هدفمندی یارانه ها با فرش اصیل ایرانی چه کرد؟
هنرمندانی که با داشتن هنر اصیل به جای آنکه آثار هنری خود را به شهرهای مختلف جهان بفرستند خود مأوا و آشیانه خود را ترک گفته و میهمان شهرهای دیگر میشوند. مشکلی که حالا در استانهای پرورش دهنده فرش دستباف همچون تبریز و کاشان به صورت مشترک خود نمایی کرده است.
اقتصاد ایران آنلاین- زهرا نوروزی: بسیاری از ما داستانهای فرش اصیل ایرانی را که در ادوار مختلف تاریخی وجود داشته است، شنیدهایم. تصاویر کتابهای درسی مدارس نیز همواره از نقوش متعدد و گوناگون فرشهای ایرانی بهره گرفتهاند و هنر ایرانی را با نام فرش ایرانی پیوند دادهاند؛ هنری که حالا با زحمت فراوان و دشواریهای زیاد متولد میشود و به همه جای جهان سفر میکند. یکی از انتقاداتی که به صنعت فرش ایران وارد میشود، این است که نام بسیاری از کسانی که در بافتن و ساختن فرش ایرانی نقش دارند، در چرخه تولید این صنعت شنیده نمیشود؛ هنرمندانی که گمنام و بیصدا ماندهاند و از دستاورد هنری خود کمترین سود را میبرند و شاید در میان همشهریها وهممحلیهای آنان نیز، شهرت و آوازهای پیدا نکردهاند. بافندگانی که حالا دیگر آنقدر از صنعت فرشبافی و نشستن بر پای دار قالیبافی ناامید شدهاند که آن را رها کرده و در راه ماندهاند. هنرمندانی که با داشتن هنر اصیل به جای آنکه آثار هنری خود را به شهرهای مختلف جهان بفرستند خود مأوا و آشیانه خود را ترک گفته و میهمان شهرهای دیگر میشوند. مشکلی که حالا در استانهای پرورش دهنده فرش دستباف همچون تبریز و کاشان به صورت مشترک خود نمایی کرده است.
سهم ناچیز بافندگان ایرانی از سود فرش
صنعت فرش ایران در شرایط کنونی یکی از پرمشکلترین صنایع کشور است که بیتوجهی به مشکلات آن را میتوان بزرگترین معضل این بخش دانست. شاید فراهم نکردن استانداردهایی که سبب تقویت انگیزه هنرمند و تشویق وی به ادامه کار میشود، سبب شد که تولیدگران فرش دستباف، اندک اندک از گردونه تولید دور شوند، موضوعی که چندی پیش در کلام نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز نمود عینی پیدا کرد.
علیرضا سلیمی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس، چندی پیش نسبت به در نظر نگرفتن نقش تولیدکنندگان در جریان تولید انتقاد کرد و گفت: «دلالان با سوءاستفاده از بیتوجهی دولت درحمایت از فرشبافان، دسترنج قالی بافان را با بهای ناچیز خریداری میکند و در شهر با بهای بالا به فروش میرسانند.» فراموش شدن هنرمندان در چرخه تولید فرشبه عوامل زیادی بستگی دارد. عواملی مانند بالارفتن قیمت مواد اولیه و قیمت تمام شده فرشهای تولیدی و افت قیمت فروش فرش.
اینها فعالان صنعت فرشبافی ایران را آرام آرام از صنعت فرشبافی ایران خارج کرد. ورود کشورهایی مانند چین و هند که به مرور وارد حوزه صنعت فرشبافی شدند، مشکل دیگری را در برابر تولید گران فرش ایران قرار داد. موضوعی که سه سال پیش مدیرعامل اتحادیه تعاونی تولیدکنندگان فرش دستباف ایران عبدالله بهرامی نسبت به آن هشدار داده بود. مشخص نبودن جایگاه بافندگان فرش در چرخه تولید، مواد اولیه نامرغوب، تکباف، استفاده از رنگهای شیمیایی، قیمتگذاری غیرواقعی، ارزیابی نامناسب و حضور افراد غیرکارشناس، سدهای محکمی بود که در برابر فرشبافان ایرانی قد علم و آنها را دچار فرسودگی و رخوت کرد.
هنرمندان فرشباف یارانه بگیر شدند
معضلاتی که به مرور آنقدر رشد کرد که دایره فرشبافان ایرانی را روز به روز کوچکتر کرد. برخی معتقد بودند که نداشتن فایده اقتصادی از تولید فرش و دریافت یارانه نقدی از دولت دهم بهانهای برای دست از کار کشیدن فرشبافان شده است، موضوعی که فعالان حوزه فرش خود نیز به آن اذعان داشتند. اکبر هریسچیان، رئیس اتحادیه صادرکنندگان فرش به این موضوع اشاره کرده و گفته بود: «بهطور کلی با اجرای هدفمندسازی یارانهها مقداری قیمتها افزایش یافت و مهمتر از آن افزایش دستمزدها بود که در مجموع باعث رشد نهایی قیمت تمام شده فرش شد در نتیجه بعضیها با دریافت یارانه کار را ترک کرده و حقوق بگیر شده اند!» نبودن بازار فروش مشخص و ترس از تامین نشدن معیشت، بسیاری از بافندگان فرشها را مهاجر شهرهای بزرگتر کرده است. کسانی که میتوانند با تولیدکارهای جدید در حوزه فرشبافی، نام کشور ایران را بالا برند، حالا در کسوت مشاغل کاذب ظاهر میشوند و شاید دیگر به هنرمند بودن و نقش داشتن در عرصه فرهنگ کشور خود باور نداشته باشند.
فرش ایرانی دلسوز ندارد
بررسی این شرایط نامتعادل در بازار فرش یک روزه و یک شبه به وجود نیامده است. منصورآرانی نماینده مردم کاشان این سهل انگاریها را نتیجه سالها بیتوجهی دانسته و میگوید: «متاسفانه به روز نبودن و نداشتن عکسالعمل صحیح، راه را برای کشورهایی همچون هند و چین باز کرد تا شرایط برای تولیدکننده داخلی سختتر شود. موضوعی که حالا دیگر چارهاندیشی برای فرش را مشکلتر از قبل کرده است.
وی میافزاید: مشکلاتی که آنقدر به آن بیتوجهی شد که سبب شد هنر صنایع دستی که در راس آن فرشبافی است، آنقدر کمرنگ شود که دیگر ترک دار قالیبافی تنها راه ممکن آنها بهشمار آید.
آرانی تاکید کرد: «باید دغدغه حفظ هنر فرش و تلاش برای ورود آن به بازار جهانی به شکل فراگیر در مسئولان ذی ربط وجود داشته باشد نه اینکه ما همیشه بعد از وقوع تحول در بازار از آن مطلع شویم و به چارهاندیشی برای رفع مشکل آن بپردازیم.»
بیتوجهی به مشکلات صنعت فرشبافی
متاسفانه مشکلات زیادی که به مرور زمان به آن توجه نکردیم سبب آن شد که صنعت فرشبافی در ایران حالا با رکود و رخوت روبهرو شود.
هنرمندان صنایع دستی باید با احساس امنیت به توسعه و تروج هنر خود بپردازند. کشورهایی با سابقه ایران باید هوشمندانهتر از این عمل کرده و بازار فرش را به دست بگیرند. ما باید باور داشته باشیم که صنایع اصیل دستی میتواند رشد و ارتقا پیدا کند و در همه عرصهها به بالندگی وتوسعه برسد و اینکه ما فقط در لفظ از هنرمندان دفاع کنیم کار درستی نیست.
کشورهای در حال توسعه باید سعی کنند با تکیه بر هنرهای بومی خود اقتصاد کشورشان را به باروری برسانند. موضوعی که به نظر من تا به امروز چندان مورد توجه قرار نگرفته است. فرشبافی هنر بزرگی است. هنری است که به مرور زمان و در پستوی کهن ذهن ما نقش دارد به همین سبب شایسته نیست که ما فرشبافی را به سادگی از دست داده و آن را رها کنیم.
تسهیلات فرشبافان در نظرگرفته نشد
هنرهای اصیل برای ماندگاری نیاز دارند در ساختارهای نوین مانده و پا بگیرند. منصور آرانی در پاسخ به این پرسش که چرا هنر فرشبافی ایرانی دچار رکود شده است میگوید: «ارتقای صنایع دستی و هنرهایی مانند فرشبافی به شرایط زندگی هنرمند بستگی مستقیم دارد وقتی ما برای فرشبافان تسهیلات و بیمه در نظر نگرفتهایم، چه انتظاری داریم که طرحهای نو و زیبا که توان رقابت با نمونههای خارجی را داشته باشند، به بازار بیاید؟
وی ادامه میدهد: تولید یک فرشبا مواد مرغوب و طرح زیبا؛مسئله سادهای نیست. هنرمند باید برای تولید فرش احساس امنیت داشته باشد، نه اینکه فقط به معیشت خود فکر کند. باید در نظر بگیریم که خطر نابودی فرش دستباف وجود دارد. بسیاری از هنرها مانند سفال پزی حالا از بین رفتهاند.»
چه کسی مسئول فرش است؟
آرانی به راهکارهایی که میتواند به کمک بازار فرشبیاید،اشاره کرده و میگوید: «برای فعال کردن صنعت فرش ما باید عزم ملی داشته باشیم. برگزاری نمایشگاههای بینالمللی و بهره گرفتن از هنر دیپلماسی در این زمینه برای معرفی هنر ایرانی و تقویت بخش خصوصی و نظارتها و حمایتهای دولتی، موضوعی است که باید به آن توجه جدی شود. فرش ایرانی نباید به حال خود رها شده و ما نیز باید دست از شعار دادن برداشته و به عمل جدی فکر کنیم.»
هنری که به حاشیه میرود
بسیاری از ما افتخار به هنرهای اصیل را پیشه خود ساختهایم. بسیاری از رسانهها گاه و بیگاه از هنرهای اصیل سخن به میان آورده و آن را مایه افتخار ایرانیان معرفی میکنند.
شاید تنها موضوعی که هرگز به آن اشاره نمیشود این است که هنراصیل برای ارتقا و حضور در دنیای مدرن، حمایت و کمک و یاری میطلبد. مسئلهای که همواره در میان افتخارگویی گم شده و کسی آن را فریاد نمیزند. شاید نسلهای آینده فقط به نقشهای پیچیده ایرانی در کتابها خیره شوند و هرگز نام این هنر اصیل را در خاطرات خود به همراه نداشته باشند.