سرمقاله مهر ۹۲ / از همکاری بین بنگاهی تا رشد صادرات فرش ماشینی
جهان امروز دنیای رقابت اقتصادی است. هر کشوری برای حفظ استقلال خود ناگزیر است در طراحی برنامه های اقتصادی، دقیق و فراگیر عمل کند. گسترش صادرات غیر نفتی به عنوان یکی از استراتژی های مهم اقتصادی ایران همواره مطرح بوده است. در صادرات غیرنفتی، فرش دستباف ایران سالهای متمادی یکی از مهمترین اقلام صادراتی کشور بوده است که با ابعاد و ارزشهای برجسته اقتصادی، فرهنگی و ملی آن برای صادرات در سطح بین المللی، تولید و عرضه میشود.
فرش ماشینی نیز با تجهیز خود به همه امکانات چند سالی است که با توجه به نیاز روز افزون خود به توسعه بازارها، در عرصه صادرات وارد شده و با سرعت در حال پیش تازی است. از نظر آماری فرش ماشینی امروز توانسته به فرش دستباف بسیار نزدیک شود. اگر صادرات حدود ۵۰۰ میلیون دلاری فرش دستباف را با بیش از ۳۵۰ میلیون دلار صادرات فرش ماشینی در سال گذشته مقایسه کنیم به خوبی دورخیز فرش ماشینی برای صادرات مشخص خواهد شد. کارشناسان فرش، پتانسیل صادراتی فرش دستباف و ماشینی کشور تا ۲ میلیارد دلار را به راحتی قابل دسترس می دانند و یکی از دلایل عدم رشد بیشتر صادرات فرش در سال گذشته را کنترل دولتی ارز صادر کنندگان، بحران سازی های سیاسی دولت و افزایش تحریم ها می دانند. همچنین یکی از دلایل کاهش ارزشی صادرات فرش، کم اظهاری گمرکی صادرکنندگان بوده است. البته خوشبختانه دولت جدید اعتقاد دارد ارز صادرات فرش باید در تولید فرش، تهیه مواد اولیه و توسعه تکنولوژیکی ماشین آلات و همچنین تأمین بافندگان هزینه شود و قول های مساعدی را برای رفع موانع صادرات فرش اعلام کرده است.
خوشه های صنعتی و نقش آنها در صادرات
خوشههای صنعتی یکی از مدلهای توصیه شده همکاری میان بنگاهها به خصوص بنگاههای کوچک و متوسط است. این مدل همکاری به دلیل نزدیکی جغرافیایی بنگاهها و مهمتر از آن وجود زمینهای از فرهنگ مشارکت و همکاری میان بنگاهها جهت رشد جمعی (و نه تک بنگاهی) دارای مزایای فراوانی است. با این حال باید توجه کرد که تجمع مکانی گروهی از بنگاهها در یک نقطه، به دلیل وجود مزایای خاص شکل گرفته در طول زمان بوده و صرف تجمیع بنگاهها در یک مکان نمیتواند باعث ایجاد خوشه گردد.
یکی از دلایل اقبال طراحان استراتژی توسعه صادرات در دهه اخیر به ایجاد خوشه های صنعتی، نقش انکار ناپذیر آنها در افزایش رقابت پذیری و صادرات است. امروزه موضوع افزایش بهره وری مهمترین عامل افزایش دهنده مزیت رقابتی و صادراتی است و کشورهای صادرات گرا نیز از این طریق در پی کسب سهم بیشتری از بازار جهانی برآمده اند. وقتی خوشه صنعتی به مرحله بلوغ می رسد، مقیاس تولید به طور فزاینده افزایش می یابد و هر بنگاه واحد کوچکی از شبکه تولید بزرگتری می گردد.
این ایده مناسبی برای افزایش قدرت رقابت پذیری بنگاه کوچک و متوسط مقیاس است و خوشه ها به واسطه استفاده از صرفه ها و عوارض خارجی مثبت اقتصادی به آسانی می توانند در زنجیره ارزش افزوده و تجارت جهانی قرار بگیرند. خوشه های نساجی و پوشاک چین نمونه مناسبی از ترکیب بنگاه های کوچک و متوسط مقیاس و تشکیل خوشه های صادرات گرا هستند که از طریق تشکیل خوشه ها تخصصی (مثلا تولید موکت تافتینگ در یک خوشه بعنوان اصلی ترین محصول) از تمام صرفه های اقتصادی ایجاد خوشه استفاده کرده و با افزایش بهره وری و کاهش قیمت، سهم بالایی از ارزش افزوده و تجارت جهانی را نصیب خود می کنند. این مدل از سازمان تولید در بخش هایی از چین، تایوان، برزیل و ایتالیا بسیار موفق عمل کرده است. نکته قابل ذکر این است که این خوشه ها مرحله بلوغ را طی کرده و وارد مرحله رشد خود شده اند و توانستند با استفاده از انواع صرفه های اقتصادی، محصولاتی با رقابت پذیری بالا به بازارهای جهانی عرضه کنند.
افزایش توان رقابت پذیری در صادرات
خوشه های صنعتی و ایجاد شبکه های صادراتی تخصصی در مراکز تولید به شکل های مختلف به افزایش توان رقابت پذیری در صادرات کمک می کند. وجود مراکز بافت فرش ماشینی در کشور را می توان زمینه ای بسیار قدرتمند برای رشد صادرات این صنعت دانست. وجود ذخیره ای از نیروی کار ماهر و متخصص، حضور تولیدکنندگان کالاهای واسطه ای، تسهیل در گردش اطلاعات و فناوری، تسهیل در شکل گیری خدمات عمومی کسب و کار، کاهش هزینه ها، تخصص گرایی و … از مهمترین عوامل مطرح هستند. همچنین در اقتصاد منطقه ای علت عمده توسعه مناطق صنعتی و تشکیل شهرهای بزرگ صنعتی را وجود صرفه جوئی های ناشی از تجمع واحدها می دانند که در اثر آنها عوارض جانبی مثبت در تولید شکل گرفته و هزینه تولید بنگاه در اثر افزایش تولید بنگاههای دیگر کاهش می یابد. چند نوع عمده این صرفه جوئی ها که تشکل های خوشه ای امکان بهره برداری از آنها را در بنگاههای عضو بوجود می آورند عبارتند از: صرفه های ناشی از نقل و انتقال، صرفه های تولید در مواد واسطه، صرفه های ناشی از برند، صرفه های ناشی از نیروی کار، صرفه های ناشی از ارتباطات، صرفه های ناشی از ارائه خدمات پشتیبانی، صرفه های ناشی از وجود عوامل زیربنایی مکانی، صرفه های ناشی از تسهیلات دولتی، صرفه های ناشی از جریان اطلاعات، صرفه های ناشی از شکل گیری فعالیت های مکمل. هر کدام از عوامل فوق سهم مهمی در ایجاد توان رقابتی صادرات دارند. بنابراین با توجه به ساختار صنعت فرش ماشینی در ایران، بخش خصوصی می تواند با سازمان دهی و برنامه ریزی از مزیت های موجود در جهت توسعه صادرات فرش ماشینی استفاده کند.
منبع: شماره ۲۰ مجله کهن
تلفن اشتراک: ۷۷۲۴۵۷۸۰-۰۲۱