بحران صنعت نساجی؛ کلاف نساجی را پیچیدند
صنعت نساجی بیش از یک قرن در ایران سابقه دارد و بسیاری از مدیران قبل از ۵۷ همواره در فکر تبدیل کردن این صنعت به یکی از بزرگترین صنایع ارزآور کشور بودند. این آرزو اما در طول تاریخ بهواسطه کمتوجهی صاحبان صنایع به نگهداری از ماشینآلات و به روز نگه داشتن آنها به تاخیر افتاد تا درنهایت بهواسطه سوءمدیریت، صنعت نساجی این روزها نفسهای آخر خود را بکشد. در همین زمینه با محمدصادق مشایخ، چهره ماندگار صنعت و رئیس اسبق اتحادیه بنکداران پارچه گفتوگو کردهایم.
در شرایط فعلی صنایع نساجی کشور با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند که ما پایان هرسال با موج خرید و فروش محصولات رقبای خارجی مواجه هستیم؟
ما در گذشته از زمان رضا شاه سابقه تولید مکانیزه محصولات نساجی داشتهایم. ایران یکی از کشورهای با سابقه طولانی و دارای تجربه و فناوری در این صنعت بوده و هست و تعداد زیادی ازکشورها همچنان مشتری محصولات نساجی کشورمان هستند.
همین که گاهی رسانهها و برخی فعالین یادی از این صنعت میکنند، با ارزش است. چراکه در شرایط فعلی کشور صنعت نساجی یکی از مظلومترین صنایع کشور است که قاعدتا به واسطه برخی بی تدبیریها و برخی بحرانها به شدت آسیبدیده است.
به این ترتیب با توجه به شرایط موجود، انتظار میرفت که دولت برای حمایت از این صنعت مظلوم فکری کند. اما کماکان دولتها یکی پس از دیگری بیتفاوت از کنار مشکلات میگذرند و امیدواریم حداقل این دولت به وعدههای خود در زمینه رونق کسب و کار واحدهای تولیدی و فعالان عمل کند چراکه کشور ما از ظرفیتهای گوناگونی در این زمینه برخوردار است.
جدا از مزارع بزرگ تولید و کشت پنبه در کشور، ایران دارای متخصصان متعدد تجربی و بدون تحصیلات آکادمیک اما مجرب در این زمینه است و از طرف دیگر در کشورمان سالانه تعداد زیادی دانشآموخته مجرب در رشته مهندسی نساجی تربیت میشوند که در راس آنها دانشکده نساجی دانشگاه صنعتی امیرکبیر است که ارتباط خوبی با بخش صنعت نساجی دارد و دانشجویان و اساتید آن همگی دلسوز وضعیت صنعت نساجی کشور هستند و ایدههای خوبی برای توسعه این صنعت در کشور دارند. اینکه ما از کشوری مثل چین که هرگز سابقه صنعت نساجی ما را نداشته است، امروز واردات انبوه داریم، فاجعهباراست.
چرا این صنعت به اینجا رسید؟
در کل چون توازنی بین واردات و تولید داخلی نیست، رفتهرفته این وضعیت صنعت نساجی ما را به این روز انداخت. این درحالی است که ظرفیتها و سرمایهگذاری مناسبی قبلا در این شاخه از صنعت انجام شده است و ما هیچ مشکلی در این رابطه نداشتیم.
مثلا تولید که شامل صنعت، دانشگاه و بازار است را در کشور داریم، اما مدیریتی که این سه ضلع را به یکدیگر پیوندی مناسب بدهد نداریم. در حقیقت باید گفت که مشکل مدیریتی و عدم حمایت لازم از سوی دولتها (بهخصوص دولتهای پس از جنگ) شرایط کنونی را بهوجود آوردهاند.
بهطور مشخص منظور شما از حمایت و نظارت دولت شامل چه سلسله اقداماتی است؟
احترام امامزاده دست متولی آن است. وقتی دولتهای ما همه شعار لزوم حمایت از صنایع داخلی و تولیدملی و توجه به عرق ملی میدهند، باید در عمل همان دولتها مهمترین پاسداران کیان ملت و قدرت ایران باشند.
ما همانطور که ژاپنیها در صنایع الکترونیکی و دیجیتال، کوبا در تولید نیشکر و توتون و هلند در تولید گل و لبنیات متخصص شده است، به راحتی میتوانستیم طی نیم قرن اخیر(با توجه به این منابع گسترده و ظرفیتهای عظیم) متخصص شده و برای محصولات خود برند جهانی ایجاد کنیم.
ولی این امر نیازمند همت و همکاری بخشهای مختلفی در دولت و بیرون از دولت است. به همین دلیل اکنون ترکیه و هند نیز در این زمینه از ایران جلو زدهاند.
این پرسش مطرح است که وقتی این همه تولیدات مشابه در داخل وجود دارد، چرا برخی اصرار دارند که این همه کالاهای نساجی خارجی بیکیفیت چینی و یا تایلندی و حتی ترکیهای وارد کشور کنند؟
وقتی مقام معظم رهبری عنوان یک سال را حمایت از تولید ملی قرار میدهند، تداوم این روند به چه معناست؟ آیا واقعا دستهایی هدایتگر این روند هستند و یا منافعی در این میان وجود دارد؟ پس اگر دولتها در شعارهای خود صادق هستند، باید این روند واردات بیرویه (که صرفا گریبانگیر صنعت نساجی نیست) را متوقف کنند.
معضل دیگر این است که دولت برخورد مناسبی با پدیده قاچاق نمیکند. پدیده قاچاق عملا باعث شده است که بخش زیادی از تولیدکنندگان پوشاک و صنایع نساجی ورشکسته شوند یا با ظرفیت پایین تولید کنند. این درحالی است که اگر با قاچاق بهطور جدی مقابله شود، این نه فقط به نفع بخش نساجی، که به نفع کلیه پایههای تولید ملی در کشور است.
این در حالی است که مقام معظم رهبری چند روز قبل در یک سخنرانی به صراحت به مسئله قاچاق در کشور اشاره کردند و افزودند که باید برای بهبود وضع اقتصادملی و تقویت بنیانهای اقتصاد مقاومتی با این پدیده مقابله کرد.
این اشاره صریح رهبری، نشاندهنده اهمیت این مساله برای کشور است. چه اینکه وقتی شما در کشوری زندگی میکنید که سالانه ۲۰میلیارد دلار واردات قاچاق داریم، باید برای خودمان عجیب باشد که چرا تا کنون پایههای اقتصاد این کشور بهطور کامل فرونپاشیده است.
لذا برای مقابله با واردات بیرویه و همچنین واردات قاچاق، باید کلیه بخشهای مجموعه نظام تصمیم بگیرند. از طرف دیگر دولت میتواند با پرداخت تسهیلات دیگری که طبق قانون قرار است پرداخت کند، به صورت هدایت شده این صنعت را یاری کند.
بنده بهعنوان اولین پیشنهاددهنده اقتصاد بدون نفت در کشور به صراحت وضعیت واردات کالاهای بیکیفیت خارجی را یکی از مهمترین چالشهای گسترش اقتصاد بدون نفت میدانم.
رونق صنعت نساجی چه تاثیری در افزایش اشتغال و کاسته شدن بیکاری و رشد اقتصادی در سطح کلان دارد؟
صنعت نساجی با تعداد زیادی از صنایع و رشتههای دیگر تولید و تجارت رابطه دارد. از مزارع تولید پنبه تا مراکز فروش گسترده پوشاک و صنعت رنگ و پتروشیمی و … همه وابسته به صنعت نساجی هستند و در این میان ممکن است با ضربه خوردن به این صنعت، بخش بیشتری از اقتصاد کشور آسیب ببیند.
کما اینکه تاکنون نیز در اثر تداوم این روند، ما با این آسیب و رکود در سایر بخشهای مرتبط نیز مواجه هستیم. کسانی که مدعی هستند در کشور تخصص کافی نیست، باید بدانند که پارچه چتر نجات که تولید آن یکی از پیچیدهترین شاخههای صنعت نساجی است و تعداد زیادی از کشورهای مهم نیز تنها واردکننده آن هستند، در همین دانشگاه امیرکبیر و در دانشکده نساجی آن دانشگاه انجام میپذیرد.
اگر مساله بر سر ماشینآلات است، همین دانشگاهها میتوانند اکنون این ماشینآلات را طراحی و تولید کنند و اگر هم فرصتی در این ارتباط نیست، میتوان با وجود برخی مشکلات، با حمایت دولت، ماشینآلات نساجی جدیدتر و بهروز را وارد کرد.
ما نباید شک کنیم که با وجود این استعدادها به راحتی میتوانیم از بهترین تولیدکنندههای صنایع نساجی باشیم و افزایش تولیدات و گسترش این صنعت قاعدتاً همانطور که گفته شد، میتواند همزمان به رونق چندین بخش صنعتی و کشاورزی و خدماتی دیگر بینجامد و باعث ایجاد اشتغال در آنها شود.
با حل شدن مشکل مزارع پنبه و همچنین با گسترش روند بخش توزیع نیز پررونقتر خواهد شد و درآمد بخشهای پتروشیمی طرف قرارداد با صنایع نساجی نیز از این حیث بیشتر خواهد شد.
اینها همه در کنار افزایش استخدام نیروی کار در خود واحدهای نساجی، باعث افزایش قابل ملاحظه سطح اشتغال در کشور، آنهم بهواسطه توسعه و رونق صنعت نساجی هستند.
از طرفی، خود پارچه زمانی که به صورت خام تولید میشود، در مرحله مصرف میتواند خود کالای سرمایهای و سرمایه شرکتهای تولید پوشاک باشد و از طرفی میتواند بخش خدماتی و خیاطی کشور را نیز پررونق گرداند.
طبیعتا زمانی که یک نیروی کار ماهر استخدام شود و حقوق ماهی یک میلیون تومان دریافت کند، سطح رفاه عمومی کشور به واسطه این مساله افزایش خواهد یافت.
همانطور که این رونق صنعت میتواند تاثیر ویِژهای بر سطح اشتغال بگذارد، (به دلیل اینکه یک صنعت مرتبط با صنایع و خدمات متنوع است)، میتواند تاثیر قابل ملاحظهای افزایش تولید غیرنفتی و تولید ملی داشته باشد و ارزش افزوده بیشتری تولید کند. ضمن اینکه مصرف کالای داخلی مانع خروج ارز از کشور میشود و درنهایت باعث حفظ ثروت ملی میشود و دست دولت را برای مصرف ارز در بخشهای مفیدتر باز خواهد گذاشت.
* منبع: روزنامه آرمان