گره مشکلات بر تار و پود فرش ماشینی
مشکلات به وجود آمده در نقل و انتقال درآمد حاصل از فروش نفت موجب شد تا در سالهای اخیر توسعه صادرات غیرنفتی در دستور کار قرار گیرد و نگاه دولتمردان به محصولات تولیدی در کشور تغییر کند.
نساجی و بالاخص فرش ماشینی از جمله محصولاتی است که در صورت رفع مشکلات توانایی بالایی برای ورود به بازارهای جدید خصوصا آسیای میانه را دارد و با رفع موانع میتواند بخشی از برنامههای کاهش اتکا به نفت را محقق کند.
براساس آمار اعلام شده از سوی انجمن صنایع نساجی ایران حجم صادرات انواع کفپوش در سال گذشته بالغ بر ۳۸۳میلیون دلار بوده که شامل ۵۱ درصد کل صادرات نساجی میشود. رقم اعلام شده در حالی است که فرش دستباف با وجود قدمت چند هزار ساله و وجود بازارهای منحصر به فرد صادراتی بالغ بر ۴۲۷میلیون دلار داشته است. افزایش قیمت عمده دلیلی است که موجب شده تا فرش دستباف در دنیا از کالای مصرفی به کالای لوکس و سرمایهای تبدیل شود، اتفاقی که در ایران نیز در حال رخ دادن است؛ به طوری که از مجموع ۸۰میلیون مترمکعب فرش ماشینی تولیدی در کشور ۵۰ میلیون مترمکعب در کشور مصرف میشود و ۳۰میلیون مترمکعب آن سر از بازارهای جهانی در میآورد. براساس آمار اعلام شده از سوی انجمن صنایع نساجی ایران، در حال حاضر تنها ۱۰ تا ۱۵درصد از فرش دستباف تولیدی کاربرد مصرفی در کشور دارد و ۸۵ تا ۹۰درصد از خریداران این کالا را به عنوان کالایی لوکس و سرمایهای خریداری میکنند. از سوی دیگر، گردش مالی فرش ماشینی در حال حاضر به حدود یک میلیارد دلار میرسد که با رفع مشکلات این صنعت، شاهد رشد گردش مالی آن خواهیم بود. کارشناسان و فعالان این بخش معتقدند با وجود طرح و نقشه زیبای ایرانی در این محصول که در تمام دنیا بیبدیل است، به نظر میرسد تولیدات چینی نیز یارای رقابت با محصولات ایرانی را نداشته باشند. در این راستا دفتر مطالعات آماری و راهبردی انجمن صنایع نساجی ایران در گزارشی با عنوان «بررسیوضعیت صنعت تولید فرش ماشینی در ایران» که از سوی لیلا بیاتی و مریم فرزندی تهیه شده به بررسی مشکلات این صنعت پرداخته است.
مشکلات صنعت فرش ماشینی
صنعت فرش ماشینی را همچون دیگر صنایع باید به صورت یک زنجیره مورد بررسی قرار داد، چرا که فرش ماشینی تنها منحصر به کارگاه تولید فرش ماشینی نمیشود و در گروه صنعتی بزرگتر به نام صنعت نساجی قرار دارد که دارای مشکلات فراوانی است. با بررسی کامل این صنعت نهایتا میتوان مشکلات این بخش را به دو گروه اصلی مشکلات موجود در فرآیند تولید و مشکلات موجود در نظام توزیع و صادرات تقسیمبندی کرد. نبود استراتژی و برنامهریزی مشخص در صنعت فرش، بیبرنامگی و نبود ضابطه مندی در صدور جواز تاسیس کارخانه (موافقت اصولی)، اشباع بودن بازار و رقابت شکننده میان کارخانههای متعدد، عدم خودکفایی در تولید مواد اولیه (هزینههای بالا و نوسان قیمت در واردات مواد اولیه) را میتوان به مشکلات موجود در فرآیند تولید نسبت داد. مشکلات به همین بخش ختم نمیشود، فقدان سیستم توزیع کارآمد و نبود تشکیلات سازمان دهنده صادرات در کارخانههای تولیدی از دیگر مشکلاتی است که نظام توزیع و صادرات آن را تحت تاثیر قرار داده است.
در بررسی صورت گرفته به این نکته اشاره شده که صنعت فرش ماشینی نه تنها در کاشان بلکه در سراسر ایران فاقد یک استراتژی و برنامهریزی مشخص و مدون است و با این شرایط آینده روشنی برای این صنعت نمیتوان متصور شد.
از سوی دیگر، تجربه ثابت کرده که ایجاد واحدهای کوچک تولید و بافت فرش ماشینی بدون خطوط کامل فاقد ارزش افزوده بالا بوده و امکان رقابت در سطح بینالمللی و حتی درازمدت در سطح داخل را نخواهد داشت.
اشباع بازار دیگر مشکلی است که در بررسی صورت گرفته به آن اشاره شده است. به گفته کارشناسان و فعالان این بخش وجود کارخانههای متعدد، اشباع بازار را به همراه داشته که عدم بهرهوری مناسب و ناتوانی در صادرات کالای تولیدی به دیگر کشورها عمده دلایل بروز این مشکل محسوب میشود. مشکلی که برخی از تولیدکنندگان برای عبور از آن به تولید با کیفیت پایین روی آوردند و برخی دیگر تولید زیر ظرفیت را در دستور کار خود قرار دادند، اقداماتی که منجر به ضرر و زیان سرمایهگذاران شده است.
اتکا به سایر کشورها برای تامین مواد اولیه دیگر مشکلی است که در این گزارش به آن اشاره شده است. در حال حاضر بخشی از مواد اولیه مورد نیاز برای تولید فرش ماشینی مانند نخ خام و کنف از کشورهای آلمان و بنگلادش تامین میشود، وابستگی که افزایش هزینههای تمام شده را به همراه دارد و برای عبور از این مشکل باید داخلیسازی را در دستور کار قرار داد.
ظاهرا مشکلات این بخش را پایانی نیست؛ چراکه با پشت سرگذاشتن مشکلات تولید، فعالان این بخش با فقدان سیستم توزیع کارآمد مواجه میشوند. مشکلی که اگر از سایر مشکلات بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. سیستم توزیع شامل توزیع، فروش و بازاریابی محصولات میشود و فقدان این بخش یکی از عوامل ورشکستگی کارخانههای تولیدی محسوب میشود. از سوی دیگر، عدم شناخت کافی از بازار، تولیدکنندگان را با مشکلات بسیاری مواجه میکند.
نبود تشکیلات ساماندهنده صادرات را میتوان آخرین خوان مشکلات این بخش دانست. براساس گزارش منتشرشده در حال حاضر به غیر از چند واحد تولیدی بزرگ که در رده برندهای فرش ماشینی کشور محسوب میشوند، سایر شرکتهای تولیدی از توان کافی برای رقابت در بازار جهانی برخوردار نیستند. عدم حمایت دولت از تولیدکنندگان و صادرکنندگان فرش ماشینی دیگر مشکلی است که موجب شده تا صادرکنندگان از رقابت خود در بازار جهانی عقب بمانند. حضور رقبای توانمندی همچون ترکیه، بلژیک، مصر و… در بازار جهانی و بیتوجهی برنامهریزان به آینده و نحوه رقابت موجب خروج ما از بازارهای اروپایی خواهد شد که برای برون رفت از این مشکلات باید چارهای اندیشید. تشکیل شرکتهای تخصصی صادراتی یکی از روشهایی است که در این گزارش به عنوان راهکاری برای عبور از این مشکل به آن اشاره شده است. استفاده از یک برند مشترک بهعنوان یکی دیگر از تاکتیکهای موثر برای حفظ بازار دیگر راهکاری است که در این گزارش به آن اشاره شده است.
جمع بندی
این گزارش با بررسی کارنامه عملکرد صنعت نساجی و پوشاک کشور این طور نتیجه میگیرد که صنعت فرش ماشینی بهعنوان یکی از شاخههای اصلی صنعت نساجی کشور در سالهای اخیر با وجود تمام مشکلات از لحاظ کمی و کیفی، پیشرفت چشمگیری داشته است و در صورت توجه و برنامهریزی برای حل مشکلات و توسعه آن، علاوه بر اشتغالزایی پتانسیل بالایی در افزایش صادرات غیرنفتی کشور دارد و میتواند نقش موثری در ارزآوری برای کشور ایفا کند. از سوی دیگر، فرش ماشینی با توجه به اینکه در انتهای زنجیره تولید قرار دارد، از قدرت ایجاد ارزش افزوده بالایی برخوردار است و توسعه آن بسیاری از صنایع جانبی را نیز فعال میکند. عوامل مذکور و دهها عامل دیگر بیانگر این واقعیت است که اگر به منظور توسعه هرچه بیشتر این صنعت سرمایهگذاری انجام شود، به راحتی میتوان صادرات این بخش را به میزان سالانه ۳ میلیارد دلار ارتقا بخشید.