مصاحبه با مهندس عباس مقصودی : رکود فعلی بی سابقه است
مهندس عباس مقصودی عضو هیئت مدیره انجمن نساجی ایران که بیش از سی سال است در صنعت نساجی مشغول به فعالیت است در رابطه با وضعیت کنونی اقتصاد ایران گفت: در طول این سالها بارها رونق و رکود بازار را تجربه کرده ام. معمولاً دورههای رکود در ایران کوتاه مدت بوده است و مجددا رونق به بازار بازگشته است و آثار مخرب رکود از بین رفته و جریان اقتصادی به شرایط طبیعی خود باز گشته است ولی هیچگاه شرایط بگونهای نبود که از حد تحمل بنگاهها فراتر برود. اما در حال حاضر رکود بی سابقه ای را تجربه می کنیم که پیش از این با آن مواجه نبوده ایم.
وی افزود: در سال ۹۱ که به یکباره ارزش پول کشور به یک سوم کاهش یافت، در آغاز رونق بسیار بالای بازار را در پی داشت و فرصت خوبی بود تا با افزایش صادرات، یک حرکت اقتصادی مناسب در تولید انجام شود. اما مشکلات بوجود آمده به علت تحریمها و محدودیت مراودات بانکی و گشایش اعتبار و سایر موارد ، این حرکت مثبت را تحت تأثیر قرار داد و واحدهای تولیدی را در ابتدای مسیر رشد متوقف ساخت. خرید مواد اولیه که با ده درصد ارزش ثبت سفارش انجام می شد و تا زمان آماده شدن و حمل فقط همان ده درصد از نقدینگی شرکت را حبس می کرد و تولیدکننده در زمان مبادله اسناد نیز با ده درصد دیگر میتوانست اسناد را گرفته و مابقی آن را با در جریان انداختن تولید با آن مواد اولیه پرداخت کند اما به یکباره تولیدکنندگان با شرایطی مواجه شدند که میبایست صد در صد وجه را به اضافه مبلغی بابت ضمانت پرداخت کنند.
وی همچنین اضافه کرد: در این شرایط سیستم بانکی هم نتوانست مطابق آنچه که در کاهش ارزش پول انجام شده بود، سقف تسهیلات را افزایش دهد. در نتیجه شرکتها برای تأمین نیاز مالی خود مجبور شدند به منابع گران تر از حد معمول روی آورده و این باعث شد هر روز، بنیه مالی شرکت ها با هزینههای گزاف-که هیچگاه تولید نمیتوانست جوابگوی آن باشد- تضعیف گردد و اثرات آن روز به روز بیشتر خواهد شد و شرکت های بیشتری را به ورطه نابودی خواهد کشید.وی با اشاره به اینکه شاید هنوز هم خیلی دیر نباشد و با اقداماتی نظیر پرداخت وامهای کم بهره و سوبسید بتوان از به تعطیلی کشانده شدن واحدهای بیشتری جلوگیری نمود افزود: در زمانی که متولیان امور اقتصادی کشور تورم را حدود ۱۵ درصد اعلام مینمایند، آیا با نرخ بالای بهره های بانکی توان رقابت برای تولید کننده داخلی با تولیدات خارجی وجود دارد؟ بهرههای گاهاً تا نزدیک ۲۸% را هیچ تولیدکنندهای نمیتواند در هزینههای خودش پوشش دهد. در نتیجه تولیدکننده که مجبور به استفاده از این تسهیلات میشود هر روز تحلیل رفته و در نهایت امکان ادامه کار را نخواهد داشت.
وی رکود حاکم بر بازار را ناشی از کاهش توان خرید برای قشر متوسط و پایین جامعه دانست و گفت: متاسفانه شرکت ها هنوز هم نتوانستهاند نیاز به نقدینگی خود را که حال ۳ برابر شده است پوشش دهند، غالب افراد جامعه هم که از طبقه حقوق بگیر میباشند نتوانستهاند شرایط خود را با آن وضع تطبیق دهند. در نتیجه مجبور شدهاند از نیازهای غیر اساسیتر خود بکاهند و در تأمین حداقل نیاز های خود متوقف شده اند. در اینجاست که رکود شروع به شکلگیری می کند و اندک اندک با تأثیر آن بر قشرهای بیشتر جامعه پوشش گستردهتری را در بر می گیرد و حتی ممکن است منجر به بحرانهای بیکاری گسترده در سطح جامعه گردد که امیدواریم با کمک متولیان امور و بکارگیری راهکارهای مناسب شاهد آن نباشیم.
عباس مقصودی که به رفت و آمد های هیئت های اقتصادی و تجاری کشورهای خارجی به ایران در ارتباط با سرمایه گذاری در تولید زیاد خوشبین نیست می گوید: شواهد نشان می دهد که آنها بیشتر قصد فروش محصولات و ماشینآلات خود را دارند. سرمایهگذاری دراز مدت نیازمند تأمین اطمینان طرفهای مقابل است و این امر تنها در یک بازه زمانی میسر خواهد شد و هنوز خیلی زود است که آنها این اطمینان را پیدا کنند تا آماده سرمایهگذاری بلند مدت شوند.
وی در ارتباط با وضعیت فعلی صنعت نساجی و قاچاق در این صنعت اینگونه سخن گفت: وضعیت صنعت نساجی در مقایسه با صنایع دیگر-با این تفاوت که در این صنعت قاچاق گسترده ای وجود دارد- باز هم قابل تحمل است. علت آن هم تقریباً صد در صد خصوصی بودن این صنعت است و به عبارت دیگر، صاحب مال بالای سر آن است و با دلسوزیهای بیشتری که وجود دارد به هر حال برای مشکل خود راهحلی را پیدا خواهد نمود.
عضو هیات مدیره انجمن صنایع نساجی ایران میگوید: دو مسئله بیشترین آسیب را به این صنعت وارد می کند اول قاچاق گسترده محصولات نساجی مانند پوشاک، پتو و امثال آن و دوم تولیداتی مانند فرش ماشینی که حجم تولید در آنها به نسبت تقاضا بیشتر است و میبایست حجم زیادی از آن به کشورهای دیگر صادر گردد و بهبود شرایط سیاسی در مناسبات ، این امید را ایجاد نموده است که در آینده حجم صادرات آن افزایش یابد.
مقصودی علت رشد قاچاق کالا را تفاوت قیمت تولید داخل و قیمت خارجی آن دانست و گفت: حتی اگر معادل تمام هزینههای گمرکی را نیز قاچاقچی دریافت کند ، کالای قاچاق حداقل بدلیل عدم پرداخت مالیات بر ارزش افزوده ۹ درصد نسبت به کالای داخلی ارزانتر تمام میشود.. ضمن اینکه فرار از ثبت و ردیابی در سیستم های مالیاتی و گمرکی در شرایط روز بازار نیز انگیزهای بزرگ برای استفاده از این نوع کالاها میباشد.
عباس مقصودی ضمن اشاره به درصد بالای نرخ سود بانکی در کشور گفت: اگر تولیدکننده داخلی بخواهد فروش مدتدار انجام دهد با توجه به نرخ بهره بانکی میبایست برای هر ماه فرجه به خریدار حداقل ۵/۲% متحمل هزینه شود در صورتیکه این مبلغ برای فروشنده خارجی حداکثر یک درصد است.
عواملی از این قبیل و مسئله فرهنگی اشتیاق به مصرف کالاهای خارجی وقتی دست به دست هم میدهد آنچه را که شاهدش هستیم بوجود میآورد.
وی برنامههایی نظیر GS1 و … که شرایط برای فروش کالای قاچاق را سختتر مینماید تأثیرگذار دانست و اضافه کرد: آنچه بیشترین تأثیر را برای جلوگیری از قاچاق خواهد داشت این است که بتوانیم شرایط تولید را برای تولیدکننده داخلی بگونهای ایجاد نمائیم که عوامل مؤثر در قیمت تمام شده کالایش بصورت رقابتی و همانند کشورهای رقیب در اختیارش قرار گیرد و او بتواند کالای قابل رقابت، بخصوص در قیمت تمام شده را تولید و عرضه نماید. مطمئناً در آن زمان انگیزهای برای ورود کالای قاچاق وجود نخواهد داشت.
مهندس مقصودی افزود: هزینههای همچون مالیات ارزش افزوده و نرخ بالای تسهیلات بانکی و هزینه بیمه تأمین اجتماعی که یکی از بالاترین نرخها با کمترین خدمات است هزینه هایی هستند که قاچاقچیان از آن معاف هستند. حل این مسائل باعث می شود، تولیدکننده داخلی بتواند راحتتر و با هزینه کمتر کالایش را به بازار مصرف عرضه کند. در آن صورت انگیزهای برای قاچاق باقی نمیماند و در شرایط ایدهآل حتی ممکن است مسیر معکوس شده و کالای تولیدی داخل به سمت خارج روانه گردد. چنین روزی اگر محقق شود روز جشن تولید کشور خواهد بود.
این عضو هیئت مدیره انجمن صنایع نساجی گفت: صادرات امری نیست که به راحتی انجام شود و اولین نیاز آن داشتن تولید با قیمت و کیفیت رقابتی است و از آن مهمتر داشتن روابط سیاسی مناسب با بازارهای هدف و ایجاد شرایط مطمئن و ثبات در روابط دو جانبه برای تأمین- تولید و ارسال و در نهایت اطمینان از بازگشت وجه کالای مربوطه میباشد.
این امر نیازمند مطالعه دقیق در سطح کلان کشور به منظور آماده نمودن بستر کار در سطح بینالملل و هدفگذاری سیستم داخلی به منظور کمک تمام ارگانهای مرتبط با آن میباشد که بتواند در زمانهای لازم به سرعت تصمیمگیری نموده و اجرائی نمایند.
وی در خاتمه نکتهای را به عنوان یک به پیشنهاد مطرح کرد و از مدیران اجرائی کشور خواست بنا به صلاحدید آنها با مطالعه روی آن بتوان کمکی به تولیدکننده داخلی نمود.
مالیات بر ارزش افزوده فینفسه بسیار خوب است اما آنچه که اتفاق افتاده این است که این زنجیره به انتها ختم نمیشود و بار اصلی آن به دوش تولیدکننده است که دریافت آن در این بخش متوقف میگردد و با توجه به اینکه رقم آن بخش عمدهای از هزینههای کشور را پوشش میدهد دریافت آن بصورت مالیاتی مستقیم روی یک کالای با مصرف عام مانند: بنزین که روزانه حدود ۷۰-۶۰ میلیون لیتر میباشد. حتی با عددی معادل هزار تومان بتواند کل مبلغ را پوشش دهد و حذف و برداشت آن از عهده تولیدکننده تا زمانی که زیر ساختهای کامل دریافت آن از مصرفکننده نهایی آن ایجاد نشده است بتواند تولید را کمک نماید.
نکته مهم دیگری که در برنامهریزی کشور لازم است مدنظر قرار گیرد بحث اشتغال میباشد و صنعت نساجی در مقایسه با بسیاری از شاخههای دیگر صنعت، میزان اشتغال نسبت به حجم سرمایه مورد نیاز بسیار بیشتر میباشد. نگاه ویژهای به این صنعت میتواند در بهبود این معضل اجتماعی نیز کمک نماید.