبار تهیه میکند.
۲- واحد فروش: گزارشهایی در خصوص رفتار خردهفروشان و اقدامات رقبا تهیه میکند.
۳- واحد بازاریابی: اطلاعات جمعیتی-روانشناختی و رفتارهای خرید مشتریان را جمعآوری میکند.
۴-واحد خدمات: اطلاعاتی در مورد رضایت مشتری و مشکلات خدماترسانی به آنها را تهیه میکند.
درواقع موارد فوق بازتابی از نحوه عملکرد شرکت، نقاط ضعف و قوت شرکت در خصوص برآوردن نیازهای مشتری و ارائه خدمات به آنها را در اختیار ما قرار میدهد.
هوشمندی بازار: جمعآوری و تحلیل منظم اطلاعات است که بهطور عمومی در مورد رقبا و توسعه بازار در دسترس است. از امتحان کردن کارکنان شرکت رقیب و بررسی محصولات رقیب گرفته تا تحقیق در اینترنت، رفتن به نمایشگاهها و جشنوارهها. شرکتها معمولاً اطلاعات محرمانه را از طریق گزارشهای سالانه، نشریات اداری، نمایشگاههای بازرگانی، مطبوعات، آگهیها و وبسایتها بهطور عمومی منتشر میکنند.
اینترنت هم منبع غنی از اطلاعات است. حتماً چیزهای سادهای مثل فرصتهای شغلی معرفیشده توسط شرکت هم میتواند اطلاعات زیادی را افشا کند. از دیگر منابع اطلاعاتی به بانک اطلاعاتی گروه اوراق بهادار بورس (سایت کدال) میتوان اشاره کرد که درواقع اطلاعات مالی شرکتها (ی پذیرفتهشده در بوس) را هر سه ماه یکبار در دفتر برند سازیها و درخواست ثبت اختراع مدون میکند.
همانطور که میبینید منابع اطلاعاتی فراوانی در اطراف ما وجود دارند که بهراحتی میتوانند اطلاعات ارزشمندی از رقبا را در اختیارمان قرار بدهند.
تحقیقات بازار: طراحی و جمعآوری، تحلیل و گزارشهای منظم اطلاعات مربوط به وضعیت خاص بازاریابی است و به درک بهتر در خصوص میزان رضایت مشتریان و رفتارهای خریدشان میانجامد. همچنین میتوان پتانسیل و سهم بازار را شناسایی کرد یا با اندازهگیری میزان اثربخشی به قیمتگذاری محصول، توزیع و فعالیتهای ترویجی پرداخت که این فرآیند از چهار گام تشکیلشده است:
۱-تعریف مسئله و اهداف تحقیق: که خود به بخشهای دیگری تقسیم میشود. هر پروژه و تحقیقات بازاریابی یکی از سه اهداف زیر را دارد:
الف: هدف تحقیقات اکتشافی: جمعآوری اطلاعات مقدماتی که در تعریف مسئله و پیشنهاد فرضیه به کار میرود.
ب: هدف تحقیقات توصیفی: توصیف مواردی مثل پتانسیل بازار برای محصولی خاص یا ترکیب جمعیتی و گرایش مشتری که محصولی را خریداری میکند.
ج: هدف تحقیقات تبیینی: بررسی فرضیه در مورد علت و معلول؛ بهطور مثال آیا ۱۰ درصد کاهش هزینه در شهریه دانشگاه آنقدر باعث افزایش ثبتنام میشود که کاهش ۱۰ درصدی درآمد جبران شود.
۲- تهیه برنامه تحقیقاتی: در برنامه تحقیق ممکن است برای جمعآوری اطلاعات موردنیاز از دادههای دستاول، دستدوم یا هردوی آنها استفاده شود.
الف: دادهای دستاول: دادههایی که برای هدف خاصی جمعآوری میشوند.
ب: دادهای دستدوم: دادههایی هستند که در حال حاضر درجایی وجود دارند و برای هدف دیگری تهیهشدهاند.
۳- اجرای برنامه تحقیق: شامل جمعآوری، پردازش اطلاعات و تحلیل آنها است که جمعآوری اطلاعات را میتوان توسط کارمندان بخش تحقیقات بازار یا شرکتهای دیگر انجام داد.
۴- تفسیر و گزارش یافتهها: با تلفیق کلیه موارد فوق، جایگاهمان در صنعت نسبت به رقبا، نقاط ضعف و قوتمان، فرصت و تهدیدهای بازار را شناسایی وبرترین استراتژی را برای پاسخ به آن خواهیم داشت.
تحقیق و توسعه (R&D) بر نوآوری، بهرهوری، کیفیت، سطح استاندارد زندگی، سهم بازار و نیز دیگر عواملی که در افزایش توان رقابتی سازمانها مؤثرند، تأثیر مستقیم دارد.
واحد تحقیق و توسعه، قلب یک شرکت یا سازمان است و نقش آن تغذیه فنّاورانه شرکت در همگامی با روند پیشرفت علم، دانش و خواستههای مدیریت است. واحدهای تحقیق و توسعه باید جستجوگر فنّاوری و نوآوری باشند.
حدود سالهای ۱۹۶۰ بود که برای نخستین بار، واحد تحقیق و توسعه به شکل جدی و رسمی در چارت سازمانی برخی شرکتها مشاهده شد.
اهداف تحقیق و توسعه (R & D)
اهداف واحد تحقیق و توسعه که در جهت تلاش برای دستیابی به سطح مطلوب برای یک سازمان است، بر اساس اولویتها و نیازهای آن سازمان در یک چارچوب منسجم تدوین میگردند که برخی را به شرح زیر است:
تولید محصول یا محصولات جدید و ارتقای کیفیت
تولید دانش نوین بهمنظور توسعه محصولات و بهینهسازی فرآیندها
بازدهی سریع سود، بهبود سریع عملکردها
کشف و درک فرصتها و نیازهای بازار
پاسخ به نیازها و خواستههای مصرفکنندگان و ایجاد رفاه و آسایش برای مردم
مشارکت قوی در جریانهای دانش و یادگیری
ارتقای بازدهی فعالیت نیروی انسانی که نهایتاً باعث افزایش درآمد افراد نیز میگردد
افزایش نیروی رقابتی در عرصههای داخلی و خارجی و حضور فعال در بازارهای جهانی
ارتقای میزان خوداتکایی
تحقیقات در راستای کاهش ضایعات تولیدی و یافتن راهکارهای هوشمندانه برای کاهش هزینه تولید
آنالیز دقیق وضعیت محصولات موجود و آنالیز دقیق میزان کارآمدی برنامههای جاری و کارکنان موجود
پژوهش عبارت است از مطالعه آگاهانه و برنامهریزیشده و روشمند به هنگام مواجهه با مسئلهای پیچیده و مبهم بهقصد ایجاد وضوح، رفع پیچیدگی و ابهام از آن مسئله. به حمدالله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و پس از دوران جنگ تحمیلی ایران اسلامی شاهد رشد چشمگیری در عرصه پژوهش و تحقیق مخصوصاً در علوم بنیادی و همچنین علوم انسانی و پزشکی بوده است.
مخصوصاً پس از فراخوانی مقام معظم رهبری در سال ۱۳۸۰ برای رشد تولید علم و نهضت نرمافزاری در کشور و در پی آن اختصاص بودجههایی از طرف مراکز مختلف و حمایت از پژوهشگران، این روند رشد صعودی داشته است. بااینحال هنوز فرصت برای افزایش کمیت و کیفیت تحقیق وجود دارد و مواردی که ذکر میشود اگر برطرف گردد مطمئناً پژوهش و تحقیق به جایگاه واقعی خود در ایران نیز خواهند رسید.
۱-مانع اقتصادی، بودجه تحقیقات در کشور ایران بهاندازه کافی نیست. به نقل از سایت کرسی نظریهپردازی (http://www.korsi.ir) بر اساس برآورد یونسکو تعداد دانشمندان و مهندسان تحقیق و توسعه در یکمیلیون نفر جمعیت در سال ۱۹۹۰ در کشورهای درحالتوسعه ۱۸۹ نفر و در کشورهای پیشرفته ۳۶۹۴ نفر و هزینههای تحقیق و توسعه به ترتیب ۳/۱۸ میلیارد دلار و ۳/۴۳۴ میلیارد دلار بوده است.
در برخی از کشورهای غربی هزینه تحقیقات برای هر شهروند ۹۰۰ دلار است؛ اما این میزان در کشور ما ۵ دلار بوده است. تا چند سال پیش سهم پژوهش از بودجه سرانه کشور زیر ۵/۰ درصد است که این سهم در کشورهای توسعهیافته ۵۲/۱ درصد در کشورهای درحالتوسعه یک درصد و در ژاپن و ایالاتمتحده امریکا ۵/۲ درصد بوده است. علم در جامعهای پرورش مییابد که متصدیان علم دغدغه معاش خود را نداشته باشند و نیازهای روزمره آنان تأمین شود.
۲- مانع اجتماعی، ارزش محقق و پژوهشگر در کشور در جایگاه واقعی او نیست و پایگاه او به حدی نیست که شخص بتواند احساس کند که از موقعیتی برتر برخوردار است. درواقع این برخلاف سایر نقشها مانند استاد دانشگاه و … یا پایگاههای اجرایی دیگر است.
۳- پژوهش حتی در دانشگاهها و مؤسسههای آموزشی و تحقیقاتی نیز هنوز کاملاً نهادینه نشده است و بسیاری از مؤسسههای، حتی بودجه، ساختمان یا کارکنان مستقلی برای پژوهش ندارند و علیرغم توجه مناسب مسئولان و جهش قابلتوجه در این زمینه تا رسیدن به جایگاه مناسب راه بسیار زیادی مانده است.
۴- موانع روانی، در این قسم میتوان فقدان صبر و حوصله، اضطراب و افسردگی را از هزینههای روانی و کاهش استراحت، خواب مناسب و تفریح و از دست دادن فرصتهای موفقیتآمیز را ازجمله هزینههای مادی در امر پژوهش اعلام کرد که سبب شده است کنشگران به دنیای پژوهش وارد نشده و فرصت پژوهش از آنان گرفته شود.
۵- مهاجرت نخبگان به خارج از کشور.
۶- فقر منابع و عدم تسلط بیشتر پژوهشگران به زبانهای زنده دنیا برای استفاده و تعامل علمی با منابع و مراکز دیگر کشورها
۷- فضای ناامنی و عدم اعتماد: یعنی فرد اطمینان ندارد که کار یا اهمیت تلاش او حفظشده و ازمیانرفته یا بهطوری مطرح میشود که موجبات ترفیع منزلت وی در جامعه را فراهم آورد.
۸- عدم آشنایی با روشهای نوین تحقیق به خاطر نبود آموزش تحقیق محور در مقایسه آموزش و پژوهش: میتوان این دو را اینگونه تعریف کرد که تحقیق به معنی تلاش برای یافتن پدیدههای نو و آموزش، انتقال علم حاصل از این تحقیق است. افراد متخصص آنقدر که برای آموزش ارزش قائل هستند به امر پژوهش توجه چندانی ندارند؛ بنابراین بسیاری از استادان چندان آمادگی برای پژوهش و روش تحقیق ندارند.
۹-فقدان فرهنگ پژوهش در کشور: فرهنگ پژوهش بهنوبهی خود مستلزم آموزش صحیح و آموزش کارا و مبتنی بر پژوهش است. رواج و رونق انجمنها، نهادهای علمی و تحقیقاتی و حمایت همهجانبه از محققان داخل و جذب محققان ایرانی خارج از کشور، ضمن پرورش محققان تازهنفس جدید، طبعاً الگویی است در جهت نهادینه کردن فرهنگ پژوهش.
در این حالت میتوان بسیاری از کارهای تحقیقاتی بهویژه در سطح دانشجویان را به سمت تحقیقات کاربردی سوق داد تا تنها نوشتن پایاننامه نوعی رفع تکلیف نباشد و دانشجویان قبل از رسیدن به مدرک به سواد حاصل از آموزش کارآمد رسیده باشند. در آموزش علوم بیشتر به انتقال مفاهیم علمی توجه شده است و به فرآیند تولید علم کمتر توجه شده است
۱۰-موانعی از قبیل تقدیرگرایی، تقلید و عدم خلاقیت را میتوان ازجمله موانع تحقیق همراه با نوآوری دانست
۱۱-نبود رابطه به دستگاههای اجرایی و تولیدکنندگان کشور با پژوهشگران در رشتههای مختلف. نبود رابطه درست بین تحصیلات دانشگاهی، نداشتن ارتباط مطلوب و صحیح مراکز تحقیقاتی قلمروهای کاربردی از مشکلات موجود است. ارتباط صحیح بین دانشگاه و مراکز تحقیقاتی و صنایع خیلی تعریفشده نیست.
۱۲-نگاه صرف اقتصادی و درآمدزایی به پژوهش و تحقیق: متأسفانه پژوهش برای بسیاری از پژوهشگران موجب هدفی برای درآمد شده است درحالیکه در خصوص طرحهایی که انجام میدهند، آگاهی کافی ندارند.
۱۳-متولی پژوهش در کشور دولت بوده است و تأسیس مراکز و نهادهای پژوهشی در دست دولت است، بنابراین نقش مراکز خصوصی در امر پژوهش کمرنگ است.
۱۴-سیاستگذاری و امکانات و جلوگیری از کارهای تکراری، سنجیدن نیازها و اطلاعرسانی به مراکز و یا پژوهشگرها وجود ندارد.
۱۵-فردگرایی و فقدان کار گروهی و جمعی در تحقیقات: به این معنی که پژوهشها و تحقیقات انفرادی که برابر با انجام گرفتن کارهای موازی است و آن نیز بهنوبه خود ضعیف بودن تحقیقات و آسیبپذیری آنها را به دنبال دارد.
۱۶-فقدان سیستم اطلاعرسانی و ساختارهای ارتباطدهنده بین پژوهشگران و فقدان همکاری علمی یعنی عدم اطلاع و آگاهی از تخصصهای دیگران و تلاشهایی که تابهحال در رابطه با موضوع موردپژوهش انجام دادهاند
۱۷-فقدان نظام صحیح و مطلوب درزمینهی توزیع اعتبارات پژوهشی
۱۸- فقدان ضوابط منسجم و قابلاجرا در سیاستهای حمایتی از محققان
۱۹- نبود بانکهای اطلاعاتی
در صنعت فرش ماشینی تحقیق و توسعه میتواند در بخش تحقیقات بازار، شناخت و ارزیابی محصولات روز بازار، سلیقه مشتریان، فنّاوریها و طرحهای جدید فعال بود کما اینکه استفاده از فنآوریهای نوین برای بهبود خواص فیزیکی و مکانیکی فرش ماشینی نیز نیازمند وجود محققان و واحد تحقیق و توسعه در هر سازمان است.
برای تبلیغات هزینه کنیم یا برای تحقیق و توسعه؟
به گزارش «هاروارد بیزنس رویو» روند تغییرات هزینههای تحقیق و توسعه و هزینه تبلیغات در شرکتهای آمریکایی در طی چهل سال در نمودار بالا قابلمشاهده است. چهار دهه قبل، نسبت هزینههای تحقیق و توسعه (R&D) و هزینه تبلیغات برابر بوده است؛ اما در شرایط کنونی هزینه تحقیق و توسعه شرکتهای آمریکایی بهطور متوسط هفت برابر هزینه تبلیغات است.