نگاهی تحلیلی به مشکلات صنعت فرش ماشینی کاشان
از حدود چهل سال پیش نخستین کارخانه تولید فرش ماشینی در کشور در شهرستان کاشان تأسیس و راه اندازی شد. این کارخانه که به کارخانه فرش راوند معروف شد بزرگترین کارخانه تولید کننده فرش ماشینی در کشور و حتی خاورمیانه بود که با شهرت جهانی خود توانسته بود به موفقیتهای چشمگیری در تولید و صادرات دست یابد. پس از آن به تدریج کارخانه ها و کارگاههای بزرگ و کوچک دیگر تولید فرش ماشینی تأسیس گردید که با توجه به نیاز روزافزون داخلی و خارجی،آیندهای روشن را پیشروی خود میدید. اوج این روند در سالهای آغازین دهه هفتاد شمسی اتفاق افتاد که با پدید آمدن بازارهای جدید، میل به تأسیس کارخانه های فرش ماشینی را در بین سرمایهداران تقویت کرد. به همین دلیل حجم عظیمی از سرمایهگذاری در این صنعت در شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل صورت پذیرفت که همین حجم سرمایهگذاری صنعتی زمینه اشتغال هزاران نفر از اهالی منطقه را فراهم کرد. به موازات این امر و با توجه به سودآور بودن این صنعت، تأسیس کارخانجات فرش ماشینی در دیگر شهرهای کشور همچون اصفهان، یزد و . . . آغاز شد.
اما دیری نپایید که بروز بحران در صنعت نساجی کشور که ناشی از سیاستهای غلط و مدیریت دولتی در این بخش بود، این صنعت را نیز متأثر از خود ساخت. بحران در کارخانجات بزرگ و معتبری همچون مخمل و ابریشم و . . . در کاشان و دیگر شهرها و انتقال آن به دیگر بخشهای مرتبط با آن، باعث بروز مشکلات فراوانی بر سر راه ادامه فعالیتهای تولیدی گردید.
صنعت فرش ماشینی در کاشان از حدود ۴۰ سال پیش فعالیت خود را آغاز کرده است و تا به امروز فراز و فرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته است. در این گزارش برآنیم تا با بررسی مشکلات، نقاط ضعف و قوت و ارائه برخی راهکارها، در حد توان گامی در جهت اعتلای این صنعت برداریم.
به طور کلی صنعت فرش ماشینی را همچون دیگر صنایع باید به صورت یک زنجیره مورد بررسی قرار داد، چرا که فرش ماشینی تنها منحصر به کارگاه تولید فرش ماشینی نمیشود و خود جزئی از صنعتی بزرگتر به نام صنعت نساجی است که دارای مشکلات فراوانی بوده و در جای خود قابل بررسی است.
آنچه که طی مطالعات، مشاهدات و مصاحبهها بدست آمده، این است که مشکلاتی که در زمینه تولید و توزیع این صنعت وجود دارد اگر با برنامه ریزی صحیح و آیندهنگری مناسب مورد توجه قرار نگیرد، امیدی به حل آنها حداقل در سطح شهرستان نخواهیم داشت.
اگرچه مشکلات موجود دراین صنعت مشکلاتی فراگیرا ست که بطور کلی صنعت فرش ماشینی در کشور با آن روبرو میباشد، اما به جهت تمرکز بیشتر واحدهای تولیدی فرش ماشینی درکاشان، نمود و بروز بیشتری را در این منقطه مشاهده میکنیم.
آنچه تاکنون دیده شده فقدان برنامه ریزی، هدایت و استراتژیهای بلند مدت است که متأسفانه دردی است که اکثر صنایع ما در کشور به آن مبتلا هستند.
با بررسی مشکلات این صنعت نهایتاً میتوان آنها را در ۲ گروه اصلی دسته بندی کرد:
الف. مشکلات موجود در فرایند تولید:
• نبود استراتژی و برنامهریزی مشخص در صنعت فرش
• بیبرنامگی و نبود ضابطهمندی در صدور جواز تأسیس کارخانه (موافقت اصولی)
• اشباع بودن بازار و رقابت شکننده میان کارخانجات متعدد
• عدم خودکفایی در تولید مواد اولیه (هزینه بالا و نوسان قیمت در واردات مواد اولیه)
• عدم هماهنگی با فناوریهای روز دنیا
ب. مشکلات موجود در نظام توزیع و صادرات:
• فقدان سیستم توزیع کارآمد
• نبود تشکیلات سازماندهنده صادرات در کارخانههای تولیدی
در ادامه به توضیح و ارائه راهکار در مورد برخی از موارد و مشکلات ذکر شده در قسمت قبل میپردازیم
– نبود استراتژی و برنامهریزی مشخص در صنعت فرش
لزوم برنامهریزی و داشتن استراتژی در هر کاری بر هیچکس پوشیده نیست. رعایت این امر در صنعت مسألهای است که همگان بر آن اذعان دارند.، صنعت فرش ماشینی نه در کاشان که در سراسر ایران فاقد یک استراتژی و برنامهریزی مشخص و مدون میباشد، چرا که اگر از هر یک از افراد حاضر در این صنعت سؤال شود، پاسخی برای آن پیدا نمیشود و تنها چیزی که مشخص است این است که افراد همانند جزایر پراکنده عمل میکنند و هر کس به فکر کارگاه و کارخانه خود میباشد و هیچ آینده روشنی را برای این صنعت متصور نمیباشد.
از دهه ۴۰ شمسی که اولین کارگاههای فرش ماشینی درکاشان تأسیس و راهاندزای شد، تا به امروز که جدیدترین و مدرنترین ماشینآلات و دستگاههای بافت فرش ماشینی و صنایع وابسته توسط سرمایهگذاران خریداری شده و مورد استفاده قرار میگیرد، هیچگاه چنین برنامهای دیده نشده است. اینکه از کجا خرید کنیم، در کدام قسمت از این زنجیره نیاز به توسعه وجود دارد و یا اینکه نیاز به ایجاد صنایع بالا دستی نیاز مهمی است که باید برای آن فکری بشود.
– بیبرنامگی و نبود ضابطهمندی در صدور جواز تأسیس کارخانه (موافقت اصولی)
تجربه ثابت کرده است که ایجاد واحدهای کوچک تولید و بافت فرش ماشینی بدون خطوط کامل تولید (ریسندگی، رنگرزی، بافندگی و تکمیل) فاقد ارزش افزوده بالا بوده و امکان رقابت در سطح بین المللی و حتی در دراز مدت در سطح داخلی را نیز نخواهد داشت. در این بین ارائه موافقت اصولی بدون هیچگونه مشاوره و بیتوجهی به اولویتهای سرمایهگذاری در بخشهای مختلف این زنجیره، مشکلی است که نه در کاشان که در تمامی نقاط کشور شاهد آن بوده و هستیم. عدم هماهنگی در بخشهای مختلف کشور مانند گمرک و اداره صنایع (که خود نشانه فقدان برنامه در این صنعت است) باعث شده تا کارگاههای تولید کننده فرش ماشینی که فاقد موافقت اصولی هستند، به راحتی امکان صادرات داشته باشند و بتوانند به فعالیت تولیدی خود ادامه دهند.
در موضوع ارائه موافقت اصولی باید یک برنامه و طرح مشخص مبنا قرار گیرد . فردی که جهت سرمایه گذاری و دریافت موافقت اصولی به نهادهای ذیربط مراجعه میکند بایستی در ابتدا نسبت به قوانین و مقرارات حرفه خود از جمله قوانین کار، مالیات، بیمه و … توجیه گردد. در این بین فقدان نهادی که به طور ویژه و تخصصی ارائه موافقت اصولی را با رعایت تمامی موارد به عهده بگیرد کاملاً ملموس است. نهاد مذکور میبایست با ارائه آموزشهای مورد نیاز به سرمایهگذاران، آنها را با قوانین آشنا کند. آنچه که اکنون شاهد آن هستیم ورود افرادی فاقد هرگونه تخصص و تجربه در امر صنعت، بازرگانی و تجارت به این صنعت است. البته این نهاد باید بگونهای طراحی و سازماندهی گردد که بتواند به تمامی سرمایهگذاران در تمامی حوزه های صنعت مشاورههای لازم را ارائه دهد .
افرادی که قصد دریافت موافقت اصولی جهت تأسیس کارخانه تولید فرش ماشینی را دارند باید مورد بررسی و اولویتبندی قرار گیرند تا افرادی دارای صلاحیت و شناخت کافی جهت ارائه موافقت اصولی انتخاب شوند و در غیر اینصورت از ارائه موافقت اصولی به آنان خودداری گردد. اگر چه باید توجه داشت در ارائه موافقت اصولی نیز میزان مشخصی از آزادی درنظر گرفته شود چرا که ارئه موافقت اصولی بصورت محدود و سختگیرانه منجر به انحصار میگردد.
وجود موافقت اصولی باعث میشود تا کار روال قانونی و طبیعی خود را طی نموده و در موارد مختلفی همچون بروز حوادث و سوانح، دریافت جوایز صادراتی، بهرهمندی از تسهیلات صندوق ذخیره ارزی، امکان بهرمندی از تسهیلات دولتی و . . . شرایط مطلوبی را جهت سرمایه گذار ایجاد نماید. ضمن اینکه حداقل تأثیر مثبت اعطای موافقت اصولی، جلوگیری از پدید آمدن کارگاههای غیرقانونی بوده و امکان وجود آمارهای واقعی را بیشتر میکند.
– اشباع بودن بازار و رقابت شکننده میان کارخانجات متعدد
هر صنعت در صورتی میتواند بالنده و شکوفا باشد که بتواند با فروش مناسب و کسب سود، به فعالیت خود ادامه دهد.اما درحال حاضر وجود کارخانههای متعدد و تولید بسیار زیاد موجب اشباع شدن بازار داخل شده است.
دو عامل مهم باعث بروز پدیدهای به نام رقابت منفی در بین تولید کنندگان فرش ماشینی شده است:
۱- عدم بهرهوری مناسب
۲- ناتوانی در صادرات کالای تولیدی به دیگر کشورها
متأسفانه به دلیل بالا بودن هزینه های تولید و فقدان مدیریت متخصص و آشنا به علم روز بسیاری از کارگاههای تولیدی برای اینکه بتوانند قیمت تمام شده خود را کاهش داده و بازار را از آن خود نمایند، اقدام به تولید محصول با کیفیت پایین کرده و با دست زدن به انواع روشهای تقلب، سعی در کاهش هزینه های تولید خود نمودهاند.
همچنین اشباع بودن بازار باعث شده تا بسیاری از کارگاههای تولیدی با حجمی کمتر از ظرفیت واقعی خود به تولید مشغول باشند که این باعث بروز ضرر و زیان برای سرمایه گذاران میباشد.
– عدم خودکفایی در تولید مواد اولیه (هزینه بالا و نوسان قیمت در واردات مواد اولیه)
مواد اولیه تشکیل دهنده فرش ماشینی به طور کلی از مشتقات نفتی است . “اکریلیک” ماده اولیه در تولید الیاف فرش ماشینی میباشد که بخش اعظم آن از خارج از کشور وارد میشود. این وابستگی باعث بروز مشکلاتی شده است که بالا رفتن قیمت مواد اولیه و محدودیتهای وارداتی از جمله آنهاست و موجب بالا رفتن هزینههای تولید میگردد. در این بین تولید مواد اولیه در داخل میتواند سبب شود تا با پایین آمدن هزینههای تولید، شاهد بالا رفتن توان رقابتی این صنعت باشیم.
– عدم هماهنگی با فناوریهای روز دنیا
یکی از بزرگترین معضلات در کشور ما، حضور افراد در پستهای غیرتخصصی است. این امر در صنعت نیز مشاهده میشود. سرمایه گذارانی که هیچگونه تجربه، شناخت و اطلاعی در خصوص زمینه فعالیت جدید ندارند، بدون کسب اطلاعات لازم اقدام به سرمایه گذاری میکنند. در پارهای از موارد شاهد افرادی هستیم که با جمعآوری سرمایه به هر نحو ممکن، اقدام به ورود در عرصه تولید میکنند در حالیکه از ابتدایی ترین قوانین تولید، اقتصاد، مدیریت و تکنولوژی آگاهی ندارند.
نتیجه این که تأسیس کارخانجات بدون داشتن استراتژی بلند مدت و مشخص، گسترش یافته است بدون اینکه هیچ یک از اصول اولیه اقتصاد و سرمایه گذاری در آنها مد نظر قرار گیرد. اینکه سود آوری چیست؟ زیان دهی به چه معناست؟ چگونه و در چه زمانهایی باید برای بهروز کردن تکنولوژی اقدام کرد؟
با مطالعه در کشورهایی که در صنعت فرش ماشینی پیشتاز هستند مشاهده میشود که سطح بالایی از تکنولوژی مورد استفاده قرار میگیرد که در نتیجه بهرهوری بالاتری را به همراه دارد. ماشینآلات با تکنولوژی دهههای پنجاه و شصت شمسی نهتنها توان رقابت جهانی را ندارند بلکه به زودی بازار داخلی را نیز در مقابل تولیدات با کیفیت و ارزان قیمت خارجی از دست خواهند داد.
امروزه کیفیت بالای محصول به همراه تنوع از اصول اولیه و شرط اساسی بقای یک واحد تولیدی محسوب شده و مطمئناً استفاده از فنارویهای قدیمی این مزیت را به همراه ندارد .
مشکلی که در اینجا به آن برخورد میکنیم، ناتوانی سرمایهگذاران و صاحبان واحدهای تولیدی برای خرید ماشینآلات جدید و نصب و راهاندازی آنهاست، که هزینههای سرسامآوری را بر تولید کنندگان تحمیل میکند.
در این راستا تخصیص تسهیلات توسط بانکهای دولتی (البته با برنامهریزی و نظارت دقیق) میتواند گام مؤثری در رفع مشکلات تولید باشد.
البته استفاده از راهکارهای دیگر نیز میتواند مد نظر قرار گیرد. به عنوان مثال؛ تولید تحت عنوان یک نام تجاری و استفاده از برند مشترک را نیز میتوان به عنوان یک راهکار مورد توجه قرار داد.
– فقدان سیستم توزیع کارآمد
هنگامی که کارخانجات تولید فرش ماشینی پس از پشت سرگذاردن مشکلات فراوان، موفق به تولید میشوند، با مشکلی دیگر مواجه میشوند که اگر از مشکلات قبلی بزرگتر نباشد کوچکتر و کم اهمیتتر نیست، و آن مشکلات مربوط به توزیع، فروش و بازاریابی محصولات است که یکی از عوامل ورشکستگی کارخانجات تولیدی به حساب می آید. البته در این بین واحدهای رنگرزی و تکمیل، کمتر با چنین مشکلی مواجه میشوند زیرا مشتریان آنها همان بافندگانی هستند که در شهرستان مشغول به کار میباشند. لیکن اگر بافندگان که تولیدکنندگان اصلی فرش هستند دچار مشکل شده و از مدار تولید خارج شوند، باعث بروز مشکل برای دیگر واحدهای بالادستی و پایین دستی نیز خواهند شد .
شرکتهای تولیدی فرش در بسیاری از موارد، خود اقدام به بازاریابی و فروش محصولات خود میکنند به گونهای که در هنگام صادرات اعضای هیأت مدیره مجبورند جهت شناسایی بازارهای جدید و عقد قرارداد به کشورهای دیگر مسافرت کنند. البته این شرکتهای بزرگ کمتردچاراشتباه میشوند، اما شرکتهای کوچکتر با خطر کلاهبرداری و عدم برگشت سرمایه حاصل از فروش چه در داخل و چه در خارج از کشور مواجه هستند.
نبود بانک اطلاعاتی که فروشندگان بتوانند با مراجعه به آن از مشتریان بد حساب کسب اطلاع نموده و همچنین فقدان دادگاههای تخصصی ویژه صنعتگران، از جمله عواملی هستند که سبب بروز خسارت و ورشکستگی تولید کنندگان میگردد.
به همین جهت برپایی بورس کالایی فرش و صنایع مرتبط ،که بواسطه آن خریداران با خیالی آسوده به انجام معاملات بپردازند یک ضرورت اساسی است و باعث ساماندهی بازار میشود..
– نبود تشکیلات سامان دهنده صادرات در کارخانه های تولیدی
بازاریابی امروزه به عنوان یک علم مورد توجه تولیدکنندگان و صادرکنندگان قرار دارد. عدم شناخت از مبانی و اصول این علم، سبب از دست رفتن بازار میگردد. چراکه در عرصه رقابت کسانی توانایی بقا دارند که با آخرین یافته های علمی روز نسبت به تجزیه و تحلیل شرایط اقتصادی و بازار، عملکرد خود را تطبیق داده و ادامه حضور خود را تضمین کنند. متأسفانه به دلایل مختلف شرکتهای تولیدی از توان کافی جهت رقابت در بازار(چه داخلی و چه خارجی) برخوردار نیستند.
نداشتن استاندارد اجباری برای کالاهای صادراتی سبب شده تا کالاهای بی کیفیت به خارج صادر گردد که این امر نتیجه ای جز شکست در رقابت را درپی ندارد .
حضور رقبای توانمندی همچون ترکیه، بلژیک، مصر و . . . در بازار جهانی و بیتوجهی برنامهریزان به آینده و نحوه رقابت، موجبات خروج ما را از بازارهای جهانی فراهم میکند.
به نظر میرسد تشکیل شرکتهای تخصصی صادراتی در این خصوص یک رویکرد مناسب برای حل برخی از مشکلات پیش روی صاردات و بازرگانی برای تولید کنندگان میباشد. ضمن اینکه استفاده از یک برند مشترک نیز به عنوان یکی دیگر از تاکتیکهای مؤثر جهت حفظ بازار میباشد که توان رقابت را برای شرکتهای تولید کننده (که اکثراً واحدهای کوچک میباشند) فراهم میکند.