پلی استر، پنبه و ویسکوز. الیاف نساجی در حال پیشرفت هستند، دو مورد اول نامهای شناخته شدهای هستند که در داخل و خارج از صنعت جهانی مد شناخته شدهاند. اما ویسکوز چطور؟
در حالی که استفاده از ویسکوز در پوشاک بیش از یک قرن است که وجود داشته، در سالهای اخیر علاقه مجددی به این الیاف مشاهده شده است. این واقعیت با افزایش پیوسته در سهم جهانی آن از ترکیب کلی الیاف منعکس شده است.
علاقه به ویسکوز در بین برندها ابعاد مختلفی دارد. از یک طرف، برندهای مد و خرده فروشان به طور کلی به دلایل مالی، پایداری و نظارتی، به موضوع استفاده از الیاف (و ترکیبات آنها) فکر میکنند. و از طرف دیگر، در حالی که پنبه و پلی استر انواع غالب الیاف مورد استفاده در پوشاک هستند، هیچکدام بدون چالش نیستند، که به خوبی مستند شده است.
بنابراین، برندها به طور فزایندهای برای بررسی انواع الیاف جدید و همچنین روشهایی که میتوانند الیاف ویسکوز را در ترکیب خود بگنجانند، چه به صورت یکبار مصرف یا ترکیبی الیاف، آماده هستند. برای ارائه راهنمایی برای برندها و خرده فروشان، این مقاله به بازار جهانی ویسکوز، تحولات در روشهای تولید ویسکوز، مسائل پایداری، فرصتهای بازیافت، چالشهای جنگلداری و قیمت گذاری میپردازد.
ویسکوز : یک نمای کلی
ویسکوز در دسته الیاف سلولزی مصنوعی (MMCF) قرار میگیرد. چارلز فردریک کراس، ادوارد جان بیوان و کلایتون بیدل فرآیند تولید ویسکوز را در دهه ۱۸۹۰ کشف کردند و اولین ویسکوز را به ثبت رساندند. ویسکوز معمولاً با حل کردن خمیر چوب از درختانی مانند توس، کاج و اکالیپتوس ساخته میشود (اگرچه، در تئوری، بسیاری از گیاهان سلولزی دیگر میتوانند برای این فرآیند استفاده شوند).
فرآیند تولید ویسکوز مستلزم خرد شدن چوب و پخته شدن به خمیر و سپس حل شدن در مواد شیمیایی برای تشکیل دوغاب خمیر است. دوغاب برای ایجاد سلولز قلیایی فشرده میشود و این سلولز قلیایی با دی سولفید کربن تصفیه شده و در هیدروکسید سدیم حل میشود تا ویسکوز ایجاد شود. محلول ویسکوز عسل مانند از طریق یک رشته ساز ریز فیلتر شده و به رشتهها یا سلولز بازسازی شده تبدیل میشود. در نهایت، این رشتهها به نخ ریسیده میشوند که میتوان آن را برای بافت پارچه استفاده کرد.
برنامههای کاربردی
ویسکوز یک ماده همه کاره است که به دلیل ویژگیهای پنبه مانند آن ارزشمند است. این الیاف طیف گستردهای از کاربردها را پوشش میدهند. از بازار مد و پوشاک تا پارچههای بیبافت مانند ماسکهای صورت و دستمال مرطوب.
ویسکوز به خوبی با الیاف دیگر از جمله پنبه و پلی استر ترکیب میشود و دارای خواص ویژه زیادی است – قابلیت تنفس و جذب و همچنین رنگ آمیزی آسان. این لیف سبک وزن، ۱۰۰ درصد زیست تخریب پذیر است. این الیاف به دلیل ترکیب پذیری با سایر الیاف محبوبیت فزایندهای دارند و همچنین به عنوان جایگزینی برای ابریشم و پنبه عمل میکند.
وضعیت بازار
بازار جهانی الیاف نساجی در ۲ دهه گذشته تقریباً دو برابر شده است و این روند با نرخ رشد سالانه ترکیبی کلی(CAGR) 3.7 درصد در سال ۲۰۱۹ رو به افزایش است.
از سال ۲۰۰۰، سهم بازار MMCF از ۵ به ۶ درصد، با نرخ رشد سالانه ترکیبی کلی ۵.۲ درصد افزایش یافته است. سهم بازار پلی استر از ۵۰ به ۶۵ درصد (نرخ رشد سالانه ترکیبی کلی ۵.۱ درصد) افزایش یافته است در حالی که سهم بازار پنبه به طور پیوسته از ۳۵ درصد در سال ۲۰۰۱ به ۲۳ درصد در سال ۲۰۱۹ (نرخ رشد سالانه ترکیبی کلی ۱.۵ درصد) کاهش یافته است. با رکود تولید جهانی پنبه، MMCF ها به عنوان جایگزین سلولزی برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد الیاف تبدیل شدهاند.
MMCF مانند ویسکوز ریون، لایوسل، مدال و کوپرو، دومین گروه بزرگ الیاف سلولزی در صنعت نساجی جهانی پس از پنبه را تشکیل میدهند.
بازار در حال تغییر
بیشترین سهم الیاف در رده MMCF الیاف اصلی ویسکوز (VSF) است که بر اساس برآوردهای ساتری، ۷۹ درصد از MMCF ها را در سال ۲۰۱۹ به خود اختصاص داده است. ظرفیت جهانی VSF برای سال ۲۰۲۱، ۷.۵ تن برآورد شده است. این بر اساس اطلاعات طیف وسیعی از منابع، از جمله Sateri، Lenzing، Birla و APR است.
بزرگترین بازیگر در بازار VSF ساتری است که حدود ۲۰ درصد از حجم تولید ویسکوز را به خود اختصاص می دهد. دیگر بازیگران کلیدی بازار عبارتند از Birla، Zhongtai، Tangshan و Lenzing. پنج بازیگر برتر بازار تقریباً ۷۰ درصد از سهم بازار جهانی را تشکیل می دهند. در دهه اول قرن بیست و یکم، چین ظرفیت تولید ویسکوز خود را چهار برابر کرد و اکنون تقریباً ۶۶ درصد از بازار جهانی ویسکوز را به خود اختصاص داده است. اندونزی و هند دومین و سومین تولیدکنندگان بزرگ جهان هستند.
تفاوت ویسکوز و لایوسل در چیست؟
ما اغلب میشنویم که اصطلاحات ویسکوز و لایوسل به جای یکدیگر استفاده میشوند. پس چه تفاوتی دارند؟ تفاوت اصلی ویسکوز و لایوسل در فناوریها و مواد شیمیایی مختلفی است که برای بازسازی سلولز استفاده میکند. لایوسل تنها روش تولیدی است که دی سولفید کربن را حذف میکند.
فرآیند لایوسل در یک “حلقه بسته” عمل میکند، به این معنی که بیشتر آب و حلال در فرآیند برای استفاده مجدد بازیافت میشوند. در اینجا، یک حلال آلی به نام N-Methylmorphine N-oxide (NMMO) به عنوان جایگزینی برای دی سولفید کربن برای حل کردن خمیر چوب استفاده میشود.
الیاف لایوسل برای اولین بار توسط کورتولدز فیبرز، انگلستان، در دهه ۱۹۸۰ توسعه و تولید شد و با نام تجاری تنسل شناخته شد. لنزینگ لایوسل را با نام تجاری «Lyocell by Lenzing» تولید کرد و متعاقباً با نام تجاری تنسل خرید کرد.
ظرفیت جهانی لایوسل در حال حاضر ۵۴/۰ میلیون تن است و انتظار میرود بازار رشد قابلتوجهی داشته باشد. انقضای پتنتهای مرتبط با فناوری برای تولید لایوسل در سالهای اخیر و بهبود قابلیتهای تولید در این صنعت، بازار لایوسل را به روی سایر تولیدکنندگان باز کرده است.
ساتری یکی از تولیدکنندگان بزرگی است که وارد بازار لایوسل شده است. در مارس ۲۰۲۱، این شرکت اعلام کرد که قصد دارد تولید لایوسل خود را در چین گسترش دهد و ظرفیت سالانه ۵۰۰۰۰۰ تن تا سال ۲۰۲۵ را هدف قرار داده است.
از معاون تام لیو ساتری و مدیر کل تجارت لایوسل و منسوجات بی بافت پرسیدیم که بازار لایوسل را کجا میبیند؟ او به ما گفت: موانعی برای ورود به بازار وجود دارد. علاوه بر ثبت اختراع، هزینههای راه اندازی نیز بالاست، از جمله فناوری مربوطه. مقداری ظرفیت تولید لایوسل در چین وجود دارد اما چالش دستیابی به سطوح بالایی از ظرفیت است. اکثر تولیدکنندگان در چین تنها حدود ۱۰۰۰۰ تن در سال تولید می کنند.
در سال ۲۰۱۹، لنزینگ اعلام کرد که قصد دارد یک کارخانه تولید ۱۰۰۰۰۰ تنی لایوسل در تایلند ایجاد کند. منتظر اعلامیه های بعدی از سوی بازیگران کلیدی بازار لایوسل باشید که در حال پیشرفت هستند. این فضا به سرعت در حال حرکت است و آسیا مقصد مطلوب واحدهای تولیدی جدید است.
پایداری – تحولات کلیدی
مانند هر بخش دیگر در نساجی، الیاف ویسکوز در سالهای اخیر به صورت فزایندهای زیر ذره بین سازمانهای غیردولتی، تنظیم کنندهها و سایر سهامداران صنعت قرار گرفته است. یکی از نگرانیهایی که در مورد تولید ویسکوز وجود دارد این است که چون لیف با استفاده از فرآیندهای شیمیایی تولید میشود، در مواردی که تولید بهطور غیرمسئولانه انجام شود، خطر آسیب به محیط زیست محلی وجود دارد. مسائل مربوط به جنگلداری نیز وجود دارد و برای این منظور، سازمان غیرانتفاعی Canopy کارهای زیادی را برای افزایش آگاهی در مورد منابع مسئول ویسکوز انجام داده است.
در سال های اخیر، نقش افرینان معتبرتر در صنعت مطمئناً به ارتقای استانداردها در روشهای تولید کمک کردهاند. کریستین کای، معاون عملیات ساتری، میگوید: «تولید سنتی ویسکوز به مواد شیمیایی صنعتی وابسته است و اگر به خوبی مدیریت نشود، میتواند تأثیرات منفی بر سلامت انسان و محیطزیست داشته باشد.
اما این صنعت قطعاً در دهه گذشته به شدت تغییر کرده است. به عنوان مثال، در فرآیند خودمان، بیش از ۹۶ درصد از کل اجزای گوگرد را بازیابی میکنیم. اما ما فقط میتوانیم این کار را انجام دهیم زیرا سرمایه گذاری زیادی در بخش عملیاتی کسب و کار انجام دادهایم. در بخش هایی از بازار، فشار به سمت تولید پایدار، حلقه بسته و تولید پاک وجود دارد. این همه فشار از سوی سازمان های غیردولتی نیست.
یک NGO تأثیرگذار در این فضا، Changing Markets است. Changing Markets برای تولیدکنندگان ویسکوز لابی کرده است تا به سمت یک سیستم تولید حلقه بسته حرکت کنند، جایی که کنترلهای انتشار و نرخ بازیافت مواد شیمیایی مطابق با بهترین روشها هستند – به اصطلاح بهترین تکنیکهای موجود اتحادیه اروپا (BAT). بسیاری از تولیدکنندگان پیشرو ویسکوز در جهان، که بیش از ۵۰ درصد از تولید ویسکوز را به خود اختصاص دادهاند، متعهد شده اند که عملکرد خود را با BAT در تمام تاسیسات خود در سالهای آینده هماهنگ کنند.
یکی دیگر از ابتکارات صنعتی، همکاری چین برای توسعه پایدار ویسکوز (CV)، ده تولیدکننده پیشرو ویسکوز در چین را گرد هم میآورد که بیش از ۵۰ درصد ظرفیت تولید ویسکوز در جهان را برای ترویج تولید مسئولانه ویسکوز تشکیل میدهند.
کارهای دیگر در این زمینه شامل ابتکاری است که توسط Forum for the Future and Textile Exchange و همچنین بازیگران کلیدی در زنجیره ارزش MMCF رهبری میشود.
همه اینها با هم یک “چشم انداز مشترک” برای زنجیره ارزش ویسکوز ایجاد کردهاند که پنج حوزه عمل را پوشش میدهد. این حوزهها اکوسیستم های در حال بازسازی هستند. تولید با ضرر صفر؛ فعال کردن سیستمهای دایرهای، ایجاد رفاه و حفظ حقوق
در مورد مواد شیمیایی، بنیاد صفر تخلیه مواد شیمیایی خطرناک (ZDHC) در سال ۲۰۲۰ دامنه کار خود را برای پوشش اثرات زیست محیطی MMCF گسترش داد. اولین تمرکز کار آن در اینجا ویسکوز و مودال است.
در نتیجه، دستورالعملهای جدید ZDHC اکنون به برندها و تأسیسات تولیدی تولیدکننده MMCF رویکردی همسو برای کنترل انتشار گازهای گلخانهای ارائه میکند. آنها همچنین یک رویکرد همسو برای بازیابی ترکیبات گوگردی، بخشی از ورودیها و همچنین محصولات جانبی تولید شده در طول فرآیند تولید ارائه میدهند.
چه عوامل دیگری تعیین میکند که آیا تولید تمیز است یا نه؟ و چگونه استانداردهای تولید در سراسر جهان متفاوت است؟ کریستین کای ساتری: «وقتی به بازارهای جهانی خدمات میدهید، فرقی نمیکند که در کجا مستقر هستید، چین یا اروپا. وقتی شما آن حضور بین المللی را دارید، فشارهای متفاوتی اعمال می شود. بسیاری از مشکلات تولید به دلیل قدمت تکنولوژی و تجهیزات مورد استفاده ایجاد می شود. سرمایه گذاری در فناوری مدرن برای ما کلیدی بوده است.»
بازیافت
در سالهای اخیر فشارهایی از سوی صنعت برای ترکیب مواد اولیه بازیافتی در فرآیند ویسکوز وجود داشته است. برندها نیز جذب این پیشنهاد میشوند زیرا میتوانند از ویسکوز تولید شده از ترکیب مواد بکر و بازیافتی استفاده کنند زیرا استفاده از الیاف بازیافتی اغلب با اهداف پایداری اعلام شده آنها مطابقت دارد.
نمونهای از کار در این زمینه، ابتکار بین ساتری و شرکت سوئدی سودرا است که الیاف ویسکوز را در مقیاس تجاری از ضایعات نساجی بازسازی شده تولید میکرد. فیبر جدید ایجاد شده، FINEX، از مخلوطی از خمیر حل شونده ساخته شده از ضایعات نساجی بازیافتی پس از مصرف توسط سودرا و سایر خمیرهای چوبی دارای گواهی PEFC استفاده میکند.
این الیاف جدید که در کارخانه ریسندگی نخ ساتری لینز نانجینگ آزمایش شده، سازگاری با فناوریهای ریسندگی موجود را به اثبات رسانده است که تولید نخ را بدون نیاز به تنظیم فرآیندها یا پارامترهای موجود تضمین میکند.
یکی دیگر از نام های شناخته شده در اینجا Renewcell است. این تجارت سوئدی Circulose را توسعه داده است، یک محصول با نام تجاری “خمیر حل کننده” که از ۱۰۰ درصد منسوجات پنبهای دور ریخته شده تولید میشود. خردهفروشی سوئدی مد H&M اکنون از Circulose در مجموعههای Conscious و جریان اصلی خود استفاده میکند.
ما با APR در مورد موضوع بازیافت از نظر چالشهایی که برای تولید به همراه دارد، هزینههای بالقوهای که برای محصولات نهایی به همراه دارد و پیشرفتهای آینده در این زمینه صحبت کردیم. دکتر رودین آنتس میگوید چالشهای فنی وجود دارد که کل صنعت با آن دست و پنجه نرم میکند. در حالی که این فناوری اکنون میتواند پلی استر را از الیاف طبیعی جدا کند، سایر الیاف مصنوعی مانند الاستین و نایلون همچنان چالش بزرگی هستند.
در واقع، مقالات متعددی از این مسئله حمایت میکنند. محتوای الاستین در لباسهای مستعمل یک مانع جدی برای بازیافت است. این ماده به طور فزایندهای در لباسها استفاده میشود، شلوار جین تنگ و کشی واضحترین نمونه برای این موضوع است.
دکتر رودین میگوید مسائل دیگری نیز وجود دارد. در حالی که کار کردن با برخی مواد اولیه آسان است (مثل حولهها و ملحفهها) مواد اولیه دیگر شامل چندین جزء هستند، نیاز به برداشتن دکمهها و زیپها دارند، از طیف وسیعی از فناوری رنگرزی و غیره استفاده میکنند. جایگشتها مرتبسازی را بسیار سخت میکنند.
دکتر رودین پیشنهاد میکند که همه این عوامل بر قیمتگذاری، افزایش هزینه و زمان مرتبط با تولید و اثرات بالقوه ضربهای برای برندها و خردهفروشان تاثیر دارند.
قابلیت ردیابی
مجموعهای از پروژهها در دو سال گذشته راهاندازی شدهاند – بسیاری از آنها در مرحله آزمایشی هستند – برای نشان دادن اینکه چگونه الیاف را میتوان از طریق زنجیرههای تامین با استفاده از ترکیبی از “نشانگر” DNA و زنجیره بلوکی ردیابی کرد. بسیاری از این پروژهها بر روی پنبه و گاهی اوقات پشم متمرکز شدهاند، اما به همان اندازه برای ویسکوز قابل اجرا هستند.
سال گذشته، پروژه ردیابی ویسکوز توسط Fashion for Good راهاندازی شد تا راهحلی را آزمایش کند که الیاف ویسکوز پایدار را در طول زنجیره تامین مد تأیید میکند. این کار با همکاری برند دانمارکی BESTSELLER و تجارت کالاهای لوکس فرانسوی Kering ساخته شده است. این فناوری از فناوری بلاک چین TextileGenesis برای ردیابی ویسکوز در زنجیره تامین نساجی در هشت کشور استفاده میکند.
قیمت گذاری
قیمت ویسکوز تحت تأثیر ترکیبی از عوامل خاص بخش و پویایی های کلان اقتصادی گستردهتر است. مشکلات عرضه و تقاضا باعث افزایش قیمتها در سطح کلان میشود. تقاضای گستردهتر و رو به بالا برای ویسکوز عموماً از سوی برندها و خردهفروشان شاهد افزایش قیمتها در دهه گذشته بوده است.
عوامل محیطی شامل این است که ویسکوز حاوی خمیر تایید شده یا تایید نشده و مسائل مربوط به تولید است – به عنوان مثال، ارائه تولید تمیزتر الیاف لایوسل به این معنی است که آنها قیمت بالایی را در بازار جذب میکنند.
در حالی که چین یکی از تولیدکنندگان عمده ویسکوز است، دولت آنجا حدود پنج سال پیش سیاست زیست محیطی خود را در زمینه تولید صنعتی تقویت کرد. این امر بر تولید ویسکوز تأثیر گذاشت و عرضه را برای مدت کوتاهی کاهش داد و قیمتها را به سمت بالا سوق داد.
قیمت سایر الیاف نساجی نیز بر قیمت ویسکوز تأثیر دارد. در سال ۲۰۲۱، ایالات متحده ممنوعیت واردات محصولات پنبه، از جمله پوشاک و منسوجات، از سین کیانگ را که ۲۰ درصد از تولید جهانی پنبه را تشکیل میدهد، اعلام کرد. این امر باعث گمانه زنیها و نوسانات قیمت برای تمام بازارهای الیاف شد، از جمله روند صعودی کلی در قیمت ویسکوز که اغلب به عنوان جایگزینی برای پنبه دیده میشود.
با توجه به اینکه اروپا، بریتانیا و سایر نقاط جهان به احتمال زیاد از آمریکا پیروی میکنند، این روند احتمالا ادامه خواهد داشت.
این رشد صعودی با تأثیر همهگیری جهانی کروناویروس در سالهای ۲۰۲۰/۲۱ متعادل شده است. تولید پوشاک در سطح جهان به میزان قابل توجهی کاهش یافته است که به نوبه خود تقاضا برای تمام الیاف نساجی را تحت تاثیر قرار داده است. این اثر ضربهای بر قیمت ویسکوز داشته است.
جنگلداری
برندها و خرده فروشان چقدر باید نگران ارتباط بین تولید ویسکوز و جنگل زدایی باشند؟ و برندها چه سوالاتی باید از تامین کنندگان ویسکوز خود بپرسند؟
برای درک بهتر مسائل جنگلداری مربوط به تولید ویسکوز، با بوریس سرابر، که تخصص گستردهای در بخش جنگلداری دارد، صحبت کردیم. سرابر پیشنهاد میکند اولین سوالی که برندها باید از تامینکنندگان ویسکوز بپرسند، در مورد زنجیرههای تامین آنها است – یعنی آیا تامینکننده میتواند در مورد منشأ مواد خام خود، دقیقاً به مشخصات جنگلها و نه فقط کشور مبدا، اطمینان دهد یا خیر.
او میافزاید: در این مورد باید شفافیت بالایی وجود داشته باشد، که امروزه همیشه اینطور نیست. به این معنی که ممکن است در مورد منابع مختلف الیافی که استفاده میشود کاملاً شفاف نباشند. یا ممکن است بگویند گواهینامه دارند، اما ممکن است محصولات تایید شده را به شما نفروشند.
هنگامی که دید زنجیره تامین ایجاد شد، میتوان به بررسی مسائل مربوط به انواع محل کاشت مواد اولیه لیف پرداخت.
وی می گوید: اگر مزرعه است، آن مزرعه چیست؟ آیا این یک مزرعه تازه تأسیس است که ممکن است پیوندهایی با جنگل زدایی داشته باشد؟ یا مزرعهای است که از دیرباز ایجاد شده است؟ همچنین، چه تضمینی در مورد مواردی مانند احترام به حقوق کارگران، مشارکت جامعه، درگیری های احتمالی جامعه و غیره وجود دارد؟
ما خواهان شرایطی هستیم که شرکتها بتوانند در مورد ماهیت عرضه الیاف خود شفاف باشند و بتوانند به طور مشخص در مورد چالشهای موجود و آنچه در مورد آن انجام میدهند صحبت کنند. نه فقط احساس کنند که باید به دنیا اطمینان دهند که همه چیز دوست دار طبیعت و عالی است.
در مورد کشورهای پرخطر در بحث جنگلداری چطور؟ برندها چقدر باید نگران باشند؟
سرابر پیشنهاد میکند که این موضوع دور از یک موضوع سیاه و سفید است، و استدلال میکند که مشکل اجتناب از مناطق «پرخطر» است. شما به طور بالقوه “قدرت خرید مسئول را از مناطقی که نیاز به تغییر است جدا کنید.”
او میافزاید: اندونزی نمونهای است. مانند بسیاری از کشورهای دیگر، محلهای تولید الیاف قابل توجهی دارد که عمدتاً مزارع هستند. این مزارع دارای طیف وسیعی از شیوه ها از مدیریت بسیار خوب/مسئول تا مدیریت ضعیف/کم مسئولیت پذیری هستند. بنابراین واقعاً برای کل کشور مفید نیست که با یک گروه پرخطر مرتبط باشد. من همچنین معتقدم که بهعنوان یک برند، اگر زنجیره تأمینی دارید که چالشهایی دارد، باید از خود بپرسید که چه کاری میتوانید برای ایجاد تغییر در آن انجام دهید.
در نهایت، سرابر در مورد موضوع گواهینامهها نسبت به استفاده از گواهینامه به عنوان “سپر سبز” هشدار میدهد.
مهمترین مسئله یک شرکت و ارزش های خودش است. او میگوید: طبق تجربه من، اگر شرکتی هستید که ارزشهای قوی دارد و اصول استاندارد گواهینامه را به حرف نوشتههایشان اعمال میکنید، فوقالعاده است. اما اگر تصمیم به استفاده از گواهینامه به عنوان «سپر سبز» دارید، هر کاری که از دستتان بر میآید برای کاهش هزینهها برای دریافت گواهینامه انجام خواهید داد. به عنوان یک شرکت، باید برای داشتن یک جاه طلبی قوی که فراتر از صدور گواهینامه است، آماده باشید تا شفاف باشید. گواهینامه ابزاری است که به شما کمک می کند تا روند خود را تأیید کنید اما این پایان راه نیست.