جلوگیری از واردات کالاهای غیرضرور برای کنترل نرخ ارز
با توجه به اینکه شایعهپراکنی یک عامل تأثیرگذار در نوسانات نرخ ارز به شمار میآید، بر این اساس کسانی که اقدام به این مسئله میکنند، بهگونهای در تحولات بازار اقتصادی کشور نقش خواهند داشت، اگرچه این مسئله (توسعه شایعه پراکنی در امور اقتصادی) نکتهای قابل تأمل است اما از طرف دیگر توسط این افراد بهعنوان نمونه بیان میشود که درآمد ارزی کشور در حال حاضر نسبت به مدت مشابه کاهش داشته است. براین اساس باید با اعمال سیاستهایی، مباحث واردات نیز کنترل و کاهش یابد. البته تحقق این دیدگاه به طرق مختلف امکانپذیر است.
همچنین در صورت تحقق مسائل مذکور بهگونهای تعادل در بازار حاکم خواهد شد و دلیلی ندارد که قیمت ارز افزایش یابد.
باید در نظر داشت زمانی که به مرحلهای برسیم که نیاز ارزی واردات کشور در حدی باشد که قابلیت انعطاف نداشته و ارز برای تأمین این مسئله نیز نباشد، باید در این زمان از لحاظ اقتصادی انتظار افزایش قیمت ارز و کاهش ارزش ریال را داشت. ذکر این نکته قابل توجه است که با توجه به شرایط مطلوب اقتصادی کشورمان، تا رسیدن به مسئله مذکور فاصله بسیاری وجود دارد.
از آنجا که بهعنوان نمونه در حال حاضر حجم زیادی کالای غیر ضروری نظیر اتومبیلهای خارجی یا کالاهای لوکس وارد کشورمی شود، باید در شرایط کنونی تدابیر منطقی برای کنترل این روند اتخاذ شود که در این صورت نیاز به تقاضای ارز کاهش خواهد یافت.
همچنین در یک دوره بلندتر میتوان سیاستهای جانشینی واردات را اعمال کرد، بدینگونه که صنایع برای تمرکز بر تولید داخل هدایت شوند و در پی آن صنایع مدرنی را ایجاد کنیم که جایگزین برنامههای واردات شوند.
باید اذعان داشت شرایط کشورمان بهگونهای است که توانستهایم حداکثر با ارقام ۲۰ الی ۳۰ میلیارد دلار واردات، نیازهای کشور را مرتفع کنیم.اگر چه اقتصاد کشور بزرگتر شده، اما در این روند بیشتر باز شدن فضای اقتصادی در کشورمان بهوجود آمده است، در نتیجه برای رفع نیازهای ساختار کنونی اقتصاد باید بهگونهای در سیاستهای واردات، کنترلهای علمی و منطقی اعمال شود. البته تحقق این مسئله یک نکته بسیار قابل توجه برای ساماندهی در مدیریت اقتصادی کشور بهشمار میآید. همچنین در این روند باید به ارتقای روند صادرات نفتی و غیر نفتی نیز توجه داشت.
با توجه به مسائلی که مطرح شد، به هر حال در شرایطی که قیمت ارز یک مرتبه جهش غیر قابل تصور داشت، باید عامل اصلی آن را در بازی سوداگران در بازار ارز دانست و نمیتوان از کنار این مسئله به سادگی گذشت. البته در این زمینه برخی مباحث از جمله عدم مدیریت صحیح و دیر اقدام کردن نهادهای مسئول در برخورد با اخلالگران بازار ارز را نیز میتوان مد نظر قرار داد.
باید پذیرفت برای ساماندهی شرایط بازار ارز، بهعنوان نمونه افزایش نرخ ارز مرجع را میتوان مطرح کرد و در مجموع تحقق این مسئله غیر منطقی بهشمار نمیآید.اگر چه اجرای این مسئله بدان مفهوم نیست که باید قیمت ارز در بازار آزاد هم افزایش یابد، اما برعکس عملیاتی شدن این مسئله کاهش قیمت ارز را میتواند بههمراه داشته باشد. البته در این روند افزایش قیمت ارز مرجع میتواند در کنترل و کاهش کالاهای وارداتی با این ارز تأثیر بگذارد. باید در نظر داشت در شرایط کنونی بازار ارز که مسئولان از جمله دولت اتخاذ تدابیری قابل توجه را برای کنترل نوسانات ارزی مد نظر قرار دادهاند، اظهار نظرهای غیرکارشناسی بدون پشتوانه علمی و داشتن آمار و اطلاعات اقتصادی صحیح، مشکلات بازار ارز را دوچندان خواهد ساخت. همچنین این گونه مسائل، زمینههایی را برای افزایش حضور سوداگران در بازار ارز بهوجود میآورد. در مجموع بهنظر میآید دولت با همکاری سایر مسئولان کشور سعی بر ساماندهی و کنترل مشکلات مبادلات ارزی دارد.
البته در این روند نقش و جایگاه رسانهها در شفافسازی افکار عمومی همراستا با در نظر گرفتن منافع ملی بسیار با اهمیت است، بدین مفهوم که از درج اظهار نظر افراد غیرمطلع در مباحث اقتصادی که قصد شایعه پراکنی دارند پرهیز شود تا در یک فضای آرام و منطقی مسئولان بتوانند ثبات لازم را در مباحث اقتصادی از جمله ساماندهی بازار ارز بهوجود بیاورند.