حرص برای احتکار !
کارشناسان معتقدند، با توجه به وضعیت معیشتی حال حاضر باید بسیاری از مردم را «فقیر» دانست.
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که در اقتصاد ما هنوز «خط فقر» و فرمول محاسبه آن علامت سؤالی در ذهن همگان است، نه مسؤولان در این زمینه به صراحت اظهار نظر میکنند و نه وضعیت اقتصادی به گونهای است که بتوان گروهی را برای مدتی هرچند کوتاه بالای خط فقر لحاظ کرد و گروهی را زیر آن.البته ما ایرانیها چه بالای خط فقر باشیم و چه زیر خط فقر برخی عادات را کنار نمیگذاریم، به طوری که بارها این پرسش به ذهنمان خطور میکند که چرا همیشه برای خرید کالا حتی کالاهایی که قیمتشان دو برابر شده، تقاضا وجود دارد؟ بر این اساس به نظر میرسد، هر کالایی که گرانتر میشود، مشتاقان بیشتری پیدا میکند و در اینجاست که بحث فقیر شدن خیلیها با ابهام روبهرو میشود.
شایعههای بیاساس
جدیدترین نمونه هجوم مردم برای خرید، صفهای عریض و طویل مرغ دولتی ۴۶۵۰تا ۴۷۰۰تومانی است. زمانی که به دلیل مشکلات مربوط به تأمین نهاده، ترس از بیمرغ ماندن ته دلشان را خالی کرد و باعث شد گرمای طاقتفرسای تابستان را به جان بخرند، اما با مرغ دولتی به خانه بازگردند.در بازگشت به گذشتهای نه چندان دور وقتی که شایعه احتمال کمبود برخی کالاها به طور خواسته یا ناخواسته از سوی فرد یا افرادی مطرح شد، باز هم عطش خرید در مردم زبانه کشید.همین شایعه کافی بود تا مردم به فروشگاههای زنجیرهای هجوم ببرند و به ذخیرهسازی کالاهای اساسی و حتی غیراساسی مبادرت ورزند!نوسانات نرخ ارز هم البته به این وضعیت دامن زد و باعث شد مردم به این یقین برسند که روزهای گرانی را در پیش دارند!
این هجوم مردمی در سال گذشته حتی در بازار طلا و سکه هم دیده شد. در سرمای استخوان سوز پاییز و زمستان، چه پولها که صرف خرید سکه نشد! سکهای که به مرز یکمیلیون تومان هم رسید، اما انبوه مشتاقان با خوابیدن در صف و اجیر کردن گروهی جویای درآمد بیدردسر، خود را به سودهای سرشار رساندند و البته خیلیها هم در این میان متضرر شدند.
به اذعان بسیاری از شهروندان، نبود فرهنگ خرید بویژه خرید کالاهای اساسی باعث شده مردم با انبار کردن کالا هم موجبات تشدید سوء استفاده و گرانفروشی را فراهم آورند و هم حقوق دیگران را ضایع کنند.
فرهنگ خرید
اما در حقیقت چرا بعضیها فرهنگ خرید ندارند؟ و هر چه کالایی گرانتر میشود، نسبت به خرید و ذخیرهسازی آن مشتاقتر میشوند؟ مگر نه این است که خیلیها به دلیل گرانی با سختی معیشت روبهرو هستند؟
به نظر میرسد، بیاعتمادی مردم به وعدهها برای تنظیم بازار و ممانعت از کمبود کالا از اصلیترین دلایل عدم شکلگیری فرهنگ خرید در میان مردم است؛ زیرا در لحظات بحرانی بازار و در مقاطعی مانند ماه مبارک رمضان و شب عید که تقاضا برای خرید اوج میگیرد، این مسؤولان هستند که با ظاهر شدن در تلویزیون و رادیو شرایط را آرام توصیف میکنند و یا با مصاحبههای بدون پشتوانه در روزنامهها و خبرگزاریها سعی در کتمان مشکلات بازار دارند. آنها سینه صاف میکنند و قاطعانه هر گونه نگرانی را در این زمینه رد میکنند و میگویند: مردم! موجودی انبارها و سردخانهها کافی است، پس دلتان قرص باشد! در عمل اما آنچه مردم با آن مواجه میشوند، نبود کالاهای مورد نیاز به شکل مطلوب و طبیعی است. پس ترجیح میدهند ساعتها در صف بمانند، اما مایحتاجشان را اندکی ارزانتر بخرند.
در واقع مصرفکنندگان به حال و آینده بازار با بیاعتمادی مینگرند، آنان در زمان برپایی نمایشگاهها و فروشهای فوقالعاده با توجه به تخفیفهای عمدتاً جذاب و گاه ۳۵درصدی کالاها و بخصوص مواد غذایی، خانههایشان را به انبار تبدیل میکنند.
هجوم به فروشگاهها، تشکیل صفهای طولانی و صرف زمان چشمگیر برای بهرهمندی از فرصت خرید ارزان باعث میشود که مردم بدون توجه به حقوق دیگر شهروندان و صرفاً به قیمت آسوده کردن خاطر خود همچنان بر آتش تقاضای کاذب در بازار بدمند؛ موضوعی که بدونشک یکی از عوامل تشدید گرانیهاست.